دستیابی به چشماندازی جدید برای جهانی بهتر توسط مقاومت
سلمان سید، کارشناس اسلام هراسی از دانشگاه لیدز (Leeds)، تصریح کرد که مقاومت در برابر نسلکشی در غزه، امکان چشماندازی جدید برای جهانی بهتر را ایجاد میکند.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه بینالملل خبرگزاری تقریب، سلمان سید، کارشناس اسلام هراسی از دانشگاه لیدز (Leeds) در گفت و گو با خبرگزاری آناتولی در خصوص فروپاشی نظم جهانی نئولیبرال و امکان دستیابی به جهانی بهتر از طریق اعتراضات ضداسرائیلی، تصریح کرد: مهم است که ببینیم تجمعات در سراسر جهان و نه فقط در کشورهای غربی وجود دارد،. میلیونها نفر در تظاهرات همبستگی با مردم غزه و فلسطین شرکت کردند. بسیاری از دولتهای آمریکای لاتین یا آفریقای غیرمسلمان، تل آویو را محکوم کردهاند، به عنوان مثال دولت آفریقای جنوبی همواره از تل آویو انتقاد کرده است، زیرا این دولت میبیند که رژیم تبعیض آمیز «آپارتاید»، با فشار اعمال بر فلسطینیان دوباره احیا شده است و به این ترتیب، رنج در فلسطین و حملات به فلسطینیان، بسیاری از مردم را به یاد تجربیات خود از استعمار، نژادپرستی و ظلم میاندازد.
وی با بیان این که من فکر میکنم این واقعاً یک شورش علیه شکست نظم نئولیبرالی است که برخی را به عنوان انسان ارزیابی نمیکند، اظهار داشت: وقتی به این راهپیماییها بروید میبینید که معترضان یهودی، مسلمان و و حتی بیدین زیادی در آنجا حضور دارند. ما نمی توانیم در مورد یک موضوع واحد صحبت کنیم که آنها را گرد هم میآورد. این خانوادهای است که در آن ایدههای مختلف گرد هم میآیند. اما آنها چیزی را در غزه میبینند که همه ما را تحت تأثیر قرار میدهد.
سلمان سید در خصوص چرایی به آسانی انجام گرفتن چنین جنایات علیه بشریت در نظم جهانی نئولیبرال کنونی و نبود مکانیسمهایی برای جلوگیری از وقوع این قتل عامها در جهان، گفت: زمانی که اجازه داده شد نسلکشی بوسنی اتفاق بیفتد، نسلکشی روهینگیا آسانتر شد. نسل کشی روهینگیا بسیار مهم است زیرا توسط یک کشور بسیار ضعیف، میانمار، که بسیار ضعیفتر از بسیاری از کشورهای مسلمان است، انجام شد.
وی ادامه داد: با این حال، کوتاهی مسلمانان یا دیگران در انجام کاری در مورد این نسلکشی، به معنای تحمل خشونت فزاینده علیه مسلمانان در جهان است. چیزی که میخواهم بگویم این است که نظم نئولیبرالی به ناهنجاری تبدیل شده است که دیگر هیچکس به آن اعتقاد ندارد و هیچکس نمیتواند واقعاً به آن فکر کند؛ اما آنها همچنان به تسلط بر مغز و قلب ما ادامه میدهند زیرا این تنها کاری است که آنها میدانند چگونه انجام دهند. و در حال حاضر، امروز، نیاز به به چشمانداز جدیدی در جهان وجود دارد، اما این چشم انداز در افق وجود ندارد.
این کارشناس اسلام هراسی در ادامه خاطرنشان کرد: مقاومت در برابر تلاش برای نسل کشی در غزه، امکان چشم اندازی جدید برای جهانی بهتر را فراهم میکند. این بینشی است که در بوسنی گم شد، در پروندههای روهینگیا و چچن دیده نشد و در بسیاری از موارد مختلف، به عنوان مثال، اویغورها یا کشمیریها دیده نشد. یادآوری آن واقعاً مهم است؛ اما در حال حاضر امکان برگزاری این تجمعات در بسیاری از نقاط جهان اسلام وجود ندارد. به عنوان مثال، شما حتی اگر بخواهید نمیتوانید یک تجمع واقعی در ریاض برگزار کنید. رفتن به کنسرت رایگان است؛ اما نمیتوانید یک تجمع عمومی برای فلسطین برگزار کنید. با این حال، در راهپیماییهای بزرگ در سایر کشورهای مسلمان، بسیاری از دولتها تلاش کردهاند این گونه اعتراضات عمومی را محدود کنند، زیرا میدانند تنها چیزی که میتواند آنها را سرنگون کند، قدرت مردم است. بنابراین از اینکه مردم دور هم جمع شوند و به قدرت خود پی ببرند، میترسند.
