تمام ارکان اجتماع، مخاطب شبکه تربیتی صالحین است/ بسیج، ظرف خاصی ندارد
رئیس ستاد اجرایی دومین اجلاسیه اساتید شبکه تربیتی صالحین گفت: بسیج، پایگاه اصلی این شبکه است، منتها به دلیل اینکه بسیج ظرف خاصی ندارد، مخاطب شبکههای تربیتی صالحین تمام ارکان اجتماع است.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه فرهنگ وهنر خبرگزاری تقریب، از سال ۷۸ ایده شبکه تربیتی صالحین را در بسیج مستضعفین دنبال کرد و با گذشت ۲۰ سال از انجام آن معتقد است که این شیوه بهتر از روش منبرداری میتواند در انتقال فرهنگ و مبانی اندیشههای انقلاب اسلامی راهگشا باشد.
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدجواد امامپور، مدیر امور اساتید، استادیاران و سرمربیان معاونت تعلیم و تربیت سازمان بسیج با حضور در خبرگزاری فارس با بیان اینکه هدف از این شبکه تربیتی، کادرسازی نیروهای متعهد و متخصص در عرصه اجتماع است که حس انقلابی همراه با دیانت همیشه و همه جا استمرار و تداوم داشته باشد، کلید این موفقیت را در توجه به چهار عنصر معرفتی، تربیتی، بصیرتی و مهارتی دانست.
مشروح این گفتوگو در ادامه میآید:
مسائل معرفتی، تربیتی و بصیرتی باید دارای عمق باشد
شبکه تربیتی صالحین در بسیج دارای چه ساختاری است؟
شبکه تربیتی صالحین در بسیج تشکیل شده و مشغول به کار است و در همین چند روز آینده إنشاءالله دومین اجلاسیه اساتید سراسر کشور را در این شبکه تربیتی برگزار خواهیم کرد. سابقه این کار به سال ۷۸ برمیگردد، یعنی خرداد ماه سال ۷۸ اولین ابلاغیهای که از سازمان بسیج به سراسر کشور زده شد و تمام ردهها موظف شدند که براساس این ساختارِ جدیدی که برای کار تربیتی و فرهنگی مدنظر بود، همه در این قالب، سبک و سیاق کار را انجام بدهند. این شبکه تربیتی چهار عرصه دارد. این چهار عرصه میتواند تمام فعالیتها را با تمام سلایقی که تمام افراد جامعه دارند، پوشش بدهد.
عرصه اول «معرفتی» است که چهار بخش عقاید و کلام، قرآن و عترت، فقه و تاریخ دارد.
عرصه دوم، عرصه «تربیتی» مشتمل بر تمام مباحث اخلاقی، رفتاری و معنوی افراد میشود؛ یعنی در این بخش طراحی و برنامهریزی میشود و فرآیندی برای آن در نظر گرفته میشود که افرادی که به صالحین وارد میشوند، در حلقههای صالحین چه مسیری را طی کنند.
عرصه سوم، عرصه «بصیرتی» است. آنچه یک فرد نیاز دارد برای اینکه از مسائل سیاسی آگاهی و دانش پیدا کند و اساتید و مربیان موظف هستند که این آگاهی و دانش را در اختیار این افراد قرار دهند و مهمتر از این آگاهی و دانش، قدرت تحلیل و تجزیه برای تشخیص حق از باطل است؛ یعنی در عرصه بصیرتی فقط اطلاعات سیاسی نیست، بلکه افراد طوری تربیت میشوند که قدرت تحلیلشان افزایش پیدا کند که با این شاخصه بتوانند حق را از باطل تشخیص دهند.
