طوفان الاقصی واکنشی طبیعی و غیرتمندانه به جنایات صهیونیستهاست/اتحاد مسلمانان راهگشای همه معضلات پیش روی جهان اسلام است
عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، بیان کرد: طوفان الاقصی از جنس کنش اولیه نبوده، بلکه واکنشی طبیعی و غیرتمندانه و قاطعانه نسبت به جنایات مستمری از جمله کشتار فلسطینیان، یهودی سازی قدس شریف، شهرکسازی های غیر قانونی و تخریب منازل و توهین به مقدسات بوده است.
اشتراک گذاری :
حجت الاسلام والمسلمین محمدمهدی ایمانی پور رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی پیرامون رخدادهای اخیر در فلسطین اشغالی و طوفان الاقصی با خبرنگار تقریب به گفتگو نشست که ما حصل آن در ادامه آمده است:
هدف و عامل اصلی نسل کشی مسلمانان در غزه چیست و این نسل کشی چه اشتراکاتی با نسل کشی هایی که پیش از این در کشورهای دیگر از جمله بوسنی و هرزگوین بر ضد مسلمانان صورت گرفت، دارد؟
در ابتدا، شهادت مظلومانه ساکنان غزه را تسلیت عرض می کنم؛ ما با یک نسل کشی آشکار، سیستماتیک و تمام عیار از سوی صهیونیستها مواجه هستیم ، کلمه سیستماتیک در این خصوص بار معنایی خاص دارد ، واقعیت امر این است که جنایات بی حد و حصر رژیم اشغالگر قدس در نوار غزه و کرانه باختری معطوف به عملیات طوفان الاقصی نبوده و 75 سال است این جنایات و نسل کشی ها ادامه دارد.
واشنگتن و برخی بازیگران اروپایی در عرصه میدانی از این جنایات حمایت می کنند و در فرامتن و حتی متن این منازعه قرار دارند، سه کشور آمریکا، انگلیس و فرانسه حتی اجازه صدور یک بیانیه در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی را در شورای امنیت سازمان ملل متحد نمی دهند.
در تصویرسازی مخدوش و کاذب رسانه های دشمن، تلاش می شود تا نسل کشی اخیر غزه به عملیات طوفان الاقصی نسبت داده شود، طوفان الاقصی از جنس کنش اولیه نبوده، بلکه واکنشی طبیعی و غیرتمندانه و قاطعانه نسبت به جنایات مستمری از جمله کشتار فلسطینیان، یهودی سازی قدس شریف، شهرکسازی های غیر قانونی و تخریب منازل و توهین به مقدسات بوده است.
در جریان جنگ بوسنی و هرزگوین، ما شاهد نسل کشی در سربرنیتسا و وقوع فاجعه ای سخت بودیم، وجه اشتراک نسل کشی در سربرنیتسا و غزه، یکی مسلمان بودن قربانیان این دو حادثه است و دیگری، سانسور شدید این دو توسط رسانه های مدعی آزادی بیان در غرب، اما در این میان یک تفاوت نیز وجود دارد، اینکه نسل کشی غزه محدود به یک روز و یک هفته نبوده و مدتهاست ادامه دارد، شهادت بیش از 4 هزار کودک فلسطینی در حملات رژیم اشغالگر قدس ، آن هم با حمایت علنی آمریکا و متحدان غربی تل آویو، مصداق عینی یک جنایت نظام مند محسوب می شود.
دلیل بی تفاوتی و کم تفاوتی برخی دولتمردان و سیاستمداران کشورهای اسلامی در قبال جنایات صهیونیستها چیست و چه راهکاری برای خروج از این سکوت می توان متصور بود؟
من در اینجا به دو مولفه شناختی و محاسباتی اشاره می کنم؛ در بعد شناختی، برخی دولتها و سیاستمداران عربی اساسا گفتمان مقاومت و متعلقات آن را قبول ندارند، آنها اصل نفی سبیل و متعاقبا شکل گیری امت واحده اسلامی را بر نتافته و در مقابل، تلاش کرده اند به متغیری وابسته به غرب تبدیل شوند. عده ای دیگر نیز خطای محاسباتی دارند؛ آنها تصور می کنند راهکار دودولتی یا طرحهایی از جمله پیمان ابراهیم، می تواند منجر به حل و فصل پرونده فلسطین شود.
