مسئول رسانهای جنبش جهاد اسلامی در لبنان در گفت و گوی تفصیلی با تقریب:
حمله به مسجدالاقصی در راستای سیاست ایجاد تنش، برای یهودی سازی فلسطین است
«خالد ابوحیط» مسئول رسانهای جنبش جهاد اسلامی در لبنان حمله به مسجدالاقصی را در راستای سیاست ایجاد تنش، برای یهودی سازی فلسطین و به منزله تنفسی برای رهایی از خفگی حاکم بر رژیم صهیونیستی عنوان کرد.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه بینالملل خبرگزاری تقریب، مسجدالاقصی این روزها شاهد درگیریهای شدیدی میان فلسطینیان و نظامیان رژیم صهیونیستی و شهرکنشینانی است که به مناسبت فرارسیدن اعیاد یهودی به قبله نخست مسلمانان یورش آوردهاند.
نظامیان صهیونیست همه توان خود را برای ممانعت از حضور فلسطینیان در مسجدالاقصی به کار بسته و از هیچ اقدامی اعم از تیراندازی و پرتاب بمبهای صوتی و گازی تا ضرب و شتم و بازداشت برای تامین امنیت شهرکنشینان فروگذار نکردهاند.
این درگیریها از روز جمعه (26 فروردین) آغاز شده و ظاهرا تا یک هفته ادامه دارد، تا کنون مجروح شدن شمار زیادی از شهروندان فلسطینی و بازداشت دست کم 9 نفر از آنها را به دنبال داشته است.
در همین رابطه با «خالد ابوحیط» مسئول رسانهای جنبش جهاد اسلامی در لبنان به گفت و گو نشستیم که متن این گفتو گو به شرح زیر است:
با توجه به حملات اخیر نظامیان رژیم صهیونیستی به مسجدالاقصی که مجروح شدن شمار زیادی از شهروندان فلسطینی را به دنبال داشته است. نظر خود را در ارتباط با این حملات بفرمایید.
در ابتدا برای شهدا، رحمت، برای مجروحان، شفای عاجل و برای اسرا، آزادی زودهنگام آرزو میکنم.
فرزندان ملت ما همواره توان خود برای مقابله و تحمل بار حمایت از مقدسات امت اسلامی در فلسطین را ثابت کردهاند.
حمله صهیونیستها به مسجدالاقصی، موضوع جدیدی نیست و این دشمنی، بخش مهمی از اندیشه صهیونیستی است که بر اساس کشتار، مصادره زمینها با استفاده از قدرت، اهانت به مقدسات و کشتار مردم در مسیرها بنا شده است اما آنچه روز جمعه گذشته اتفاق افتاد به مثابه گامی اضافی در سیاست تنش برای یهودی سازی سرزمین فلسطین است.
دشمن صهیونیستی در این راستا از خشوع و تسلیم حکومتهای سازشکار به ویژه بعد از نشست نقب برای تحمیل ایدئولوژی صهیونیستی در قدس به عنوان مرکز درگیری، بهره میبرد.
آنچه در مسجدالاقصی و عموم قدس اتفاق میافتد، به منزله هسته اصلی ایدئولوژی صهیونیستی است که بر اساس تسلط و ابراز حقانیت در کرانه باختری و قدس شریف بنا شده است. زیرا براساس اعتقادات صهیونیست، تسلط برقدس و ادای نماز داخل مسجدالاقصی توسط شهرکنشینان، به منزله پیروزی است در این میان نباید این نکته را هم فراموش کرد که «نفتالی بنت» نخستوزیر رژیم اسرائیل، خود را منتسب به جریان دینی افراطگرا دانسته و در شورای شهرهای یهودی نشین در کرانه باختری سمت داشته است.
برخلاف آنچه برخی اظهار میدارند، اصل درگیری با دشمن، نزاع سیاسی نیست بلکه نزاع بر سر سرزمین، مقدسات و کرامت است. زمانبندی که جمعه گذشته از سوی دشمن اعلام شد، نشان دهنده عمق تنگنایی بود که مقاومت حکومت بنت را در آن گرفتار کرده است.
