تاریخ انتشار۱۴ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۱۲
کد مطلب : 335002

ظلم ستیزی و استکبارستیزی؛ بعد محوری شخصیت جهانی امام خمینی (ره)

امام خمینی (ره) علاوه بر تأثیرگذاری در بعد داخلی، در بعد جهانی و تأثیرگذاری بر افکار و افعال ملت های مسلمان نیز از ویژگی های شناخته شده ای برخوردار است که در جهت هدایت افکار و ارائه راهبردهای عام و جهان شمول جهت خیزش های مردمی در کشورهای اسلامی علیه استبداد و استکبار منشأ تحولات مهمی بوده است. از جمله مهمترین و محوری ترین بعد شخصیت جهانی حضرت امام، «ظلم ستیزی» و «مبارزه طلبی» ایشان است که ملت‌های مسلمان در سرزمین های اسلامی خصوصاً در منطقه غرب آسیا با الهام از آن، خیزش های اسلامی را رقم زدند. در این مقاله به بررسی این ویژگی ها در شخصیت حضرت امام پرداخته می شود.
ظلم ستیزی و استکبارستیزی؛ بعد محوری شخصیت جهانی امام خمینی (ره)
امام خمینی (ره) علاوه بر تأثیرگذاری در بعد داخلی، در بعد جهانی و تأثیرگذاری بر افکار و افعال ملت های مسلمان نیز از ویژگی های شناخته شده ای برخوردار است که در جهت هدایت افکار و ارائه راهبردهای عام و جهان شمول جهت خیزش های مردمی در کشورهای اسلامی علیه استبداد و استکبار منشأ تحولات مهمی بوده است. از جمله مهمترین و محوری ترین بعد شخصیت جهانی حضرت امام، «ظلم ستیزی» و «مبارزه طلبی» ایشان است که ملت‌های مسلمان در سرزمین های اسلامی خصوصاً در منطقه غرب آسیا با الهام از آن، خیزش های اسلامی را رقم زدند. در این مقاله به بررسی این ویژگی ها در شخصیت حضرت امام پرداخته می شود.
 
ظلم ستیزی و عدالت خواهی و در نمود عملی آن مبارزه برای اهداف اسلامی از مهمترین ویزگی های شخصیتی حضرت امام است که ایشان با مطالعات دینی و اسلامی خود و درک مسئولیت عالمان متعد اسلامی ـ به عنوان یک دانشمند متعهد و مسئول ـ از همان آغاز حرکت علنی خویش در حوزه علمیه، مرگ تفکر ظلم ستیزی و عدالت خواهی را در جامعه آن روز احساس کرد و سعی کرد جوانب این امر را با دقت مورد شناسایی قرار دهد. و علل آن را کشف نماید. امام در تمام ابعاد و ارزش های اسلامی، حرکت اصلاحی خود را در دو بعد عملی و نظری آغاز کرد. یکی از برجسته ترین جنبه های اصلاحی امام، احیاگری او در بعد ظلم ستیزی و عدالت خواهی بود. همین احیاگری بود که توانست مردم را به حرکت و پویایی وادارد. و انقلاب عظیم و شگرف در ایران را به وجود آورد که تمام جهان را حرکت دهد. همین احیاگری امام در بعد ظلم ستیزی و امر به معروف و نهی از منکر بود که انگیزه مردمی ترین قیام آزادی بخش و انقلابی عدالتخواه و اسلامی گردید. و آزادی و استقلال را نصیب ملت بزرگ ایران نمود. و با آزاد نمودن نیروهای پرتوان درونی، جامعه ایرانی شگفتی ساز دوران معاصر گردید.
 
امام می دانست که تنها راه برانگیختن ملت مسلمان ایران و بیدار نمودن مسلمانان جهان، احیای تفکر ظلم ستیزی و عدالتخواه اسلامی و دینی و زنده کردن اندیشه و تصور قیام و مبارزه در راه حق است.  اولین حرکت امام در جهت احیای تفکر ظلم ستیزی، نگارش کتاب کشف الاسرار در سال 1323 می باشد. تنها کسی که در مقابل کتاب اسرار هزارساله کسروی قلم مبارزه را بدست گرفت و مدتی درس خود را تعطیل کرد امام خمینی بود. با مراجعه به آثار امام در مورد ضرورت مبارزه با ظلم و ستم و قیام برای خدا در می یابیم که امام با عنایت خاصی که به آیه کریمه « قل انما اعظمکم...» داشتند بارها و بارها برای احیای ظلم ستیزی، این آیه جنبه محوری و کلیدی برای او دارد و در واقع بنیان بحث های سیاسی و انقلابی امام را تشکیل می دهد.
 
