مؤلّفه های تقریب گرایی درونی امت اسلامی در پرتو تفسیر آیه ٩٤ نساء
پدیدآورنده (ها): محمود اکبری، رضا شکرانی
در این مقاله به مؤلّفه های تقریب گرایی امت اسلامی در پرتو تفسیر آیه ٩٤ نساء می پردازیم.
اشتراک گذاری :
به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب، متن مقاله به شرح ذیل است:
طرح مسئله:
از نگاه قرآن کریم، انسان آفریده ویژه الهی است و لازمه آفرینش، اراده، آگاهی و قدرت آفریدگار اسـت، بنابراین، مخلوق آفریدگاری با چنین صفاتی نمی تواند لغو باشـد و بـی تردیـد او در جهـان دارای نقـش و خاصیتی است. در برهه ای از زمان، نقش انسانها بر اثر تعارضات نفسانی و تفاوت بینشهـا در تقابـل بـا یکدیگر واقع گشته و بدین جهت جنبه منفی به خود گرفته و روابط آنان را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. از نگاه قرآن، آفریدگار جهانیان جهت تقریب انسان ها روابط درونی آنـان را بـر پایـه عـدالت، نیکوکـاری و رعایت اولویت ها تنظیم نموده است.(نحل / ٩٠)
قـرآن در تعدیل بخشی خواسته های نوع انسانی و مسالمتآمیـز نمـودن روابـط آنـان نقـش بسـیار مهمـی ایفـا مینماید. در این راستا، قرآن کریم در چهار سطح زیر همگان را دعوت کرده است:
١. وحدت تکوینی مجموعه هستی در تسبیح پروردگار (اسراء / ٤٤)
٢. وحدت نوع انسان فارغ از هرگونه نژاد، زبان و دیگر عوامل متمایزکننده بر پایه پرستش پروردگاری که خالق همه آنهاست. (بقره / ٢٣)
٣. وحدت پیروان ادیان آسمانی بر پایه یک موضوع مشترك در تمام ادیان الهی (آلعمران / ٦٤)
٤. وحدت امت اسلامی با تمسک به ریسمان الهی (واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا) (آل عمران / ١٠٣)
در بعد روابط بیرونی، اصل در امت اسلامی بر صلح استوار است، خداوند نه تنها مؤمنان را از نیکی و
بخشش به کسانی که با آنهاسر جنگ نداشته نهی ننموده (ممتحنه / ٨) بلکه کشتار ناحق هر کس از هر آیینی را، کشتار جمعی و احیای هر نفس را احیای نوع بشری دانسته (مائده / ٣٢) و صلح را تشویق و آن را بر جنگ ترجیح میدهد (نساء / ٩٠؛ انفال / ٦١) و تا زمانی که راهحل مسالمتآمیزی وجود دارد، امر به جنگ نمیکند. قرآن، عبارت و کفی بالله (احزاب / ٢٥) را در مقام شکرگذاری نعمتی بزرگ مبنی بر پایان یافتن جنگ احزاب بدون درگیری ذکر نموده است. خدای متعال، صلح حدیبیه و عدمجنگ و خونریزی را برای امت اسلامی، (فتحاً مبیناً) نامیده است؛ زیرا منجر به گشودن دلهایی گردید که مالامال از شدیدترین کینهها نسبت به اسلام بود و اندیشههایی را نیز فتح کرد که بر آن پرده افکنده شده بود و از این طریق، نه تنها برخی از سران دشمن به اسلام گرویدند بلکه تعداد مسلمانان و رزمجویان در طی دو سال در فتح مکه به بیش از چند برابر افزایش یافت.