عملیاتهای اخیر توسط مجاهدان مقاومت ناتوانی دستگاههای امنیتی صهیونیستی و ناکامی آنها در ممانعت از وقوع چنین عملیاتهایی را نشان داد.
معادله اخیر رژیم بنت را میان چکش مقاومت و سندان صهیونیستهای راستگرا قرار داده است و حمله به اقصی به منزله تنفسی برای رهایی از خفگی حاکم بر خیابانهای رژیم صهیونیستی و تلاش برای حفظ چهره بازدارندگی به قیمت خون ملت و مقدسات ماست.
آیا این حوادث میتواند انتفاضهای جدید و اتحاد بیش از پیش گروههای مقاومت را به همراه داشته باشد؟
انتفاضه جدید، اکنون اتفاق افتاده است... کرانه باختری هر روز شاهد درگیری میان فلسطینیان و شهرکنشینان و نظامیان دشمن است... عملیات حمله با سلاح سرد و ضرب و شتم با اشکال مختلف همچنان ادامه دارد بلکه این روزها بیشتر هم شده است.
چهار عملیات اخیر با این هدف انجام شد که ثابت کند تغییراتی در حضور میدانی حتی در زمینه عملیاتهای فردی رخ داده است. این عملیات نشان داد که مجریان این عملیاتها عقب نمانده و سطح خوبی از طراحی، مقدمه چینی و حتی اجرا وجود داد.
در دو عملیات اخیر در یکی از شهرکهای تلآویو و در منطقه اشغالی یافا مجاهدان، متانت و قدرت خود را در حضور و انتقال از خیابانی به خیابان دیگر نشان دادند و در عملیات اخیر دیزنگوف، مجری عملیات توانست با موفقیت از صحنه عملیات دور شود.
اکنون اقبال مردمی خوبی نسبت به این عملیاتها وجود دارد و ما شاهد هستیم که چگونه مردم ما برای رویارویی با یورشها و تخریبها حاضر میشوند و این امر در بسیاری از موارد به درگیری مسلحانه منجر میشود.
انتفاضه واقعا اتفاق افتاده است. نباید انتفاضه را به شکل، سطح و با شدت عملیات مشخصی محدود کنیم بلکه مطلوب دوام درگیریها با دشمن و گسترش آن در همه فلسطین است که این امر هم اکنون محقق شده است و شکی نیست که مشارکت فلسطینیان در داخل اراضی اشغالی 1948 تحولی بزرگ است که محاسبات رژیم صهیونیستی را به هم میریزد.
در ارتباط با وحدت گروههای فلسطینی باید گفت: آنچه که ما امروز میبینیم و برآن تاکید داریم، اتحاد در عملیاتهای میدانی است. هر که به دنبال وحدت هست، باید وارد درگیری مستقیم با دشمن شود. این وحدت واقعی است که ملت ما آرزوی آن را دارند و آزمایشی حقیقی برای همه کسانی است که داعی وحدت هستند.
اتحاد در مقاومت و وحدت در درگیریها، ملت فلسطین را در اصرار بر حقوق خود و در صدر آنها بازپسگیری زمینها و حمایت از مسجدالاقصی و مقدسات متحد میکند. اینها شرایط دستیابی به وحدت است و همان چیزی است که ارتباط میان ملت فلسطین، سرزمین و حقوقشان را حفظ میکند.
اما در مورد توافق میان گروههای سیاسی ..... ما معتقدیم این دعوتها در این زمان، خواسته یا ناخواسته موجب متفرق ساختن تلاش فلسطینیان و افتادن در ورطه اختلافهایی به منظور رقابت برای رسیدن به حکومتی که وجود ندارد، میشود.
