مسئول مركز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم:
عدم شناخت درست ما از شخصیت پیامبر بیانگر مظلومیت مضاعف خاتم الانبیاست
حجتالاسلام والمسلمین "محمد صادق یوسفی مقدم" معتقد است از مظلومیتهای پیامبر خاتم(ص) این است که ما مسلمانان شناخت درستی از شخصیت وجودی ایشان نداریم.
اشتراک گذاری :
"حجتالاسلام والمسلمین محمدصادق یوسفی مقدم" مسئول مرکز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و از اساتید حوزه و دانشگاه در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگار خبرگزاری تقریب(تنا) در قم با تأکید بر این که مظلومیت پیامبر اسلام(ص) عدم شناخت درست ما از شخصیت ایشان است، میگوید: این در حالی است که لازم است در زمینه شخصیت پیامبر اکرم(ص) تحقیق و تبلیغ مناسب صورت بگیرد، زیرا اگر بتوانیم با پیامبر(ص)، درست آشنا بشویم با اسلام درست آشنا شدیم.
وی میافزاید: زندگی پیامبر(ص) یعنی اسلام، آشنایی با آغاز و پایان زندگی پیامبر(ص) یعنی آشنایی با کل معارف قرآن و تاریخ پیدایش اسلام و تاریخ پیدایش حکومت اسلامی و مدینه فاضله اسلامی که پیامبر(ص) چه کرد که در دورانی که انسانها به جان هم میافتادند و ترحمی به یکدیگر نمیکردند، طی مدتی کوتاه، انسانهای فرهیختهای تربیت شد و امروز از مدینه پیامبر(ص) به عنوان مدینه فاضله یاد میشود.
این محقق و پژوهشگر دینی در ادامه مظلومیت دیگر پیامبراسلام(ص) در شرایط فعلی را نسبت دادن خرافاتی به ایشان میداند و تأکید میکند: بهترین کاری که میتوان کرد تببین چهره پیامبر اسلام(ص) در ابعاد مختلف است، ترسیم شخصیتی که ادب خداوند متعال باعث تربیت او شده است، این میتواند قله کمال را به بشریت نشان دهد، چرا که پیامبر(ص) اسوه بشریت است.
وی در بخش دیگری از گفتوگوی خود با خبرگزاری تقریب، استفاده از پتانسیل مساجد را از بهترین سنتهای پیامبراسلام(ص) معرفی میکند و میگوید: در برهه از تاریخ پس از رحلت پیامبر اعظم(ص) مسجد از آن حالت اجتماعی بودن خارج و به مرکزی برای عبادت فردی تبدیل شد.
مشروح گفتوگوی خبرنگار خبرگزاری تقریب(تنا) را با حجتالاسلام والمسلمین محمد صادق یوسفیمقدم در ادامه بخوانید:
س: جناب آقای یوسفی مقدم! چرا میگویند خاتم پیامبران(ص)، اشرف مخلوقات است؟ خداوند انسان را آفرید و به آفرینش انسان به خودش آفرین گفت "وتبارک الله احسن الخالقین". انسان اشرف موجودات عالم است و براساس نص آیات قرآنی، خداوند همه این عالم را برای انسان آفریده است و انسان را خلیفه خودش در زمین قرار داده و کرامت خلیفه الهی را به انسان عطا کرده است.
تفاوت رتبه در میان انسانها فراوان است، انسانهایی که در مسیر اعتلا و کمال قرار دارند و جایگاه انسانی خود را درک کردهاند دارای مدارج گوناگونی هستند که باز در بین انسانها انبیا و امامان معصوم اشرف مخلوفات هستند و در بین انبیا نیز پیامبر خاتم اشرف همه انسانهاست.
چنانچه مرحوم مظفر نقل میکند "از میان انسانها با همه تفاوتهایی که دارند در هر مقطعی شخصی که در قدرت نظری و در مقام عمل برترین آن افراد باشد به عنوان الگوی انسانها از جانب خداوند معرفی میشود که ما از او به عنوان پیامبر الهی یاد میکنیم تا اسوه انسانهای زمان خود باشد. از بین تمامی انسانها اسوه کامل پیامبر خاتم است که هم برای بشریت و هم برای تمام پیامبران و اولیای الهی اسوه است."
