یکی از شعارهای اولیه در نهضت انقلاب اسلامی مسئله دفاع از مظلومان بود که مسئله فلسطین و حمایت از فلسطینیان در صدر این هدف قرار داشت، زیرا که انقلاب اسلامی ایران بر باورهای اسلامی مردم استوار و مسئله فلسطین جزئی از این باورها بود. با اوج گیری نهضت مردمی، مبارزه با صهیونیسم و محکوم کردن روابط شاه با اسرائیل یکی از وجوه مبارزه مردمی را تشکیل میداد. رهبران انقلاب اسلامی همواره روابط شاه و صهیونیستها را مذمت کرده و مردم را به کمک مردم فلسطین دعوت مینمودند.
اشتراک گذاری :
یکی از شعارهای اولیه در نهضت انقلاب اسلامی مسئله دفاع از مظلومان بود که مسئله فلسطین و حمایت از فلسطینیان در صدر این هدف قرار داشت، زیرا که انقلاب اسلامی ایران بر باورهای اسلامی مردم استوار و مسئله فلسطین جزئی از این باورها بود. صهیونیستها نیز از این موضوع آگاه بودند به طوری که ژنرال مالبرانیت که در سال 1340 به جای هرزوگ به ریاست اداره اطلاعات ارتش اسرائیل منصوب شده بود، پس از سفری به ایران و دیدار با مقامات بلندپایه کشوری در بازگشت به بنگوریون و گلدامایر توصیه کرد تماسهایی با خارج از محدوده هیئت حاکمه ایران برقرار شود. او متذکر شد که اسرائیل در میان مردم ایران منفور است و باید به آینده بیندیشند (محمدی، 1395، 249).
با اوج گیری نهضت مردمی، مبارزه با صهیونیسم و محکوم کردن روابط شاه با اسرائیل یکی از وجوه مبارزه مردمی را تشکیل میداد. رهبران انقلاب اسلامی همواره روابط شاه و صهیونیست ها را مذمت کرده و مردم را به کمک مردم فلسطین دعوت مینمودند.
پس از پیروزی انقلاب، روابط رژیم انقلابی ایران با اسرائیل قطع گردید و سفارت اسرائیل به سفارت فلسطین تبدیل شد. سخنگوی رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد که قطع روابط سیاسی و اقتصادی میان ایران و رژیم صهیونیستی زیانهای فراوانی به اقتصاد این کشور وارد ساخته است. دولت جدید ایران نیز از همه اسرائیلیها خواست فوراً ایران را ترک کنند. این حکم اخراج شامل اعضا و هیئت نمایندگی اسرائیل، آژانس یهود و اعضای هواپیمایی اسرائیل (العال) و نمایندگان شرکتهای مقاطعهکار اسرائیلی میشد. سفارت فلسطین نیز در اسفند 1358 در محل سفارت اسرائیل گشایش یافت (بی نام، 1368، 45).
آیت الله طالقانی برای بررسی دشمنی رژیم صیهونیستی با اسلام به تبارشناسی قوم یهود پرداخت و از قرآن کریم، بهخصوص سورۀ بقره، بهره جست. مرحوم طالقانی دشمنی یهودیان با مسلمانان را در خصومت با جبرئیل (فرشته وحی) میبیند و میگوید چون بعضی از رهبران یهود از پیامبر اکرم شنیدند که جبرئیل قرآن را نازل میکند بهانه دیگری یافتند و گفتند اگر جز جبرئیل، کس دیگری قرآن را نازل میکرد ما میپذیرفتیم. چون ما و جبرئیل با هم سابقه دشمنی داریم نمیپذیریم. آنان میگفتند خرابی بیتالمقدس و آوارگی یهود و چیرگی دشمنان بر ما همه به وسیله جبرئیل بوده است (تقی زاده، 1390، 197). اقدامات و فعالیت های آیتالله طالقانی را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
1. رساندن فریاد مظلومیت فلسطین به مردم ایران و جهان؛
2. رسوایی دولت و شاه در همکاری با رژیم صیهونیستی و بیتوجهی به مردم فلسطین؛
3. ملاقات با سران مبارز فلسین و شرکت در کنفرانس ضد صیهونیستی؛
4. جمع آوری کمکهای مالی برای مردم فلسطین (همان، 198).
