تاریخ انتشار۴ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۲۳:۲۴
کد مطلب : 21741
حجت‌الاسلام مبلغی در گفت‌وگو با تقریب:

طرح مهدویت تقریبی در امت اسلامی یک ضرورت است

تقريب در مهدويت يكي از ابعاد مهم تقريب مذاهب اسلامي است. تقريب در مهدويت اين نيست كه ما به سني‌ها بگوييم آنچه ما مي‌گوييم را شما هم كاملا تکرار کنید و قبول داشته باشید. بلکه به این معناست که نقاط اشتراك را يافته و نقاط اختصاصي را در بحث‌هاي علمي دنبال كنيم.
حجت الاسلام والمسلمین احمد مبلغی، رئیس مرکز تحقیقات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
حجت الاسلام والمسلمین احمد مبلغی، رئیس مرکز تحقیقات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی

اشاره: این سال‌ها با بغرنج‌تر شدن اوضاع بین‌المللی و افزوده شدن مشکلات بشری در کنار همه پیشرفت‌هایی که بشریت به آن دست یافته است، سخن از موعود آخرالزمان به عنوان باور و اعتقاد همه ادیان الهی و غیرالهی و همچنین همه فرق و مذاهب اسلامی رواج بیشتری یافته و بیش از پیش به موضوع آینده بشر پرداخته می‌شود؛ همین پرداختن بیشتر، کافی است تا اهمیت و ضرورت دقت نظر و مراعات بیشتر در این زمینه نمایان شود. بر این اساس، خبرنگار تقریب، گفت‌وگویی را با حجت‌الاسلام والمسلمین احمد مبلغی، مدیر مركز پژوهش‌ها و مطالعات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی ترتیب داده که طی آن به بحث آسیب‌شناسی جامعه منتظر می‌پردازد.
متن این گفت‌وگو به این شرح است:
س: جامعه منتظر چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد و چه آسیب‌هایی متوجه آن است؟

انتظار، خصلت فعال‌كننده انسان در ارتباط با آینده است. انتظار هیچ‌گاه نسبت به وضع فعلی شكل نمی‌گیرد بلكه در نسبت با وضعی است كه در آتی رخ می‌دهد. انتظار در واقع وصل‌كننده و پیوند میان حال و آینده است.
نوعا انتظار یك امر فردی است به این معنا که در یك فرد نسبت به آنچه كه دوست دارد و وضعیتی كه برایش مطلوب است، ایجاد می‌شود؛ اما اگر یك امر برای عده‌ای از افراد و مجموعه‌ای از اشخاص مطلوب شد و جامعه‌ای همزمان انتظار آن را كشیدند، این انتظار به یك پدیده اجتماعی تبدیل شده است.
طبعا این پدیده در فعل و انفعال با پدیده‌های دیگر اجتماعی قرار می‌گیرد و رابطه كنش و واكنش میان این پدیده با دیگر پدیده‌های اجتماعی برقرار می‌شود. حال اگر یك پدیده اجتماع، مشمول زمان زیادی شده و منحصر به یك مقطع كوتاه نشود،

طبیعی است كه به یك لایه اجتماعی ریشه‌دار پرقدرت و پرتأثیر در جامعه تبدیل می‌شود.
انتظار امام مهدی(عج) در حقیقت یك پدیده اجتماعی است كه زمان بسیاری بر آن گذشته و اکنون از یك تأثیر جدی و والایی برخوردار است. به همین جهت شکی نیست که این موضوع مهم، در معرض آسیب‌هایی قرار دارد که اگر از آنها آگاه نباشیم، جامعه را با تهدیدهای جدی مواجه خواهد کرد.

به پاره ای ازاین آسیب‌هااشاره می كنم:

