خودکشی تنها در شرایطی برای انسان جایز است که منفعت بزرگی برای امت اسلامی تنها با کشته شدن فرد مهیا شود.
اشتراک گذاری :
به گزارش تقریب(تنا)، مجازات با سوزاندن افراد، رسم جدیدی نیست بلکه از دیرباز وجود داشته است، به گونهای که مردم هند در گذشته رسم داشتند زمانی که مردی از دنیا میرفت همسر وی را مجبور میساختند خود را به همراه جنازه شوهرش بسوزاند زیرا زنان بیوه در جامعه آن روز هند ننگ و عار به شمار میرفتند اما در دورههای بعد با تصویب قوانینی پیروی از این رسم امری غیر قانونی به شمار رفت.
مجازات افراد با سوزاندن آنها در بسیاری از فرهنگها به این نکته باز میگردد که آنها آتش را مظهر پاکی و تطهیر میدانند به همین دلیل اروپائیان در قرون وسطی ساحران و جادوگران را میسوزاندند زیرا آنها را مصدر شر میدانستند.
در سالهای اخیر پدیدهای جدید در برخی کشورهای اسلامی ظهور یافت که نام آن را "بوعزیزیه" نهادند و آن تبعیت از "محمد البوعزیزی" شهروند تونسی است که نخستین فردی بود که در اعتراض به مشکلات حاکم در کشورش اقدام به خودسوزی کرد.
برخی معتقدند خودسوزی بوعزیزیه موجب روشن شدن شعله انقلابهایی شد که هماکنون کشورهای عربی را در نوردیده است.
با چشمپوشی از این نظریه آنچه مسلم است آنست که این پدیده فردی هماکنون به
یک پدیده اجتماعی تبدیل شده است و جوانان دیگری نیز در دیگر کشورهای اسلامی دیده شدند که در اعتراض به وضعیت اجتماعی موجود اقدام به خودسوزی کردند.
بعد از بیش از یک سال از خودسوزی بوعزیزیه در تونس مردم مراکش شاهد خودسوزی جوانان خود بودند به گونهای که پنجتن از جوانان مراکشی خود را آتش زدند؛ در دیگر کشورها چون اردن، بحرین و تونس نیز حالتهای مشابهی دیده شد.
در پی مشاهده این موارد بر آن شدیم تا نظریات علمای دین و کارشناسان علوم اجتماعی را در ارتباط با این پدیده جویا شویم به همین دلیل با سید "علی فضلالله" از علمای شیعه لبنان و دکتر "سحر مصطفی" متخصص علوم اجتماعی در این باره به گفتگو نشستیم.
علامه سیدعلی فضلالله در اینباره تصریح کرد: از نظر اسلام خودکشی برای انسان تنها در شرایطی جایز است که منفعتی بزرگ و ضروری برای امت اسلامی تنها با کشته شدن فرد محقق شود.
وی با بیان این که راههای دیگری نیز برای بیان اعتراض و ایجاد تغییر وجود دارد که عاقلانهتر بوده و تنها یک اقدام برخاسته از احساس نیست، تأکید کرد: راههایی در طول تاریخ وجود داشتهاند که با وجود این که از خشونت کمتری برخوردار بودند اما اثرات خوبی را از خود برجای گذاشتهاند مانند اعتصاب غذا.
وی بابیان این که به نظر من این تنها راه مقابله با مشکلات و بیدار کردن و به حرکت درآوردن آنها نیست، تصریح کرد: راههای دیگری نیز برای بیان اعتراضها وجود دارد مانند راهپیماییها، استفاده از رسانهها و تربیونهای حقوق بشر.
وی با تأکید بر اینکه شریعت اسلامی برای حیات انسانها احترام زیادی قائل شده است، گفت: به همین دلیل نباید با وجود راههای دیگری برای بیان اعتراضها، آن را با خطر مواجه کرد و بسیار بودند انقلابها و اعتراضهایی که بدون استفاده از این راه انجام شدند و به نتایج خوبی رسیدند.
فضل الله با بیان این که میان این اقدام و عملیات شهادتطلبانه که یکی از راههای مبارزه با دشمن است و تنها در موارد ضرورت جایز شمرده شده است تفاوت وجود دارد، تأکید کرد: باید در ورای این اقدام منفعتی بزرگ و ضروری نهفته باشد و از سوی متخصصان دینی و کارشناسان متخصص در زمینههای نظامی و امنیتی بررسی شده باشد.
دکتر سحر مصطفی متخصص جامعه شناسی نیز با بیان این که لبنان از این پدیده به دور است و اگر مواردی هم اتفاق بیفتد قطعا از دلایل دیگری نشأت گرفته است گفت: در لبنان وجود مشخصی برای حکومت وجود ندارد و گروههای مختلف در این کشور مراجع خود را دارند.
وی با اشاره به این که ما در عصری زندگی میکنیم که افکار غربی غلبه یافته و ارزشهای معنوی سقوط کرده است، تصریح کرد: افراد در جوامع به دنبال راههایی میگردند که نام آنها را جاودانه کند زیرا غلبه ارزشهای سرمایهداری در جوامع موجب شده گروههای بسیاری از مردم به حاشیه رانده شوند.
وی با بیان این که میان خودسوزی از روی یأس و خودسوزی به دلیل ایثار و برای بیدارسازی جوامع و به پا خاستن آنها در برابر ظلم تفاوت زیادی وجود دارد، گفت: هدف بوعزیزی تلاش برای رها ساختن جامعه تونس از حکومت ظالم نبود زیرا تاریخ پر است از راههای موفقیت آمیزی برای بیدار سازی مردم و هرگز خودسوزی یکی از اشکال آن نبوده است.
دکتر مصطفی با بیان این که اقدام به خودسوزی در حقیقت مجازات خود و جامعه است، افزود: بیشتر کسانی که دست به چنین اقداماتی زدهاند در میادین عمومی و در برابر انظار مردم این کار را انجام دادهاند و آن در حقیقت انتقاد به حالت ضعف و ظلمی است که به آن رسیده به همین دلیل فرد دیگر وجودی برای خود نمیبیند و احساس میکند از دید مردم محو شده است به همین دلیل خود را به خاکستری در تراژدی حاکم بر جامعه تبدیل میکند.
به اعتقاد مصطفی نگاه افراد به جسم و روشهای رفتار با آن یکی از دلایلی است که افراد را بر آن میدارد دست به چنین اقدامی بزنند زیرا برخی معتقدند پوست یکی از راههای ارتباط آنها با خارج است به همین دلیل با آتش زدن پوست خود، به ظلمی که دیگران در حق وی روا داشتهاند، اعتراض میکند.
وی در ادامه افزود: برخی این پدیده را این گونه تفسیر میکنند که این افراد معتقدند در جهنم دنیا زندگی میکنند به همین دلیل آتش زدن خود ضرری را متوجه آنها نمیکند.