۱۰ ناگفته موسوی خویینیها از هاشمی رفسنجانی؛ از پُررو خواندن ملی ــ مذهبیها تا زندان بیحجابها
محمد موسوی خویینیها رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز در گفتوگویی اقدام به افشاگریهایی بیسابقه درباره هاشمی رفسنجانی کرده است که نکات مهم آن را در این گزارش میخوانید.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه سایر رسانه های خبرگزاری تقریب، در ایام دومین سالگرد فوت علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیدمحمد موسوی خویینیها رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا (خبرگزاری رسمی دولت) اظهارات افشاگرانهای علیه هاشمی مطرح کرده است.
موسوی خویینیها که در سالهای پیش و پس از انقلاب با هاشمی ارتباط و حشر و نشر داشته است، برای اولین بار اظهاراتی درباره رویکرد هاشمی رفسنجانی در دوران ریاست مجلس و همچنین ریاست جمهوری وی بیان کرده است. این چهره شناختهشده جریان اصلاحات معتقد است که مرحوم هاشمی برای پیشبرد امور حتی در مواقعی به دور زدن قانون نیز متوسل میشد.
رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز همچنین روایتی از آخرین نماز جمعه پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال 76 که بهامامت هاشمی اقامه شد، بیان میکند. وی همچنین در بخش دیگری از این گفتوگو به بیان دیدگاه هاشمی نسبت به ملیمذهبیها و علل بازداشت گروهی از منسوبین به این طیف در دوره ریاست جمهوری هاشمی میپردازد.
موسوی خویینیها همچنین درباره تخریب روزنامه سلام از سوی هاشمی در تریبون نماز جمعه تهران اظهاراتی را بیان میکند. وی در بخش دیگر با بیان خاطرهای از آذری قمی (دادستان تهران در سالهای ابتدایی انقلاب ) هاشمی را چپ سوپر رادیکال معرفی میکند.
رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز همچنین در این گفتوگو به بیان رویکرد رئیس دولت سازندگی در ارتباط با نحوه برخورد با زنان بدحجاب پرداخته است.
تصویری از نشست نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی (از راست موسوی خویینیها، آیتالله جوادی آملی، هاشمی رفسنجانی)
در گزارش زیر تلاش شده تا در قالب 10 نکته، به مهمترین بخشهای این گفتوگو پرداخته شود.
1. هاشمی میگفت برای راه افتادن کارها میشود قانون را دور زد
موسوی درباره شخصیت مبارزاتی و سیاسی هاشمی میگوید: "وجه منفی رویکرد آقای هاشمی این بود که در مسیر هدفش، اگر معتقد بود کاری باید انجام شود، دیگر هیچ مانعی را بر سر راه نمیپذیرفت؛ چه این مانع قانون باشد، چه اشخاص و حقوق دیگران. هر حقی را در قبال این حقی که معتقد بود باید زنده کرد، نادیده میگرفت. من بشخصه یکی از مواردی که بارها با ایشان صحبت میکردم، بحث قانون بود. ایشان معتقد بود "کار باید راه بیفتد، برای راه افتادن کار میشود قانون را دور زد".
2. خطبههای نماز جمعه قبل از انتخابات 76 بهنفع خاتمی تمام شد
در سال 76 ما اطمینان خاطر جدی نداشتیم که حتماً آقای خاتمی رأی دارد؛ ولی میخواستیم هرکس به همان میزان که رأی دارد شناخته شود و یک انتخابات آبرومندی برگزار شود. برای همین به ایشان گفتیم "پرسوجو کنید ببینید اگر تمایل به یک فرد دیگری هست، از آنجا که آقای خاتمی هم دنبال پست و مقام نیست، کنار بکشد". آقای هاشمی در پاسخ گفت "اتفاقاً من با آقای خامنهای اینجا اختلاف نظر دارم.
آقای خامنهای نظرش این است که باید انتخابات خیلی پرشور باشد و مردم همه بیایند و هرچه مردم بیشتر بیایند بیشتر تأیید نظام است. اما من میگویم «آقا، شما بگویید نظرتان چهکسی است، ما همه میرویم کار میکنیم که همان بشود»". آقای هاشمی معتقد بود "بالاخره یک رئیس جمهور لازم داریم، آقای خامنهای بگوید چهکسی بشود یا با هم توافق کنیم که چهکسی بشود، ما تلاش میکنیم که همان بشود". تعبیر عملگرا برای ایشان خیلی تعبیر درستی بود.
3. بهدستآوردن قدرت، اصل مسلم برای هاشمی بود
بعد از پیروزی انقلاب، بهدست آوردن قدرت، یک اصل مسلم در نگاه آقای هاشمی بود. من اینها را از زبان خودش شنیدم که میگویم. میگفت "قبلاً روحانیون غفلت کردند و با هزاران خون دل کشته دادند بعد که پیروزی میرسید، دیگران میگفتند «خیلی خوب، مبارزه کردید دستتان درد نکند، التماس دعا، تشریف ببرید در همان مساجد، هر وقت لازم شد باز هم خدمتتان میآییم»". ایشان این دفعه میخواست این قضیه را محکم بگیرد که از دست نرود، دیگر برایش فرقی نداشت کسی برنجد یا بدش بیاید یا لازم باشد به تخت سینه کسی زده و او را کنار بزند.
4. هاشمی بهدنبال مهندسی انتخابات بود
این روزها برای پیادهسازی یک نگاه، تعبیری به اسم «مهندسی انتخابات» بهکار میبرند. آقای هاشمی آن زمان را در نظر بگیرید با آن روابط و امکانات و قدرت نه آقای هاشمی سالهای آخر را، آقای هاشمی آن زمان میتوانست انتخابات را جوری مهندسی کند که آن نتیجهای که میخواهد گرفته شود. البته ممکن هم هست که آن نتیجه گرفته نشود یعنی تضمینی نبود ولی او دنبالش میرفت.
5. هاشمی تنها در زمان حیات امام با تسخیر لانه جاسوسی مخالفتی نکرد
در سالهای پس از تسخیر لانه جاسوسی بهاحتمال زیاد دانشجویان علاقهمند بودند شخصیتهای تراز اول بیایند آنجا سخنرانی کنند. بهاحتمال زیاد هم دعوت شدهاند، البته من چیزی بهخاطر ندارم ولی این را میخواهم بگویم تسخیر لانه سال 58 است و امام در 68 از دنیا رفته، یعنی آقای هاشمی در این 10 سال هیچ چیزی در مخالفت نگفته و هیچ سخنرانی و مصاحبهای نداشته است.
بعد از رحلت امام، آقای هاشمی میخواسته رئیسجمهور شود، انتخابات ریاست جمهوری بوده و قطعاً آقای هاشمی چنین حرفهایی را نزده است چون کل آرای او خراب میشد.
6. ماجرای خنده هاشمی به زدوخورد ملیمذهبیها در مجلس اول
شما عکسی را که از دوره اول مجلس در ماجرای زدوخورد خط امامیها با آقای معینفر هست حتماً دیدهاید که آقای هاشمی دارد میخندد. من اصلاً اینها را نمیپسندیدم. البته من سر این قضیه هیچوقت با ایشان حرفی نزدم ولی طبعاً نمیپسندیدم که مدیریت جلسه بهگونهای باشد که یک عده احساس کنند ما با مخالفان خود اینگونه برخورد میکنیم.
7. پاسخ هاشمی به علت بازداشت ملیمذهبیها؛ "پُررو شده بودند"
من تندرویها را مربوط به ایشان نمیدانم ولی ایشان هم این طوری بوده است. در زمان ریاستجمهوری ایشان 50، 60 نفر از ملی ــ مذهبیها را دستگیر کردند. خبرنگار خارجی از آقای هاشمی میپرسد که "اینها فقط نامه نوشته بودند"، میگوید "برای اینکه رویشان کم شود".
8. اظهارات هاشمی در نماز جمعه علیه روزنامه سلام
روزنامه سلام در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی توسط وزارت اطلاعاتش بسیار مشکل داشت. ایشان میرفت در نمازجمعه، علیه روزنامه سلام حرف میزد. سلام تنها یک تریبون بود در مقابل تریبونهای متعددی که ایشان بهعنوان رئیس جمهور در اختیار داشت، هم تریبون دولت را داشت، هم رادیو تلویزیون را داشت و هم نماز جمعه را داشت، همه را داشت. یک روزنامه سلام مگر چقدر تیراژ داشت و چه کار عجیب و غریبی میتوانست بکند؟ ولی آن را مزاحم میدانست.
9. تعبیر آذری قمی از تفکرات رادیکالی هاشمی
آقای هاشمی هیچوقت در عمرش در خط اعتدال نبود. ایشان در آن تقسیمبندی اولیه یکی از عناصر کاملاً برجسته جناح چپ بود، از یک مقطعی، قدری صحبتهایش را تغییر داد و کمکم از جناح چپ فاصله گرفت و به راست نزدیک شد. صحبتهای ایشان در خطبههای نمازجمعهاش نشان میدهد چپ رادیکال بود.
مرحوم آقای آذریقمی در واکنش به یکی از سخنرانیهای آقای هاشمی گفته بود "زیر عمامه بعضیها داس و چکش است". میخواهم بگویم آقای هاشمی خط اعتدال نبود، حسابی سوپرچپ بود.
10. هاشمی میگفت "باید زندانی مختص زنان بدحجاب درست کنیم"
ایشان (هاشمی رفسنجانی) در نمازجمعه گفت "باید زندان مختص زنان درست کنیم بهشکلی که نگهبان و همه عوامل آن زن باشند". من آن زمان دادستان بودم و گفتم "عجیب است آقای هاشمی حداقل با ما که با او دوست و رفیق هستیم، مشورتی نکرده که این حرف خوب است، بد است، عملی است، شدنی است؟ یکمرتبه بگوییم که برای زنها یک زندان مخصوص درست کنیم؟ در دنیا چهفکری میکنند. هرکسی بهاتهام اینکه در خیابان حجابش را رعایت نکرده است یقهاش را بگیریم و به زندان بیندازیم". خطبههای نمازجمعه ایشان را در دهه 60 بخوانید سوپررادیکال بود.