مشایی در جمع خبرنگاران حوزه زنان و خانواده عنوان كرد:
مقام خلیفةاللهی یعنی انسان میتواند جای خدا تصمیم بگیرد
مأموریت انسان خلیفةاللهی است و میخواهد خلیفه و قائممقام و جانشین خداوند باشد؛ یعنی به جای خدا بخواهد، به جای خدا اراده كند و به جای خدا تصمیم بگیرد؛ جای خدا یعنی خلیفةالله/ شما نام ایران را بردار، دنیا از اسلام چه میفهمد، كجای اسلام را میفهمد، چه چیزی از اسلام را میفهمد، بدون نام ایران، چهره واقعی اسلام در دنیا قابل ارائه نیست/
اشتراک گذاری :
به گزارش خبرنگار تقریب(تنا) اسفندیار رحیممشایی، مسئول دفتر ریاست جمهوری، صبح امروز (دوشنبه) در نخستین همایش تجلیل از خبرنگاران برتر حوزه زنان و خانواده طی سخنانی با اشاره به «اهمیت خبر» اظهار داشت: جنس خبر جنس زندگی و حیات است. خبر علامت و نماد زندگی است، بدون آفرینش جلوههای زندگی خبر شكل نمی گیرد. خبر در ذات خود نشانه یك رویداد است و رویداد یعنی خبر. اگرچه ممكن است به دلیل آنكه خبر ناگوار و رویدادهای ناپسند هم داریم، به نظر برسد كه ماهیت خبر دوگانه است ولی جنس و ذات خبر صرفنظر از سمت و سوی آن، نشانه آفرینش و خلقت است و جامعهای كه در آن خبر نباشد معادل این است كه تحول در آن جامعه نیست.
وی در ادامه سخنان خود در این همایش كه به همت مركز مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به مناسبت روز خبرنگار و در سالن همایشهای صدا و سیما برگزار شد، اضافه كرد: یكی از ویژگیهای دنیای جدید در مقایسه با دنیای قدیم، تولید خبر است كه معادل افزایش رشد و ارتقای سطح تحولات است. انسان دوران جدید به نسبت انسان در دوران قدیم از قدرت آفریدگاری بالاتری برخوردار است. آفرینش انسان در دوران معاصر به نسبت قدیم بسیار ارتقا یافته است. كمال هم معنایش همین است.
مشایی با بیان اینكه «انسان در سیر كمالی خود قرار است به جایگاه خلیفةاللهی نزدیك بشود»، مقصود آفرینش را از ابتدا همین آیه «انی جاعل فی الارض خلیفة» خواند و افزود: این مقصود باید به تمام معنا تحقق یابد. این مقصود اولیه خلقت انسان است از آن وقت كه خداوند اراده كرد و سنگ بنای خلقت گذاشته شد و انسان در موقعیت خلیفةاللهی قرار گرفت؛ ولی نیك میدانیم كه تحقق ظرفیتهای جایگاه خلیفةاللهی چیزی نیست كه در همان زمان تحقق یافته باشد، این در طول دوران و در كشاكش زمان و سیر جریان هستی در حال تحقق است.
مشایی همچنین با اشاره به موضوع «موعودگرایی در میان همه ملتها»، خاطرنشان كرد: وجه اصلی جامعه موعود مورد انتظار ملتها به ویژه ملت بزرگ ایران، تحقق ظرفیتهای جانشینی خدا برای انسان است. یك معنا و وجه و زاویه اصلی این سیر كمالی كه انسان را در جایگاه خلیفةاللهی توانمند میسازد و او را در این موقعیت استوارتر، آگاهتر و علاقمندتر میسازد و اشراف بیشتری به او میدهد، همین قدرت آفریدگاری انسان است. هرچه زمان میگذرد انسان برای خلق رویدادها قدرتمندتر میشود؛ این هم از حیث كمی مهم است و هم از حیث كیفی و هم از حیث ماهوی اهمیت دارد.