فخر رازی نیز در مقام تبیین جایگاه پیامبر اسلام جملهای دارد که بیان میکند: "از میان تمامی پیامبران و اولیاء الله که کاملترین انسانها هستند یک نفر که از همه آنها فاضلتر است الگوی آنهاست و آن شخص رسول اعظم(ص) است که هدایتکننده انسانها به حقایق هستی است، نسبت او به دیگر انسانهای کمال یافته، نسبت خورشید به ستارگان است. البته در هر دورهای بعد از پیامبر(ص)، نزدیکترین فرد به آن حضرت از نظر فضایل و کمالات قائم مقام آن حضرت وجود داشته است که از نظر شیعه امامیه همان امام معصوم و صاحب الزمان(عج) است."
پیامبر گرامی اسلام(ص) از نظر شخصیتی آنقدر مقام بالایی دارند که اگر پیامبر(ص) نبود خداوند چرخ زمین و آسمان را نمیآفرید، مرحوم کمپانی این حدیث را در ترجیع بند یک شعر، مفصل نقل کرده است.
س: پیامبر گرامی اسلام(ص) چه فضایل و اختصاصاتی داشتند که دیگر انسانها و حتی انبیا در آن شریک نیستند؟ برای پیامبر گرامی اسلام(ص) فضایل و ملکاتی و دستوراتی وجود دارد که دیگران با پیامبر شریک نیستند، در باب دستورات برای پیامبر(ص) واجباتی وجود دارد که این تکلیف برای دیگران نیست، یکی از واجبات پیامبر(ص) تهجد شبانه و نماز شب میباشد که برای انسانها مستحب است اما خداوند این تکلیف را برای پیامبر(ص) واجب کرده است.
گفته شده که مشورت نیز بر پیامبر(ص) واجب است، چراکه پیامبر(ص) با مشورت میتواند امت خود را ارتقا ببخشد و سطح فکری آنان را کمال ببخشد، رهبران دینی با جلسات مشورتی به انسانها کمال میدهند. البته اینجا جای سوال است که مشورت برای پیامبر(ص) واجب است یا نه؟ چراکه پیامبر(ص) دارای عصمت است؛ برای پیامبر(ص) نیاز به درک و مشورت وجود ندارد، چراکه نیاز مشورت این است که عقول دیگران را تجمیع کند تا کامل شود در صورتی که ما معتقدیم پیامبر(ص) انسان کاملی است.
یا مثلا قربانی که برای حجاجی که به مکه مشرف میشوند مستحب است، هر چند قربانی در هنگام حج تمتع واجب است اما بعد از بازگشت به وطن در روزهای عید قربان، قربانی بر آنها مستحب است اما احادیثی داریم که این قربانی بر پیامبر(ص) واجب است.
س: گفته میشود پیامبر اسلام(ص)، محرمات شخصی هم داشتند؟ یعنی اجرای اموری برای پیامبر(ص) حرام اما برای دیگر انسانها حتی فضیلت و برتری باشد؟ آیا این مسئله درست است؟ بله، مثلا شعر گفتن بر پیامبر(ص) حرام است، در صورتی که شعر گفتن یک هنر و ارزش محسوب میشود، چرا که معمولا شاعر در شعر برای تبیین یک واقعیت بر او چیزهایی اضافه و یا مبالغه میکند. پیامبر(ص) باید آنچه را که از جانب خدا حق است بدون کم و کاست به مردم ابلاغ کند.
س: با این حساب شاید بتوان گفت مباحات اختصاصی پیامبر(ص) هم در اینجا معنا پیدا میکند. بله و نمونه آن روزه وصال، بر پیامبر(ص) واجب است که بین دو روز روزهداری، افطار یا سحری نخورند و دو روز روزه را به هم متصل کنند، چنین روزه گرفتنی برای امت جایز نیست و اینها جزو احکام اختصاصی پیامبر(ص) است که از فضایل پیامبر گرامی اسلام(ص) به حساب میآید.
برخی فضایل پیامبر(ص) مربوط به آموزههای پیامبر گرامی اسلام(ص) است، مثلا پیامبر گرامی اسلام(ص) معجزه اختصاصی دارد و آن قرآن کریم است که براساس داعیهای قرآن درخواست کرده که کسانی اگر میتوانند بیایند و مانند قران بیاورند.
جامعیت شریعت پیامبر(ص) از دیگر مسائل است، هیچ پیامبری از پیامبران الهی این جامعیت را ندارند و شریعتهای گذشته متخص به زمانهای خود هستند اما شریعت پیامبر(ص) به آیندگان نیز اختصاص دارد، دستورالعملهای قرآن جامع است و برای همه نیازهای انسانی فردی و اجتماعی پاسخگوست.
