کتاب عربی دو دوره از شکوفایی را پشت سر گذاشته است، برخی اندیشمندان عرب معتقدند نهضت عربی اول از نیمه دوم قرن نوزدهم و نهضت دوم از اوایل دهه 50 قرن بیستم تا سال 1967 بود اما امروز این کتاب با بحران کسادی روبروست که علت آن کاهش مطالعه و به عرصه آمدن رسانه های گروهی جدید است.
اشتراک گذاری :
به گزارش خبرنگار خبرگزاری تقریب در سوریه، کتاب بسیاری از دوستانش را از دست داده و همنشینان جذابتر دیگری جایگزین آن شده اند. کتاب عربی امروز در مرحله انتقالی از کتاب ورقی به کتاب الکترونیکی بسر می برد زیرا نمی تواند در سایه تغییرات جهانی تنها زندگی کند. از این رو روزنامه "البعث" سوریه گفت و گویی با "محمد عدنان سالم" رییس اتحادیه ناشران سوری ترتیب داد که آن را در پی می خوانید: ۱ – صنعت کتاب در سوریه را چگونه ارزیابی می کنید در حالی که عده ای وجود صنعت واقعی در این زمینه را تکذیب می کنند؟ در صورتی که چنین صنعتی وجود ندارد، علل آن را در چه می دانید، چه موانعی مانع از بروز این صنعت شده است؟ کسی نمی تواند وجود صنعت کتاب را در سوریه تکذیب کند، در زمینه انتشارات، اتحادیه ناشران سوریه دارای ۱۵۰ عضو ناشر است که سالانه ۵۰۰ کتاب جدید منتشر می کنند، البته سهم هر ناشر در این زمینه متفاوت است، برخی تعداد زیادی منتشر می کند اما سهم بقیه بین یک تا ۱۰ کتاب است. در زمینه نشر عربی، مصر و لبنان در رتبه اول رقابت قرار دارند، سوریه نیز در کنار عربستان و اردن رتبه های دیگر را دارا هستند، این امر بر اساس میزان آزادی نشر و کنترل بر آن در هر یک از این کشورها است، کتاب در واقع نوعی نوآوری است، نوآوری نیز فقط در فضای توام با آزادی میسر ومحقق می شود، آزادی باعث ایجاد تعدد می شود، تعدد عامل اختلاف است، اختلاف باعث ایجاد حرکت فرهنگی می شود که نقد را می آفریند، نقد باعث غنی شدن افکار می شود، افکار نیز موجودات زنده هستند که با تزاوج تکثیر می یابد. بارقه واقعی از برخورد افکار نشات می گیرد لذا یک جانبه گرایی، فردگرایی، ممنوعیت، سرکوب و نفی دیگران، باعث خلاقیت نمی شود، به رغم تفاوت انتشار کتاب در کشورهای عربی، برای هر ۱۲ هزار عرب تنها یک کتاب منتشر می شود در حالی که این رقم در انگلیس بر اساس آمار توسعه انسانی سال ۲۰۰۷ میلادی یک کتاب برای هر ۵۰۰ نفر بود.
