وی ادامه داد: استقلال یعنی یک ملت بتواند برای خود تصمیم بگیرد و چیزی که امنیت ارزش رفاه آسایش و آمال خود میداند عینیت ببخشد. هیچ ملتی در دنیا وجود ندارد که وابستگی را ارزش و استقلال را ضد ارزش بداند. استقلال داشتن باعث تنگ شدن سفره و معیشت مردم نمیشود و بلعکس با رسیدن به استقلال است که ملتها توانایی اقتصادی پیدا میکنند.
زرشناس با اعتقاد بر این که از لوازم پیشرفت هر ملتی رسیدن به اقتصاد است بیان کرد: در نیمه دوم قرن ۱۹ و سرتاسر قرن ۲۰ شاهد جنبشهای عدیدهای هستیم که ملتها طغیان میکنند و کشته میدهند و مدتها مقاومت میکنند برای این که استقلال خود را به دست بیاورند به این دلیل میخواهند خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند. چراکه گمان میکنند وقتی یک سلطه گر خارجی یک قدرت استعمارگر اگر بخواهد برای کشور مستعمره تصمیم بگیرد آن تصمیم را با توجه به منافع خود میگیرد و این امری بسیار طبیعی است؛ لذا از لوازم پیشرفت هر ملتی رسیدن به استقلال است.
وی ادامه داد: شرط رسیدن به معیشت آسوده و پیشرفت و سفره معاش گسترده داشتن استقلال است، چون هر نوع وابستگی تمام منابع ظرفیتها نیروی کار و امکانات کشور وابسته را در اختیار اغراض و منافع کشور استعمارگر و سلطه گر قرار میدهد. استقلال در تاریخ تمام ملتها یک ارزش است، اگر در کشوری استقلال وجود دارد و توزیع عادلانه ثروت صورت نمیگیرد به معنا نیست که استقلال بد است.
زرشناس افزود: این دوگانهای که در ذهن جامعه ما ساخته میشود که گویی استقلال طلبی به معنای تنگی معیشت است از اساس غلط است متنها اگر ما بعد از انقلاب اسلامی استقلال سیاسی تمام عیار را به دست آوردیم، اما معیشت مردم تحول مثبت آنچنانی پیدا نکرد به بحث عدالت در کشور برمی گردد و عدالت در کشور اجرا نشد بخاطر اینکه مدیران نئولیبرال نسخه نئولیبرالی را در کشور اجرا کردند.
این کارشناس با اشاره به معنای صحیح و ماهیت اصلی استقلال عنوان کرد: استقلال اقتصادی به آن معنا نیست که در هیچ زمینهای با هیچ کشوری تبادل نکنیم و نیازی به خرید و فروش با کشوری دیگر نداشته باشیم بلکه به این معنا است که مرکز ثقل تصمیم گیریهای یک کشور در درون خودش باشد، اما ممکن است بر اساس خواستها سیاساتها و یا منافع چیزی را که فکر میکند خوب است دنبال کند.
وی تصریح کرد: بعد از انقلاب ما استقلال سیاسی را کامل به دست آوردیم، اما استقلال اقتصادی به صورت کامل و تمام محقق نشده است. اقتصاد شبه مدرن ایران طراحی شده بود برای اینکه وابسته باشد و بعد از انقلاب هم دچار تحول اساسی نشد و ما انقلاب را درون مناسبات اقتصادی نبردیم. بعد از اینکه دولت آقای هاشمی رفسنجانی به قدرت رسید و اندیشه کارگزاران محوریت پیدا کرد متاسفانه نسخه نئولیبرالی مبنای بازسازی اقتصاد شبه مدرن قرار گرفت و استقلال اقتصادی ما را خدشه دار کرد.
زرشناس در ارتباط با استقلال اقتصادی کشور اظهار داشت: ما هیچ وقت به طور مطلق استقلال اقتصادی به دست نیاوردیم. در مسیر استقلال حرکت کردیم، اما سیاست گذاریهای نئولیبرال کاملا دشمن استقلال اقتصادی هستند و ملت باید این را بدانند که وقتی ما استقلال اقتصادی خود را از دست بدهیم استقلال سیاسی را هم از دست خواهیم داد و نسخه کارگزاران مشارکتی حزب اعتدال توسعه و ... و ... اساسا استقلال ما را هدف قرار داده است.
وی گفت: استقلال به معنای انزوا نیست و ما در ورود سرمایه خارجی و تبادل سرمایه داخلی بالا و پایینهایی داشتیم، اما دچار انزوای اقتصادی نبوده ایم. مشکل ما اینجاست که، چون عدم توازن ساختاری اقتصاد را از بین نبردیم این اقتصاد نئولیبرال توان و قدرت و بنیه نیرومندی برای بازتولید سرمایه ندارد لذا نیازمند سرمایه خارجی است و وقتی ما نیازمند سرمایه خارجی میشویم به سمت وابستگی میرویم.