اول اینکه، وضعیت مورد انتظار به درستی ترسیم و توصیف نشود و انتظار به یك امر ناقص و مبهمی تعلق بگیرد؛ در این حالت، انتظار یك موضوع ناقص با كاركرد مثبت پایین یا اساسا كاركرد منفی خواهد شد که قطعا خطرناك است.
به این معنا كه اگر جامعه منتظر، انتظار شخصیتی را بكشد كه كاری ندارد جز اینكه بیاید همه را بكشد و تصویر منتظران از امام مهدی(عج) این باشد كه او می‌آید و همه را از دم تیغ می‌گذراند، این طبیعی است كه چنین انتظاری، انتظار تأثیرگذار نیست و گاهی تأثیرات منفی هم دارد. یا اینکه ما انتظار یك جامعه عادلانه را داشته باشیم ولی تصور درستی از عدل نداشته و ابعاد و اضلاع عدل مهدوی را خوب ترسیم نكنیم، در واقع انتظار را به یك وضعیت مبهم یا كلی متوجه كرده‌ایم كه تأثیرات مطلوب بر آن مترتب نیست.
ما باید قبل از هر چیز بدانیم كه انتظار چه چیزی را می‌كشیم. انتظار یك عدل تمام‌عیار كه در برخی روایات اینگونه توصیف شده كه در چنان عدلی، حتی گرگ و میش كنار هم می‌نشینند، عدلی كه با امنیت كامل در هم آمیخته، عدلی كه با پیشرفت كامل عجین است، جامعه عادلانه‌ای که در آن كمترین تضییع حقی رخ نمی‌دهد، در این جامعه، درون و برون با هم در یك هماهنگی كامل قرار می‌گیرد، معنویت و مادیت در یك همراهی و هماهنگی تمام عیار قرار می‌گیرند. در واقع، در این شرایط، دنیا و آخرت برای اولین بار به صورت كامل هم‌جهت و مكمل هم می‌شوند.
ما باید فراتر از شعارهای كلی انتظار عدل،
به روایاتی كه در باب مهدی منتظر(عج) آمده و عدل آن جامعه را توصیف می‌كند بنگریم، تا آنچه را كه انتظار می‌كشیم، مایه تحولی در ما شده و عامل تحركی در جامعه ما باشد.
دوم اینکه، انتظارمان از واقعیت برخوردار نباشد و صرفا یك شعار و صورتی از انتظار را داشته باشیم و بر سر زبان جاری باشد. انتظار یك حالت روحی و درونی است به این معنا كه بی‌صبرانه منتظر چیزی باشیم و درون‌مان كاملا تحت سیطره و هیمنه انتظار باشد و یك دغدغه درونی جدی در ما فعال شود. اینكه ما انتظار را صرفا به یك شعار و یك ادعای زبانی خلاصه و منحصر كنیم، چنین انتظاری خاصیتی ندارد؛ ولو یك پدیده اجتماعی باشد اما ضعیف و صوری و بی‌خاصیت است، اگر نگوییم كه خواص منفی هم دارد.
سوم اینکه، پدیده انتظار را در منظومه دینی و جایگاه درست خودش قرار ندهیم. ما در منظومه دینی نباید از فعالیت دست برداریم و نباید از آگاهی و رشد غافل شویم و در عین حال باید منتظر هم باشیم. برخی تصورشان بر این است كه ما باید مسئولیت‌ها را در دوران غیبت تعطیل كنیم و صرفا به انتظار دلخوش بداریم. در این صورت ما دین را تعطیل كرده‌ایم و منظومه دینی و مفاهیم دینی را به حاشیه رانده‌ایم. انتظار هنگامی می‌تواند مؤثر باشد كه در یك مجموعه مفاهیم دینی جایگاه خود را پیدا كند و دارای تأثیر باشد؛ در چنین شرایطی نباید از عمل به آموزه‌های دیگر دین دریغ کنیم.
چهارم اینکه، انتظارمان همراه با آگاهی نباشد؛ در نتیجه یك عشق را در درون ایجاد كنیم بدون آگاهی درست از مهدویت و دین. در این صورت خرافات چنین جامعه‌ای را دربر می‌گیرد و ما را به سمت یكسری شعارها، ادعاها، تخیلات و تصورات واهی سوق خواهد داد.

س: برخی از علما و مراجع تقلید، در هفته‌های اخیر نسبت به افراط و تفریط ها در حوزه مهدویت هشدار داده‌اند. در این زمینه آسیب‌های ناشی از افراط و تفریط‌ها در جامعه را تبیین بفرمایید.