آیات قرآن کریم و تعالیم الفتبخش آنکه ترسیمگر روابط درونی امت اسلامیاند، لایههای زیرین تشکیل امت واحده هستند. قرآن کتابی است که با رعایت اختصار و موجز سخن میگوید، ولی بنا به اهمیت مسئله الفت دلها در انسجامبخشی امت واحده، دوبار واژه (الّف) را بهصورت ایجابی و یک بار بهصورت سلبی تکرار نموده، چراکه شرط امت واحده بودن، برادری و الفت پیش شرط برادری است: (وألف بن قلوبهم لو أنفقت ما فی الأرض جمیعا ما ألفت بن قلوبهم ولکن الله ألف_بینهم) (انفال / ٦٣)
ولا تکونوا کالذین تفرقوا واختلفوا من بعد ما جاءهم البینات: این آیه بهخصوص به تفرقات مذهبی؛ یعنی فرقهفرقه شدنها و به وجود آمدن مذاهب اشاره میکند؛ زیرا این نوع اختلافـها از هـر نـوع دیگر خطرناکتر است. نکته مورد تأکید این است که آیه ١٠٤ که در میان این دو آیه قرار گرفته، دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر اسـت. قرآن کریم میخواهد بفهماند که همواره باید از طریق دعوت به خیر و صلاح و امر به معروف و نهی از منکر، این وحدت محفوظ بماند. اگر ایـن اسـتوانه اسـلامی؛ یعنی اصل دعوت و ارشاد و امربهمعروف و نهی از منکر سست شود و مورد غفلـت واقع گردد، وحدت اسلامی و اتحاد مسلمانان نیز از میان میرود. معمولاً در مسئله دعوت و ارشاد، از حدود مسایل ساده اخلاقی و عبادی تجاوز نمیکنـیم و حال آنکه یکی از هدفهای بزرگ اسلام، بلکـه بـزرگتـرین هـدف اسـلام در امـور عملی، مسئله اجتماعی و سیاسی وحدت و اتفاق مسلمانان است. (بشارتیراد، ١٣٩٣: ١٨ و ١٩)
مفهومشناسیتقریب و وحدت
تقریب از ریشه ق رب، ضد بعد، در لغت به معنای نزدیکی و اتّصال (فراهیدی، بـی تـا: ٥ / ١٥٣؛ رازی، ١٩٨٦: ٢٢٠) ترك غلو و قصد راست و درست داشتن است. (فیروزآبادی، ١٤٢٦: ١٢٤) قُربـان آن چیـزی است که انسان خود را بدان به خدا نزدیک می کند. قرابه و قربی نیـز مصـدری هسـتند کـه نزدیکـی در خویشاوندی را میرسانند. (فیروزآبادی، ١٤٢٦: ١٢٣؛ رازی، ١٩٨٦: ٢٢٠) تقریب حالتی از دویدن اسـب را نیز میگویند که هر دو دستش را با هم برمیدارد و بر زمین میگـذارد. (جـوهری، ١٣٩٩: ١٩٩) از خـلال معانی یادشده معلوم میگردد که هسته معنایی تقریب، نزدیکی فیزیکی مکانی و زمانی، نزدیکـی معنـوی در خویشاوندی و افکار و نیز گویای نوعی هماهنگی و با هم بودن است. بنابراین مراد از تقریـب، بـههـم نزدیک ساختن دو چیز است نه یکی کردن آنها. تقریب در اصطلاح خاص آن نیز در راستای مفهوم لغوی است؛ از آنجایی که امت اسلام به دو فرقه بزرگ شیعه و سنی تقسیم شده اند، تقریب به معنـای نزدیـک شدن و نزدیک سازی پیروان مذاهب اسلامی به منظور آشـنایی بـا یکـدیگر از طریـق تحقّـق همـدلی و برادری دینی بر پایه اصول مشترك و مسلّم اسلامی یا همکـاری در تـرویج و حفـظ مشـترکات دینـی و معذور دانستن همدیگر در موارد اختلاف است. درواقع برآیند تقریب، حرکت به سوی امـت واحـده اسـت. (برومند اعلم، ١٣٩٥: ١ / ٣١)
مؤلّفه های تقریب بر پایه آیه ٩٤سوره نساء
عوامل گوناگونی در تحقّق تقریب نقش دارند. مؤلّفه های تقریب، بخش های سازنده آن است که بدون هر یک از آنها، تقریب با چالش مواجه می گردد. چالش تقریب نیز عبارت است از هر نوع رفتار در سه حیطـه کردار، گفتار و باور که در فرایند تقریب امت اسلامی با شدت بخشـیدن بـه اختلافـات یـا از بـین بـردن زمینههای همگرایی خلل ایجاد میکند.