مسئول دفتر ریاستجمهوری افزود: انتظار آن است كه انسان در جریان رشد كمالی خود نقش آفریدگاری خود را در شرایط برتری به اثبات برساند، این با خلق رویدادهای برتر و مهمتر و اثرگذارتر اثبات میشود. امروز دایره اثرگذاری انسان نسبت به گذشته در عالم هستی افزایش یافته است. سیر كمال یك معنایش همین است. شاخص رشد و توسعه و كمال این است كه میزان اثرگذاری انسان در عالم هستی افزایش یابد. تاریخ بشریت زمانهایی را به خود دیده كه اثرگذاری انسان در عالم هستی بسیار بسیار محدود و جزئی و كوچك بوده است؛ اما در طول زمان دایره اثرگذاری انسان هم از نظر دامنه و هم از جهت طول افزایش یافته است؛ این جریان كمالی انسان است. امروز هم اگرچه اثرگذاری انسان در عالم هستی به نسبت تاریخ گذشته افزایش یافته است اما به درستی درك میكنیم كه هنوز در عالم هستی اثرگذار واقعی و بزرگ نشده و هنوز دامنه اثرگذاری انسان نسبت به آنچه باید باشد بسیار كوچك است.
وی با تأكید بر این مطلب كه «جریان تاریخی زندگی بشر جریان واقعی اصیل و برتر نبوده است»، دلیل این موضوع را «وسوسهها و القائات شیطانی» خواند و ادامه داد: مبنا قرار گرفتن خواهشها و هواهای نفس، كاروان بشر را در سیر كمالی خود با مشكلات و موانع فراوانی روبه رو كرده است.
مشایی اضافه كرد: اگر در طول تاریخ مردان و زنان الهی، انسانهای شایسته و صالح و انبیا و اولیای الهی فرصت مییافتند و اجازه و امكان در اختیارشان بود كه آنگونه كه باید در صحنههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی منویات الهی را در صحنه عمل محقق میكردند، جایگاه انسان امروز به مراتب بالاتر از آنچه هست میبود. انتظار فرج، انتظار روز موعود و منجی و شكل یافتن جامعه برتر در این جهت است كه زمینه و بستر برای تحقق ظرفیتهای انسانی فراهم شود. بدیهی است كه در آن روزگارارن كه انشاءالله خداوند آن را هرچه نزدیكتر گرداند، انسان اثرگذارتر نه در زمین كه در كلان آفرینش خواهد بود.
وی در اینباره افزود: اگر به منطق این آیه شریفه قرآن «سخرلكم ما فی السماوات و الارض؛ هر آنچه در آسمان و زمین است مسخر شماست» بپردازیم، درك خواهیم كرد كه قرآن میفرماید ما این را در تسخیر شما قرار دادیم؛ اما عملا كه هنوز این اتفاق نیافتده است و امروز كه همه آسمان و زمین مسخر انسان نیست؛ معنایش آن است كه ظرفیت تسخیر هر آنچه در آسمانها و زمین است برای انسان قرار داده شده و این باید محقق بشود. اگر محقق نشود یعنی این سخن غیرحكیمانه است؛ چراكه فرصتی در اختیار است اما تحقق پیدا نمیكند مثل آن است كه شما سفرهای پهن كنید و انواع غذا و نوشیدنی در آن بگذارید ولی امكان دسترسی به آن فراهم نشود؛ معلوم است كه این كار غیرحكیمانه است و كار غیرحكیمانه ب قابل نسبت دادن ه خداوند نیست؛ زیرا خداوند حكیم مطلق است.
مشایی با بیان اینكه «به نسبت همین میزان تحقق خلیفةاللهی تحول و حركت رو به رشد كمالی شكل میگیرد و جایگاه انسان ارتقا مییابد و به نسبت این تحول خبر پدید میآید»، گفت: همه حركتها و رویدادها مثبت نیستند، شیطان و عوامل شیطان هم مشغول و دست به كار هستند. آنها هم به دنبال این هستند كه مانع از تحقق اراده الهی شوند، آنها هم درصدد تحقق رویدادهای بازدارنده در مسیر حركت كمالی انسان هستند. سوگند شیطان انحراف انسان است و انحراف انسان در سایه رویدادهای بازدارنده در مسیر سیر كمالی انسان است. آن هم خبرساز است و از اینجا جنگ خبر آغاز میشود. وی افزود: هر خبری هرچند كه محصول یك رویداد و بازتاب و نتیجه آن است؛ اما هر خبری بازگشاینده راه خبر جدیدی است در امتداد و در راستای آن خبر و در امتداد و راستای آن حركتی كه این خبر را تولید كرده است و هر خبری بسترساز تحولی جدید است. هر خبر از یك تحول راه میگشاید برای تحول دیگر. پس آن خبر اگر خود محصول یك تحول است، بسترساز تحول جدیدی است. جنگ خبر و رقابت در عرصه خبر در واقع رقابت برای تولید و خلق رویداد است.
مشایی در بخش دیگری از سخنان خود به اهمیت موضوع «اطلاعرسانی و ابلاغ» پرداخت و اظهار داشت: ابلاغ وظیفه پیامبران است. اولین خبرنگاران پیامبران هستند. نبی خبردار است. نبأ خبر است. نبی صفت مشبهه است بر وزن فعیل كه به معنای خبردار است. خبرنگار اول خبردار است چراكه تا خبر نداشته باشد خبرنگار و خبررسان نمیشود. اگرچه اسم خبرنگار ناظر بر ثبت و ضبط خبر است، یعنی ارزشگذاری برای كار خبرنگار این است كه او رویدادها را در ذهن جامعه بشریت مینگارد؛ اما نیك میدانیم كه مقصود از خبرنگاری، ابلاغ و انتشار خبر و ارسال آن است كه مقدمهاش نگاشتن و ثبت خبر است، ولی مسئولیت خبرنگار صرفا ثبت خبر نیست؛ ثبت و ضبط مقدمه كار خبرنگاری است.
مسئول دفتر ریاستجمهوری، با بیان اینكه «پیامبران اول خبردارند و نبی ابتدا خبردار و خبرنگار و بعد مبلغ است»، گفت: پیامبران مقامات یكسان نداشتند، مأموریتهای یكسان هم نداشتند بلكه به نسبت مأموریتهایشان از جایگاه متفاوتی برخوردارند. پیامبری كه مأموریت بزرگتری دارد، از پیامبری كه مأموریت كوچكتر دارد، بزرگتر است. پیامبران اولوالعزم مأموریتهای جهانی دارند. همه یامبران رسول نیستند؛ برخی پیامبران صرفا نبی هستند یعنی دایره مأموریت محدود دارند، مگر آنها كه رسول هم هستند. برخی از پیامبران طبق آنچه در آموزههای دینی ما آمده است، صرفا برای شخص خودشان خبر گرفتهاند. ۱۲۴هزار پیامبر آمده است كه ما اسامی تعداد كمی از آنها را میدانیم، چون مأموریت بسیاری از آنها مأموریتهای فردی و خانوادگی یا قومی و قبیلهای بوده و برای مردمانی اندك بوده است، اسامیشان هم در تاریخ ثبت نشده است و ما هم نمیدانیم. اما آنها كه به اقتضای مأموریتهای بزرگتر در سطح وسیعتر بودهاند، به همین نسبت هم در تاریخ نامشان باقی مانده است. در برخی برههها چند پیامبر با هم زندگی كردهاند. حضرت موسی، داماد حضرت شعیب است، هر دو پیامبرند و در یك زمان هم بودهاند اما جایگاه حضرت موسی با جایگاه حضرت شعیب متفاوت است.
وی ادامه داد: البته شاید كسی نتواند ارزیابی كند كه جزئیات وحی بر پیامبران چگونه است؛ اما این قدر میفهمیم كه میزان خبرداری باید با میزان مسئولیت ارسال و ابلاغ خبر متناسب باشد. البته شاید؛ من اطمینان ندارم و نمیتوانم قطعی و جزمی این را بگویم ولی شاید میزان خبرداری پیامبران با هم یكسان نباشد چون مأموریتها متفاوت بوده است، ولی نفی هم نمیشود كرد. نفس دانستن ارزشمند است پس شاید خیلی چیزها به پیامبران وحی شده باشد ولی مأمور به ابلاغ آنها نبودهاند؛ بنابراین شاید این بحث، بحث مهمی نباشد، ولی منطقاً میشود استنتاج كرد كه به نسبت مأموریت باید خبر و علم داشت.
مشایی با اشاره به ماجرای خلقت انسان كه در قرآن كریم آمده است، ابراز داشت: وقتی آدم میخواهد جانشین خدا بشود باید علم بیاموزد. «انی جاعل فی الارض خلیفة» اقتضا میكند كه خداوند بفرماید «وعلم آدم الاسماء». وقتی خداوند میفرماید كه من میخواهم انسان را خلق كنم، فرشتگان میگویند كه چرا میخواهی موجودی را خلق كنی كه خون بریزد و در زمین فساد كند. اینكه حالا چرا فرشتگان این را گفتهاند برخی مفسران میگویند كه قبل از آن انسانهای دیگری بودهاند كه فرشتگان آنها را دیدهاند و آدم را با آن انسانها قیاس كردند و گفتند شاید او هم اینگونه رفتار كند. برخی دیگر از مفسران هم گفتهاند كه فرشتگان جنسی بررسی كردند و گفتند جنس خاكی این گرایش و قابلیت را دارد كه شیطان در او نفوذ كند. اما آنچه كه مهم است این است كه وقتی فرشتگان این را میگویند، خدا میفرماید من چیزی را میدانم كه شما نمیدانید. آیه قرآن است. یعنی فرشتهها كه كار خدا را ظاهرا نقد كردند- من نمیگویم اعتراض كردند چون برخی ممكن است بگویند كه فرشتگان اعتراض كردند، نه من این را نمیگویم- فرشتگان برای این نقد كردند كه علم ندارند. خداوند میفرماید «انی اعلم ما لاتعلمون». حالا خدا چطور میخواهد به فرشتگان نشان دهد كه این انسان چیست و ماجرا چیست، میفرماید «و علم ادم الاسماء؛ و خداوند اسماء را به آدم یاد داد».
وی افزود: مأموریت انسان خلیفةاللهی است و میخواهد خلیفه و قائممقام و جانشین خداوند باشد؛ یعنی به جای خدا بخواهد، به جای خدا اراده كند و به جای خدا تصمیم بگیرد؛ جای خدا یعنی خلیفةالله. معاون رئیس در اداره همین كار را میكند. حوزه آدم نیز جای خداست. مأموریت او هم بسیار بسیار بزرگ و لایتناهی است و ابعاد ندارد و بسیار علم میخواهد. به هر كس مأموریتی میدهید باید علم آن را هم به او بدهید. «وعلم ادم الاسماء كلها؛ كل اسماء را خداوند به انسان داده است». «ثم عرضهم علی الملائكة» سپس آن را به ملائكه عرضه كرد، «فقال» یعنی گفت خداوند به ملائكه كه «انبئونی باسماء هولاء ان كنتم صادقین» حالا شما بگویید كه این اسما چه هستند؟ اینجا فرشتگان درماندند و مات و متحیر شدند. نمیدانستند اسما چیست. بعد گفتند «سبحانك لاعلم لنا الا ما علمتنا» ما چیزی نداریم از علم مگر هر آنچه كه تو به ما یاد دادی. حاصل اینكه بدون خبرداری، اقدام غلط است. «وَلاَ تَقْفُ مَا لَیسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ». علم هم تحلیل نیست، خیال نیست. علم گمان و ظن نیست، شك نیست. «اِنَّ الظَّنَّ لَا یغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیئًا».
وی در ادامه با بیان اینكه «انسان با وجود اینكه جنس و ذاتش از همه چیز و از همه جا خبر گرفت ولی خودش نمیداند»، افزود: انسان خود نمیداند كه همه چیز در او قرار داده شده است. ظرفیت خدا شدن در او قرار داده شده است. آدم قرار است خدا باشد؛ مخلوق است، خالق و خدا نیست ولی باید در جای خدا بنشیند، این خیلی بزرگ است. دلیل اینكه كوچك مانده است این است كه در تاریخ به برنامه خدا، به دستور خدا و به گزینشهای الهی عمل نكرده است. این همان دعواست؛ جنگ بین حق و باطل، شیطان و انسان، پلیدی و زیبایی، نور و ظلمت، تاریكی و روشنایی، عدالت و ستم.
مشایی با ارائه تعریف عدالت گفت: عدالت یعنی قرار دادن هر چیز سر جایش «العدل وضع الشیء فی موضعه، العدل وضع الشیء فی ما وضع له». دعوای امروز در دنیا دعوای مسیر است. مقابله در جهت است معنایش آن است كه دعوا بر سر قبله است، بر سر مدینه فاضله، دعوا بر سر مقصد است، وقتی دعوا سر مقصد باشد دعوا بر مسیر هم جاری و بدیهی و گریزناپذیر است. دعوای مقصد دعوا در مسیر را الزامی میكند. هم آن مقصود و هم این مسیر كه امروز به صحنههای آشكاری از تزاحم و تقابل در عرصه بینالملل تبدیل شده و در سطح بینالمللی آشكار شده است، الزام میآورد به خبرداری نسبت به مقصد و مسیر و مسئولیت ابلاغ خبر برای تبیین آینده و تبیین هدف و ایجاد انگیزه برای حركت، تبیین مسیر برای گام گذاشتن در فضای روشن برای تحقق آینده صحیح و استوار كه به جنگ و مقابله و تقابل خبری منجر شود.
وی تأكید كرد: امروز بزرگترین نبرد بین شیطان و انسان، بین زشتی و زیبایی و بدی و خوبی در عرصه خبر وجود دارد. همه مقابلهها در عرصه خبر آشكار است. مسئولیت بزرگ جبهه حق و عدالت این است كه در عرصه این تقابل با سرمایهگذاری و جدیت عمل كند و به مسئولیت بزرگی كه بر دوش دارد توجه داشته باشید. امروز استكبار جهانی و قدرتهای بزرگ با استفاده از ابزار خبرپراكنی بر دنیا سلطه خود را برقرار كردهاند. در این سالیانی كه استكبار جهانی به مدد توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات، فضای جهانی را در دسترس دیده است، برنامهریزی كرده كه سلطه خود را جهانی كند. تقابل انقلاب اسلامی ایران هم در عرصه بینالملل با استكبار جهانی در همین راستا برقرار است. تقابل ما بر سر سرزمینمان نیست، اصلا تقابل ما در درون سرزمینمان نیست؛ این دعوا جهانی است. جنس اصلی، صف اول و خط مقدم این دعوا نیز حوزه رسانه و خبر و خبرنگاری است.
مشایی در بخش دیگری از سخنان خود به اهمیت موضوع «جنس خبر در جهانبینی توحیدی، جهانبینی اسلامی و جهانبینی شیعی» پرداخت و اظهار داشت: مكتب ایران، جهانبینی شیعی است و در آن جایگاه خبر در سطح بسیار برجستهای مطرح است. حالا اگر كسی بگوید كه خبرنگاری میتواند تا جایی ارتقا پیدا كند كه ما آن را از جنس كسوت انبیا بنامیم، سخن گزافی نگفته است. همان جنس است؛ فرق آن است كه او خبر را از منبع اصلی یعنی خدا گرفته است ولی خبرنگار خبرش را از منابع دیگر گرفته است حال آنكه موضوع و مأموریت یكی است تنها سطح و كیفیت فرق میكند. حال اگر كسی در كسوت خبرنگاری، هم و غم خود را، ظرفیت و سرمایه خود را برای انتشار خبر درست به كار ببندد، در جهت نیل به اهداف عالیه، برای انتشار نور، این یكی از برترین جلوههای عبادت است؛ آگاه كردن جامعه بشری.
وی ادامه داد: در قرآن داریم اگر كسی یك نفر را بكشد مثل آن است كه همه مردم را كشته و اگر یك نفر را زنده كند مثل آن است كه همه را زنده كرده است. امام صادق(ع) فرمودند بهترین نوع زنده كردن هدایت است و بدترین نوع كشتن، اضلال و گمراه كردن است. موضوع این است كه جنس هدایت و جنس گمراه كردن از جنس كار خبر است؛ یعنی مقوله و حوزهشان یكی است. یك خبر، هدایتگر است و یك خبر، گمراهكننده.
مشایی اضافه كرد: امروز حجم اخبار سازمانیافته قدرتهای بزرگ برای انحراف افكارعمومی در دنیا قابل وصف و اندازهگیری نیست. سرمایهگذاری صهیونیسم جهانی و استكبار جهانی و امپریالیسم جهانی و شیطان در عرصه بینالملل برای تولید خبر در جهت انحراف افكار جهانی قابل محاسبه نیست. شیطان امروز دوام خود را بر پایه و در سایه اخباری دنبال و جستوجو میكند كه در پی آن حق و باطل قابل شناسایی نباشد؛ تلبیس باطل به لباس حق، موجه كردن فرهنگ فساد، فرهنگ ستم در قالب واژگان، ادبیات، مكتب؛ چه آنجا كه میخواهد خود را موجه جلوه دهد و چه آنجا كه میخواهد اردوگاه حق را منفی و سیاه جلوه دهد. آنها امروز نیك میدانند كه اگر حقیقت اسلام عرضه شود، آنها بازنده كامل و تمامعیار هستند. پس باید بكوشند كه این حقیقت به مردم دنیا عرضه نشود. استكبار میداند و خوب میداند كه اگر حقیقت انقلاب اسلامی به دنیا عرضه شود جایی برای لیبرالیسم، اومانیسم، كمونیسم، اگزیستانسیالیسم و از این قبیل باقی نمیماند. راهش هم این است كه كاری كند این حقیقت آشكار نشود. در این میان ضمن آنكه یك چهره منفور، زشت، سیاه و تاریكی از اسلام به دنیا ارائه میكند، گروههایی را پرورش، آموزش و سازمان میدهد و از آنان چهره مطالبهگر، مظهر و نماد اسلام به دنیا ارائه میدهد كه چهرههای بسیار خشن و ستمگر و دور از عواطف انسانی هستند كه بریدن سر برای آنان دلپذیر است و از بریده شدن سر انسان لذت میبرند. اینها را خودشان طراحی و برنامهریزی میكنند و خودشان هم از طریق رسانههای جهانی آنها را در معرض افكار جهان قرار میدهند تا تصوری از اسلام ایجاد كنند كه مردم جهان را در برابر نفوذ پیام انسانی و الهی اسلام واكسینه كنند. بهترین راه این است. تصور غلط و پیشداوریها و پیشفرضهای نادرست از یك حقیقت درست بهترین راه مقابله در برابر نفوذ آن پیام درست است. این كار را رسانهها و خبرنگاران در دنیا چه بخواهند و چه نخواهند انجام میدهند.
وی همچنین ابراز داشت: حتی در جامعه خود ما، در میان مردم شهید داده و انقلابی و ولایتمدار و پاك و شریف ایران، در عرصه خبر میبینیم كه گاهی همان رگهها دیده میشود، همان نفوذ را میبینیم، اینجا هم اخباری وجود دارد كه در مسیر تحقق همان منویات استكبار است؛ سیاهنماییها، اختلافافكنیها و لذت بردن از اخبار اختلافانگیز. این آب به آسیاب دشمن ریختن است؛ دیدید كه یك ترقه در همدان تبدیل شد به یك انفجار در رسانههای جهانی. البته این نشان میدهد كه چقدر اینها فقیرند و چقدر بیمایه و دست خالی هستند؛ آرزوهای بزرگی دارند ولی دستشان كوتاه است زیرا خرما بر نخیل است.
وی مهمترین كار جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری اسلامی را در شرایط كنونی جهانی، ارائه تصویر درست از پیام انسانی انقلاب اسلامی ایران در دنیا خواند و گفت: از این مهمتر كار و مسئولیتی برای دولت جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد؛ ارائه چهره درست از حقیقت پاك این انقلاب. چون اگر تصور صحیحی وجود داشته باشد، امكان انحراف وجود ندارد. پیشداوریهای غلط مانع از دیده شدن حقایق است. ذهنیتهای نادرست امكان نفوذ اندیشه ناب انقلاب اسلامی ایران را كاهش میدهد. ما باید این ذهنیت ناصحیح را كه به واسطه قدرت رسانهای و سرمایهگذاری بسیار گسترده شیطان، صهیونیستها و امپریالیسم و استكبار جهانی ایجاد شده، از میان ببریم. در این میان این نكته هم مهم است كه ما در داخل چه باید بكنیم و چگونه اجازه ندهیم آن اندیشههای غلط در قالب نمادها و الگوسازیها در سطح داخلی به ویژه در سطح زنان و خانواده ترویج یابد. مهمتر از حوزه زنان و خانواده نداریم؛ چراكه این حوزه میتواند بهترین و اصلیترین پایگاه و پاسدار برای ارزشهای انقلابمان باشد.
مشایی ادامه داد: امروز كسانی را در دنیا پرچمدار اسلام معرفی میكنند كه نماد یك اسلام غلط، سیاه و غیرقابل پسند برای مردم دنیا هستند. عمده تصاویری كه ارائه میشود كوچههای خراب، خانههای خراب، فقر عمیق، لباسهای سیاه خاكآلود در كشوری در همسایگی ماست. هر روز صدها خبر از فقر و فلاكت در سرزمینهای اسلامی به دنیا مخابره میشود. البته شبكههای خبری بزرگ آنها سعی دارند به صورت مستقیم رو در روی اسلام قرار نگیرند چون میدانند شكست میخورند؛ اما ارائه تصاویر غلط و نادرست در حجم سنگین با تنوع در حوزههای مختلف مدیا و رسانه به طور طبیعی القا میكند كه این زندگی و این نوع نگاه به دنیا، به شهر و خیابان و كوچه و خانواده، ناشی از این مكتب و دین است. این به طور خودكار اتفاق میافتد تا مانع از نفوذ آموزههای الهی و انسانی اسلام شود.
وی همچنین با طرح مباحثی درباره دیدگاههای خود در زمینه «مكتب ایران» كه طی روزهای اخیر با انتقادات بسیاری روبه رو شده، گفت: ما مأموریت داریم به دنیا بگوییم اسلام ایرانیان متفاوت است، اسلام ایرانیان روشنگر است، روشن است، گشاینده است، فرصتساز و زندگیپرداز و آیندهساز است. اسلام ایرانیان اسلام انقلابی است، ظلمت را و ستم را برنمیتابد. اسلام ایرانیان علم را توسعه میدهد، به دانش و اندیشمندان بها میدهد. سرزمین ایران، سرزمین اسلامی است كه نور را به دنیا میتاباند؛ این تكلیف ایرانیان است. وگرنه بر اساس قدرت مستكبران كسان دیگری امروز در دنیا داعیهدار و پیشقراولان اسلام و مدعیان راهبری در جهان اسلام میشوند. آنها ویژگیهایشان این است كه اهل علم نیستند و در انبان آنها علم نیست، هیأت و هویتشان با دانش سرشته نشده است، منطق نگاهشان انسانساز نیست؛ یكی از ویژگیهای آنان در مسئله زن است. وقتی آنها را سردمدار اسلام در دنیا معرفی میكنند، ویژگیهای آنها را هم تبلیغ میكنند مثل اینكه در آنجا زنها نمیتوانند رانندگی كنند، زن موجود و شهروند درجه دوم است و از حقوق قانونی یكسانی برخوردار نیست؛ این كافی است تا چهره اسلام را در دنیا تخریب كند.