طالقانی با توجه به مظلومیت مردم فلسطین، «مسئلۀ فلسطن» را اصلیترین مسئلۀ جهان اسلام عنوان نمود و این مسئله را «رأس مسئله جهان اسلام» میدانست. ایشان در خصوص چگونگی رابطه با فلسطین بیان داشتند: «اگر خودمان را نجات دادیم، نه تنها از دولت فلسطین بلکه از هر دولت مظلوم دیگری طبق وظایف اسلامی و انسانی حمایت میکنیم. اگر توانستیم از طریق دولتها و اگر نتوانستیم از طریق ملتها آنها را مورد حمایت قرار میدهیم» (افراسیابی و دهقان، 1360، 407). آیت الله طالقانی در مورد مبارزه با اسرائیل بیان میداشتند:
سی سال است در مبارزه با این قوم میگذرد، سی سال است که ملت فلسطین در زیر سختترین ضربات تبلیغاتی و جنگی به سر میبرد و امروز سرافراز بیرون میآید و امروز می بینیم ما که در ایران جرئت نداشتیم یک جلسهای برای هماهنگی و همصدایی و همندایی با مردم فلسطین تشکیل بدهیم، با آزادی، صدای خدمان را با صدای مردم فلسطین و نماینده فلسطین با هم برای پیشبرد هدفهای مشترک، بلند میکنیم. ما که در دوره استضعاف جرئت نداشتیم درباره فلسطین کلمهای بگوببم، امروز مسائل فلسطین را در مرکز علمیمان در دانشگاهمان مطرح میکنیم. امیدواریم جوانهای ما بیشتر مسائل فلسطین را بشناسند (تقیزاده، همان، 209).
بنابراین، طالقانی مسئلۀ فلسطین را مسئلۀ بسیار بزرگ دنیا می داند و میگوید این وظیفۀ مسلمانان دنیا است که این جرثومه فساد را دفع نمایند، در غیر اینصورت، اتحاد مسلمانان نابود میگردد. از ديدگاه شهيد مطهري، معلم انقلاب، دو عنصر مؤثر در تقويت و تحكيم اركان و موجوديت رژيم نامشروع صهيونيستي از يك سو و جنايات وحشيانۀ صهيونيستها در سرزمين فلسطين از سوي ديگر، به ترتيب، قوم گرايي يهودي و به بياني ديگر، جايگاه تعامل و همگرايي قومي يهوديها و تعليمات صهيونيستي بوده است. شهيد مطهري دربارۀ قوم گرايي و به بياني ديگر، جايگاه تعامل و همگرايي قومي يهوديها و ميزان تأثير آن در تقويت جامعۀ صهيونيستي ميگوید:
در سال گذشته [1348 هجري شمسي] يهوديان ساير نقاط دنيا، نه يهودياني كه فعلا شناسنامۀ اسرائيلي دارند، پانصد ميليون دلار براي اينها [اشغالگران صهيونيست] فرستادند كه با اين پولها فانتوم بخرند و بر سر مسلمانان بمب بريزند؟! شنيدهام يهوديان ايران خودمان در سال گذشته معادل دو فانتوم [پول] فرستادند. سي و شش ميليون دلار پول از يهوديان ايران خودمان براي آنها به عنوان كمك رفت و من، آنها، آن يهودي را به عنوان اين كه يهودي هستند ملامت نميكنم، ما بايد خودمان را ملامت كنيم. او به هم كيشش كمك كرده است؛ با كمال افتخار پول ميفرستند، رسيدش هم از موشه دايان ميآيد و آن را در بازار نشان ميدهد، ميگويد بيا رسيدش را ببين. مگر همين دو سه شب پيش ننوشتند من بريدهاش را از [روزنامه] اطلاعات دارم كه الان فقط يهوديان مقيم آمريكا روزي يك ميليون دلار به اسرائيل كمك ميكنند.لنگر[1]
براساس انديشۀ شهيد مطهری، به موازات عنصر تعامل و همگرايي قومي يهوديها، عنصر تعليمات يهودي نيز در تشديد و گسترش جنايات صهيونيستها در فلسطين اشغالي و به علاوه تحكيم موقعيت آنها تأثير به سزايي داشته است. شهيد مطهري پس از اشاره به ددمنشيهاي اشغالگران عليه ملت مسلمان فلسطين، اصول، مباني، ريشه و منشأ اصلي اين جنايات صهيونيستها در سرزمينهاي اشغالي را، تعليمات يهودي دانسته و پس از تبيين جايگاه بسيار والاي مسألۀ فلسطين در جهان اسلام و نيز تشريح ماهيت، عملكرد، اهداف و خطر صهيونيسم جهاني، نسبت به مسؤوليت مسلمانان در قبال اين مسأله هشدار داده و چنين ميفرمايند: «والله بالله ما در برابر اين اين قضيه مسؤوليم. به خدا قسم مسؤوليت داريم. به خدا قسم ما غافل هستيم» (همان).
