تاریخ انتشار۲۰ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰:۱۰
کد مطلب : 335206

فرقه دیوبندی: تاریخچه و عقاید

دیوبندیه یک مکتب اسلامی محافظه کار است که از مدل تساوی گرایی سلفی ها پیروی می کند و به دنبال تقلید از زندگی و دوران حضرت محمد (ص) است. فلسفه دیوبندی در سال 1867 در مدرسه دارالعلوم دیوبند در هند بنیان نهاده شد. بر طبق تفسیر دیوبندی، انسان مسلمان باید متعهد به این سه شرط باشد: 1. انسان مسلمان به مذهب و کشوری که در آن شهروند یا مقیم است، وفادار می باشد؛ 2. مسلمانان تنها مرزهای مذهبی امت خود را می شناسند و نه مرزهای ملی را؛ 3. تعهد و الزام برای رفتن به هر کشوری برای پرداختن به جهاد برای محافظت از مسلمانان آن کشور.
فرقه دیوبندی: تاریخچه و عقاید
مدرسه دیوبندی  واقع در شمال هند چنین استدلال می کند که علت رکود و انحطاط جوامع اسلامی نسبت به تمدن غربی به این دلیل است که این جوامع توسط ابزارهای غیر اخلاقی و مادی غرب گمراه، و همچنین، از مسیر رسالت پیامبر منحرف شدند.
 
دیوبندیه یک مکتب اسلامی محافظه کار ارتدوکسی است که از مدل تساوی گرایی سلفی ها پیروی می کند و به دنبال تقلید از زندگی و دوران حضرت محمد (ص) است. فلسفه دیوبندی در سال 1867 در مدرسه دارالعلوم دیوبند در هند بنیان نهاده شد. مدارس دیوبندی در سراسر آسیای جنوبی، هنگامی که رئیس جمهور پاکستان محمد ضیاء ­الحق در آن زمان در صدد کنترل حکومت پاکستان در سال 1977 بود، شکوفا شدند که همچنین تحت حمایت پاکستان بودند.
 
دیوبندیه در حالی که جمعیت علوم اسلامی رقیب سیاسی عمده آن محسوب می شد، به طور گسترده در پاکستان و اندکی نیز در افغانستان گسترش یافت. دیوبندیه بر آن است که تعهد اولیه مسلمانان و وفاداری اصولی، شرایط مربوط به مذهب مسلمانان است. دیوبند ها بر این باورند که از حق مقدسی برخوردارند و ملزم به اجرای جهاد به منظور حفاظت از مسلمانان دربرابر کشورهای بیگانه و دشمن هستند.
 
دیوبند شهری واقع در شمال دهلی است که مدرسه ای مذهبی در سال 1867 در آن جا بنا شد. "سنت دیوبندی" ذکر شده خود بسیار قدیمی تر از نامگذار دارالعلوم در دیوبند می باشد. مدرسه دیوبند مسلمانانی را که مخالف قوانین انگلیسی بوده و به تفسیری ادبی و عرفانی از اسلام متعهد بودند را گرد هم آورد.
 
طی 200 سال اخیر، اهل سنت اغلب به دنبال مدارس دیوبندی در نزدیکی دهلی هند بودند. مدرسه دیوبند برای مدتی طولانی به دنبال تزکیه اسلام به وسیله دور ریختن عقاید غیر اسلامی و پذیرش ایمان و تاکید دوباره نمونه هایی که در قرآن و اعمال حضرت محمد (ص) نهفته بود، بودند. علاوه بر این، محققان دیوبندی اغلب مخالف آنچه به عنوان تاثیرات غربی نامیده می شد، بودند.
 
همانطور که مذهب سیک ها از هندوئیسم ریشه می گیرد اما هندو محسوب نمی شود، و پروتستانیسم از کلیسای کاتولیک رومی می آید اما کاتولیسم به شمار نمی رود، به همین ترتیب، فرقه دیوبندی از جامعه اهل سنت ریشه می گیرد، اما به طور کامل سنی محسوب نمی شود. روش دارالعوم دیوبند مطابق با اهل جماعت می باشد؛ روش علمی حنفیه و مشرب بنیانگذاران مقدس آن، حضرت محمد مولانا محمدقاسم ناناتوی و حضرت مولانا رشید احمد گنگوهی.
 
بر طبق تفسیر دیوبندی، انسان مسلمان باید متعهد به این سه شرط باشد:
 
1. وفاداری انسان مسلمان به مذهب و کشوری که در آن شهروند یا مقیم است، می باشد.
 
2. مسلمانان تنها مرزهای مذهبی امت خود را می شناسند و نه مرزهای ملی را.
 
