پیامبر مکرم اسلام(ص) با بعثت خود در شبه جزیره عرب، آیین حیات بخش دین مبین اسلام را برای انسانها به ارمغان آورد. ایشان در طول دوران نبوت، رنجها و مشقتهای فراوان تحمل کرد تا پیام آسمانی خداوند را به عموم بشریت ابلاغ کند.
اشتراک گذاری :
در این مسیر پر نشیب و فراز، یاران باوفای ایشان نیز همچون پروانه، گرد شمع وجود نبی مکرم اسلام (ص) را فرا گرفته بودند و با نثار جان و مال خود در راه اسلام عزیز، رسول الله (ص) را در صحنه های مختلف یاری رساندند و در ترویج دین مبین اسلام نقشی مهم ایفا کردند.
در همین زمینه خبرنگار تقریب در سیستان و بلوچستان با جناب مولوی "احمد نارویی" استاد دارالعلوم مکی اهل سنت زاهدان و از علمای سرشناس اهل سنت سیستان و بلوچستان گفتگویی ترتیب داده است که مشروح آن را در ذیل می خوانید:
-جناب مولوی، ضمن عرض سلام، خواهش می کنم در خصوص واژه صحابی و جایگاه صحابه در اسلام توضیح دهید؟
-واژه صحابه در ردیف واژه هایی است که در میان مسلمانان از قداست خاصی برخوردار است. در واقع باید گفت همانگونه که رسول الله (ص) بر دیگر انبیا برتری دارد، صحابه نیز بر دیگر انسانها برتری دارند. همانطور که رسول اکرم (ص) محسن بشریت است، صحابه نیز محسن امت هستند؛ زیرا قرآن و سنت به وسیله صحابه به امت منتقل شده است. در تعریف این واژه باید گفت صحابی کسی است که در حال ایمان پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم را دیده باشد، اگر چه این دیدن برای یک لحظه باشد، و با ایمان از دنیا رحلت کند. زمانی که آنحضرت به پیامبری مبعوث شدند در عالم اسباب، هیچ یاور و حامی و پشتیبانی نداشتند اما در همین لحظات حساس، افرادی همچون خدیجة الکبری، ابوبکر صدیق، علی مرتضی و تعدادی دیگر از صحابه مسلمان شدند و به رسالت آن حضرت ایمان آوردند. آنحضرت در مورد تائید صحابه می فرماید: «خیر القرون قرنی، ثم الذین یلونهم، و یلونهم» آنحضرت دوران صحابه خود را بهترین دوران معرفی کرده است لذا اصحاب آنحضرت صلی الله علیه وسلم نیز بهترین انسانها هستند، البته این نکته را باید توجه داشت که اگر واژه "صحابه" گفته می شود، نباید اینگونه تصور شود که "صحابه" و "اهل بیت" دو موضوع جداگانه هستند، اگر چه به اعتبار ذات متفاوت هستند، اما اهل بیت آنحضرت صلی الله علیه وسلم جزو اصحاب ایشان نیز هستند؛ حضرت علی رضی الله عنه علاوه بر اینکه پسرعمو و خویشاوند و اهل بیت آنحضرت است، صحابی ایشان نیز می باشد. حضرت فاطمه رضی الله عنها هم دختر پیامبر است و هم صحابی ایشان، حضرت عائشه رضی الله عنها هم همسر آنحضرت است و هم صحابی ایشان.
-آیا در قرآن کریم نیز به جایگاه صحابه اشاره ای شده است؟
-آیات قرآن عام هستند، ولی مصداق اولیه آیاتی همچون «کنتم خیر أمة أخرجت للناس»، «محمد رسول الله و الذین معه أشداء علی الکفار رحماء بینهم» و آیه «فان آمنوا بمثل ما آمنتم به فقد اهتدوا...»، «و إذا قیل لهم آمنوا کما آمن الناس»، که منظور از «الناس» در این آیه صحابه است، و برخی دیگر از آیات قرآن، صحابه هستند. البته تفاوت درجات صحابه مانند تفاوت درجات انبیاء الهی امری طبیعی است ولی همه صحابه بر تمامی افراد بعدی امت برتری دارند. این آیات پیام خاصی دارد زیرا علاوه بر اینکه بیان جایگاه و عظمت اصحاب را در خود جای داده است، پیام رستگاری نیز در این آیات نهفته است به این معنا که اگر صحابه در این آیات مورد تمجید قرار گرفته اند، بر اساس قومیت، جغرافیا و ... نبوده است، بلکه بر اساس اوصافی است که صحابه متصف به آن هستند و در این زمان نیز اگر کسی به آن اوصاف متصف باشد بر دیگر مسلمانان برتری می یابد اما رسیدن به مقام صحابه دست یافتنی نیست.
