آیتالله تسخیری جهانی میاندیشید و اسلام را دینی جهانی میدانست
رئیس شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی تاکید کرد: آیت الله تسخیری در مجامع بین المللی در این اندیشه بود که دین اسلام را به عنوان یک دین برتر و جامع که می تواند دنیا را اداره کند، نشان دهد. به همین دلیل هم خدا چنان عزتی به او داد که تمام شخصیتهای داخلی و خارجی به او بسیار علاقهمند بودند.
اشتراک گذاری :
حجت الاسلام و المسلمین سید علی قاضی عسکر، رئیس شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، در گفت و گوی تفصیلی با خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب به سوالاتی در خصوص زندگی و روش عملی مرحوم آیت الله محمد علی تسخیری در زمینه ایجاد وحدت و تقریب مذاهب اسلامی پاسخ داد. شرح این گفت و گو به قرار ذیل است:
- در ابتدا بفرمایید، سوابق آشنایی شما با مرحوم آیت الله تسخیری از کجا شکل گرفت؟
سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بنده معمولا در ایام محرم به دعوت جمعی از دوستان مقیم اهواز به خوزستان می رفتم و سخنرانی داشتم. محل سکونت ما در مدرسه علمیه مرحوم آیت الله العظمی بهبهانی بود که در یکی از همین سالها (حدود سال 1355 – 1356) مرحوم آیت الله تسخیری برای سخنرانی به آنجا تشریف آورده بودند. حجت الاسلام قرائتی و شهید آیت الله مطهری هم در جایی به نام کانون قرآن مهمان بودند که شخصی از متمولین خوزستان به نام آقای محمد زاده آنجا را اداره می کرد. ما از آنجا با آیت الله تسخیری آشنا شدیم و این آشنایی ادامه پیدا کرد. بعضی روزها هم خدمت شهید مطهری در جلسات ایشان می رفتیم. این آشنایی تا زمانی که ایشان به رحمت خدا رفتند، ادامه پیدا کرد.
این ارتباطات، هم در مراسم عبادی سیاسی حج، هم در سازمان فرهنگ و ارتباطات و یا معاونت بین الملل دفتر مقام معظم رهبری و در جلساتی که در دفتر آیت الله تسخیری تشکیل می شد، استمرار پیدا کرد و با هم صمیمیت پیدا کردیم.
- موضوع جلساتی که با مرحوم شهید مطهری داشتید و آیت الله تسخیری هم در آنها حضور داشتند، چه بود؟
آن زمان به این دلیل که کانون قرآن محور بحث و گفت و گو بود، در دو حوزه، یکی فعالیت های قرآنی و دیگری فعالیت های فرهنگی بحث می شد، زیرا رژیم پهلوی تلاش می کرد که جوانان ما را از مذهب جدا کند. دانشگاه ها نیز محل نفوذ تودهای ها و مارکسیست ها شده بود و فعالیت های دینی هم به خاطر مخالفت های رژیم شاه کمرنگ شده بود. همه اینها دست به دست هم داده بود تا بحث هایی که در آنجا مطرح می شد حول این محور باشد که ما چگونه فعالیت های فرهنگی برای جذب نسل جوان داشته باشیم و مخصوصا آشنایی آنها با قرآن کریم، جزو مباحث عمده آن جلسات بود.
- جایگاه آیت الله تسخیری در آن جمع چگونه بود و چه نظراتی را مطرح می کردند؟
به دلیل اینکه آیت الله تسخیری در یک خانواده روحانی و علمی متولد شده بودند و سرانجام به درس های مرحوم آیت الله شهید سید محمدباقر صدر کشیده شدند و ارتباط ذهنی شان با مرحوم صدر که یک ذهن تشکیلاتی داشتند، برقرار شد، شخصیت آیت الله تسخیری اینگونه شکل گرفته بود؛ چرا که شهید صدر درباره علوم اسلامی وارد مباحثی شد که قبلا سوابقی در حوزه های علمیه نداشت، مثل بحث اقتصاد که کتاب «اقتصادنا» را نوشت یا کتاب «فلسفتنا» را تالیف کرد، و اساسا کتبی که مرحوم شهید صدر داشت مانند سلسله حلقات، مربوط به دروس اصول فقه، چنین حالتی داشت.
