خطر صهیونیسم عربي به مراتب بیش از صهیونیسم یهود است
حاكميت صهيونيسم عربي عامل اصلي عقبگرد اعراب است
جهان عرب، خود را به طور ذلتباری تسلیم فرهنگ و اندیشه صهیونیسم جهانی كرده و فرهنگ مردم خود را نيز تابع آن نموده است؛ از اين رو، اعراب در عصر صهیونیسم عربی به سر میبرند.
اشتراک گذاری :
اشاره: «همایش بینالمللی حمایت از اسیران فلسطینی» يكشنبه گذشته ۱۴ آذرماه ۱۳۸۹، در پایتخت الجزاير برگزار شد. طي اين همايش دو روزه ۱۲۰۰ شخصیت و دانشمند از ۵۰ کشور جهان گردهم آمدند تا وحشیگریهای اشغالگران صهیونیست علیه اسرای فلسطینی را افشا كنند. در حاشيه اين كنفرانس، خبرنگار تقريب با «مهندس لیث شبیلات» يكي از معارضان اردني ملاقات كرده و با او در مورد مهمترین مسائل و موضوعات جهان عرب و اسلام به گفتوگو نشست. متن اين مصاحبه به شرح زير است:
س: آقاي شبيلات در آغاز سخن، قدري درباره فعاليتهاي خود در اردن توضيح بدهيد. شما در گذشته در مسئوليتهاي دولتي حضور داشتيد، دلايل جدا شدن خود را از پستهاي دولتي بفرماييد.
من در گذشته مسئولیت چند پست سیاسی از جمله عضویت در پارلمان اردن و ریاست اتحادیه مهندسین اردنی را برعهده داشتم. اما هماکنون به دلیل آنکه معتقدم اکثر پستهای دولتی در جهان عرب مورد سوءاستفاده دولتهای حاکم واقع ميشوند؛ لذا تصمیم به کنارهگیری از تمام پستها و مسئولیتهای دولتی گرفته و تنها به عنوان یک مخالف سیاسی فعالیت میکنم.
س: ارزيابي كلي خود را از وضعیت حاكميت در جهان عرب بفرماييد.
در یک بررسی گذرا خواهیم دید که جهان عرب به دلیل حاکمان فاسد آن
در حال پسروی و عقبگرد است. این حاکمان در واقع مصداق «صهیونیسم عربی» هستند که متأسفانه اکثرا از آن غافلاند و در مجامع مربوطه سخنی از آن به میان نمیآید.
س: صهيونيسم عربي؟ قدري درباره اين اصطلاح توضيح بدهيد.
صهیونیسم در مفهوم علمی آن، به هر شخصی یا مؤسسهای اطلاق میشود که قائل به حق تأسیس "دولت یهودي" باشد، اين شخص ميتواند یهودی، مسیحی یا مسلمان باشد که در صورت طرفداری از این اندیشه، صهیونیست محسوب ميشود.
با توجه به اين تعريف، میتوان گفت که جهان عرب در عصر صهیونیسم عربی به سر میبرد؛ چراکه خود را به شكل ذلتباری تسلیم فرهنگ و اندیشه صهیونیسم جهانی كرده و فرهنگ مردم خود را نيز تابع آن نموده است.
چنانچه حاکمان فاسد جهان عرب بر سر حقوق اعراب، با رژیم صهیونیستی و آمریکا سازش نمیكردند، این همه ظلم و ستم بر فلسطینیان روا داشته نمیشد و اسرائيل اجازه اين همه اشغالگري و تجاوز به حقوق اين مردم مظلوم را پیدا نميكرد.
در این خصوص، فعالان سیاسی جهان عرب موظفاند قاطعانه نسبت به تمام مسائل و چالشهایی که کشورهایشان با آنها روبهرو هستند و بهویژه موضوع اسرای فلسطینی موضعگیری کنند و با صهیونیسم عربي و سیاستهای ذلتبار آن که در راستای منافع صهیونیسم جهانی و آمریکاست، مبارزه کنند. اگر آنان از این وظیفه خود غافل بمانند و تنها به سردادن شعارهايي علیه صهیونیسم و آمریکا اکتفا کرده و دشمن داخلی خود یعنی صهیونیستهای عرب را فراموش كنند، در واقع به خود خیانت كرده و خویشتن را به باد تمسخر گرفتهاند.
س: نقش ملتها در این میان چیست، آیا میتوان بدون ایجاد روشنگری ميان ملتهای عرب از آنان توقع رویاروی با سیاستهای مذکور را داشت؟
بیدارگری ملتها سنگ بنای هرگونه نضهت علیه استعمارگران و ظالمان است و پس از آن نوبت به مراحل دیگر میرسد.
به عبارت دیگر، فعالان و رهبران نهضتها لازم است ابتدا دست به بیدارگری ملتها زده و آنان را متوجه ابزارهای صهیونیسم عربی كنند و در راستای خنثی كردن آنها فعال شوند، سپس به مبارزه با استعمار غرب و صهیونیسم جهانی بپردازند.
س: نقش نخبگان در این روند چیست؟
نخبگان حقیقی آن گروهی از روشنفکران جوامع عربی و اسلامی هستند که خود را موظف به رویارویی با ظلم حکومتهای استبدادی و سازشگر با استعمار و صهیونیسم جهانی میدانند. از اين رو، دارندگان مدارک علمی بالا و صاحبان مؤسسات و مراکز علمی، چنانچه به این وظیفه در قبال جوامع خود عمل نکنند، جزو نخبگان به شمار نمیروند؛ بلکه باري بر دوش مردم و جوامع خود هستند.
ما بهعنوان ملتهای جهان عرب، باید تابع افرادی باشیم که گفتار آنان با کردارشان مطابقت كند، اما وضع موجود در جهان عرب نشان ميدهد که اکثر کشورهای عربی در وضعیت ناگوار و خطرناکی به سر میبرند؛ زیرا شکست و پسروی، به تمام نخبگان عرب سرایت کرده و به این ترتیب آنان را از اهداف حقیقی و اساسی و نیز وظایف خود در قبال ملتهای خویش بازداشته است.
در اينجا لازم ميدانم اين نكته را يادآور شوم كه مسئوليت عالمان و اندیشمندان با توجه به علم و دانش آنان بیش از سایر اقشار جامعه است. بنابراین اگر عالمان کشورهای عربی و اسلامی نسبت به وظایف خود کوتاهی کنند، گناهشان به مراتب بیش از سایرین خواهد بود.
س: جایگاه وحدت اسلامی و نقش آن در این روند چیست؟
بدون شک ملتهای عرب در شرایط موجود و پيش گفته نیاز بسیاری به وحدت و همگرایی و كنار زدن اختلافات فرقهای و مذهبی دارند؛ البته چنین امری نیازمند خردمندی، صداقت و پذیرش نظرات مخالف از سوی عالمان تمام فرق مذهبی و بهويژه شیعه و سنی است.
در واقع منازعات فرقهای ناشی از رفتارهای افراط گرایان مذاهب مختلف است که به طور اگاهانه یا جاهلانه آب به آسیاب بیگانه و دشمن صهیونیستی میریزند و به فتنههای گوناگون مذهبی و فرقهای دامن میزنند. به همین دلیل ما باید از رهبر جمهوری اسلامی ایران امام خامنهای، به خاطر فتوای ایشان مبنی بر حرام دانستن هرگونه بیحرمتی به مقدسات مسلمانان و بهويژه همسران پیامبر(ص)، بسیار تشکر و تقدیر كنيم و خدا را بر این نعمت شاکر باشیم.
در همین جا مجددا یادآور میشوم که وظیفه نخبگان و عالمان جهان عرب و نیز مسلمان در این بحرانها، این است که اختلافات فرقهای گذشته، که سر منشأ منازعات بین مذاهب اسلامی و فرقهای است را دور ریخته و تحت تأثیر سیاستهای دشمنان داخلی یا افراطگرایان و نیز دشمنان خارجی یا صهیونیستها و آمریکای جهانخوار قرار نگیرند. «تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ».
س: به عقيده حضرتعالي، رسانهها در اين ميان چه نقشي دارند؟
بله. نقش رسانهها و کانالهای ماهوارهاي میانهرو که زیر نظر اندیشمندان و نخبگان عدالتگراي جهان عرب اداره میشوند، بسيار مهم است. این رسانهها وظیفه بسیار مهمی در قبال ملتها و اقشار مختلف جامعه دارند و باید با تمام قدرت و توانمندی علمی و تخصصی خود با کانالهای افراطگر و برنامههای فتنهانگیز آنان مبارزه کنند. در این روند، مبارزه با کانالهای افراطی سنی بر عهده عالمان و نخبگان اهل تسنن، و مبارزه با کانالهای ماهوارهای افراطی شیعه برعهده علما و اندیشمندان تابع مذهب تشیع قرار گیرد.