بسیج برای تمامی موارد مشكل در سطح ملی، همچون انرژی نهفتهای است كه نظام در مواقع مقتضی دست نیاز به سوی آن دراز میكند و همواره نیز در استفاده از بسیج به موفقیتهای بزرگ و درخشانی نایل آمده است.
اشتراک گذاری :
خبرگزاری تقریب- نهادهایی که در یک حکومت شکل میگیرد، متناسب با هویت و اهداف آن است و بسیج در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دقیقاً بر همین اساس به وجود آمده است، بدین معنا که هم هویت این نظام و هم اهداف آن، هر دو اسلامی و مکتبی است و بنابراین متکی به مردم است و چون چنین است پس یک «نظام مردمی» است و چون «مردمی» است، طبیعی است که نهادی همچون «بسیج» نیز در آن شکل بگیرد.
به بیان دیگر، مردمسالاری این نظام برخاسته از دینی بودن آن است. این اسلام است که به مردم بها میدهد و چون نظام، اسلامی است، پس مردمی نیز هست.
در واقع، احترام و کرامتی که نظام جمهوری اسلامی برای مردم قائل است، مضاعف و در سطحی متعالی است، زیرا برای خدا و کرامتی که خدا برای مردم قائل شده، به آنان احترام میگذارد و به حسابشان میآورد و این بسیار تفاوت دارد با نظامهایی که صرفاً به مردم خود نیاز دارند و میکوشند به مردم بها دهند.
به هر روی، هویت نظام ما «اسلامی» است، پس «مردمی» نیز هست. اما احترامی که خداوند به مردم نهاده، چیست و به چه معناست؟ این احترام، یکی به لحاظ غایت و هدف خلقت آنان است و یکی نیز به لحاظ رسالت پیامبران است. هدف خلقت انسان، رسیدن به کمال و خدایی شدن آنان است (که مظهر اسمأ و صفات او شوند) و رسالت پیامبران نیز «تربیت انسان» و رساندن آنان به آن هدف متعالی است. از آن جا که خداوند میخواهد انسان به هدف خلقت خود برسد، برای او پیامبر و امام قرار میدهد و برای این که این هدف در سطحی فراگیر محقق شود، پیامبر و امام باید حکومت تشکیل دهند.
از سویی دیگر، این زمین تماماً باید روزی جایگاه تحقق دین خدا و حکومت مستضعفان گردد. تمام این حقایق روشن میکند که خداوند برای انسان، احترام و کرامتی فوقالعاده قائل است. از این روست که اولاً باید برای او «دین» قرار دهد؛ ثانیاً این دین، برای انسان، حکومت درست کند و هدف متعالی حکومت نیز تربیت انسان و نیل به هدف آفرینش اوست و ثالثاً این هدف باید برای همه انسانها محقق گردد. از این جاست که میگوییم مردمی بودن این حکومت بسیار بالاتر از نظامهای دیگر است و از دینی بودن آن سرچشمه میگیرد.
حقیقت دیگری که از این بحث روشن میگردد، نادانی کسانی است که همواره میان جمهوریت و اسلامیت نظام تفکیک قائل شده و به خیال خود بر طبل جمهوریت میکوبند و چنین القا میکنند که نظام «اسلامی» به مردم بها نمیدهد، حقوق آنان را استیفا نمیکند، برای آنان کرامت قائل نمیشود و...! یعنی به گونهای وانمود میکنند که چون نظام، اسلامی است و بر اسلامی بودنِآن تاکید میشود، پس نسبت به حقوق انسانها کم توجهی میشود.
آنان در واقع چنین میپندارند که جمهوریت و اسلامیت به مثابه کفههای یک ترازوست که اگر بر ارزشهای اسلامی تاکید گردد، از حقوق جمهوریت کاسته شده است! در حالی که این دو مفهوم در اسلام، در یک تمثیل، همچون درخت و میوه آن است. هرچه نسبت به سلامت، اقتدار، عظمت و مراقبت از این درخت بیشتر تاکید شود و به ریشه آن رسیدگی گردد، بدیهی است که میوههای آن نیز بیشتر، رسیدهتر و گواراتر خواهد شد و به یک معنا، توجه به اصل درخت عیناً توجه به میوه آن است.
* اهداف تشکیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران
براساس آن چه گفتیم، تشکیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران، یک حرکت طبیعی و ضروری تلقی میشود زیرا از دل نظام مردمی است که نهاد مردمی میجوشد. بعد از تبیین حقیقتی که متذکر شدیم، اکنون بنگریم هدفهای عمده تشکیل بسیج چیست. برای این اهداف، مصادیق متعددی را میتوان برشمرد که ما به برخی از آنها اشاره میکنیم. ابتدا باید بگوییم که به این اهداف ممکن است از دریچههای مختلفی همچون نظامی، فرهنگی اجتماعی و... بنگریم.
الف: اهداف نظامی
۱- گسترش مشارکت مردمی در دفاع و امنیت
اگر یک نظام، مردمی شد، قطعاً علاوه بر نهادهای نظامی آن کشور همچون ارتش و سپاه (در جمهوری اسلامی ایران)، باید برای تامین دفاع و امنیت پایدار و مستحکم در آن، بدنه نظام، یعنی مردم را نیز یکی از ارکان اصلی قرار دهیم. مشارکت مردمی در امنیت و دفاع کشور (کشوری که دشمنانی در سطح جهانی دارد و اکثر دنیا به گونهای با آن دشمن هستند) امری حیاتی و بسیار جدی است.
تجربه هشت سال دفاع مقدس دلیلی واضح بر این مسئله است که ما را از ذکر هر دلیلی بینیاز میگرداند. تشکیل بسیج، به این مشارکت تحقق میبخشد. آن را گسترده میکند و احساس مسئولیت در جهت دفاع از کشور و ایجاد امنیت برای آن را در مردم زنده میسازد. در واقع، حفظ امنیت فراگیر و پایدار در یک نظام مردمی به وسیله خود مردم امکانپذیر خواهد بود.
۲- ایجاد آمادگی دفاعی و تقویت بازدارنده
مشارکت مردمی در دفاع، منجر به ایجاد آمادگی دفاعی و آن نیز موجب تقویت بازدارندگی خواهد شد. در واقع، نسبتی مستقیم میان مشارکت مردمی، آمادگی دفاعی مردمی و تقویت قدرت بازدارنده برقرار است، به طوری که به ترتیب، هریک سبب ایجاد و افزایش دیگری میشود. بدون مشارکت، آمادگی و بدون آن، قدرت بازدارندگی به وجود نخواهد آمد.
هرچند تجهیز به سلاحهای مدرن نیز عنصری مهم در قدرت بازدارندگی است، اما اولاً این سلاحها بدون پشتیبانی مردمی از یک حکومت و آمادگی آنان برای دفاع، شرط کافی برای بازدارندگی نخواهد بود؛ چنانکه وجود سلاحهای قوی و مدرن در بسیاری از کشورهای عربی و غیر آن، به دلیل عدم مردمی بودن حکومت آنان و عدم آمادگی مردم، هرگز ذرهای ترس در وجود دشمنان ایجاد نمیکند و عامل بازدارنده دشمن از تعرض به حساب نمیآید و ثانیاً دشمنان جهانی ما از لحاظ سلاح چیزی کمتر از ما ندارند. بنابر این، آمادگی مردم برای دفاع و مبارزه است که در کنار سلاح، دشمن را به تامل وامیدارد و کشور را از تعرض آنان مصونیت میبخشد.
۳- حمایت و پشتیبانی از نیروهای پنجگانه سپاه
هدف نظامی دیگر از تشکیل بسیج، پشتیبانی و حمایت از نیروهای پنجگانه سپاه است. بسیج در واقع پشتوانه سپاه در همه ابعاد آن به شمار میرود. تنها، نیروی زمینی سپاه نیست که از بسیج به عنوان منبعی تغذیه کننده استفاده میکند؛ نیروهای دیگر سپاه نیز برای تقویت یگان خویش نیازمند نیروهای مردمی هستند و بسیج نیز در این بعد به خوبی به یاری آنان شتافته است.
ب: اهداف اجتماعی
۱- تقویت وحدت و همبستگی ملی
نفس تشکیل بسیج، این استعداد را در درون خود دارد که وحدت و همبستگی ملی را تقویت کند؛ زیرا بسیج در حقیقت پیوستن قطرات پراکنده به یکدیگر و ایجاد رودی خروشان و فزونی بخشیدن به اقتدار و وحدت مردم در سطح ملی است. در واقع شایستهتر این است که این ثمره بزرگ برای بسیج را تحت عنوان «اهداف ملی» تعریف کنیم؛ زیرا برای این رودخانه مواج و پرخروش، مبدای جز خود مردم نمیتوان پیدا کرد و مردم هم که تمامی ندارند! سازمان بسیج در این میان نقش هسته مرکزی بزرگی را دارد که استعداد افزونی و بزرگتر شدن را دارد و دایرههای هم مرکز و گستردهتری از مردم را تشکیل دهد. این هویت و ظرفیت مردمی بسیج، ترجمه دیگری از همان «همبستگی ملی» است. هرچند اعتقادات پاک و زلال مردم مسلمان ایران، زمینه بسیار مهم و مناسبی برای تقویت و همبستگی ملی به شمار میرود و این هدف بزرگ صرفاً و لزوماً به وسیله اعضای بسیج تحقق نمیپذیرد، اما روشن است که سازمان بسیج بستر لازم و آمادهای برای به وجود آمدن موجی به بزرگی ملت و اتحاد و همبستگی آنان درقبال آرمانهای انقلاب است.
۲- کمک به دفاع غیرنظامی و مقابله با حوادث وبلایای طبیعی و غیرطبیعی
نظام اسلامی ما شیرینی وجود بسیج را تنها در بعد نظامی و جبهه و جنگ، نچشیده است، بلکه تاکنون میدانهای متعددی پیش آمده است که حلاوت خدمتگزاری بسیج در آنها، کام مردم را شیرین کرده است. سازندگی، آموزش، بهداشت و برخی زمینههای دیگر را از جمله ابعاد این خدمتگزاری باید به شمار آورد. بسیج تاکنون خدمات متعددی در این عرصه در کارنامه درخشان خود به ثبت رسانده است.
خدمتهای بسیار ارزشمند سازندگی در نقاط دورافتاده و شهرها و روستاهای کشور، کمکرسانی به روستاییان، درختکاری در موارد متعدد، اجرای طرحهای ملی واکسیناسیون علیه بیماریهای مختلف، کمکرسانی به مردم زلزلهزده بم و کرمانشاه و ...، طرح سرشماری، امنیت شهری، خود نمونههایی از این قبیل به شمار میآید. به طور کلی (بجز دفاع نظامی)، بسیج برای تمامی موارد مشکل در سطح ملی، همچون انرژی نهفتهای است که نظام در مواقع مقتضی دست نیاز به سوی آن دراز میکند و همواره نیز در استفاده از بسیج به موفقیتهای بزرگ و درخشانی نایل آمده است.
ج: اهداف فرهنگی
اگر بسیج را برآمده از تفکر فرهنگی نظام بدانیم، تعمیق و گسترش تفکر بسیجی را در حقیقت باید در راستای تثبیت، تعمیق و نشر فرهنگ اسلام و انقلاب اسلامی تلقی کنیم. بسیج نیرویی است که به منظور حفظ و بقای دستاوردهای انقلاب به وجود آمده است و چون انقلاب براساس تحول فرهنگی مردم مسلمان ایران شکل گرفته، پس باید اذعان کرد که بسیج حافظ و نگاهبان فرهنگ ناب اسلام است و تفکر بسیجی جز تقویت بنیه فرهنگی اسلام و انقلاب، هویت و ماموریت دیگری ندارد. امام خمینی(ره) خود، در توصیف بسیج از فضیلتها و ویژگیهای بلندی نام میبرد که پایههای اصلی فرهنگ اسلام ناب را تشکل میدهند. امام بسیج را شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری میداند که شکوفههای آن بوی بهار وصل، طراوت یقین و حدیث عشق میدهد.
امام، بسیج را مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی وصف میکند که پیروانش بر گلدستههای رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر دادهاند.
امام بسیجیان، بسیج را میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی معرفی کرده است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بینشانی گرفتهاند. بسیج در نظر امام، لشکر مخلص خداست که تمامی مجاهدان از اول تا آخر، دفتر تشکل آن را امضا کردهاند....
اینها همه، فضیلتهای اخلاقی، ارزشهای انسانی و شاکلة یک فرهنگ متعالی و انسانساز، آن هم در این دنیایی است که حکومتها و انسانها در مسابقه ظلم و مادیت و پولپرستی و تجاوز با یکدیگر مسابقه گذاشتهاند!
امام از آن «تفکر بسیجی» دم میزند که هیچ حادثهای نمیتواند یک ملت متصف به ارزشهای بسیجی را به زانو درآورد، و در غیر این صورت باید هر روز منتظر حادثه بود؛ حادثهای که کافی است تا یک نظام را از پای درآورد. امام در این زمینه فرموده است: «باید برای شکستن امواج توفانها و فتنهها و جلوگیری از سیل آفتها به سلاح پولادین صبر و ایمان مسلح شویم. ملتی که در خط اسلام ناب محمدی(ص) و مخالف با استکبار و پولپرستی و تحجرگرایی و مقدسنمایی است، باید همه افرادش بسیجی باشند و فنون نظامی و دفاعی لازم را بدانند؛ چرا که در هنگامه خطر، ملتی سربلند و جاوید است که اکثریت آن آمادگیهای لازم رزمی را داشته باشند. خلاصه کلام، اگر بر کشوری نوای دلنشین بسیجی طنینانداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید، والا باید هر لحظه منتظر حادثه ماند.» (پیام امام، 2/9/67)
هرچند امام عزیز در نهایت، نتیجه میگیرد که ملت بسیجی باید آماده دفاع نظامی باشد، اما پایهها و مایههای آن را صبر و ایمان و مبارزه با پولپرستی و تحجر میداند؛ یعنی اگر ملتی به لحاظ معنوی و فرهنگی آماده و خودساخته بود، چنین ملتی میتواند در بعد نظامی بدرخشد و اجازه تعرض به هیچ دشمنی را ندهد والا بدون داشتن پشتوانهای آنسان، هرگز در این بعد نیز موفق نخواهد بود.
«تفکر بسیجی» در حقیقت «تفکر فرهنگی» است؛ تفکری که فرهنگ اسلام ناب را در همه ابعاد زندگی فرد و جامعه گسترش میدهد و به جامعه «حیات» میبخشد. جامعهای که زنده و دارای حیات شد، تحرک هم خواهد داشت؛ درایت و تعقل را نیز دارا خواهد بود؛ به دفاع بها خواهد داد و به قدرت و سیاست و رشد و پیشرفت هم خواهد اندیشید؛ زیرا اینها همه نشانههای یک واحد زنده است، والا اگر کسی یا جامعهای زنده نبود، با او هر کاری، از جمله به بردگی کشیدن، میتوان انجام داد.
در پایان باید گفت حفظ امنیت فراگیر و پایدار در یک نظام مردمی به وسیله خود مردم امکانپذیر خواهد بود و بسیج در حقیقت پیوستن قطرات پراکنده به یکدیگر و ایجاد رودی خروشان و فزونی بخشیدن به اقتدار و وحدت مردم در سطح ملی است.