یعنی ذهن آیت الله تسخیری یک ذهن منسجم و تشکیلاتی بود و در هر حوزه ای که وارد میشد ذهنش پراکنده نبود و می توانست برای هر موضوعی شاکله ای را ترسیم کند که برای کسانی که می خواستند در مسیر فرهنگی قرار گیرند، بسیار مهم بود. این مورد در شکل گیری شخصیت ایشان بسیار نقش داشت و بعد هم پس از پیروزی انقلاب اسلامی به لحاظ مسئولیت های مهمی که داشتند، این شخصیت را حفظ کرده بودند یعنی ذهن ایشان دارای چارچوب بود و اصلا دنبال پراکنده گویی و اضافه گویی نبودند. همان مختصری که بیان می کردند دارای مقدمه و ذی المقدمه و نتیجه بود و می خواستند فکری را القا کنند که این فکر می توانست برای پیشرفت ما در حوزه های مختلف موثر باشد.
- مهمترین ویژگی اخلاقی که در این مدت در آیت الله تسخیری دیدید، چه بوده است؟
ویژگی های اخلاقی ایشان بسیار زیاد است و نمی توانیم به همه زوایای آن بپردازیم لذا فقط به چند محور مهم اشاره می کنم.
در روایات داریم که انسان هرچه علمش افزونتر شود تواضع و فروتنی اش افزونتر می شود. یکی از ویژگی های بسیار مهم آیت الله تسخیری، تواضع و فروتنی ایشان بود. یعنی هیچگاه ادعای فضل و برتری نمی کردند و در هیچ جلسه ای دانسته های خود را به عنوان برتری خود بر دیگران مطرح نمی کردند.
نکته دوم اینکه ایشان یک شخصیت جامع بود و به همین دلیل همه جا می شد ایشان را ارائه داد. مثلا ایشان یک فقیه بود و اجتهاد داشت. در علم اصول بسیار متبحر بود. در مسائل تفسیر قرآن تخصص ویژه داشت. انسانی بسیار ادیب بود و در مقام سخنوری بسیار زیبا سخن می گفت. در مقام نوشتار هم ادیب بودن ایشان بسیار مشخص بود. ادبیات فاخر داشت و از طرف دیگر یک شاعر توانا هم بود و شعرهای بسیار زیبایی می سرود. چنین شخصیت جامعی به درد جهان اسلام می خورد و دارای ویژگی های برجسته ای بود.
نکته مشهود دیگر شخصیت ایشان این بود که در مقام بحث به دنبال استفاده از شیوه های جدال و مراء نبودند. به دنبال اقناع طرف بودند و به شخصیت طرف مقابل احترام می گذاشتند. اگر در جمعی بودند، در ابتدا نظرات آنها را می شنیدند و سعی می کردند بسیار مستدل پاسخگو باشند و اگر هم آنها قانع نمی شدند، هیچ وقت با آنها وارد جدل نمی شدند.ایشان بخشی از این خصوصیت را از مرحوم شهید صدر گرفته بود و مرحوم شهید مطهری نیز اینگونه بودند. ساده زیستی نیز از برجستگی های اخلاقی ایشان بود.
- ارتباط علمی آیت الله تسخیری با شهید مطهری چگونه بود؟
ایشان عضو حلقه دروس شهید مطهری بود و سالهای متمادی در درس آیت الله العظمی وحید خراسانی و آیت الله العظمی گلپایگانی حاضر شده بود و جزو شاگردان بارز این مراجع عظام بود. اهل نقد بود و آنها نیز به نظراتش احترام می گذاشتند و آنها را می پذیرفتند؛ لذا از نظر علمی، انسانی برجسته بود.
- بعد از پیروزی انقلاب، هم آیت الله تسخیری و هم جنابعالی در مناصب بسیاری فعالیت داشتید و جنابعالی نیز در دوره ای مسئولیت سازمان حج و زیارت را بر عهده داشتید. تعامل شما با ایشان به چه نحو بود و نگاه آیت الله تسخیری به استفاده از ظرفیت حج چه بود؟
نگاه ایشان در حوزه بین الملل نگاهی بسیار عالی بود. اولاً همانطور که مقام معظم رهبری هم در مورد ایشان گفتند، همیشه با وجود مشکلات جسمی، الگو بود و احساس خستگی نمی کرد. در همه اجلاس های کشورهای اسلامی شرکت میکرد چرا که جهانی می اندیشید و اسلام را دینی جهانی می دانست.