این ما هستیم که باید با تطبیق شرایط کلی بر مصادیق و جزییات سبب دوام شریعت پیامبر(ص) شویم و این یکی از فضایلی است که خداوند بر شریعت پیامبر(ص) قرار داده است. انبیای الهی دارای رسالتهای گوناگون بودند، برخی برای قوم خود و برخی برای تمام اقوام تا آمدن شریعت بعدی رسالت داشتند، اما رسالت پیامبر اسلام(ص) جهان شمول است، یعنی وقتی شریعت پیامبر خاتم(ص) آمد برای همه زمانها و مکانها و همه اقوام و همه انسانهاست که بعد از آن شریعت دیگری نمیآید و بر همین اساس خاتم پیامبر(ص) خاتمیت تامه است.
س: در این بین، مسئله ناخوانا و نانویس بودن پیامبر(ص) چه معنایی دارد؟ امی بودن پیامبر(ص) نکته ظریفی است، خواندن و نوشتن نمیدانست و این مربوط به آموزههای پیامبر(ص) است، چرا اگر نوشتن و خواندن میدانست، برخی پیامبر(ص) را متهم میکردند که از کتابهای دیگر بیان میکند اما وقتی با کسی مواجه شدند که خواندن و نوشتن نمیدانست اما معارفی را بیان میکند که از نوع بشر خارج است، اینجا به عظمت معارف الهی پی میبرند.
البته باید توجه داشت که پیامبر(ص) تا زمان بعثت ناخوانا و نانویسا بودند، آیات قرآن نیز در سوره عنکبوت همین مطلب را بیان میکند که شما قبل از این چیزی را تلاوت نکرده بودید و نمیتوانستی تلاوت کنی اما بعد از بعثت نمیگوید که چنین توانایی نداشت، خداوند در آیه ۱۶ سوره یونس نیز همین مطلب را بیان میکند.
س: اینکه پیامبر(ص) را دارای خلق عظیم میدانند، به چه معناست؟ برخی از فضای پیامبر گرامی اسلام(ص)، مربوط به شخص پیامبر(ص) است، گفته میشود پیامبر گرامی اسلام(ص) از بهترین مکارم اخلاق برخوردار است، برجستگی پیامبر(ص)، خلق عظیم است، خدای متعال خودش پیامبر(ص) را تربیت کرده و به احسن وجه هم تأدیب کرده است و بعد میفرماید که تو دارای خلق عظیم هستی و این یکی از فضایل بزرگ پیامبر اسلام(ص) است که کسی همردیف پیامبر اکرم(ص) نیست. پیامبر(ص) در قله کرامات بشری قرار دارد.
یکی دیگر از فضایل پیامبر اکرم(ص) این است که پیامبر نخستین مسلمان است، اگر اسلام به معنای این باشد که انسان در مقام تسلیم آنقدر خود را تسلیم خدا ببیند که در قله فضیلت تسلیم قرار داشته باشد پیامبر(ص)، اول مقام تسلیم را به دست دارد. اگر مقام تسلیم را به لبیک گفتن ندای حضرت حق بدانیم باز پیامبر اسلام(ص) است که قبل از هر کسی اظهار به ربوبیت خداوند میکند.
همه انبیای الهی نیز موظف بودند که پیامبر خاتم(ص) را تصدیق کنند و از امت خود نیز بخواهند که اگر پیامبر خاتم(ص) را دیدند تصدیق کنند، آیه ۸۱ و ۸۲ سوره آل عمران بیانگر این فضیلت پیامبر است.
البته مطالب بسیاری درباره اختصاصات پیامبر(ص) میتوان مطرح کرد که در این فرصت کوتاه نمیگنجد و به همین خاطر، خوانندگان را به مطالعه کتاب "بررسی دیدگاهها درباره اختصاصات پیامبر خاتم از نگاه قرآن کریم" رجوع میدهم.
س: جناب آقای یوسفی مقدم! برخی معتقدند كه ابعاد مظلومیت پیامبر(ص) خيلی وسيع است و با اینکه پیامبر(ص) بین اهل تسنن و تشیع مشترک است، اما در جوامع اسلامی مظلوم هستند. نظر شما چیست؟ یکی از مظلومیتهای پیامبر خاتم(ص) این است که ما مسلمانان شناخت درستی از پیامبر(ص) نداریم، امیرالمؤمنین علی(ع) با همه عظمتی که دارد میفرماید: من یکی از بندگان خاتم انبیاء(ص) هستم" پس ایشان در چه قلهای قرار دارد که امیرالمؤمنین علی(ع) این چنین یاد میکند.
