عمده لوازم التحریر و اسباب بازیهای عرضه شده در بخش کودک و نوجوان باغ کتاب تهران چینی است.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه فرهنگ وهنر خبرگزاری تقریب، روند پروژه احداث باغ کتاب تهران در سال ۱۳۸۳ با دستور شهردار تهران برای احداث محلی تازه برای نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، در تپههای عباس آباد تهران آغاز شد. پس از انجام مسابقه طراحی این بنا در اردیبهشت ۱۳۸۶ مراحل ساخت این پروژه آغاز شد و در نهایت پس از تاخیری چند ساله این بنا با صرف بودجهای نزدیک به ۲۰۰ میلیارد تومان از بودجه عمومی کشور در سال ۹۶ افتتاح شد. در یادداشت زیر سعی کردم تاملاتی نسبت به این بنا داشته باشم. لازم به ذکر است که طرحی برخی نکات درباره اجناس در معرض فروش در باغ کتاب از مشاهدات شخصی استنتاج شده و در آن به هیچ قول یا خبری استناد نشده است.
تا پیش از افتتاح و راه اندازی باغ کتاب مسئولان شهری مدام از این باغ به عنوان محل دائمی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران یاد میکردند، اما پس از افتتاح این مکان تبدیل به یک کتابفروشی بزرگ با امکانات رفاهی و تفریحی شد.
نخست: وسعت باغ کتاب تهران ۱۱۰ هزار متر مربع است که ۶۵ هزار متر مربع آن ساختمان نمایشگاهی، تالارها همایش و اداری است و مابقی آن را فضای سبز و یک دریاچه مصنوعی تشکیل میدهد. فضای داخلی باغ کتاب شامل چند بخش است: کتابفروشی بزرگسال، کتابفروشی و لوازم التحریر و اسباب بازی فروشی برای کودکان و نوجوانان، سالنهای سینما و... است. بخشهای مهم و جذابی نیز با عنوان باغ رباتیک، باغ علم کودک و نوجوان، کافههای متنوع و... نیز طراحی شده که البته فضای جذابی را برای تفریح و علم آموزی برای کودکان و نوجوانان فراهم میآورد.
دوم: حجم عمده فروش باغ کتاب، کتاب کودک و همچنین لوازم التحریر، اسباب بازیهای آموزشی و... است. مشاهدات خبرنگار مهر نشان میدهد که متاسفانه عمده اسباب بازیها و همچنین لوازم التحریر ساخت کشور چین است. این در صورتی است که تولیدات لوازم التحریر کارگاهها و کارخانهجات ایرانی هم کم نیست و البته کیفیت آنها نیز برابر و بعضا بهتر از تولیدات مشابه در کشور چین است.
وقتی تمامی هزینههای ساخت این بنا از محل بودجه عمومی کشور تامین شده است، باید امکانات تجاری آن تماما در خدمت تولیدات ایرانی باشد. چرا وقتی ساخت این بنا تمام از بودجه عمومی کشور و پول نفت بوده باید نفع تجاری آن به تولید کننده چینی و وارد کننده سودجو برسد؟ حتی اختصاص یک متر از این بنا هم برای فروش محصولات خارجی منطقا اشکال دارد.
سوم: تا پیش از افتتاح و راه اندازی باغ کتاب مسئولان شهری مدام از این باغ به عنوان محل دائمی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران یاد میکردند، اما پس از افتتاح این مکان تبدیل به یک کتابفروشی بزرگ با امکانات رفاهی و تفریحی شد. همین نکته باعث شد تا صدای اعتراض به حق کتابفروشان محلی بلند شود، چرا که آنان توان رقابت با این کتابفروشی در جذب مشتری و مخاطب را پیدا نخواهند کرد و کما اینکه از زمان افتتاح این مجتمع فرهنگی آمار فروش کتابفروشیهای تهران هم کاهش محسوسی پیدا کرده است. این اعتراض بازهم به حق را کتابفروشان درباره برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران هم دارند. به هر حال نمایشگاه کتاب تهران هم صرفا اسم نمایشگاه را یدک میکشد و گرنه ذات آن که یک فروشگاه بزرگ کتاب البته با مدت محدود است.
چهارم: باغ کتاب تهران عنوان بزرگترین فروشگاه کتاب در جهان را یدک میکشد. در تحولات جهانی دهههای اخیر معمولا این کشورهای جهان سوم بودند که برای عقب نیفتادن از مسابقه جهانی تبلیغات و احیانا در برخی از موارد جذب گردشگر به سراغ ساخت بزرگترین بناها، مثلا بلندمرتبهترین ساختمانها، مرتفعترین چرخ و فلکهای شهربازی و... رفتند.
گویا پروژه باغ کتاب تهران، بودن مطالعه و تحقیق آغاز و دستور ساخت آن آنی صادر شده؛ چرا که حتی در حین ساخت هم طراحی کاربری آن تغییر کرده است.
در ایران نیز چند دهه است که مسابقه ساخت و افتتاح هایپرمارکتها، مگامالها و فروشگاههای بزرگ به راه افتاده که باعث رشد پدیده شوم مصرف گرایی شده است. پر کردن این فروشگاهها با توجه به مشکل تولید در ایران، مساله مهمی بود که واردات بیرویه اجناس خارجی آن را حل کرد. در این چهل سال دولتمردان ایرانی به مساله تولید کاملا بیتوجه بوده و نه تنها یک نهاد تولیدی که به ثروت پایدار بیانجامد، افتتاح نشد که کارخانهجات قدیمی نیز با بیتدبیری و البته سومدیریت و سودجویی به خاک سیاه نشستند. تاسیس مدام هایپرمارکتها در ایران، زمانی که تولید ایرانی به گل نشسته، خیانت بزرگی است که باید هرچه سریعتر جلوی آن گرفته شود.
پنجم: اصرار بر حفظ ماده تبلیغی باغ کتاب تهران (همان «بزرگترین فروشگاه کتاب جهان» که انصافا دهان پرکن است) باعث شد تا مسئولان به مشکلاتی که در کنار آن بوجود میآید، هیچ توجهی نداشته باشند. آیا اصولا تهران با داشتن کتابفروشیهای راسته خیابان انقلاب و راسته کریمخان، نیاز به کتابفروشی داشت؟ آیا کم شدن شمارگان کتابها و رسیدن به آمار خجالت آور ۱۵۰ و ۲۰۰ نسخه، به دلیل نبودن کتابفروشی در تهران رخ داده است؟
ششم: گویا پروژه باغ کتاب تهران، بودن مطالعه و تحقیق آغاز و دستور ساخت آن آنی صادر شده؛ چرا که حتی در حین ساخت هم طراحی کاربری آن تغییر کرده است. در بخش معرفی پایگاه اطلاع رسانی این مجتمع فرهنگی اشاره شده که اگر این فضا به نمایشگاه کتاب تهران اختصاص پیدا میکرد، بجز فرصت نمایشگاه در دیگر ایام سال خالی و بدون استفاده میماند و یا اگر تبدیل به نمایشگاه دائمی میشد، شکل نمایشگاهی آن از بین میرفت. این مساله نشان دهنده کار بدون مطالعه است. رواست که پروژهای ۲۰۰ میلیاردی بدون مطالعه آغاز شود؟