متاسفانه برخی افراد، کج اندیشی هایی دارند که وقتی وارد عرصه بین المللی می شوند، اصلا قابل مطرح کردن نیستند اما شخصیت آیت الله تسخیری به عکس آنها به گونه ای بود که در هر نشست و اجلاسی که سخنرانی می کردند، به شدت مراقب بودند تا دیگران تنفر پیدا نکنند. چارچوب بحث خود را به گونه ای قرار می داد که گویی مخاطب او همه جهان اسلام است و نظریه پردازی می کند که ما چگونه می توانیم مسلمانان جهان را دور هم جمع کنیم و تعامل داشته باشیم. ما این روش را کمتر در افراد سراغ داریم؛ لذا مخاطب خود را جذب می کرد.
- آیا از تعاملات آیت الله تسخیری با رهبر انقلاب مطلع هستید؟
مقام معظم رهبری به دلیل همین ویژگی آیت الله تسخیری، به ایشان بسیار علاقهمند بودند. ایشان در حوزه فعالیت های بین المللی بسیار مورد علاقه مقام معظم رهبری بود. تعابیری که خود رهبری در مورد ایشان داشتند شدت علاقه ایشان را نشان می دهد. زیرا رهبر معظم انقلاب اهل اغراق گویی نیستند. لذا در مورد آیت الله تسخیری چنین تعابیری دارند: «سرو نستوه، خستگی ناپذیر، عزم راسخ، دل پر انگیزه، حضور موثر و پر برکت در هر نقطه لازم و مفید، روحانی فاضل و متعهد، فائق آمدن بر ناتوانی جسمانی، خدمات برجسته در مجامع جهانی و بین المللی.» کدام شخصیت را داریم که رهبر انقلاب اینهمه ویژگی را در مورد او به کار برده باشند؟
در جلساتی که آیت الله تسخیری با مقام معظم رهبری داشتند یا در نمازهای جماعت که خدمت رهبر انقلاب می رسیدیم، رهبر معظم انقلاب با ایشان احوالپرسی بسیار گرمی داشتند و بسیار مورد علاقه مقام معظم رهبری بودند.
آیت الله تسخیری هم متقابلاً به مقام معظم رهبری بسیار علاقهمند بود و یکی از ویژگی های برجسته ایشان ولایی بودنشان بود. در بعضی مجامع که سخنرانی می کرد و همه را مجذوب خود می کرد، در آن بزنگاه می گفت من اگر این ویژگی ها را دارم، یکی از شاگردان رهبر انقلاب در ایران هستم. یعنی سعی می کرد این محبت را به سمت رهبری بکشاند تا همه بدانند رهبری ما دارای چه ویژگی هایی هستند. چون رهبر معظم انقلاب، انسانی فرهیخته و بی بدیل هستند و تشخیص می دادند که آیت الله تسخیری چه گوهر گرانبهایی است؛ بنابراین آن مرحوم تا اواخر عمر بسیار مورد احترام مقام معظم رهبری بود.
- به نظر شما رمز محبوبیت آیت الله تسخیری چه بود که توانسته بود در داخل و خارج از کشور جایگاه پیدا کند؟
انسانهایی که با خدا معامله می کنند و سعی می کنند با اخلاص کارشان را انجام دهند، خداوند هم به آنها عزت می دهد. در روایت داریم که «مَن تواضع لله رفعه الله» یعنی هرکس برای خدا تواضع و فروتنی داشته باشد، خدا هم جایگاه او را ترقی می دهد. یکی از ویژگی های مهم آیت الله تسخیری این بود که هیچ وقت به فکر خودش نبود. در مجامع بین المللی به دنبال این بود که دین اسلام را به عنوان یک دین برتر و دین جامعی که می تواند دنیا را اداره کند، نشان دهد. به همین دلیل هم خدا آنچنان عزتی به او داد که تمام شخصیتهای داخلی و خارجی به او بسیار علاقهمند بودند؛ بنابراین رمز موفقیتش این بود که برای خود کار نمی کرد، برای خدا کار می کرد و خدا هم به او عزت و عظمت عطا کرد.
- به نظر شما مبانی نظری آیت الله تسخیری در جهت تقویت گفتمان تقریب چه بود و ایشان در جهت گسترش این گفتمان بر چه مفاهیمی تکیه داشتند؟
روشن است که مبانی روحانیت، قرآن و سنت و روایات اهل بیت (ع) است. در فرهنگ قرآنی ما همه چیز بر اساس عقلانیت و منطق و گفت و گوی حکیمانه است. همانطور که خداوند می فرماید: «ادعُ الی سبیل ربّک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادِلهم بالتی هی احسن» از طرف دیگر قرآن درباره مومنان می فرماید: «انّما المومنون اخوة» یعنی انسان باید همه مومنان را برادر خود قلمداد کند و مانند برادر ایمانی با آنها رفتار کند. در روایات مفصلا آمده است که کل مسلمانان عالم با هم برادرند و باید هر انسانی نسبت به امور مسلمانان اهتمام ورزد.
در احادیث و قرآن هم چنین آمده است که انسان مومن، اهل مسخره کردن و نسبت دادن القاب زشت به دیگران نیست. حتی با غیر مسلمانان نیز اینگونه رفتار نمی کند و باید بر اساس مشترکات، گفت و گو کند. تا آنجا که در آیات قرآن آمده: ما نباید حتی به غیر مسلمانان دشنام دهیم.
آیت الله تسخیری نیز همواره بر مشترکات ادیان و مذاهب تاکید داشته و این بحث را به خوبی ارائه می کردند. اینها همه مبانی دینی آیت الله تسخیری بود اما شکل گیری شخصیت ایشان به گونه ای بود که این مبانی را درست درک کرده بود.
اگر بنا باشد ما با دشنام و درشت گویی با دیگران برخورد کنیم، اصلا نمی توانیم کسی را جذب کنیم. چنانکه قرآن می فرماید: «فبما رحمة من الله لِنتَ لهم و لو کنت فظّا غلیظ القلب لانفضّوا من حولک» خداوند به پیامبر خود می فرماید: اگر تو آدم درشت خویی بودی، اصلا کسی به دور تو نمی آمد.
لذا اندیشه آیت الله تسخیری از اینجا شکل گرفته بود و می دانست که تنها راه نفوذ ما در جهان اسلام استفاده از روش های محبت آمیز است. از این رو هیچ گاه در مقابل دیگران از روش های خشن بهره نگرفت و همیشه اینگونه القا می کرد که اسلام دینی آسان است.
یکی از کارهای خوبی که آیت الله تسخیری در مجمع تقریب انجام داد و پس از ایشان نیز آیت الله اراکی و دیگران ادامه دادند، این بود که مشترکات شیعه و سنی را در حوزه های مختلف، به صورت کتاب منتشر کردند.آیت الله تسخیری با بهره گیری از قرآن و سنت پیامبر (ص) دقیقا همین خط مشی را در سطح بین المللی دنبال کردند و از نتیجه آن بهره بردند.
- مجموع تلاش های آیت الله تسخیری در تعامل با علمای جهان اسلام تا چه میزان اثرگذار بود و چه فتنه هایی را توانست از جهان اسلام دور کند؟
ایشان در این زمینه موفق بود و در بسیاری از مواقع جلوی فتنه های بزرگ را گرفت. شرایط زمان و مکان بسیار مهم است مثلا آیت الله بروجردی، این مرجع خوش فکر و متفکر، ارتباطی را با الازهر مصر و مرحوم شلتوت برقرار می کند و به اینجا منتهی می شود که دار التقریب در مصر راه اندازی می شود و باعث برچیده شدن فتنه هایی که به دنبال راه اندازی جنگ شیعه و سنی بودند، می شود یا حداقل جلوی آنها گرفته می شود.
آیت الله تسخیری نیز در این جهت بسیار موفق بودند. مثلا در سوریه کتابی درباره مبانی فقهی نوشته شده بود که ایشان و آیت الله سبحانی گفتند این کتاب نظرات فقهی شیعه را اشتباه نقل کرده و بر اساس تبلیغات وهابیت نوشته شده است. بنابراین با نویسندگان کتاب نامه نگاری کردند و نظر فقهی شیعه را برای آنها توضیح دادند و مولفان آن کتاب در چاپ های بعد، این اشتباهات را اصلاح کردند.
یا مثلا در مورد شبکه المستقله که با سرمایه سعودی ها و علیه شیعه راه اندازی شد، یکی از کسانی که بسیار حساس شده بود و حقایق را بیان می کرد، مرحوم آیت الله تسخیری بود. ایشان به این فکر افتاد که شبکه تلویزیونی راه بیندازد یا خبرگزاری تقریب را راه اندازی کند تا جلوی این فتنه گری ها گرفته شود.
تعبیر شیعه انگلیسی هم که از سوی مقام معظم رهبری مطرح شد، متاسفانه اینگونه افراد به عالم تشیع بسیار لطمه زدند یعنی دقیقا همان که وهابیت می خواست، آنها در دام وهابیت گرفتار شدند. در صورتی که می بینیم مقام معظم رهبری وقتی در نماز جمعه درباره شخصیت های اهل سنت صحبت می کنند، می فرمایند «جناب عایشه» یعنی بسیار با احترام درباره این شخصیت ها صحبت می فرمودند.
عده ای به علت افکار تقریبی که آیت الله تسخیری داشت، شروع به سوء استفاده کردند و بعضی که به دنبال دشنام دهی بودند و خودشان هم اقرار کردند که از انگلستان پول گرفته اند، شروع کردند به فضا سازی کردن علیه شخصیت های ما و علیه ایشان نیز تبلیغ سوء کردند با این مضمون که آیت الله تسخیری هم جذب اهل سنت شده و افکار این چنینی دارد. در حالی که این شیوه خود پیامبر (ص) بود و جلوی فتنه ها را به این شیوه می گرفتند.
امیر المومنین (ع) 25 سال از خلافت کنار گذاشته شده بودند اما وقتی سیره ایشان را نگاه می کنیم، مشاهده می کنیم که به عنوان یک طرف مشورت، به خلفا مشورت می دادند.
وقتی سیره اهل بیت ما اینگونه بوده پس ما چطور می توانیم در مقابل جهان اسلام جبهه گیری کنیم؟ نباید تابع فتنه انگلیسی ها شویم چون روایات زیادی داریم که اهل بیت (ع) چگونه با اهل سنت رفتار می کردند. آنها دستور می دادند که در نمازهای اهل سنت شرکت کنید و در تشییع جنازه آنها حضور یابید.
حضرت امام(ره) که یک فقیه بزرگ بودند، فتوا دادند که در حج، در نمازهای اهل سنت شرکت کنید و نمازتان اعاده ندارد. چون حج کانونی است برای وحدت امت اسلامی، امام(ره) بارها می فرمود نگذارید حج تبدیل به تفرقه شود. از آن برای وحدت امت اسلامی استفاده کنید.
آیت الله تسخیری نیز اینگونه بود. عده ای سوء استفاده می کردند و دیگران را علیه ایشان تحریک می کردند در صورتی که ایشان بسیار بَکّاء بود و هرگاه نام امام حسین (ع) برده می شد به شدت می گریست. او عاشق و محبّ اهل بیت (ع) بود و در حق ایشان بسیار جفا شد.
ذکر این نکته لازم است که با کمال تاسف در حوزه های علمیه برنامه ریزی دقیقی نداریم تا امثال آیت الله تسخیری را تربیت کنیم. الان نمی توانیم کسی را معرفی کنیم که تمام وجودش جاذبه داشته باشد.
بعد از قضایای داعش که چهره خشنی از اسلام نشان دادند و جهان با واقعیت وهابیت آشنا شد و اکنون که آنها در این جبهه شکست خورده اند، حالا زمان گرایش مردم به مکتب اهل بیت(ع) است. با این همه تنوع زبان و فرهنگ در دنیا، ما چند نفر مسلط به زبان های گوناگون داریم که به کشورهای مختلف سفر کرده و با شخصیت های برجسته صحبت کنند و فرهنگ اسلام راستین را تبیین کنند؟
متاسفانه این افراد را نداریم تا زیبایی فرهنگ اهل بیت (ع) را به زبان بومی تبیین کنند و این جزو نقاط ضعف ماست. در صورتی که شخصیتی مثل آیت الله تسخیری اینگونه بود و هرکجا بیاناتی در این باره مطرح می کرد، سرتاسر جاذبه ایجاد می کرد.
- برای اینکه ما بتوانیم نتایج حاصل از ارتباطات آیت الله تسخیری در جهان اسلام را حفظ کنیم، چه راهکاری را باید در دستور کار قرار دهیم؟
در حوزه تقریب، معتقدم که «باید تقریب را باور کنیم». اگر باور قلبی نباشد و ظاهر سازی باشد، هیچ نتیجه ای برای ما نخواهد داشت.
ما «سید حسن نصرالله» شخصیت بزرگوار شیعه در لبنان را می بینیم که همه در منطقه به او علاقهمندند، زیرا به شعاری که می دهد، اعتقاد قلبی دارد. وی با مسیحیان، مارونی ها، دروزی ها، سنی ها و شیعیان تعامل واحد دارد. در سخنان خود فقط در مورد شیعه صحبت نمی کند؛ مثلا در فتنه ای که در سوریه ایجاد شد، حزب الله لبنان به آنجا رفت تا از اهل سنت دفاع کند. در عراق و اتفاقاتی که افتاد و همچنین در یمن، از مردم این کشورها دفاع کرد.
ما باید چنین تفکری را داشته باشیم و باور کنیم که ما و مسلمانان دنیا یکی هستیم. باور کنیم که باید با هم متحد باشیم و باور کنیم که دست های پشت پرده که فتنه ایجاد می کنند، دست پرورده استعمار هستند و نباید تحت تاثیر آنها قرار بگیریم. اگر اینها را باور کنیم حرف ما خریدار خواهد داشت و محبوبیت ایجاد می شود و می توانیم متحد و یکپارچه جلو برویم. اما اگر ظاهر سازی کنیم و شعار تقریب و وحدت بدهیم اما در عمل خلاف آن عمل کنیم، هیچ نتیجه ای نخواهد داشت و دشمن مسلط می شود و شکاف ها را بین ما توسعه می دهد که این خطر بزرگی برای جهان اسلام است.
ما در حج به این روش عمل می کردیم و تمام امکاناتی که برای زائران شیعه فراهم می کردیم، برای زائران اهل سنت چه بسا بهتر از آنها را فراهم می کردیم. روحانی و مدیر کاروان از خود اهل سنت انتخاب می شد و هرجا جلساتی داشتند، تلاش می کردیم شرایط را برایشان فراهم کنیم تا آنها حرف خود را بزنند.
- اگر خاطره ای از آیت الله تسخیری دارید که در این زمینه مفید است، بفرمایید.
ما طبیعتا با ایشان خاطرات زیادی داریم، در مسئولیت های مختلفی که ایشان داشتند در سازمان تبلیغات، دفتر مقام معظم رهبری، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و دانشکده اصول دین که علامه عسکری بسیار ایشان را قبول داشت، یا در کار فقهی عظیمی که مرحوم آیت الله شاهرودی در قم داشتند و ایشان قائم مقام بود و مشارکت جدی در آن تحقیق داشت.
اگر به این تنوع مسئولیت ها نگاهی بیافکنیم، یک نفر نمی تواند بگوید که آیت الله تسخیری در یکی از این مسئولیت ها ناموفق بوده است.
من کمتر شخصیتی با این جامعیت دیده ام. چون با سخنرانی ها، گفت و گوها و نشست هایی که در تلویزیون و نقاط مختلف جهان اسلام داشتند، جهان اسلام با ایشان ارتباط ویژه ای برقرار کرده بود.
خاطرات بسیار شیرینی از ایشان در سفرهای خارجی و همچنین در حج دارم که با شخصیت های مختلف در این سفرها گفت و گو می کرد.
در جلسه شورای سیاستگذاری بین الملل که در دفتر مقام معظم رهبری تشکیل می شد، ایشان آرا و نظریات بسیار کارسازی داشت. کمتر می شد طرحی را ارائه دهد و جمع، آن طرح را نپذیرد. در مجمع الفقه جده هم همینطور بود. در پاسخ به مخالفت های آنها با شیعه، آیت الله تسخیری نظر فقهی یا اصولی شیعه را مطرح می کرد و هیچ کس در آن مجمع با سخنان ایشان مخالفت نمی کرد و جالب اینجاست که مقالاتی که آیت الله تسخیری به مجمع الفقه ارائه داده، در کتاب های آنها چندین بار چاپ شده و در دسترس عموم قرار گرفته است.
به نظر من، کتاب هایی که ایشان تالیف کرده، مقالات ایشان، سخنرانی ها و گزارش هایی که از سفرهایش داشته، ذخیره ای است و حتی بعضی از آنها می تواند به عنوان واحد درسی در حوزه ها تدریس شود.
ما اگر سبک و روش شناسی برخورد آیت الله تسخیری در توسعه مکتب اهل بیت (ع) را استخراج کنیم و در مجامع علمی تدریس نماییم، در آینده می توانیم امیدوار باشیم که شخصیت های دیگری هم بر همین اسلوب تربیت شوند و بتوانند خلأ موجود را پر کنند.