شروع آیه با تعبیر محترمانه (یا ایها الذین آمنوا) که خداوند، ٨٩ بار امت اسلام را بدان اختصاص داده، موجب هویتبخشی به امت اسلام و معرفی آنان بهعنوان انسانهایی متعهد و مسئول میگردد و لذّت ناشی از حضور در حریم حق را به مؤمنان میچشاند (جوادی آملی، ١٣٨٩: ٢ / ٣٥٣)
و به لحاظ روانی، پذیرش اشتباهات و استقرار معارف در قلب مؤمنان را آسانتر مینماید. نسبت به سرای باقی نیز، کاربرد شیوه تخاطب با محتوایی بس ارزشمند به مؤمنان آن هم در پی عملی ناموجه، امیدواری را نسبت به برخورداری از فراخی فضل و بخشایش حضرت حق در جهان بعدی فزونی بخشیده و انتظار نیکوترین مواجهه خداوند با خودشان را در دلهای آنان زنده نگه میدارد. (رازی، ١٤٢١: ٣ / ٢٠٣)
خطاب ایمانی ابتدایی آیه با توجه به یکی از شأن نزولها که بیانگر کدورتی میان قاتل و مقتول از گذشته است، پیامی به همه مؤمنان است که اساس عمل و رفتار در همه حالات باید اصل ایمان باشد و نه هدف و برنامهای دیگر. بر این پایه باید مؤمنان در همه شرایط و حتّی در حساسترین وضعیت ها مانند میدان جهاد، یگانه ملاکشان جهت صدور هر فعلی را، ایمان بدانند و نه هواهای نفس و سود و زیان مادی.
بهطور قطع بر پایه فریضه تبرّی بهعنوان راهکاری در جهت حفظ کیان جهان اسلام در برابر دنیای کفر، یکی از اساسیترین مبانی معرفتی وحدت اسلامی، پایداری در مقابل دسیسههای دشمن مشترك است. فرمایش رسول خدا مبنی بر اتّحاد همه مسلمانان در برابر بیگانگان به مانند دستی واحد (نسائی، ١٤١١: ٤ / ٢٢٠؛ کلینی، ١٤٣٠: ٣ / ٣٣٨) سبب شده تا برخی از اندیشمندان جهان اسلام مانند امام خمینی و مطهری، مقابله با دشمن مشترك را از ارکان اصلی وحدت شمرده و وحدت اسلامی را بر این مبنا تعریف نمایند. گنجاندن تعبیرهای (بیرون راندن دشمنان متجاوز و ضد اسلام) (خمینی، ١٣٧٤:١٩ / ٢) و «متشکّل شدن مسلمین در یک صف در برابر دشمنان مشترك» (مطهری، ١٣٩٧: ٢٣٤) در تعریف مفهوم وحدت اسلامی ناظر بر همین موضوع است.
ولاء مثبت یا همان اتّحاد امت اسلامی که روی دیگر سکّه ایمان، یعنی تبرّی یا همان ولاءناپدیزی دشمنان است، در آیات قرآنی و ازجمله در باب امر به معروف و نهی از منکر تجلّی یافته است.
امر به معروف و نهی از منکر که ضامن بقای آموزههای دین و رسالت تکتک زنان و مردان امت دانسته شده، قرین با ولاء مؤمنان نسبت به یکدیگر ذکر گردیده است. دعوت به تقریب امت اسلامی که از پر اهمیت ترین موضوعات دینی است، زیر مجموعه و شاخهای از آن است. پیوند این دو موضوع به این معناست که دعوت به تقریب امت اسلام نیز باید بر پایه محبت و دوستی درونی میان آنان شکل گیرد. بدیهی است که انجام این مهم اگر به جای اینکه بر مبنای «تولّی» صورت پذیرد، بر مبنای «تبرّی» رخ دهد، نه تنها تقریبی را ایجاد نمینماید بلکه فاصله قلبی میان مؤمنان را نیز افزایش میدهد. از اینرو مذاهب اسلامی یادآور میگردند که در همه امور نسبت به یکدیگر باید به جد این اصل را مورد توجه قرار دهندو ازهرگونه رویکردی که ولاء مؤمنان را خدشهدار میسازد، پرهیز نمایند.
