نامه رهبر ایران را که خواندم احساس کردم پدری با فرزندانش سخن میگوید/ شبکههای اجتماعی بهترین راه بازنشر نامه است
تیتزیانا چاواردینی: رهبر ایران با زبانی ساده و صمیمانه آنچه را که موجب ترس و وحشت ما شده است، بیان میکند؛ من اسم نامه ایشان را «نامه حقیقت» میگذارم.
اشتراک گذاری :
به گزارش خبرگزاری تقریب (تنا) «تیتزیانا چاواردینی»، خبرنگار، تحلیلگر و انسانشناس برجسته ایتالیایی یکی از خبرنگارانی است که هم درخصوص نامه اخیر و هم نامه اول رهبر معظم انقلاب به جوانان در کشورهای آمریکای شمالی و اروپا، فعالیت خبری داشته است.
این خبرنگار، تحلیلگر و انسانشناس ایتالیایی که 23 سال از عمرش را در کشورهای مختلف منطقه و شرقی سپری کرده و 12 سال در ایران بوده سه دوره سیاسی متفاوت از اصلاحات تا اعتدال را در ایران تجربه کرده است و نسبت به انتقال واقعیتهای ایران و اسلام در رسانههای کشورش از جمله روزنامه "رپوبلیکا" از نشریات پرتیراژ ایتالیا منتشر کرده است.»
خانم چاواردینی از احساسش درباره نامه رهبر انقلاب میگوید: «ما دوران غمانگیزی را در اروپا سپری میکنیم. رهبر معظم ایران با زبانی ساده و صمیمانه آنچه را که موجب ترس و وحشت ما شده است، بیان میکند؛ من اسم آن را «نامه حقیقت» میگذارم و تنها کسانی که نمیخواهند با «حقیقت» روبرو شوند، این نامه را بیمعنا میدانند.»
چاواردینی تفاوت این نامه با نامه اول رهبر انقلاب را صراحت بیشتر نامه دوم میداند: «من این نامه را صریحتر از نامه قبلی دیدم که اهمیت آن نیز به وضوح مشاهده میشود. در این نامه میتوانیم به خوبی دلیل دردهای امروز در اروپا را بشناسیم و با عوامل آن آشنا شویم. »
این خبرنگار و انسانشناس ایتالیایی درباره احساس درونی و شخصیاش به عنوان یکی از مخاطبان آن، گفت: «وقتی این نامه را میخوانم احساس میکنم پدری با فرزندانش صحبت میکند. این نامه بسیار صمیمانه است. من در نامه قبلی رهبر ایران درماه ژانویه هم این فرصت را داشتم که نظراتم را ابراز کنم و در رسانههای ایتالیا منتشر کردم».
این خبرنگار ایتالیایی درباره نامه اول رهبر انقلاب، گفته بود این نامه در تاریخ ثبت و ماندگار خواهد شد: «این نامه در تاریخ ثبت خواهد شد. در حالی که بیشتر سیاستمداران اروپا تلاش میکنند با اسلام هراسی و خلق یک دشمن مشترک، سیاستهای خود را توجیه کنند، این نامه (نامه اول رهبر انقلاب) ابتکاری بزرگ بود. آیتالله خامنهای پردههای ابهام را که رسانههای غربی برای پوشاندن واقعیت اسلام بکار میبرند، کنار زد و اسلام واقعی را معرفی کرد. من این نامه را یک نامه "تاریخی" میدانم چرا که پیام آن همیشه در تاریخ خواهد ماند.»
وی درباره نامه دوم رهبر انقلاب هم گفت: «در نامه دوم، رهبری ایران پیشنهادها و راهنماییهایی را برای جوانان اروپایی داشتند که مایه آرامش آنان در این برهه حساس و وحشتآفرین جهان است. بویژه برای ما در اروپا که در خانه خود از جانب تروریستها هدف قرارگرفتیم. این نکته که ایشان درباره احساس پس از حوادث پاریس گفتند و اینکه امروز به خاطر این احساس ترس – از حملات تروریستی – آزادی گذشته را نداریم، بسیار نکته قابل توجهی بود؛ همانند ترسی که کودکان و مردم برخی کشورهای خاورمیانه هر روز آن را تجربه میکنند.»