به نظر شما نقش عادیسازی روابط از سوی برخی کشورهای عربی در وقوع چنین جنایاتی از سوی رژیم صهیونیستی چیست؟
در ابتدای سخن خود گفتم که رژیم صهیونیستی توافقنامههای عادی سازی روابط را به منزله چراغ سبزی برای حاکمیت کامل خود بر کرانه باختری، توسعه شهرک سازیها و یهودی سازی مسجدالاقصی میداند.
عادی سازی روابط در عمل به معنی به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی به عنوان یک دولتی است که حق دارد، براساس تصورات و ایدئولوژیهای خود وجود داشته باشد.
توافقنامههای سازش بدون اینکه هیچ الزامی را برای دشمن داشته باشد(به عنوان مثال عقبنشینی به مرزهای سال 76) امضا شد. به همین دلیل میتوان این طور استنباط کرد که این توافقنامهها در حقیقت تسلیم در برابر قدرت رژیم صهیونیستی است و فقط از روی اراده و بدون هیچ ضرورتی صورت گرفته است.
نشست اخیر در النقب نشان دهنده یک تحول خطرناک است که نشان میدهد، کشورهای سازشکار تا چه حد میتوانند تسلیم شوند. حضور چهار کشور عربی در النقب به میزبانی رژیم صهیونیستی به منزله تسلیم منطقه به این رژیم است. به همین دلیل عجیب نیست که «بنی گانتز» وزیر جنگ اسرائیل، چند روز بعد از این نشست از شروطی برای بازگشتن سوریه به اتحادیه عرب سخن میگوید زیرا رژیم صهیونیستی به تصمیمگیرنده در اتحادیه عرب تبدیل شده است.
این نشاندهنده میزان سقوط امنیت ملی عربی است که کشورهای سازشکار با عادی سازی روابط به آن رسیدهاند.
با این که ملت فلسطین هیچگاه به دنبال کمک از سوی حکومتهای سازشکار نبودهاند و همیشه روی حمایت ملتهای عربی و اسلامی حساب باز کردهاند، اما عادیسازی روابط از سوی این حکومتها این احساس را برای دشمن ایجاد کرد که میتواند هر چیزی که فلسطینی است، از جمله مسجد مبارک الاقصی که نماد عزت عربی و اسلامی است را تحت سلطه خود درآورد.
زشتتر آن است که حکومتهای عربی تنها به، به رسمیت شناختن دشمن در سرزمین ما و کوتاه آمدن از مقدسات کفایت نکردند بلکه آنها تلاش میکنند، چهره مقاومت و مبارزه ملت ما را با اتهامهای باطل در رسانهها زشت جلوه دهند.
با توجه به این که به روز جهانی قدس نزدیک میشویم، تاثیر این روز را در روحیه دادن به گروههای مقاومت و تثبیت آرمان فلسطین چگونه میبینید؟
بدون شک نامگذاری روز جهانی قدس توسط امام خمینی (ره) نقش محوری در برگرداندن نگاه امت اسلامی به مسئله فلسطین داشت. این اقدام همچنین نقش مهمی در دوام مخالفت با وجود رژیم اشغالگر در سرزمین یک ملت مسلمان ایفا کرد.
ماشاهد هستیم که علیرغم تلاشهایی که متاسفانه برای کمرنگ کردن این روز و ممانعت از برگزاری آن در کشورهای عربی صورت میگیرد، مشارکت مردمی در بزرگداشت این روز سال به سال بیشتر میشود.
روز جهانی قدس باقی خواهد ماند. روزی که در آن چشم همه امت اسلامی به سوی قدس دوخته میشود و همه مسلمانان در همه جهان را در توجه به مسئله محوری خود متحد میکند.
هیچ شکی وجود ندارد که این روز به ملت فلسطین در داخل و خارج، این اطمینان را میدهد که آنها تنها نیستند بلکه در کنار امتی قرار دارند که آرزوی آن آزادسازی سرزمین فلسطین و ریشهکن شدن رژیم صهیونیستی است.