۲ – وضعیت نشر و انتشارات را چگونه ارزیابی می کنید، چه موانع و چالشهایی در این مسیر وجود دارد؟ ناشران در کشورهای پیشرفته از احترام زیادی در جامعه برخوردارند، حتی پاویون فرودگاهها به روی آنان گشوده است چون کار تولید فرهنگی را در اختیار داشته و نمی توان این نقش را انکار کرد یا آن را نادیده گرفت. ناشر کسی است که می تواند نیازهای فرهنگی جامعه را تخمین زده و توانمندی های علمی لازم برای رفع این نیازها را نهادینه کند. ناشر از موقعیتی محوری برخوردار است که امکان گرفتن زمام امور را برایش آماده می کند. برنامه ریزی، تدقیق، بازنگری، تعدیل، انتخاب تیتر مطابق با ضوابط و معیارهای مشخص به منظور انتشار کتاب به شکل مناسب به عهده ناشر است. تعدد ناشران در کشورهای پیشرفته هرگز باری بر دوش جامعه تلقی نمی شود. انتشاراتی ها توانستند در چنین کشورهایی از طریق تخصص تکامل یافته و از طریق رقابت با یکدیگر همکاری کنند. هر ناشر طرح و شیوه ای خاص داشت که به آن معروف بود. اما ناشران عرب هنوز از چنین احترامی برخوردار نشده اند، در کشورهای عربی، نشر شغلی مستقل به حساب نمی آید که در گذرنامه ثبت شود، مثلا در یکی از فرودگاههای عربی، یک افسر پلیس وقتی گذرنامه یکی از ناشران عرب را دید که در آن کلمه ناشر نوشته شده بود، از وی پرسیده بود، آیا اره چوب بری در حرفه اش دارد؟ رابطه مولف عربی با ناشر به طور کامل با ناشر غیر عرب متفاوت است. "محمد حسنین هیکل" در مجله "دیدگاهها" با احترام زیاد از ناشر انگلیسی کتابهایش یاد کرد که به وی توصیه نمود، عنوان کتابش را عوض کند، همچنین گفت و گویی مشابه میان "مالک بن نبی" و ناشر فرانسوی کتابهایش رخ داد. منظورم آن است که ناشر عرب هنوز به سطح واقعی در روند نشر ارتقا نیافته است و همچنان واسطه میان مولف و چاپخانه در روند تولید کتاب است.
۳ – آیا کتاب روزهای آخر عمرش را می گذراند و جای خود را به کتاب الکترونیکی می دهد؟ واقعیت کتاب الکترونیکی چیست؟ و چه جایگاهی می تواند در آینده داشته باشد؟ به نظر من کتاب روزهای اولش را می گذراند و بشریت از جمله ما با کتاب و کتاب الکترونیکی جدید که جوهره انقلابهای اطلاعاتی و ارتباطات است، خواهیم زیست، به نظر من کتاب ورقی محصول دانش انسان است، از هزاران سال قبل که ورق در چین کشف شد و از صدها سال قبل که گوتنبرگ چاپ را بنا نهاد و به دوره دست نویسی پایان داد، او با این اقدام، دانش را در اختیار میلیونها نفر قرار داد. شوق انسان به دانش نامحدود و رو به رشد است، هزاران سال طول کشید تا انسان از عصر حجر به عصر صید، کشاورزی و صنعت رهنمون شود اما اینکه اطلاعات مانند توفان نوح همه جا را درنوردیده و فراهم است. بشر ابتدا اطلاعات خود را بر روی صخره های دوران عصر حجر حک کرد، سپس آن را بر روی پوست و استخوان حیوان در عصر شکار نوشت، پس از آن در دوره کشاورزی از نخل استفاده کرد، تا اینکه ورق را اختراع کرد، ولی امروزه اطلاعات آنقدر زیاد شده که دیگر ورق قادر به بیان آن نیست لذا باید شیوه ای نو درمی انداخت. ۱۵ سال قبل گفتم کتاب ورقی به انسان خدمات زیادی کرد اما دیگر نمی تواند پاسخگوی دوران دانش باشد، کتاب ورقی به طور حتم به موزه های تاریخ خواهد پیوست، تا به نوه هایمان گفته شود اجدادشان چگونه کتاب می خواندند، در آن زمان سخنانم باعث ناراحتی عاشقان کتاب شد اما آنچه پیش بینی کرده بودم، به سرعت تحقق یافت. با چشم خودم دیدم نسلی که به وسیله دستگاههای الکترونیکی، نواختن را می آموزند، گویی دانش مانند انگشتر سلیمان در دستشان است، به طور حتم نوادگان ما قدرتی بیشتر به منظور تعامل با ساز و کارهای اطلاعاتی جدید خواهند داشت زیرا ابزارهای دوره آنان از نظر شیوه خواندن، مفاهیم و سایر موارد متفاوت خواهد بود، این امر امکان همسویی بیشتر خواننده و مولف را فراهم خواهد نمود. نمونه بارز آن در دوره کنونی پایگاههای اینترنتی "فیسبوک"، "تویتر" و "کیندل" که طرفداران زیادی در میان جوانان داشته و به صدا، تصویر، رنگ و حتی امکان تفسیر و نظرسنجی مجهز است. اما کتاب باقی است و هرگز نمی میرد چون مضمون و محتوا است فقط شیوه و ابزار تغییر می کند، با این حال آن دسته از ناشرانی که این تغییر را درک نکرده و زمام کتاب الکترونیکی را به دست نگیرند، به طور حتم شامل گذشت زمان شده و به صف حرفه های منقرض خواهند پیوست.
۴ – در سایه بحران کتابخوانی، راهکار مقابله با این بحران و خروج از آن چیست، طرفهای ذی ربط چه اقدامی باید انجام دهند و آیا دارالفکر طرحهایی در این زمینه دارد؟ دارالفکر طرح خود به منطور حل بحران مطالعه را از سال ۱۹۹۶ میلادی آغاز کرد که از آن جمله می توان به بانک خواننده، عاریه کتاب به طور رایگان، کتابخانه تبدیل کتاب، طرح "کتاب، بهترین هدیه" و رساندن کتاب به منازل با نام (کتاب در دستت) اشاره نمود. در سطح جامعه طرحهایی به منظور فعال سازی مطالعه در منازل، جمعیتها، باشگاهها و موسسات انجام شده است. در این زمینه همایشها و کنفرانسهایی برگزار شده است. شیوه های متعددی نیز ابداع شده که از آن جمله می توان به مطالعه در وسایل نقلیه و طرح کتاب در هر مکان به ویژه در صف انتظار در مطب پزشک و بانک و تبادل کتاب مطالعه شده با کتاب مطالعه نشده اشاره نمود. امری که باعث می شود جوانان به راحتی کتابی را که خوانده اند با کتابی که نخوانده اند معاوضه کنند. اتحادیه ناشران سوری نیز طرحی به نام "به زور کتاب بگیر" را اجرا کرد، بر اساس این طرح، کتابچه های رایگان که هزینه آن توسط برخی ناظران و بازرگانان پرداخت شده برای کسانی که خواهان مطالعه هستند، اهدا شده و آنان نیز پس از مطالعه آن را به دوستان خود هدیه می کنند تا جامعه مطالعه کننده ایجاد شود. تاکنون صدها هزار نسخه از این نوع کتاب در چارچوب طرح مزبور اهدا شده است. اما درباره بحران مطالعه و راهکارهای خروج از آن باید بگویم که انقلاب اطلاعات و عصر دانش که در آن بسر می بریم نیازمند شیوه های تربیتی و رهایی از ساز و کار کنترل یک جانبه بر حرف، کلمه و کتاب است در چنین صورتی سیل اطلاعات به سمت انسان سرازیر می شود همانگونه که آب و برق فراهم است. در چنین صورتی کتاب نه بهترین همنشین انسان بلکه خود انسان می شود.
۵ – دستاوردهای اتحادیه ناشران سوری را چگونه ارزیابی می کنید؟ دفتر اجرایی اتحادیه تلاش زیادی به منظور تحقق اهدافش مبذول داشت که از آن جمله می توان به شماره نویسی بین المللی کتاب به نام (آی اس بی ان)، برگزاری مراسم روز جهانی کتاب برگزاری نمایشگاه بهاره کتاب و سایر خدمات اشاره نمود.
۶ – نمایشگاه بهاره کتاب در اولین دوره اش در سال ۲۰۱۰ بسیار موفقیت آمیز بود اما امسال متاسفانه به خاطر آشوبهای اخیر به تعویق افتاد، لطفا درباره اهداف این نمایشگاه توضیح دهید. تلاش ما این است که نمایشگاه بهاره کتاب، یک جشن فرهنگی باشد، فرهنگ از نظر ما مفهومی گسترده تر از علم و دانش دارد، آداب، رسوم، سنن و ارزشهای اخلاقی در ضمیر فرد و جامعه نهفته است و فعالیتهایشان را کنترل و باعث تمایز فرهنگی آنان با سایر جوامع می شود. هدف از برگزاری این نمایشگاه، تحکیم روز جهانی کتاب مانند روزهای مادر و معلم، برآورده کردن شوق جامعه سوریه به کتاب، بازگشت به عالم مطالعه و ایجاد ارتباط مستقیم میان ناشرین و ناشرین و خوانندگان است.