-جناب مولوی، شما در آیات قرآنی به آیه پایانی سوره فتح "«محمد رسول الله و الذین معه أشداء علی الکفار رحماء بینهم»" نیز اشاره کردید. لطفا درباره این آیه بیشتر توضیح دهید؟
-در جریان صلح حدیبیه وقتی صلح نامه نوشته شد و جمله (محمد رسول الله) در آن قید شد، مشرکین اعتراض کردند. پیامبر اکرم (ص) به حضرت علی(رض) که کاتب آن بود، دستور محو آن را دادند اما حضرت علی(رض) به خودش این جرأت را نداد و خود آنحضرت این قسمت را پاک کرد لیکن خداوند متعال با نزول این آیه تصریح کردند، "محمد رسول الله"، که این جمله مبارک تا قیامت باقی است و تلاوت می شود. در بیان معنای «أشداء علی الکفار» هم باید گفت صحابه در مقابل کفار سخت بودند. فرقی نداشت پدر باشد یا برادر. چنانکه پسر حضرت ابوبکر یکبار به او گفت: در جنگهایی که قبل از مسلمان شدنم با مسلمانان داشتنم، در چندین جنگ، شما در تیررس من بودی ولی مهر فرزندی مانع شد. ابوبکر رضی الله عنه به او گفت: اما اگر من تو را می دیدم برای کشتنت چنین مانعی وجود نداشت.
صفت دیگر صحابه، رحم و شفقت بود؛ «رحماء بینهم» رحم و شفقت در میان صحابه چنان بود که ثروت خودشان را در این باره قربانی کردند. چنانکه انصار با همه دارایی خویش از برادران مهاجر استقبال کردند. صفت دیگر صحابه عبادت آنها بود؛ «تراهم رکعا سجدا یبتغون فضلا من الله و رضوانا» که صحابه مظهر عبادت و بندگی و خواستار رضایت و خشنودی پروردگار بودند. «سیماهم فی وجوههم من أثر السجود» نتیجه عبادت و خداجویی آنها بود. پیام این آیه آنست که عبادت در انسان، نور خضوع و خشوع می آورد. حسن بصری در توضیح این آیه می گوید: "معنی این قسمت از آیه آن است که خداوند به انسان یک نور خاصی می بخشد که با آن از پل صراط عبور می کند." البته باید گفت که منظور از اثر السجود بر خلاف تصور عامه، داغ روی پیشانی نیست بلکه مراد همان نور حاصل از خشوع و خضوع است. در آخر این آیه نیز همانطور که فردی که نامه ای می نویسد برای تائید نامه، آخر آن را مهر می زند، گویی در این آیه نیز خداوند متعال در پایان آیه ای که اوصاف صحابه را در بر دارد، مهر تائیدی در آخر آن می زند و می فرماید: «وعدالله الذین آمنوا و عملوا الصالحات منهم مغفرة و اجراً عظیماً» در واقع خداوند از درون آنها آگاه بود که چنین وعده ای به آنها داد، مبنی بر اینکه خاتمه این افراد، با ایمان است و من در ازای این ایمان و عمل صالح به آنها مغفرت و اجر عظیم عنایت می کنم.
-جناب مولوی، پیامبر مکرم اسلام(ص) چگونه از عرب جاهلیت، چنین انسانهای وارسته ای را تربیت کرد؟
-مثال صحابه را قرآن اینگونه بیان می کند که صحابه کاشته های نبی مکرم (ص) هستند، آن حضرت ایمان را در دل آنها کاشت و این ایمان جوانه زد و رشد کرد و تبدیل به درختی تنومند شد. خداوند متعال علاوه بر پاداش اخروی صحابه که بهشت و رضایت الهی است، پاداش دنیوی نیز برای آنها در نظر گرفته است و آن اینکه خداوند متعال دین خود را به وسیله صحابه نصرت و یاری می نماید و دشمنان اسلام نیز به وسیله قرآن و پیامبر و صحابه ذلیل و زبون شدند.
-آیا در میان صحابه رسول خدا (ص) افرادی یافت می شوند که از دین برگشته باشند؟
-هیچکدام ازافرادی که ما از آنها به عنوان صحابه یاد می کنیم به هیچ وجه از دین برنگشتند، و العیاذبالله مرتد نشدند، بلکه منظور از مرتدین که قرآن به آنها اشاره می کند، منافقینی بودند که از ترس مسلمانان ظاهراً ادعای ایمان کردند و پس از وفات رسول اله (ص) با تصور اینکه دیگر کسی نیست که اسلام را نصرت کند و مسلمانان اکنون ضعیف شده اند، کفر خود را آشکار کردند که در واقع حضرت ابوبکر و مسلمانان واقعی در مقابل آنها ایستادند. چنانکه حضرت ابوبکر در مقابل آنها گفت: «أینقص الدین و أنا حی» خداوند متعال در آیات سوره حشر، مسلمانان را به سه دسته تقسیم می کند؛ اول؛ ذکر "مهاجرین" را می کند و در پایان بحث مهاجرین می فرماید: «أولئک هم الصادقون» صداقت ایمان و اتباع صحابه از آنحضرت را خداوند متعال تائید می کند. گروه دوم از مؤمنین "انصار" است که خداوند در پایان این بحث می فرماید: «أولئک هم المفلحون». گروه سوم هم آنهایی هستند که بعد از صحابه می آیند؛ «والذین جاؤوا من بعدهم یقولون ربنا اغفرلنا و لإخواننا الذین سبقونا بالإیمان و لاتجعل فی قلوبنا غلا للذین آمنوا» یعنی آنها در حق گذشتگان و اسلاف خود دعای خیر می کنند.
-جناب مولوی، از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید ممنونم.