اصولا دین بر پایه اعتدال شكل گرفته و این یک اصل اساسی است که خمیرمایه و درون مایه برنامه‌های دینی اعتدال است. آسمان و زمین بر اساس
اعتدال شكل گرفته و تكون یافته و هم جوهر تکوین و تشریع نیز وسطیت و اعتدال است. امت وسط هم به این معناست كه دیگران در جهل هستند، یا راه افراط را پیش گرفته‌اند یا راه تفریط را. حال اگر جامعه اسلامی هم دچار افراط یا تفریط در هر زمینه‌ای شود، این جامعه جامعه جاهلی خواهد بود. امام علی(ع) فرمودند: «لایری الجاهَلُ اَلاّ مُفْرِطاً اَوْ مُفَرِطاً»؛ جاهل در یكی از این دو حال قرار دارد یا افراط یا تفریط. جامعه معتدل و وسط جامعه اسلامی و مهدوی است. جوامع دیگر هم اگر اشكالی به آنها وارد است به این خاطر است که در جنبه‌هایی دچار افراط و تفریط هستند.
در زمینه انتظار هم باید این شاخص اعتدال را همواره در نظر داشته باشیم؛ یعنی اگر یك جامعه‌ای تمام برنامه‌هایش را تعطیل کند و با عجله به سمت مهدویت رفته و این موضوع را بیش از اندازه را پررنگ كند و صرفا به مهدویت اكتفا كند، این مهدویت می‌شود یك امر شعاری، افراطی و دور از اعتدال. اندیشه مهدویت غیرمعتدل نه تنها مثبت نیست بلكه مضر به حال جامعه است. اگر جامعه‌ای هم اندیشه مهدوی را كنار بگذارد از آینده به دور خواهد بود و این چنین جامعه‌ای هم یك آموزه اساسی دین را نادیده گرفته است. پرداختن به مهدویت صرف، سر از سرخوردگی و یأس درمی‌آورد.
باید مهدویت را در جایگاه مفاهیم دینی قرار دهیم نه نقشی فزون‌تر و نه نقشی پایین‌تر. باید نقش طبیعی و اعتدالی را در جامعه به امر مهم مهدویت بدهیم؛ البته نقش انتظار كم نیست، افضل اعمال انتظار فرج است، ما شكی در این نداریم ولی اینكه ما صرفا اكتفا كنیم به انتظار و مسئولیت‌ها را کنار بگذاریم یا در زمینه فرج، عجول باشیم در این حالت جامعه از مسیر اصلی و درست انتظار دور شده است.
لذا برنامه‌ریزان و صاحبان‌نظر و اهالی فرهنگ نباید زمینه توجه افراطی به مهدویت را فراهم كنند و اصل اشاعه فرهنگ اسلامی در همه ابعاد آن باید همواره در دستور کار باشد.

س: وضعیت جامعه ما را در زمینه همین خط افراط و تفریط چطور ارزیابی می‌کنید؟

خوشبختانه الان توجه خوبی در جامعه به مهدویت پدید آمده که باید آن را ارج نهاد و قدردانی كرد. منتها گاهی در جامعه ما كسانی دیده می‌شوند كه در برنامه‌های دینی‌شان صرفا مهدویت‌گرا هستند، چنین
افراد و اندیشه‌ای ممكن است آسیب‌هایی به جامعه بزنند. در چنین شرایطی ما مهدویت را با آگاهی و بینش مقرون و همراه نكرده‌ایم. این خطر متأسفانه گاه گاه دیده می‌شود و راه چاره تنها بازگشت به حالت وسط و اعتدال و کنار زدن چنین افکار و اندیشه‌هایی است.

س:‌ جناب مبلغی، گاهی به نظر می‌رسد که موضوع مهدویت به بحث صرف در زمینه کم و کیف ملاقات با امام زمان(عج) منحصر می‌شود. در این زمینه خط اصیل اسلام ناب چه نظری دارد؟

تأکید بر موضوع ملاقات با حضرت(عج) برخلاف اصل انتظار فرج است. انتظار این نیست كه منتظر باش كه امروز و فردا امام زمان به ملاقات تو می‌آید. انتظار می‌گوید كه قرار است در نتیجه فرج، تحولی در جامعه رخ دهد و منتظران باید با عمل صالح، آن تحول را انتظار بكشند. انتظار از دیدگاه اسلام ناب محمدی(ص)، این نوع رویكردها و گرایش‌ها را برنمی‌تابد. ملاقات، از اسرار است و قابل تزریق به جامعه نیست. یك امر اختصاصی و انحصاری است كه برای نوادری از اشخاص جامعه رخ می‌دهد و حتی در روایات هست كه اگر كسی این ادعا را بكند دروغگوست. معلوم می‌شود كه تبدیل آن به یك بحث در جامعه كار غلطی است. ملاقات با حضرت(عج) یك امر اختصاصی و مربوط به لحظات خاصی است و تبدیل آن به یك بحث و برنامه برای دیگر افراد جامعه و توجه دادن دیگران به این موضوع، سر از خرافات درمی‌‌آورد و موجب دور كردن مهدویت از مهدویت است. این در واقع، دور كردن پدیده و مفهوم درست و فعال و پویای انتظار است از واقعیت خودش و پرداختن به یك امر حاشیه‌ای، آن هم به شكل غلط و انحرافی.

س: چگونه می‌توان از پتانسیل اندیشه مهدویت در جهت وحدت جهان اسلام به عنوان یک خواسته و دیدگاه نبوی، علوی و مهدوی استفاده کرد؟

مهدویت یك امر اسلامی است که هم اهل سنت به آن پرداخته و هم شیعه به آن البته به صورت دقیق تر و بهتر پرداخته است؛ ولی نقاط اشتراك شیعه و سنی در مهدویت كم نیست. ما چون تمركز جدی روی نقاط اختصاصی می‌كنیم و از نقاط اشتراك در واقع دم نمی‌زنیم و نقاط اشتراك را كوچك می‌انگاریم خاصیت
مهدویت كم شده است. ما باید قبل از اینكه بر نقاط اختصاصی مهدویت تأكید كنیم، بر نقاط اشتراك تأكید كنیم. نقاط اشتراك ما بسیار بالا و زیاد است. باید آنها را برجسته كرد. یكی از آسیب‌هایی كه امروزه اندیشه مهدویت را در برگرفته، این است كه ما دیدگاه‌های مربوط به مهدویت را طبقه‌بندی نكرده‌ و بخش‌های اختصاصی و مشترك را جدا نكرده‌ایم، بر این اساس نیز، هر كس كاملا مثل ما نیندیشد، حتی اگر در بحث مهدویت از سخنان رسول خدا هم بگوید، او را نفی می‌كنیم. باید قبل از هر چیز بر نقاط مشترك تأكید كنیم. پیامبر و ائمه هم سعی می‌كردند در جامعه اسلامی این اندیشه را بسط دهند. ما اگر نسبت به مهدویت دچار اختلاف شویم، آن وقت، هنگام خطر است.
تقریب در مهدویت یكی از ابعاد مهم تقریب مذاهب اسلامی است. تقریب در مهدویت این نیست كه ما به سنی‌ها بگوییم آنچه ما می‌گوییم را شما هم كاملا تکرار کنید و قبول داشته باشید. بلکه به این معناست که نقاط اشتراك را یافته و نقاط اختصاصی را در بحث‌های علمی دنبال كنیم.
تقریب در مهدویت مسئله مهمی است به شرط اینکه واقعا و بدون تسامحی، جنبه‌های مشترك را در فضای عمومی بگوییم و جنبه‌های اختصاصی را در فضای گفت‌وگویی وعلمی مطرح کنیم.
هر مذهبی قرائت خودش را از آموزه‌های مختلف دینی دارد. اگر آمدیم و قرائت خاصی را از یك آموزه دینی بسط دادیم و اگر هوشمندانه قرائت‌های مذهبی مختلف را در یك فضای اجتماعی مطرح نكردیم بلكه به سمت نفی دیگران رفتیم و نگاه خود را به یك مفهوم یا عامل تفرقه کردیم یا حداقل عامل وحدت قرار ندادیم، در این صورت روزنه‌هایی پدید می‌آید كه دشمنان ما از آنها به عنوان فرصت‌هایی برای رخنه كردن و ایجاد تفرقه بیشتر بهره خواهند برد. لذا استراتژی دشمن روشن است و این است که از هر فرصت و مفهوم و آموزه‌ای برای ایجاد و تشدید تفرقه استفاده كنند. از این رو، تنها راه فراروی ما، در مطرح كردن مهدویت، مهدویت تقریبی است. تقریب ساز و كاری دارد مبنی بر اینکه، اختصاصات را در گفت‎وگوهای علمی بدون تنش و تحمیل و به صورت برهانی مطرح کنیم و در سطح جامعه اصل را مشتركات قرار دهیم. درباره مهدویت نیز كه در اندیشه اسلامی و شیعی از قوت خاصی برخوردار است، باید همین نگاه و تعامل را با او داشته باشیم.

https://taghribnews.com/vdcezf8w.jh8zei9bbj.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی