کلمه «حج» و عناوین «مناسک حج» خود گویای محتوای والای این فریضه الهی پر راز و رمز و آکنده از اشاره و کنایه است.
اشتراک گذاری :
حج این لفظ کوتاه و خوش آهنگ که به معنای آهنگ و عزم و تصمیم است، معنائی به بلندای تاریخ معنوی بشر دارد. تاریخ معنویای که نظام بخش زندگی اجتماعی، سیاسی جامعه انسانی، بر محور حق و عدل است. حج که در یک نگرش کلی از عناصر سکون و تأمل و تدبر و تفکر و حرکت و تلاش و پیکار ترکیب یافته، دارای اشاراتی جامع و فراگیر به سنن جاری پروردگار در تکوین و تشریع است. زبان حج، زبان «سمبولیک» است و اعمال آن، به تعبیری خودمانی تر به «پانتومیم» پرمحتوائی می ماند که می تواند حکایتگر و تجسم بخش تاریخ انبیا و نشئه دنیا و نشئه آخرت باشد. حج، این فریضه رمزوار و اشارت شعار، از زوایای گوناگون و با دیدهای متفاوت از سوی نویسندگان، بحّاثان و تحلیلگران از لحاظ «فردی و اجتماعی»، «عبادی و سیاسی»، «اجتماعی و نظامی» و «بین المللی و جهانی» مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است که پاره ای نسبتاً جامع و پاره ای تک بعدی و با دیدی یک جامعه است. آنچه در تحلیلهای یکسویه، از آن غفلت شده است، جامعیت حیرت انگیز و احیاناً متناقض نمای حج است که زهدگرایان عبادت پیشه خسته از دنیا، و اجتماع و سیاست را از یک جنبه اش غافل می سازد و سیاست پیشگان و دست اندرکاران اداره جوامع اسلامی را، از جنبه دیگرش... از این رو، در این مقال کوتاه سعی بر آن است که در نهایت اجمال به جامعیت حج اشاره ای گذرا شود.
حج؛ گردهمآیی پاکان و وارستگان حج را می توان از یک دیدگاه، گردهمآئی پاکان و نیکان، وارستگان معنویت گرا و از دنیا رستگان آخرت گرا به شمار آورد. اجتماعی به پاکی قدوسیان ملأ اعلی و فرشتگان عالم بالا، که در «اشهر معلومات» بر گرد اولین خانه ای که برای «همه مردم جهان» نهاده شده فرا گردهم آیند و اقیانوسی جوشان وخروشان پدید آرند که هر فرد حاجی، قطره ای از این دریاست. در این گردهم آئی حاجیان از آن دم که به نیت حج، از خانه و دیار و همه پیوندهای دنیائی می گسلند، تا آنگاه که در میقات احرام بر می بندند، تا طواف، تا وقوف، تا رمی، تا ذبح... همه جا و همه جا، خدا را می جویند و در طلب وصال اویند. مناسک حج یکایک تبلور حالات گوناگون انسان خداجوی عاشق پیشه بیقراری است که کو بهکو رو به سوی او دارد و نشان از او می جوید و بوی او می بوید... عاشقِ از فراق معشوق به جان آمده ای که عنان اختیار از کف فروهشته، در راه وصال یار، گاهی با تأمل و قرار و گاهی با اضطراب و بی قرار به این سو و آن سو می رود، در کوه و بیابان، شب و روز، آرام نمیگیرد و همه جا نشان از بی نشان می خواهد. حج در این نگرش، یک سیر معنوی انسانی است که یکجا و یک زمان توسط انسانهایی فراهم آمده از چارسوی جهان به مقصد تقرب به