وی در اشاره به راه حل رفع این مشکلات به آناتولی گفت: به عنوان راه حل، بخشی از کار سازمانهایی مانند شما، روشنگری و آموزش مردم در مورد مبارزه سیاسی است. زیرا راه حلها خود به خود به وجود نمیآیند. کار میخواهد، علم میخواهد، نگاه به احتمالات تحریم میخواهد. تحریمها کارساز بوده و خواهد بود. با این حال، تحریم تنها قدرت ما نیست.
وی افزود: دلیل اینکه شما باید به تحریم متوسل شوید این است که این تنها چیزی است که میتوانید کنترل کنید. زیرا نمیتوانید مستقیماً دولتهای خود را مجبور به انجام اقدامات دقیقتر کنید. مردم گاهی نیت ندارند و گاهی توانایی ندارند و گاهی هم علم ندارند. بنابراین، بخشی از روند مبارزه این است که از امکانات دنیای بهتر آگاه شویم، خودمان را آموزش دهیم و یاد بگیریم که چگونه این کار را با نگاه کردن به افراد دیگر انجام دهیم.
سلمان سید در خاطرنشان کرد: مثلا چند نفر از مسلمانان مبارزات افرادی مثل مالکوم ایکس، مبارزه الجزایریها یا مبارزه ضد استعماری و امام شامل را میشناسند؟ همه اینها برای ما گم شده است. چون اینها در سیستم آموزشی به ما آموزش داده نمیشود، بنابراین کل این تاریخ مقاومت از بین رفته است. بنابراین بخشی از آن باید این باشد که خودمان را آموزش دهیم، امید داشته باشیم، فکر کنیم که میتوانیم و وظیفه داریم امور را تغییر دهیم.
وی در خصوص سنگ بنای چنین آموزشی گفت: من پیشنهاد میکنم خود را از استعمار نجات دهیم. من استعمارزدایی از دانش را پیشنهاد میکنم. من پیشنهاد میکنم که فشار برای استعمار زدایی باید عمیقتر از آنچه در حال حاضر انجام میدهیم باشد. اعتماد به نفس نیز با رهایی از استعمار افزایش خواهد یافت. به عنوان مثال، به جز یکی دو مورد، تقریباً تمام ارتشهای کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی کاملاً با منطق ارتشهای غربی ساخته شدهاند. در عین حال، حافظه نهادی واقعی آنها استعماری است. آنها اغلب با کشتن و ظلم به مسلمانان دیگر افتخار خود را کسب کردند و این همان کاری است که در کشورهایی مانند مصر، الجزایر، پاکستان، اندونزی انجام دادند.
استاد دانشگاه لیدز تصریح کرد: هنگامی که با مشکلاتی روبرو میشوید، اگر دانش انتقادی ایجاد نکرده باشید، سعی میکنید مشکلات خود را با نگاه کردن به راهنماهای غربی آنها را حل کنید. این نوع دیدگاه به شما کمکی نمیکند و شما را در درون نظم جهانی کنونی با تمام ظلمها و بیعدالتیهایش به دام میاندازد، نه اینکه ابزاری برای ساختن دنیایی بهتر به شما بدهد. ما باید استعمارزدایی کنیم تا ابزاری برای ساختن آیندهای بهتر داشته باشیم.
وی در پایان گفت: پس سؤال واقعی این است: آیا ما اجازه ظهور هویت سیاسی مسلمانی را خواهیم داد که فراملی، آیندهگرا و به اندازه کافی به خود اعتماد داشته باشد تا مسیر خود را ترسیم کند؟ بدون این، ما مانند مسافرانی هستیم که صندلیهای کشتی تایتانیک را حرکت میدهند و ممکن است یکی روی صندلی خوب و دیگری روی صندلی بدی بنشیند، اما اگر کشتی غرق شود، همه با آن غرق می شویم.