وی در ادامه افزود: «اولویت رسانههای ایتالیا، چگونگی مقابله و کنترل ترس و وحشت موجود در جامعه است. اما برای جوانان این نکته اهمیت دارد که حقیقت اسلام چیست. چرا که همچنان تفکیک درستی از اسلام و داعش در اروپا وجود ندارد. به همین دلیل برای کسی که مسلمان نیست، پذیرش این مطلب که اسلام دین صلح است، کار راحتی نیست. من شخصا به عنوان یک خبرنگار این وظیفه را دارم که درباره اسلام اطلاعات درست را به مخاطبان برسانم.»
خانم چاواردینی درخصوص اقداماتش برای انتشار این نامه گفت: من به عنوان خبرنگار مستقل، در توییتر این نامه را باز نشر دادم. همچنین در مصاحبههای مختلفی نظراتم را درباره آن بیان کردم. حتی در رسانههای ایتالیایی هم مطالبی را منتشر کردم. اما یک نکته را مورد توجه قراردهید. رهبر معظم، بسیار مستقیم و بی پرده آمریکا و اسرائیل را خطاب قرار دادند. "شاید"، صرفا به عنوان یک احتمال، یکی از دلایل اقدام توییتر در حذف توییت های مربوط به نامه رهبر ایران، همین مورد باشد. اما بطور قاطع نمی توان درباره آن نظر داد.
وی تاکید کرد: «به نظرم بهترین راه پخش نامه در شبکههای اجتماعی است تا نامه دست به دست بچرخد و کابران درباره آن نظر بدهند و بدین ترتیب پیام آن به گوش مردم خواهد رسید. بگذارید یک اعتراف هم بکنم... من این نامه و تحلیلهایی را برای چند روزنامه ایتالیایی هم فرستادم تا آن را به چاپ برسانند، اما آنان اخبار مربوط به نامه رهبر ایران را پوشش ندادند.»
خبرنگار، تحلیلگر و انسانشناس برجسته ایتالیایی در پایان گفت: «هر کس که بین اسلام و گروههای تروریستی رابطه برقرار میکند، یقیناً اسلام را نمیشناسد. رهبر معظم فاصله خود را از اقدامات تروریستی حفظ کرده است. غیرقابل باور است که فردی معتقد به یک دین این اقدامات را انجام دهد. چگونه یک دین صلح به افراد میگوید که دیگران را به قتل برسانند؟ اسلام هیچ ارتباطی با این ستمگری ندارد. آنچه مردم نمیدانند این است که اولین قربانی این ستمگری خود اسلام است. آنها به نام اسلام عمل میکنند اما دلایل آنها مذهبی نبوده و فقط سیاسی است. این حملات و گروههای تروریستی چهره صلحطلب اسلام را خدشهدار نمیکند. ما باید از خودمان بپرسیم: چهکسی از دشمن نشان دادن اسلام سود میبرد یا قدرت انجام چنین کاری را دارد؟
وی افزود: ما میدانیم که اسلام درحال گسترش در اروپاست. تعداد کسانی که در ایتالیا به اسلام میگروند نیز در حال افزایش است. اسلام دومین دین در ایتالیا است. فکر میکنم گام بعدی را دولتهای غربی باید برداشته و ابزار سودمند برای فهم بهتر اسلام را فراهم سازند. در ایتالیا ما مدارسی داریم که در آنها محققانی از ملیتهای مختلف حضور دارند و امیدوارم که در آینده درسهایی درباره "مطالعات ادیان" بهجای مطالعه یک دین ارائه کنیم.»