مبدأ، والای آفرینش صورت می پذیرد. حج از این دیدگاه، کنگره مخلصین و متقین و صالحین و عابدین و قانتین روی زمین است. مجامع و کنگره های جهانی و بین المللی، به اشکال گوناگون و بر محورهای مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی، تاریخی، ادبی، هنری (و حتی دینی) بسیار فراوان است. اما کنگره «توحید» و «اخلاص» و «عبادت»، کنگره «دعا» و «مناجات»، کنگره مجاهده با نفس و بریدگی از دنیا و تمرین آمادگی برای سفر آخرت، کنگره تمرین سیر الی الله و مجاهده و مراقبه و مکاشفه، در هیچ کجای دنیا نیست. کنگره ای که «فرد» و «جمع» را در یکدیگر ذوب می کند: عمل فردی را در فضای جمعی و فضای جمعی را در عمل فردی محو می کند بدان گونه که هر «حاجی» در ایام حج، در اندیشه خویشتن یابی و حدیث نفس و راز و نیاز و تصفیه باطن خویش است، کاری که همانند رهبانیت راهبان از خلق گسسته نیاز به خلوت و تنهائی وجدائی از خلق دارد... و در عین حال، فردیت هر فرد، در جای جای مواقف عظیم حج و با شکوهتر از همه، در عرفات، در کل جمع نابود می گردد... این محو «فردیت» در کار «جمعی» در تخطیط خطوط سیاسی اجتماعی و جمع کل امت عظیم اسلامی نیز صورت می گیرد که بدان اشاره خواهیم داشت. حج، از سوی دیگر نشان از ژرفای تاریخ نورانی انبیا و اولیای الهی دارد... از آدم، از نوح، از ابراهیم، از سلیمان، از موسی، از عیسی، از محمد و اصحاب و آل محمد، در حج، تاریخ پرخاطره و مخاطره انبیای الهی و اولیای خدا بازسازی و بازنگاری می شود. حج، در این نگرش بازنگاری تاریخ انبیا است. حج نمایشی است از اعمال و رفتاری که بنا به نقل کتاب و سنت، (و از طریق برادران شیعه و سنی) پایه تشریع آن در زمان آدم ابوالبشر گذاشته شده و پیامبران بعدی تا آخرین پیامبر، همگی بر گرد همین خانه چرخیده اند و مناسکی در همین سرزمین مقدس، در همین عرفات و مشعر و منی انجام داده اند. حج، به ویژه ناظر بر بازسازی، تجدید نظام سازمان فرو پاشیده توحید توسط ابوالانبیا، حضرت ابراهیم خلیل است که به نقل قرآن قواعد بیت را بالا برد و خانه را برای طائفان و عاکفان و راکعان و ساجدان پاکیزه و مطهر ساخت، فداکاریها و گذشتها و ایثارها و سخت کوشیها و هیجانات روحی و بیم و امیدهای ابراهیم و هاجر و اسماعیل در یکایک مناسک حج بازنگاری می شود و در حقیقت، ابراهیم قهرمان توحید، در کل قالب مناسک حج و به توسط میلیونها حاجی عاشق و شیدا هر ساله چهره پردازی می شود و حیات مجدد می یابد. بیاد داشته باشیم که ابراهیم پدر انبیای توحیدی: موسی و عیسی و محمد است و از میان سه امت موحد و اهل کتاب جهان یعنی یهود و نصاری و مسلمین، تنها امت اسلام و مسلمین جهانند که پاس پیشوای توحید را این چنین در خور مقام ارجمند او می دارند و یاد گرامیش را نه تنها در گفتار که در مناسکی عظیم و پرشکوه نگه می دارند.