3. تعهد و الزام برای رفتن به هر کشوری برای پرداختن به جهاد برای محافظت از مسلمانان آن کشور.
 
تفسیر دیوبندی از اسلام به طور گسترده در پاکستان آموزش داده می شود. جنبش دیوبندی در اسلام اهل سنت، در واکنش به نقش استعمار بریتانیا در هند تأسیس شد و بعدها به عنوان مخالف شدید با آنچه که دیدگاه اعضای آن به عنوان نخبگان کشورهای استعمارگر جدید بود، شدت گرفت. ستیزه جویان اسلام دیوبندی، دیدگاه محدود طالبان در مورد زنان را به اشتراک می گذارند و اقلیت شیعه پاکستان را غیرمسلمان می دانند. آنها به دنبال یک رهبری خالص یا امیر هستند تا جامعه پاکستان را بر اساس مدل عادلانه ای از روزهای اولیه اسلام تحت فرمان پیامبر اکرم (ص) هدایت کند. حتی خود رئیس جمهور سابق پاکستان، پرویز مشرف، یک دیوبندی بود که در واقع متولد شهری در هند است؛ همان جایی که مدرسه نام خود را از آن گرفت.
 
در طول نیمه اول آوریل سال 2000، دولت پاکستان اجازۀ یک کنفرانس سه روزه را که توسط حزب سیاسی مسلمانان دیوبندی (جمعیت علمای اسلامی) سازمان یافته بود، را داد. چند سخنگوی این کنفرانس، اعلامیه های سیاسی ضد غرب را اعلام کردند. فرقه های دیوبندی و بریلوی، گاهی اوقات، برای کنترل بر مساجد محلی در محله های لاهور مبارزۀ خشونت آمیز داشتند.
 
مدرسه دارالعوم دیوبندی با بن مایه های بنیادگرایی، و با برچسب اسلامی، موجب الهام بخشی جنبش طالبان شد و جذبۀ زیادی برای مسلمانان رادیکال فراهم آورد. اکثر رهبران طالبان در سیمنارهای تحت تأثیر دیوبندی در پاکستان حضور داشتند. طالبان در ابتدا توسط حکومت مدنی بی نظیر بوتو حمایت شده بود، و سپس، در ائتلاف با جمعیت علمای اسلام دیوبندی به رهبری مولانا فضل الرحمان قرار گرفت.
 
به طور سنتی، اسلام سنی از نوع فقه حنفی آن، مذهب مسلط و فائق در افغانستان بوده است. طالبان همچنین به مدارس حنفی از اسلام سنی پیوستند و آن را مذهب حاکم بر کشور در سال 2001 ساختند. برای 200 سال گذشته، سنی­ ها اغلب به نمونه مدرسه دیوبندیه (مدرسه مذهبی) نزدیک دهلی هند توجه می کردند. اکثر رهبران طالبان در کنفرانس تحت تأثیر دیوبندی در پاکستان حضور داشتند. مدرسه دیوبندی به مدت طولانی تلاش کرده است تا با کنار گذاشتن ادعاهای غیراسلامی برای ایمان، اسلام را خالص سازد و دوباره مدل های ایجاد شده در قران و شیوه های معمول در پیامبر را مورد تأکید قرار دهد.
 
علاوه بر این، علمای دیوبندی اغلب بر هر گونه تأثیرپذیری از غرب مخالفت می کنند. بیشتر پیروان و طرفداران دیوبندی، پیرو مذهب حنفی هستند، اما یک اقلیت قابل توجه از نسخه عرفانی از اهل سنت، که به طور کلی به عنوان تصوف شناخته می شود، پیروی می کنند. عرفان بر مبنای دستورات و برادری قرار دارد که رهبران مذهبی کاریزماتیک به دنبال آن بودند.
 
اگرچه اکثریت جمعیت اسلامی در افغانستان و پاکستان پیرو فقه حنفی هستند، متکلمانی که برای دهه ها سال، پاکستان را نسبت به رادیکالیسم اسلامی تحت فشار قرار دادند، از سخنان و آرمان های وهابیت حمایت کردند. این فرقه، الهام بخشی خود را از طریق متکلمان سعودی حنبلی، که در قرن هیجدهم مهاجر شده بودند، برای کمک به برادران مسلمان هندی خود با الهام از الهیات حنبلی علیه استعمار بریتانیا انجام دادند. جهان بینی وهابیت به سوی ثروت حاصل از فروش نفت سوق داده می شود و به طور فزاینده ای، با جنبش دیوبندی در جنوب آسیا همکاری می کند.
 

منبع: https://goo.gl/s77YuR

مترجم: میثم عباسی فیروزجاه
 
https://taghribnews.com/vdcgzn9w3ak9wx4.rpra.html