بهتر است این سیاستمداران نیم نگاهی به سرنوشت قرار داد کمپ دیوید یا پیمان اسلو در سال 1991 بیاندازند تا متوجه عمق خطای محاسباتی خود شوند، حوادث اخیر غزه به وضوح به این کشورها و دولتمردان نشان می دهد که حتی تصور صلح با دشمن صهیونیستی خطایی مهلک محسوب می شود ،چه رسد به حرکت در مدار و مسیری که واشنگتن و تل آویو برای آنها ترسیم می کنند.
تنها راه شکستن این سکوت، توجه سیاستمداران و دولتهای منفعل نسبت به واقعیاتی است که در محیط پیرامونی آنها و حتی سرتاسر دنیا رخ می دهد. اکنون حتی در کشورهای اروپایی که شاهد جرم انگاری هرگونه مخالفتی با نسل کشی فلسطینیان در غزه هستیم و هرگونه انتقادی از رژیم اشغالگر قدس عامدانه به مثابه یهودستیزی تفسیر می شود، ملتها به صورتی بی سابقه به خیابانها امده اند.
شاید بهتر است بگوییم، ملتهای دنیا اکنون علیه سکوت دولتها و سیاستمداران و همراهی آنها با جنایات اسرائیل جرم انگاری کرده اند .تاکید می کنم که صهیونیستها و حامیان آنها علاوه بر شکست امنیتی و میدانی،در جنگ شناختی و نبرد روایتها نیز شکست خورده اند.
نقش اتحاد مسلمانان برای مقابله با جنایات صهیونیستها چیست؟
قطعا تحقق اتحاد مسلمانان، راهگشای همه معضلات پیش روی جهان اسلام از جمله مسئله فلسطین می باشد؛ اساسا ایجاد امت واحده اسلامی یکی از اصلی ترین اهداف انقلاب اسلامی ایران بوده و امامین انقلاب بر روی این موضوع تاکید زیادی نموده اند.
اساسا بسیاری از روشنگری های صورت گرفته در خصوص ماهیت صهیونیسم و اقدامات این رژیم غاصب و جعلی، به واسطه همگرایی و هم افزایی مسلمانان صورت گرفته است، ما امروز نتیجه این روشنگری ها را در سرتاسر دنیا مشاهده می کنیم، پس ما در همپوشانی ملتهای مسلمان علیه رژیم اشغالگر قدس شاهد شکل گیری الگوی جمعی موثر و فراگیری هستیم.
با این حال ما نیازبه همگرایی دولتهای مسلمان با یکدیگر داریم، همان گونه که اشاره شد، خطای شناختی و محاسباتی برخی دولتمردان و سیاستمداران مسلمان سبب شده است تا این منظومه تکمیل نشود. البته بیداری گسترده ملتها قطعا به رفتار دولتها نیز تسری پیدا خواهد کرد؛ نظرسنجی هایی که طی هفته های اخیر در خصوص اقبال ساکنان منطقه به طرح دودولتی یا پیمان ابراهیم صورت گرفته، به وضوح نشان می دهد که حتی در بین طرفداران قبلی این طرح ها شکافی معنادار ایجاد شده و اکنون، صرفا اقلیتی محدود در جهان اسلام به فکر سازش با صهیونیستها یا پذیرش موجودیت نامشروع اسرائیل هستند.
این موج گسترده، به زودی فراگیر خواهد شد و سیاستمداران منفعل نیز راهی جز وفق دادن خود با این واقعیت ندارند؛ مهم اینست که سیاستمداران و ملت مسلمان به این باور برسند که میدان غزه، میدان حق و باطل است و پیروزی و شکست در این میدان در آینده جهان اسلام تاثیر خواهد داشت .