اینها بیانگر این است که ما درست نتوانستیم پیامبر اکرم(ص) را بشناسیم، لازم است در زمینه شخصیت پیامبر اکرم(ص) تحقیق و تبلیغ مناسب صورت بگیرد که اگر بتوانیم با پیامبر(ص)، درست آشنا بشویم با اسلام درست آشنا شدیم.
زندگی پیامبر(ص) یعنی اسلام؛ آشنایی با آغاز و پایان زندگی پیامبر(ص) یعنی آشنایی با کل معارف قرآن و تاریخ پیدایش اسلام و تاریخ پیدایش حکومت اسلامی و مدینه فاضله اسلامی که پیامبر(ص) چه کرد که در دورانی که انسانها به جان هم میافتادند و ترحمی به یکدیگر نمیکردند، طی مدتی کوتاه، انسانهای فرهیختهای تربیت شدند و امروز از مدینه پیامبر(ص) به عنوان مدینه فاضله یاد میشود.
س: خرافاتی وجود دارند که به پیامبر عظیمالشأن نسبت داده میشوند و این یکی از مظلومیتهای دیگر پیامبر(ص) است. به نظر حضرتعالی، برای مبارزه با این خرافات چه باید کرد؟ بله. بستن خرافات به پیامبر یکی دیگر از مظلومیتهای پیامبر(ص) است، پیامبر(ص) آنقدر بزرگ و با عظمت است که نیازی به این خرافات ندارد، بسیاری از این خرافات را طرفداران برخی فرقهها به وجود آوردند و اتهاماتی به پیامبر(ص) زدند و مسائلی مطرح کردند که در شأن پیامبر نیست.
بهترین کاری که میتوان کرد تببین چهره پیامبر اسلام(ص) در ابعاد مختلف است، ترسیم شخصیتی که ادب خداوند متعال باعث تربیت او شده است، این میتواند قله کمال را به بشریت نشان دهد، چراکه پیامبر(ص) اسوه بشریت است.
س: از ویژگیهای دیگر پیامبر اسلام(ص) این بود که از تمام ظرفیتهای موجود بهترین استفاده را میبردند. برای مثال از ظرفیتهای مساجد به بهترین شکل استفاده میکردند، چیزی که ما امروز از آن غافل هستیم، چه مسائلی باعث شده که از پتانسیلهای متنوع و گوناگون مسجد این سنگر اسلام غافل شویم؟ ریشه اصلی این مسئله این است که ما بسیاری از چیزها را عبادت نمیدانیم، نگاه اسلام به عبادت نگاهی نیست که در مسیحیت وجود دارد، چراکه در مسیحیت حضور در کلیسا و اعمال خاص به عنوان عبادت دیده میشود، اما در اسلام هر کاری که انسان در جهت ارتقای جامعه بشری یا تهذیب خود انجام میدهد عبادت محسوب میشود.
ما وقتی عبادت را قلمروی وسیعتر از نماز و روزه دانستیم، مسجد برای ما مفهوم دیگری پیدا میکند؛ مسجد محل رتق و فتق اموری میشود که انسان را به خدا نزدیک میکند حالا این امور میتواند سیاسی باشد یا عبادی. ما خودمان برداشتمان از مسجد متأثر از رفتاری است که مسلمانان در گذشته نسبت به مسجد داشتند؛ پس از دورهای که حاکمیت از مسلمانان گرفته شد و تنها به احکام عبادی توجه کردند، مسجد از آن حالت اجتماعی بودن خارج و به مرکزی برای عبادت فردی تبدیل شد.
س: چه باید کرد تا این نگاه تغییر کند تا طبق سنت پیامبر(ص)، از ظرفیتهای مسجد به نحو احسن استفاده کنیم؟ باید نگاهمان را به مسجد عوض کنیم، مسجد محلی است که وقتی جوانان حضور پیدا میکنند میتوانند درباره همه مسائل صحبت و همفکری و تصمیمگیری کنند. حضرت علی(ع) در مسجد، حد جاری میکردند، قضاوت میکردند، مسلمانان از مسجد، بسیج عمومی برای دفاع از اسلام تشکیل میدادند، این واقعیتهایی که در طول تاریخ برای مساجد بوده است، باید به مساجد بگردانیم.
جنبههای اجتماعی مساجد باید احیا شود و مساجد واقعیت خود را پیدا کنند، اینکه مسجد تنها مرکز فعالیتهای عبادی فردی باشد، با این نگاه نمیتوانیم در مسجد تحول ایجاد کنیم.
ممنون از این که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.