البته مسائل معرفتی، تربیتی و بصیرتی باید دارای عمق باشد؛ یعنی اگر ما عمقبخشی نداشته باشیم و اطلاعاتمان سطحی باشد، فایدهای ندارد و به نتیجه نخواهیم رسید. بنابراین در صالحین یک نگاه صرف دانشافزایی نیست، باید این استدلالها به باور تبدیل شود. اگر به باور تبدیل نشود، دانشی است که ممکن است از بین برود. در حالی که دانش با باور قلبی متفاوت است، زیرا باور قلبی آثاری دارد که دانش صرف آن را ندارد. لذا تلاش سرگروه و مربی این است که این دانشی را که برای فرد ایجاد میکند تبدیل به باورهای او شود و اعتقاد پیدا کند و پای اعتقادش بایستد.
عرصه «مهارتی» چهارمین عرصه است. مهارتهایی که در صالحین مدنظر ماست، آن مهارتهایی است که آن سه عرصه را محقق کند. یعنی سرگروه ما اگر میخواهد در عرصه مهارت نقش ایفا کند و وظیفهاش را انجام بدهد، آنجا چون بیشتر عرصه و غلبه به دانشافزایی است، باید یک معلم خوب باشد. باید به آن موضوعی که میخواهد مطرح کند تسلط داشته باشد، ورود و خروج بحث را بلد باشد و بتواند نتیجهگیری کند.
مخاطب شبکههای تربیتی صالحین تمام ارکان اجتماع است
پایگاه این فعالیتها کجا است؟
پایگاه اصلی این کار در بسیج قرار شده است، منتها به دلیل اینکه بسیج ظرف خاصی ندارد، یعنی اگر آن ویژگیهایی که مقام معظم رهبری در ارتباط با بسیجی فرمودند، محقق شود، مخاطب شبکههای تربیتی صالحین تمام ارکان اجتماع است. در خانوادهای که نگاهشان این ویژگیها را دارد، محل کار ما آنجاست. در مسجدی که این نگاه وجود داشته باشد محل کار ما مسجد است. ظرف کار ما حسینیه، باشگاه ورزشی، مدرسه، دبیرستان، مهدکودک، دانشگاه، کارخانه، کارگاه، شرکت، محیط کارمندی و ... است. در واقع در عرصههای مختلفی که جامعه زندگی میکند، این کار ساری و جاری است.
تغییر رفتار باید همراه با معنویتافزایی باشد
ارکان این شبکه چگونه است؟
متولیان کار موظف هستند متناسب با مخاطبشناسی، آسیبشناسی و نیازسنجی، موضوعات را برای مخاطبینشان در نظر بگیرند. به طور مثال در زمینههای اخلاقی که در مجموعه کار تربیتی است در اوایل کار ۷۰۰ تا سرفصل موضوع تربیتی استخراج کردیم که ذیل هر کدام باز زیرسرفصلهایی دارد و به شاخههای مختلف و متنوعی تقسیم میشود. در واقع میتوان به یک داروخانه عظیم و بزرگی تشبیهش کرد که متناسب با هر فردی، متخصص و پزشکش آن را تجویز کرد.
در عرصه تربیتی علاوه بر مسائل اخلاقی و رفتاری، آن سرگروه و مربی موظف است که تغییر رفتار در افراد گروهش ایجاد کند. این یک معنویتافزایی است؛ یعنی آن سرگروه که به عنوان یکی از اهداف اصلی و اساسی صالحین است، باید به مسائل معنوی عمق ببخشد؛ به گونهای ارتباط با خدا، اهل بیت (ع)، شهدا و غیره را درست کند. این موارد برنامههای متنوعی را میطلبد. باید به برنامههای مختلف بروند؛ از هیأتهای مذهبی گرفته تا مجالس مختلف.
اتصال حجت ظاهر با حجت باطن از لوازم اصلی رسیدن به کمال است
اشاره داشتید به دنبال نهادینه کردن مهارتها در سه عرصه معرفتی، بصیرتی و تربیتی هستید؛ به گونهای که اعتقادات قلبی را به منصه ظهور برسانید و میخواهید فرهنگ انقلابی را به جامعه تسری دهید تا این فرآیند استمرار داشته باشد. به نظر میرسد جوامعی مانند ژاپن با اینکه خداناباور هستند، همه آنها جزء حلقه صالحین باشند!
در اینجا دو بحث داریم؛ یک آن که انسانها بر اساس فطرت الهی که خدا در وجودشان قرار داده، آن را فعال میکنند. این فعالسازی، کافر و مسلمان ندارد؛ مثلاً آدمی دروغ نمیگوید، به خاطر اینکه خودش عقلش را به کار انداخته است و میفهمد دروغ ضررهایی در زندگیاش دارد. اولین ضررش این است که اعتماد میان انسانها را از بین میبرد. اگر جامعه بزرگی را میخواهیم در نظر داشته باشیم که به هم اعتماد داشته باشیم و در جامعه ما آرامش وجود داشته باشد، یکی از راهکارهایش این است که به همدیگر دروغ نگوییم. ممکن است با یک تحلیل عقلی به این نتیجه برسیم و حتی خداباور نباشیم. علاوه بر اینکه آن تحلیل عقلی را داریم، آموزههای دینی را هم داریم. ما دو تا موضوع داریم که میتوانیم از آن برای اینکه دروغ نگوییم استفاده کنیم. اما ممکن است کافری خودش به این نتیجه برسد که باید نظم را در جامعه رعایت کند و از چراغ قرمز عبور نکند. شما هر کاری بکنید عبور نمیکند، چون مقید شده و این باور را به عنوان یک فرهنگ در جامعهاش پذیرفته است. زیرا خداوند این امر را در وجود همه انسانها قرار داده است.
در روایات ما به این موضوع «حجت باطن» میگویند و به انبیاء و قرآن «حجت ظاهر» میگویند. حالا کسی با حجت باطنش دارد کارش را تنظیم میکند و زندگیاش را پیش میبرد، یکی با هر دو سروکار دارد. یکی هم هیچ کدام را قبول نمیکند. نه حجت باطن را میپذیرد، نه حجت ظاهر را. از هفت دولت آزاد است! آن ژاپنی که این قدر به کار کردن مقید و ملتزم است و احساس مسئولیت میکند، فطرتش را فعال کرده است. منتها در عرصه انسانشناسی میگویند اگر میخواهید به آن کمال انسانی برسید، علاوه بر اینکه این حجت باطن را باید فعال کنید، اتصال حجت ظاهر با حجت باطن از لوازم اصلی رسیدن به کمال است. آن ژاپنی که این کار را میکند اصل کارش درست و خوب است، منتها اشکالش این است که خدا را قبول نکرده است و اگر خدا را هم قبول کند این راستگوییاش اثر تربیتی فزایندهای در درونش دارد.
اشاعه فرهنگ انقلاب اسلامی نیاز به کادرسازی دارد
این آموزشها تا چه زمانی ادامه دارد؟ اینکه یک بسیجی از محیط خانواده، مدرسه و پایگاه در محیط بزرگتری به نام اجتماع قرار است فعال باشد، چگونه به اشاعه آن مفاهیم بپردازد؟ در واقع برنامه آتی شما چیست؟
برنامه بلندمدت ما، کادرسازی است. اگر کادرسازی کنیم؛ یعنی آدمهایی را تربیت کنیم که این کاره باشند، آن وقت موفق میشویم و این زمانبَر است. شما اگر بخواهید نهالی را بکارید تا ثمر بدهد، مثلاً ۱۵ سال طول میکشد. فکر کنید که یک نهالِ گردویی کاشتید. این نهال کوچک که گردو نمیدهد! ۶ سال باید بگذرد تا سه ـ چهار عدد گردو از این نهال آویزان شود. در تربیت انسان هم همین طور است. اگر میخواهید یک مدیر در محیط کاری داشته باشید که او استانداردهای لازم را داشته باشد و بتواند با کارمندان و افراد زیردستش درست رفتار کند، چقدر طول میکشد تا شما او را تربیت کنید؟ تقریباً یک نسل زمان میبرد. ما بچهای را از زمان مهدکودک تحت تربیت خودمان قرار میدهیم تا تحصیلات عالیه را فرا بگیرد که بعد بتوانیم بگوییم او در این مسند مدیر این مجموعه است. تقریباً یک نسل طول میکشد.
بنابراین شبکه صالحین یک شبکه تربیتی مبتنی و منطبق بر آموزههای دینی است که به ما سفارش میکند این فرآیند باید بر اساس اختیار باشد. نباید طوری باشد که آزادی و اختیار فرد را بگیریم. باید فرد با آزادی و اختیار همراه با اقناع این آموزه دینی و ارزش را بپذیرد.
شما زمانی موفق میشوید که افراد با اختیار و آزادی خودشان آن را بپذیرند؛ یعنی شما در ذهن و عقاید افراد نمیتوانید دخل و تصرفی کنید. ممکن است شاگردی در مقابل معلمی که به او تندی میکند یا بچهای در مقابل پدر و مادرش از ترس و خجالت به ظاهر کاری را انجام دهد، ولی در ذهنش تغییر نکرده است. هنر این است که ذهن او را تغییر دهید، آن وقت این کار تربیتی میشود که با آزادی و اختیار خودش آن ارزش را بپسندد و قبول کند و به دست خودش تغییر رویه و رفتار دهد. این ارزش است و بعد پای آن ارزش هم میماند.
یعنی آنچه را که خدا به عنوان آموزه دینی برای انسان فرستاده با آنچه که در وجودش به عنوان فطرت الهی گذاشته با همدیگر هماهنگ هستند. منتها چون ممکن است یک نفر نتواند خوب این هماهنگی را برای یک فرد تبیین کند، همان آموزههای دینی که باید فطرتاً این را بپذیرد، آن را پس میزند. در چنین شرایطی، حضور یک آدم هنرمند مورد نیاز است. در واقع آن مهارتی را که گفتیم برای همین است. آن هنرمند را میخواهد که این آموزههای دینی را که در خارج از وجود این انسان است با فطرتی که در وجود انسان است، آشتی دهد.
مربیهای حلقه صالحین همه روحانی هستند؟
نخیر! در حلقههای صالحین استاد، استادیار و سرمربی روحانی هستند، اما مربی، سرگروه و متربیها الزاماً روحانی نیستند. گروهها در مسجد، حسینیه یا پایگاه بسیج با یک اعضای ۱۰ تا ۱۵ نفره تشکیل میشود که اینها را سرگروه اداره میکند. بعد این سرگروهها در یک گروه ۱۰ تا ۱۵ نفره جمع میشوند که مربی آنها را اداره میکند که در جلسهای که تشکیل میدهند موارد را مطرح و آسیبشناسی، مخاطبشناسی و نیازسنجی میکنند.
جمع مربیها، حلقه مربیان را تشکیل میدهند که سرمربی آن را اداره میکند. سرمربی موظف است مربیها را رشد بدهد، مربیها سرگروهها را رشد دهند و سرگروهها هم گروهها را رشد دهند.این سرمربیان هم با هم یک حلقه را تشکیل میدهند که با استادیار اداره میشود. این مربی و سرگروه در پایگاه مقاومت است، حلقه سرمربیان در حوزه مقاومت میشود. در هر ناحیهای هم یک استادیار داریم. پس استاد ← استادیار ← سرمربی ← مربی ← سرگروه ← متربی حلقههای تربیتی صالحین را تشکیل میدهند.
دومین اجلاسیه سراسری اساتید شبکه تربیتی صالحین، امروز چهارشنبه سوم بهمن ماه در جوار بارگاه نورانی امام رضا (ع) در مجتمع فرهنگی تربیتی امامت مشهد و با حضور ۵۰ نفر از اساتید برادر شبکه تربیتی صالحین برگزار میشود.
در این اجلاس یک روزه سردار جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سردار غیبپرور، رئیس سازمان بسیج مستضعفین و حجتالاسلام حاج صادقی نماینده مقام معظم رهبری در سپاه سخنرانی خواهند کرد.