رویگردانی از مقتضیات ایمان ازجمله مسئله «تبرّی و تولّی»، خطر رویآوری به جانب دشمنان را در پی دارد که یکی از مهلکترین عوامل تضعیف انسجام امت اسلامی از راه نفوذ و تسلط کفار بر امور مسلمانان است که بر پایه قاعده (نفی سبیل) همواره ممنوع و ناروا شمرده میشود. به همین دلیل، خدای متعال در آیات متعدد ازجمله آیه (المنافقون والمنافقات بعضهم من بعض یأمرون بالمنکر وینهون عن المعروف)، (توبه / ٦٧)
ویژگی منافقان و ماهیت درونی آنان را تبیین و برملا میسازد تا نه تنها آنان را به مؤمنان بشناساند، بلکه مؤمنان را نیز از خوی رفتاری سازش کارانه تفرقهانگیز آنها برحذر دارد؛ چراکه آنان با وجود اظهار ایمان در میان مؤمنان، بر مصیبت ایمانداران خوشحال و در شادی آنها دلتنگند (توبه/٥٠)
از منظر قرآن کریم نه تنها روا نیست در جامعه اسلامی عوامل تفرقهانگیز جوامع دیگر، مانند: تعصبات ملّی، نژادی، اقلیمی، زبان، وابستگی طبقاتی و مذهبی ارکان وحدت و اخوت را متزلزل نماید؛ زیرا برادری اسلامی بسی فراتر از همه آن تعصبات است و اسلام خود را از همه نوع آن مبرّا میشمرد بلکه همه آنان و حتی رابطه سببی و خویشاوندی نمیتواند مقومی شامل برای ارتباط و تعامل امت اسلامی باشد. از دید قرآن، تقریب امت اسلام بر مبنای رابطه ایمانی و مقتضیات آن شکل میگیرد؛ خداوند در سوره توبه فرمان مبارزهای نستوه با مشرکان را صادر میکند اما در عین حال میفرماید اگر از نقیض ایمان؛ یعنی کفر و شرك توبه نمودند، نماز بر پا داشتند و زکات پرداختند، برادران دینی شمایند. از اینرو دشمنان لجوج گذشته به برکت آموزههای ایمانی، برادران امروزی قلمداد میشوند.
(فتبینوا) گویای اهمیت تبین و واکاوی موضوعات جهت جلوگیری از نتیجهای پشیمانگر است. امر به تبین که به مقتضای باب تفعل، بیانگر شدت تأمل و روشنسازی موضوع است (ابنعاشور، ١٩٩٧: ٥ / ١٦٧)
دستوری است که مؤمن راستین بایستی نیک بر این باور باشد که قضاوت و اقدام پیش از کسب اطلاعات لازم و کافی ممنوع است؛ چراکه بنا به فرموده خداوند میتواند موجب پشیمانی گردد. اولویت فحص و تحقیق از چنان اهمیتی برخوردار است که خدای متعال این مقطع را دو بار در آیه تکرار مینماید؛ زیرا پیشداوری عاملی مخل در روابط انسانی و عامل از بین رفتن اعتماد عمومی و اشاعه سوء ظن محسوب میگردد.
(فتبینوا) از لحاظ وضع لفظ، صیغه امر است و دلالت بر طلب دارد ولی از مفهوم آن دانسته میشود که دربردارنده نوعی نهی نیز میباشد. تبین امور مستلزم تانّی و کسب اطلاعات است؛ بنابراین مؤمنان را از اقدامهای آنی و از روی جهل نهی میکند. جامعه جاهلی دارای چنان رفتاری بودند که بر خویشتن تسلط چندانی نداشته و با کمترین تحریکی، برافروخته گشته و بدون اندیشیدن در اجرا و پیامدهای رفتار خود، مرتکب اقدام های نسنجیده تند میگردیدند که راه هر علم و آگاهی را به روی آنان میبست و لذا در فرازهای بعدی آیات، خداوند، توجه مؤمنان را به این موضوع معطوف میدارد. عبارت (فتبینوا)، از یک طرف در قالب فرمان و دستور بیان شده و از سوی دیگر بهصورت خطاب گروهی به امت اسلام است. از طرف دیگر، همان فرمان عمومی را با تکرار، تأکید کرده تا بفهماند که اولا این رسالت باید دسته جمعی و از سوی جمع مؤمنان صورت گیرد؛ ثانیا چون در آیه شریفه هیچ محدودیت زمانی و مکانی لحاظ نشده، این ماموریت، زمانی در حالات اجتماعی و سیاسی مسلمانان تأثیر مثبت میگذارد که در طول تاریخ و در همه شرایط انجام گیرد.
زبان، اصلی ترین ابزار بیان اندیشه، انتقال آن و تعامل با دیگران است. (ولا تقولوا) بیانگر نوعی مدیریت در گفتار است؛ یعنی نباید هر گفتاری در هر جایی و به هر نحوی بیان گردد. قرآن کریم افزون بر تاکید بر محتوای پیام (اسراء / ٥٣) بر جنبههای فرا پیام نیز تاکید نموده است؛ خدای متعال به پیامبرش حضرت موسیﷺ دستور میدهد در مواجهه با فرعون به نرمی سخن بگوید، شاید غفلت خود و عظمت خدا را یاد کند و از عاقبت کفر و طغیان خویش و عذاب دوزخ بهراسد. (طه / ٤٤)
نتیجه
تقریب گرایی مؤمنان مصداقی از مفاهیم (دعوت به خیر) و (امر به معروف) است کـه بـر پایـه آیـات قرآنـی رسالت آحاد امت اسلامی است. از آیات متعدد قرآن کریم ازجمله آیه ٩٤ سوره نساء استنباط میگردد کـه نهـی قرآن از اختلاف دالّ بر امکان وقوع آن در میان امت اسلام است. از آنجا کـه امـور قبـیح در دایـره نهـی قـرار میگیرند، نهی از اختلاف نیز دلیل بر زشتی آن است و هر کس مرتکب آن گـردد، معاقـب مـیشـود، ازایـنرو مؤمنان به تاکید از اسباب وقوع اختلاف نهی و به توسعه و تقویت مولفههای تقریبگرایی مامور گشتهاند.
استعمال خطاب جمع با محتوای شعفانگیز ایمان (ءامنوا) حتّی پس از عملی ناشایست، افزون بر اشاره به محوریت ایمان، پایبندی به مقتضیات آن ازجمله ولاء مثبت درونی مؤمنان را مورد تاکید قرار داده است. (تولّی) بر مبنای ایمان که عامل اصلی شکلگیری جمع ایمانی و همبستگی درونی آنان است، همراه با (تبرّی) که بیانگر ولاء منفی مؤمنان نسبت به دشمنان یکپارچگی و وحدتشان است از بنیادیترینمولفههای تقریبگرایی امت اسلامی است. ایجاد روابط درونی امت و استحکام آن بر پایه اخوت دینی و ولایتناپذیری دشمنان وحدت امت اسلامی، راه نفوذ و سلطه آنان را مسدود مینماید.
خدای متعال مؤمنان را تعلیم میدهد که در حیطه گفتاری تعاملات انسانی از بهکارگیری الفاظی که ولاء مؤمنان را به سوی اختلاف سوق میدهد، خودداری نموده و همواره زبانی نرم و عاری از خشونت را برگزینند؛ چراکه ترك این آموزه منشا بسیاری از رویدادهای اختلاف برانگیز و پیامدهای منفی ناشی از آن است. این آموزه میتواند در جنبههای مختلف میدانی مانند عدم نسبتهای ناروا به مذاهب اسلامی، نقل جانبدارانه و توهینآمیز باورهای آنان، نقد تحقیرآمیز بزرگان مورد احترامشان، تطبیق ناروای آیات قرآنی بر آنان و نیز تکفیر پیروانشان موجبات تقریب را فراهم آورد. در حیطه رفتاری، خداوند مؤمنان را به شفّافسازی مسائل قبل از هرگونه اقدام دستور داده و توجیهات منفعتگرایانه اختلاف برانگیز بر پایه توجیهات ناروا را مذموم میشمارد.
قالب دستوری «فتبینوا» و خطاب گروهی مؤمنان به آن و نیز تکرار و عدم تقیید آن، تاکیدی است که این رسالت باید از سوی جمع مؤمنان و همواره در تاریخ صورت گیرد.
رهیافت قرآنی در هنگامه اختلافهای درونی، مدیریت اختلافها از طریق تمرکز بر شناسایی ریشهها و عللی است که پدیده را ایجاد یا تقویت مینماید و نه توجه صرف نسبت به معلول و حادثه.
از دیگر عوامل موثّر، توجه به وضعیت ناگوار پیشین و مراجعه به حافظه تاریخی بابت عبرتگیری از آن و نه جهت محکوم نمودن یکدیگر از طریق مرور حوادثی است که چند دستگی درونی تنها پیامد آن بوده است. تقویت همدلی و همگرایی جمعی از طریق پرهیز از خودخواهیها و درك مهارت میان فرهنگی در تعاملات میان مذاهب جهت حصول همکنشگری سازگار نیز نقش بسزایی در تقریبگرایی پیروان فرقههای اسلامی ایفا مینماید.