حج؛ یک تمرین همه جانبه حج، از جنبه دیگر، یک آموزش تمرینی همه جانبه و یا به اصطلاح معمول و مرسوم، یک «مانور» جامع الاطراف سیاسی ـ عقیدتی، نظامی برای تحریک روح حماسی و زنده ساختن غیرت و حمیت دینی واسلامی در جامعه اسلامی است. و این است نقش حج در ترسیم راه و رسم زندگی و تخطیط خطوط حیات فردی و اجتماعی انسانی که آکنده است از کار، پیکار، تلاش و پیگیری... و ملازم است با کفّ نفس و خویشتن داری و مخالف است با تن آسانی و راحت طلبی و تن پروری... حج، یک تمرین است، یک مانور است یک آموزش چند روزه است برای آماده سازی فرد تا در پهنه زندگی برای پیکاری بی امان، تمرین دیده و آموزش دیده باشد... در حج به آدمی می آموزند که در راه زندگی پرافتخار و انسانی و اسلامی باید از دیار و مال و زن و فرزند و همه علقه های زندگی برید و سختی سفر و بیخوابی و دوندگی و اضطراب و دربدری و بی خانمانی را تحمل کرد و هر چه را که موجب خودآرایی و بخود بستگی است از لباس و زیب و زیور باید از خود دور ساخت و باید تنها به مبدأ لایزال، پاسخ مثبت داد و دعوتهای گوناگون را نشنیده گرفت و باید بر محور حق و عدل چرخید و در زندگی، محور و مقصدی جز طهارت و پاکی و راستی و درستی نداشت و باید وقوف و تأمل را با سیر و حرکت در هم آمیخت که سکونها و تأملها و توقفها، هم باید حرکت آفرین باشد و حرکتها و تلاشها و فعالیتها همه، مبتنی و متوقف بر تأمل و پیش بینی و حساب و کتاب... که «تأمل بی حرکت» و «حرکت بی تأمل» هر دو آفت دین و دنیای انسان است. در حج، در روزهائی اندک، این مراحل را به انسان می آموزند که سرمشق همه زندگی او در سراسر دوره زندگیش باشد.
حج؛ تجسم روز قیامت حج، از نگرش دیگر، باز ساخت عرصات قیامت است، مجسم سازی حشر خلق، همه یکسو و بی هیچ امتیاز، روی به سوی بهشت یا جهنم، حشری عظیم در پهنه دنیا که نمونه ای کوچک از حشر اکبر در سرای آخرت است. ...جدائی از خانه و کاشانه، در این نمایش به «مرگ» می ماند که سرفصل حیات اخروی است و مواقف و مناسک حج، یکایک نشان از مواقف عبد در برابر مولی در روز قیامت دارد که سرانجام آن «رد» یا «قبول» است: "فریق فی الجنه و فریق فی السعیر". حاجی با این توجه، و در این نگرش، پیوسته در التهاب است و در میان بیم و امید که رو به کدام سو دارد و در چه فریقی است؟ چون پاره ای از حاجیان را نیز چون مبعوثان حشر، به سوی دوزخ می برند و نتیجه حجشان جز خسران و تباهی نخواهد بود ... شرح مواقف حج و مواقف قیامت و تطبیق رسا و زیبای این مواقف با یکدیگر به مقالی دیگر نیاز دارد و در اینجا همین اشاره کافی است: اشاره ای که برای مرگ آگاهان بیدار دلی که، پیوسته در اندیشه سرای آخرتاند و بقول قرآن مجید از «سوء حساب» و «سوء دار» می ترسند، بسنده است.
حج؛ صعود انسان در برابر هبوط و بالاخره حج در یک نگرش عمیقتر، صعود انسان است در برابر هبوط تاریخی او و تسالم و تعاون بقاست در برابر تنازع بقای ریشه دار و پرماجرای انسان. این نگرش، تأملی درخور را می سزد و لذا لختی در این مرحله درنگ می کنیم. سقوط و هبوط آدمی از آنجا آغازید که بشر به حکم نیاز طبیعی و فطری بسوی ضروریات زندگی دست یازید و طبیعت را برای ادامه «زندگی» به استخدام گرفت. این استخدام طبیعت، بزودی، آدمی را فریفته طبیعت کرد و خیال افزون جوئی او را بر آن داشت که زیاده طلبد و این آغاز هبوط آدمی بود. و این کار را نه در آغاز که کم کم، با درگیری و مبارزه با همنوعان خود دنبال کرد و هبوطی مضاعف یافت... «ألهٰیکم التکاثر...» و همین یک نکته منشأ همه جنگهای طولانی و خانمانسوز بشر در طول تاریخ پرفراز و نشیب اوست. و اما حج، آموزش و آزمایش موقت و نمونه واری است که بشر را به کنترل نیروهای زیاده طلب و افزون خواه او وا می دارد تا برای همه عمر از این آموزش محدود، سود جوید. این نگرش نیز به حج به عنوان یک مکتب سازنده و نیرومند اخلاقی و معنوی می نگرد که با تهذیب نفس و تزکیه اخلاق و بازسازی روحی انسان، او را از آلودگیهای روحی و آز و طمع و تفاخر و تکاثر و تکالب می رهاند و از هبوط و سقوط نجاتش می دهد و او را بطرف بالا می آورد و اوج می دهد. این اوج متعالی انسانی گرچه در محتوای خود، اخلاقی و عرفانی و عبادی است اما برای صاحب نظران روشن است که همین محتوای روحانی و اخلاقی و معنوی، پایه و مایه اصلی پیروزی انسان در جبهه های مختلف زندگی اعم از سیاسی، نظامی، اقتصادی و... است.
حج؛ مقدمه ای برای تأسیس حکومت واحد جهانی حج از سوی دیگر ـ در یک مقیاس بلند مدت چنانکه بسیار گفته شده است ـ تمرین است برای تأسیس حکومت جهانی واحد و برداشتن مرزهای جغرافیائی و اداره جوامع بشری تحت یک حاکمیت عادل و دانا و توانا و چنانکه می دانیم حاکمیت واحد جهانی ایده بسیاری از متفکران و جامعه شناسان و سیاستمداران و فلاسفه جهان است. هر چند تحقق چنین ایده ای در قرون حاضر که شاید بتوان اواخر دوران بلوغ بشرش نامید، میسور نیست ولی تحقق ایده های الهی و پیاده شدن آرمانهای والا و آسمانی، با کل تاریخ بشری سنجیده و مدت گزاری می شود. از این رو، نمایش وحدت سیاسی اجتماعی بشرهای چهارگوشه جهان در مراسم حج، خود، یکی از عوامل تحقق بخش نهائی این وحدت خواهد بود. حج در یک مقیاس محدود و کوتاه مدت، نیز در کار آن است که مسائل و مشکلات جامعه اسلامی را در روابط داخلی و خارجی در زمینه های گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی مورد بحث و بررسی قرار دهد و برای مقابله با دشمنان سوگند خورده و دیرینه اسلام و مسلمین، طرحهایی بریزد و دست اندرکاران اداره جوامع اسلامی و نیز صاحب نظران و متفکران و مصلحان و مورخان و جامعه شناسان و سیاستمداران و عالمان دینی و رهبران مذهبی از چهار سوی جهان در مراسم حج فراگرد هم آیند و در ضمن تجدید عقد اخوت اسلامی و تحکیم مراتب مودّت و محبت و آشنائی روز افزون به روحیات و اخلاقیات و آداب و مراسم و افکار و عقاید و نظرات و طرحها و پیشنهادهای گوناگون و با بحث و بررسی و مشاوره و مداقه به صورت دسته جمعی و هم آهنگ و با توجه به همه مقتضیات و تحولات عصر، راه حلهای مناسب و جامع و مرتبط بیابند و در بازگشت به مراکز اصلی و وطنهای خود، دست آوردهای خود را از این سفر پربرکت به اطلاع مردم خودشان برسانند و از دیگر مطلعان و صاحبنظران که در کشورهای مختلف اسلامی اقامت دارند و نیز مسلمانانی که در سایر کشورهای غیر اسلامی جهان پراکنده اند، نظر خواهی کنند و این پیوند و کسب اطلاع و مراوده و مطالعه و بررسی دسته جمعی را سازماندهی کنند و برای آن نظم و ترتیب و سیاق شناخته شده و مقبول برقرار دارند... تا بدین سان، هم روابط بین المللی اسلامی تقویت گردد و هم راه برای وحدت آینده و آرمانی جهان اسلام هموار شود.