امام خمینی، بنیانگذار و معمار انقلاب اسلامی، بر این باور بود که مشکل عمده مسلمانان بلکه جهان بشریت، سلطه جریان شیطانی زورمداران و به تعبیر خودشان «صهیونیزم جهانی» بر امورات ملتها است و راه حل این مشکل بزرگ هم، مبارزه با سلطه در همه اشکال آن است که در سایه همدلی، اتحاد و اتفاق قابل حصول است. مبارزهای که ملل مستضعف جهان به معاونت هم اصرار خواهند داشت. پس طبیعی بود که اسرائیل به عنوان آشکارترین مصادیق ظلم در اولویت نگاه ایشان در این مبارزه قرار گیرد. «یکی از جهاتی که ما را در مقابل شاه قرارداده است کمک او به اسرائیل است ... شاه از همان اول که اسرائیل بوجود آمد با او همکاری کرده و وقتی که جنگ بین اسرائیل و مسلمانان به اوج خود رسیده بود، شاه همچنان نفت مسلمین را غصب کرده و به اسرائیل میداد و این امر خود از عوامل مخالفت من با شاه بوده است» (صحیفه امام، ج 4، 30).
امام مسئله یهود را از صهیونیزم جدا دانسته و امریکا و شرق و غرب استعمارگر را همداستان در پیدایش رژیم صهیونیستی و دوام و بقاء آن میداند. لذا فرض جنگ بین یهود و مسلمان را به واقعیت جنگ بین موحدین عالم با استعمارگران زیادی خواه و تجاوزگر تبدیل نمود و قدس و فلسطین را محور این دفاع مقدس نامید. امام با توجه به نگاهی که اسلام به پیروان سایر ادیان الهی دارد، حساب یهودیان را از حساب صهیونیزم جدا میکند و با توجه به آموزههای اسلامی، از ورود به فتنه و جنگ ادیان، مسلمانان و پیروان ادیان دیگر را بر حذر میدارد و تأکید اسلام در حفظ حقوق اقلیتهای دینی را در هر فرصتی یادآور میشود: «اقلیتهای مذهبی که از صدر اسلام، بعد از فتح اسلام، بین مسلمین بودند، اینها غیر از آن مشرکین توطئهگر بودند ... ما حساب جامعه یهود را از حساب صهیونیزم و صهیونیستها جدا میدانیم و آنها (صهیونیستها) جزء اهل مذهب اصلاً نیستند» (همان، ج 6، 163).
از نگاه امام، صهیونیزم یک پروژه سیاسی و اقتصادی بوده که هدف سلطه بر منابع ثروت جهانیان را دنبال میکند و صهیونیستها نه تنها اهل و پیرو دین نیستند، بلکه دین را همانگونه که ذکر شد، مانع بزرگی بر سر راه خود دیده و تلاش برای حذف آن دارند. برای امام خميني (ره)، اگر تأسيس حكومت اسلامي، اولويت اول در ايران بود، در خارج از كشور، آزادي بيتالمقدس و سرزمين فلسطين، مهمترين دغدغة فكری و عمل سياسی ايشان را تشكيل ميداد. همانطور که گفته شد يكي از اختلافات اساسي امام با رژيم پهلوی، درباره نفوذ صهيونيزم در ايران و حضور عناصر اسرائيلی در مناصب دولت پهلوی بود.
به طور كلي، از ديدگاه امام و دیگر رهبران انقلاب اسلامی، صهيونيسم يعني اسلامستيزي، مذهبستيزي، توسعهطلبي، مولود استكبار، جرثومه فساد، ابزار سياسي براي يغماي سرزمينهاي زرخيز و منابع سرشار كشورهاي اسلامي، كه در قالب نقشة شوم از نيل تا فرات به دنبال دست يافتن به دكترين استعماري خويشاند. لذا مسلمانان جهان باید روز قدس را روز همه مسلمین، بلکه مستضعفین بدانند و از آن نقطه حساس در مقابل مستکبرین و جهانخواران بایستند، و تا رهایی مظلومان از زیر ستم قدرتمندان از پای ننشینند. و مستضعفان که اکثریت قاطع جهان را تشکیل میدهند مطمئن باشند که وعده حق تعالی نزدیک است و ستاره نحس مستکبران رو به زوال و افول است (همان، ج 15، 62).
منابع
محمدی، منوچهر (1395)، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
بینام (1368)، تقویم تاریخ انقلاب اسلامی ایران، تهران: سروش.
تقیزاده، بیژن (1390)، «جایگاه فلسطین و مسئله صیهونیسم در اندیشه آیت الله طالقانی»، پانزدهم خرداد، شماره 27، دوره سوم.
افراسیابی، بهرام و دهقان، سعید (1360)، طالقانی و تاریخ، تهران: نیلوفر.
_________ (1385)، صحیفه امام، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).