امام با تأسی به پیامبران که مهمترین بعد اندیشه آن ها ظلم ستیزی و مبارزه برای بی عدالتی بوده است خاطر نشان می سازند که بعثت انبیاء هم برای انسان سازی است و هم برای ظلم ستیزی و این درسی است که تمام پیامبران الهی به ما داده اند. ایشان در این زمینه می فرمایند:
 
«انبیا هم مبعوث شدند برای این مبعوث شدند که معنویات مردم را و آن استعدادها را شکوفا کنند که در  آن استعدادها بفهمند که چیزی نیستیم و علاوه بر آن مردم را، ضعفا را از تحت سلطه استکبار بیرون بیاورند.»
 
همچنین از دیدگاه حضرت امام، شیعه بودن در مبارزه بودن و آماده بودن همیشگی برای ستیز با ظلم و بی عدالتی و تلاش در جهت استقرار عدالت خلاصه می شود. و اصولاً خصلت ذاتی و واقعی تشیع ظلم ستیزی آن است و این موضوع هم از سنت و سیره ائمه اطهار و پیروان آن ها بر می آید و هم جریانات تاریخی موید آن است.
«یکی از خصلت های ذاتی تشیع از آغاز تا کنون مقاومت و قیام در برابر دیکتاتوری ظلم است که در تمامی تاریخ شیعه به چشم می خورد، هرچند اوج این مبارزات در برخی از مقاطع زمانی بوده است.»
 
از دیدگاه امام سرمایه داری و استعمار از عوامل مرگ تفکر مبارزاتی در میان مردم است. وظیفه مومنان و دانشمندان و دین باوران است که مردم را یاری کنند تا از خطر استعمار و سرمایه داری برهند و نه ظالمی باقی بماند و نه مظلومی و این وظیفه و تکلیف اساسی است. و هدف اساسی ما و در واقع هدفی که پیامبران و امامان آن را تعقیب کردند قیام است. استعمارگران به دست عمال سیاسی خود بر مردم مسلط شده اند، نظامات اقتصادی ظالمانه ای را تحمیل کردند و بر اثر آن مردم را به دو دسته تقسیم می شوند: «ظالم و مظلوم؛ ما وظیفه داریم مردم مظلوم و محروم را نجات دهیم. ما وظیفه داریم پشتیبان مظلومین و دشمن ظالمین باشیم.» از نظر امام بنیاد و اساس اسلام «مبارزه» و تفکر مثبت «ظلم ستیزی» است: «ملت اسلام پیرو مکتبی است که برنامه آن مکتب در دو کلمه خلاصه می شود: لاتظلِمُونَ و لاتُظلمُونَ».
 
امام مبارزه را امری ضروری و قطعی و بدیهی می داند زیرا در دنیا حق و باطل، کفر و شرک و توحید، ظلم و عدل وجود دارد و مادامی که در برابر حق، باطل و در برابر توحید کفر و شرک و در برابر عدل، ظلم وجود دارد مبارزه امری بدیهی و اجتناب ناپذیر است: «تا شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم».
 
امام (ره) با نفوذ در قلب ها و حکومت بر دل ها و تحت تأثیر قراردادن آن و انگیزش شور و ایمان امتی را از خواب غقلت بیدار ساخته و به مبارزه دائمی و مستمر فراخواند. مبارزه ای که قبل از همه سرتاسر وجودش را فراگرفته بود و شامل تمام ابعاد زندگی اش می شد. نشریه تایمز لندن در مورد او می نویسد: «خمینی مردی بود که توده ها را با کلام خود مسحور می کرد. وی به زبان مردم عادی سخن می گفت و به طرفداران محروم و فقیر اعتماد به نفس می بخشید. این احساس آن ها را قادر می ساخت تا هر کسی را که سر راه آن ها بایستند با مشت از بین ببرند. وی به مردم نشان داد که حتی می توان در برابر قدرت هایی مثل آمریکا ایستاد و نهراسید.»
 
همچنین مبارزه و مبارزه طلبی نزد امام حاوی اهداف پیدا و پنهانی بوده که به مهمترین آن ها اشاره می شود:
 
الف) توحید و دعوت به خدا: یکی از برترین اهداف قیام و مبارزه، دعوت به خدا، توحید و یکتاپرستی است. زیرا این توحید است که بنیان رهایی و آزادی انسان از تمام قیود و بندهای بشری است. بطور کلی تمام مقاصد پیامبران در وهله اول، دعوت به توحید و یکتاپرستی و معرفت خدا و کنارگذاشتن غیر خدا بوده است.
 
ب) حفظ و گسترش اهداف اسلامی: امام خمینی یکی دیگر از اهداف مبارزه را حفظ آیین اسلام، اهداف اسلامی و گسترش و توسعه آن در جهان می داند. جلوگیری از بدعت ها و حملات مخالفان اسلام، از مهمترین اهداف و وظایف هر مسلمان مبارزی است.
 
ج) احیای هویت اسلامی: منظور از احیای هویت اسلامی، زنده کردن هویت و شخصیت امت اسلامی در برابر سایر ملل و امت ها در جهان معاصر است. این موضوع بویژه در برابر شرق و غرب مطرح است.
 