رویه اقتصادی حج حج در عین حال و با حفظ همه این جهات معنوی و سیاسی و اجتماعی، یک زاویه دیگر نیز دارد و آن «رویه اقتصادی» حج است. حج در این دیدگاه یک بازار مکاره بین المللی اسلامی است. رشد اقتصادی کشورهای اسلامی در گرو تبادل فرآورده های صنعتی و دست آوردهای علمی و محصولات کشاورزی آنها است. اگر هر کشور اسلامی، در داخل خود محبوس بماند و رشته مبادلات اقتصادیش با سایر کشورهای اسلامی سست و گسسته گردد، یا عقب خواهد ماند و یا بصورت «قمر» یکی از قدرتهای اقتصادی جهان در خواهد آمد. حج، در صورت فعلی، البته، از جنبه اقتصادی، آنگونه که باید با آرمان اقتصادی اسلامی هم آهنگ نمی نماید و بیشتر نمایشگاه و فروشگاه و تجارتگاه کشورهای غیر اسلامی است، اما این عارضه ای است مربوط به کل مشکلات سیاسی تاریخی موجود در جهان اسلام و ربطی به حج ندارد. حج، خود، یک باشگاه اقتصادی بین المللی اسلامی است که بدون شک در تسریع رشد اقتصادی و خودکفائی صنعتی و علمی و کشاورزی دنیای اسلام نقش قاطع و تعیین کننده دارد.
حج؛ تجربهای برای سلامتی و با همه آنچه گذشت، حج عملاً و تجربه یک عمل بهداشتی درمانی برای تأمین سلامتی افراد است! چه بدون شک، مسافرتی این چنین متحرک و جاندار و با روح، علاوه بر آنکه بر اثر جوش و خروش و تحرک فراوان، بسیاری از سموم بدن را دفع می کند و گردش خون را تنظیم می کند و به فعالیت قلب و مغز و اعصاب کمک می رساند، نشاط و روح و معنای حج که حاجی را در یک فضای معنوی سازنده و خلاق قرار می دهد و صفای جان و آرامش دل حاکم بر فضای معطر حج، به تندرستی آدمی کمک می کند. این نکته را همه کسانی که به این سفر پاک و مطهر توفیق یافته اند تجربه کرده اند.
سخن کوتاه: حج هم «رهبانیت اسلام» است هم «قوام دین و دنیا»، هم «منافع» است، هم «ذکر خدا». هم «عبادت» است، هم «سیاست». هم «سیاحت» است، هم «زیارت». هم «اقتصاد» است، هم تندرستی. هم «فرد» است، هم «جامعه». هم «ماده» است، هم «معنا». هم «دنیا» ست، هم «آخرت»، مثل خود عالم، مثل خود آدم که ترکیبی دوگانه اند از جسم و روح و تن و جان! و نکته اصلی شایان دقت و توجه این است که اگر حاجی به «خود» نپردازد و از «خودبینی» رها نشود و به «تزکیه» و «تصفیه» همت نکند، و به رموز و اسرار «حج» دست نیابد و از «احرام» تا تقصیر و طواف نساء، خود را نپالاید و از لوث رذایل و پلیدیهای اخلاقی و روحی پاکیزه نشود، به هیچ یک از مقاصد چند گانه حج دست نخواهد یافت. نه در سیاست و نه در اقتصاد و نه در جبهه جهاد با دشمن و نه در اقتصاد و نه در تبادل افکار...، در هیچکدام، زیرا تا انسان بر دشمن درونی خود یعنی «نفس» که در هر فرد انسانی به کار دشمنی با الهی و مظاهر الله و راه مستقیم الله مشغول است، پیروز نشود، پیروزی بر دشمن بیرونی یعنی تبلور و تجسم و تجمع همان نیروهای ضد الهی که در نفسانیت هر کدام از خود ما نیز هست، پیروزی واقعی نیست، که دشمن، از درون خودِ ما، سر برمی دارد. در حقیقت هر کدام از ما، در خود یک ستون پنجم از لشکر دشمن داریم! که همان «خودپرستی» و نفسانیت «ما» و «من» ماست. اگر این ستون پنجم که به تعبیر دقیق تر، ستاد فرماندهی اصلی دشمن است، نابود نشود، انسانیت، هیچگاه از شر دشمن رهائی نخواهد یافت. غرض آنکه اهمیت دادن به جنبه والای معنوی حج و تکیه بر زوایای عرفانی و آخرت گرایانه و معانی و رموز و اشارات و سیر و سلوک مستتر در حج، نباید مانع از نگرش جامعه شناسانه، و سیاست گرایانه و جنبه های دنیائی و فواید سیاسی و اجتماعی حج باشد.