وی خطاب به منتقدان دیدگاه خود در زمینه «مكتب ایران» گفت: حقیقت اسلام آن است كه در سرزمین زیبا و پاك ایران نمود یافته است. نهضت ما حسینی است. انقلاب اسلامی ایران، نهضت حسینی است. مكتب ایران مكتب حسینی است. من تعجب میكنم شاید هم البته تعجب ندارد از كسانی كه فرصت و حوصله ندارند كه یك جمله بخوانند و بیست و چهار ساعت صبر كنند تا اصل محتوا را ببینند بعد تحلیل كنند، من برای آنها متأسفم. ما میگوییم انقلاب اسلامی ایران یعنی انقلاب اسلامی مال ایران است. وقتی سوابق این مخالفان این دیدگاه را هم بررسی میكنید میبینید در انقلاب هم كاری نكردهاند. خیلی سابقه انقلابی هم ندارند، بعید نیست.
مشایی در این زمینه افزود: انقلاب اسلامی مال ایران است. امام(ره) كه مظهر تفكر اهل بیت عصمت و طهارت است، مال ایران است. امروز نام ایران در دنیا معادل علی(ع) است؛ نه اموی و عباسی. آن هم در دنیا اسلام است؛ ولی آنها پایهگذاران انحراف در اسلام هستند، آنها پایهگذاران ستم به دین هستند.
وی ابراز داشت: اگر بخواهیم حقیقت اسلام را به دنیا عرضه كنیم پرچم ایران را باید بالا ببریم. ایران امروز داعیهدار اندیشه ناب اسلامی است. شما نام ایران را بردار، دنیا از اسلام چه میفهمد، كجای اسلام را میفهمد، چه چیزی از اسلام را میفهمد. خواهش میكنم به اینها فكر كنید. آنها چرا از كشورهای اسلامی نمیترسند چرا از ایران میترسند برای اینكه حقیقت اسلام اینجاست، حقیقت اسلام شیطان را برنمیتابد، محفلنشینی با شیطانصفتان را برنمیتابد. حقیقت اسلام، ایران است. ایران ظلم را در هیچ جای جهان برنمیتابد. امروز بدون نام ایران، اسلام گم میشود، حقیقت اسلام گم میشود. پرچم ایران را كه امروز برافرازیم، چراغ خانه حقیقت اسلام را برافروختهایم. آنها میگویند شما كه داعیه اسلام دارید؛ تنها شما كه مسلمان نیستند، مسلمانان زیاد هستند و سرزمینهای اسلامی فراوان است، دهها كشور و ملت مسلمان وجود دارد؛ ولی ما ادعای دیگری داریم كه اسلام منهای اهل بیت چه اسلامی است؟ یعنی بعد از پیامبر فرق نمیكند كه كدام سمت رفته باشیم؟ از نگاه ما، اسلام منهای اهل بیت عصمت و طهارت، منهای فرهنگ اهل بیت، اسلام نمیشود.
وی در پایان تأكید كرد: پرچم ایران پرچم عدالت علی(ع) است و پرچم عشق به اهل بیت و پرچم حكمت و عزت دینی و غیرت دینی است. بدون نام ایران، چهره واقعی اسلام در دنیا قابل ارائه نیست؛ من آنچه خواستم گفتم، تو خواه پند گیر و خواه ملال.
گفتنی است، در این همایش كه با حضور پروین احمدینژاد عضو شورای اسلامی شهر تهران و دكتر مجتهدزاده رئیس مركز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و مشاور رئیسجمهور و انسیه خزعلی، عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا(س) برگزار شد، از ۱۷ نفر از خبرنگاران فعال در حوزه زنان و خانواده با اعطای لوح، تقدیر شد.