د) تحقق عدالت و مبارزه با ظلم و ستم: در اندیشه و سیره امام، ظلم و ستم امری نکوهیده و نارواست و لذا باید مبارزه ای وسیع و دامنه دار برای مقابله با ظلم و ستم در جامعه صورت گیرد. اساس و بنیان نهضت پیامبران را همین امر تشکیل می دهد. پیامبران علاوه بر دعوت به توحید و یکتاپرستی، دومین هدف اساسی خود را مبارزه با ظلم و ستم و قیام برای تحقق عدالت در جامعه قرار داده اند.
 
ه) وحدت جهان اسلام: وحدت در اندیشه امام تحت عناوینی چون وحدت اسلامی و وحدت کلمه و ... بیان شده است. وحدت نه تنها خود هدف مبارزه است، بلکه راه رسیدن مبارزه به پیروزی نیز می باشد یعنی خود هم وسیله است و هم هدف. از سویی مبارزه را عملی می کند و به مقصد می رساند و از دیگر سو خود هدف مبارزه قرار می گیرد.
 
علاوه بر مفاهیم ظلم ستیزی و مبارزه،ا زجمله مفاهیم هم عرض با این دو مفهوم که به نوعی جنبه عینی و مصداقی دیدگاه های حضرت امام را در عرصه جهانی نمودار می سازد، مفهوم «استکبارستیزی» است. از جمله آموزه های سنت تشیع و از جمله تفاوت های آن با دیگر مذاهب مقابله با ظلم و ایستادگی در مقابل ستمگران و مستکبران است. نمونه بارز این امر امام حسین و قیام خونین ایشان است. انقلاب اسلامی ایران و حرکت امام خمینی  نشأت گرفته از این قیام و در امتداد آن بود. لذا انقلاب اسلامی ایران و رهنمودهای بنیانگذار آن الگویی برای دیگر حرکت ها و جنبش های اسلامی عالم بوده و خواهد بود. اين خط مشي اساسي در انديشه سياسي امام خميني  نيز از تعاليم سياسي قرآن كريم نشأت گرفته است. از ویژگی های بارز اندیشه سیاسی امام خمینی، تلاش در جهت وارد کردن مفاهیم قرآنی و اسلامی در ادبیات سیاسی مسئولان و دولتمردان نظام اسلامی بود. واژة استکبار از جمله واژه هایی است که به طور عملی در این ادبیات واردگردید. گفتمان استکبار ستیزی امام خمینی موفق به هدایت و شکل دهی فضای گفتمانی انقلاب اسلامی در داخل و خارج از ایران، در راستای مبارزه با استکبارجهانی و مصداق عینی آن آمریکا به عنوان سمبل استکبار و تقویت روند بیداری اسلامی در این باره شد. امام خمینی وظیفه مستضعفین در برابر مستکبران را اینگونه بیان می نمایند:
 
«مستضعفین وظیفه شان را با مستکبرین بفهمند. این مستضعفین اکثراً نمی دانند. ما هم نمی دانیم.  ما هم جزء مستضعفین هستیم. نمی دانیم که این ها به سر ما چه آورده اند.  بعضی از ورقه های کوچکش دست ماست و می دانیم. بعضی مشاهدات ما هست و چیزهایی که به چشم دیدیم. اما مسائل زیاد زیر پرده را ما نمی توانیم بفهمیم.  ما می خواهیم آن مقداری که فهمیدیم و آن مقداری که امکان دارد بفهمیم این را درست عرضه کنیم به مستضعفین دنیا. به ممالک دنیا. تا بفهمند مستضعفین که این مستکبرین با آن ها چه می کنند. این ابر قدرت ها با این ها چه می کنند. ما می خواهیم بفهمانیم به خود ملت امریکا که نسبت به ملت امریکا این ها چه کردند تا حالا. این ها چه جنایاتی کردند که ملت امریکا را هم در نظر مردم دارند از بین می برند. این ها چقدر به خود امریکا لطمه وارد کردند، لطمه حیثیتی، لطمه انسانی، و چقدر به سایر کشورها و ملت ها. ما اگر چنانچه قدرت داشته باشیم تمام مستکبرین را از بین خواهیم برد.»
 
 
منابع:
غفاری،زاهد؛ علیزاده، قدسی (1391) مولفه های اساسی بیداری اسلامی در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)، بیداری اسلامی، شماره 1.
جمشیدی، محمدحسین (1376) احیای اندیشه ظلم ستیزی دینی در تفکر سیاسی دینی امام خمینی (ره)، پانزده خرداد، شماره 26.
جمشیدی، محمدحسین (1375) آیین مبارزه در اندیشه امام خمینی (ره)، پانزده خرداد، 24.
موسوی خمینی، روح الله(1385)، صحیفه امام، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).
 
https://taghribnews.com/vdcawmneu49new1.k5k4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی