اعضای هیات متوسلین به حضرت ابوالفضل(ع) هرروز سفره افطارشان را در هیات پهن میکنند و میزبان یکی از مراکز نگهداری کودکان یتیم و بیسرپرست هستند. رسمی که نیم قرنی هست که ادامه دارد و از نسلی به نسل دیگر منتقل شدهاست.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه سایر رسانه ها خبرگزاری تقریب، مجله فارس پلاس خبرگزاری فارس نوشت: وقتی در کار خیر خدا را مدنظر داشته باشیم همه چیز طوری پیش می رود که آن کار انجام بگیرد. به طور معجزه آسایی موانع یک به یک برداشته میشود و در نهایت کار به بهترین شکل ممکن انجام میشود. درست مثل کارهایی که اعضای هیات متوسلین حضرت ابوالفضل(ع) انجام می دهند. آنان در این شرایط سخت اقتصادی کمر همت بستهاند و به دنبال اجرای میراثی ۵۰ساله همچون پدر و مادرهایشان، سفره افطار ماه مبارک رمضان را در هیات پهن میکنند. این دورهمی، تنها حُسن این سفره افطار باصفا نیست؛ بلکه هرروز مهمانان ویژهای سر این سفره مینشینند. این هیات هر روز از یک مرکز نگهداری از کودکان یتیم و بیسرپرست دعوت میکند تا کودکان هم با آنها سر سفره افطار باشند. اما این همه ماجرا نیست و اعضای هیات برنامه مفصلی برای مهمانان تهیه میبینند و جدا از اینکه به تکتک آنان جایزه میدهند مراسم روضهای برپا میکنند و دل را با ذکر اهلبیت (ع) جلا میدهند.
راه پدر و مادرهایمان را ادامه میدهیم
پیرمرد خوشمشربی که روی چهارپایه جلوی در هیات نشسته آقا یدالله است. کسی که بدون استثنا همگی کارهایشان را با او هماهنگ میکنند و بزرگ مجلس محسوب میشود. چنان احوالپرسی میکند و تحویلمان میگیرد که گویی سالیان سال ما را میشناسد. آقا یدالله بدون مقدمه و بهگونهای که انگار میداند چه سؤالی در ذهنمان است درباره فعالیت هیاتشان در ماه مبارک رمضان توضیح میدهد: «بیش از 50 سال پیش پدرم مرا با دستگاه امام حسین (ع) آشنا کرد و به من یاد داد هر خیر و برکتی که در زندگی مان هست از همینجاست. آنوقتها با بزرگترهای محله دور هم جمع شدند و هیاتی را که امروز میبینید به پا کردند. بعد مادرانمان وارد کار شدند. وقتهایی که هیات خالی بود دور هم جمع میشدند و قرآن میخواندند و برای ایتام کمک جمع میکردند. پدرانمان هم با آنها همراه بودند و از هیچ کاری برای کمک به ایتام دریغ نمیکردند. بهطور غیررسمی هیاتمان تبدیل به یک خیریه شده بود؛ موضوعی که به قول پدرم بخش جدانشدنی از هیات است. بعدها مجوز فعالیت خیریه را به نام هیات گرفتیم و فعالیتهایمان رسمی و جدیتر شد و تا امروز خیریه متوسلین به حضرت ابوالفضل (ع) برکات زیادی داشته است. هزار و یک کار عامالمنفعه انجام دادهایم. از آنوقت بود که هرسال ماه مبارک رمضان سفره افطارمان را در هیات پهن میکنیم و بچههای یتیم هم مهمان این سفره ساده افطار هستند.»
وقتی آقا یدالله از گذشتهها یاد میکند آهی از ته دل میکشد و میگوید: «اکنون سالها از آن ماجرا میگذرد. مادران و پدرانمان یکی پس از دیگری فوت کردند. اما ما اینجا ایستادیم و چراغ این هیات را روشن نگه داشتیم و همچنان راه درست آنها را ادامه میدهیم.» «یدالله درویش» که بانی اصلی این سفره است با بیان اینکه سفره اهلبیت (ع) هیچوقت خالی نمیماند و او و همه اعضای این هیات به این باور رسیدهاند میافزاید: «خدا میداند وضعیت اقتصادی برای ما هم مثل همه مردم است و ما هم جزو این مردم هستیم. ولی خود ارباب همهچیز را جور میکند. چون همه میگوییم چراغ اینجا نباید خاموش شود و وقتی همه با هم یکنفس باشیم همهچیز درست میشود. این حکمت اصلی دستگاه سیدالشهدا(ع) است. موضوعی که هیچوقت از آن دور نخواهد شد. دودستگی فتنه شیطان است و بچه هیاتی باید همینجا آگاه باشد.»
همهچیز دست ارباب است
آقا درویش ما را بهطرف آشپزخانه راهنمایی میکند؛ جایی که محاسن سپید ویژگی تمام افرادی است که در آن کار میکنند. هرکدام بهشدت مشغول کاری هستند؛ چیزی که نظم واحدی به تمامکارها میدهد صلواتهایی است که هر دقیقه بی بهانه فرستاده میشود. این صلوات مردانه چنان انرژی به کار میدهد که وصفش دشوار است. «داود ابراهیمی» آشپز هیات وقتی متوجه صحبتهای آقا درویش میشود میگوید: «سالهاست خانه وقف هیات است. به این موضوع افتخار میکنم. قبل از ماه مبارک رمضان که دور هم جمع شدیم تا هزینهها را برای افطار امسال برآورد کنیم هیچ پولی در صندوق نداشتیم. همه ناراحت بودیم که آقا یدالله گفت هر چیزی میخواهیم سر سفره خودمان بخوریم وسط میآوریم و امسال هم این سفره را پهن میکنیم. نظر جمعی این بود که امسال مراسم را برگزار نکنیم. چون واقعاً هزینهها چند برابر شده است و از عهده ما که همگی بازنشسته هستیم برنمیآید. ولی گفتیم تا هر جا که توانستیم کار را انجام میدهیم. سفره اول جور شد و سفره شبهای بعد هم پهن شد. خودمان هم باورمان نمیشود که چه اتفاقی رخداده است. ولی همگی به یکچیز باور داریم و آنهم اینکه در این دستگاه هیچچیزی دست ما نیست.» این نهتنها صحبت آقا داود بلکه همه بچه هیاتیهاست.
اینجا کسی از کار فراری نیست
فرصت کم است؛ باید همهچیز برای افطار آماده باشد. قرار است به جز هیاتیها از 100 مهمان کوچولو هم پذیرایی شود و هنوز کارهای زیادی مانده که انجام شود. جوانان همراه بزرگترهای هیات کار میکنند. آنها سهم بسیار زیادی در برگزاری مراسم هرساله ماه مبارک رمضان دارند. همگی روزه هستند ولی هیچکس از کار فراری نیست. «وحید قاسمزاده» از جوانانی است که یکلحظه هم آرام و قرار ندارد و تقریباً در همه کارها مشارکت میکند. او میگوید: «بیش از ۱۵ ساعت با زبان روزه اینجا کار میکنیم. از بار بلند کردن در آشپزخانه تا چای درست کردن و بستهبندی هدایا و هر کاری باشد انجام میدهیم. یکلحظه هم خسته نمیشویم. طعم ماه رمضان با ماه های دیگر سال در هیات خیلی متفاوت است. اکثر جوانانی که اینجا کار میکنند شاغل هستند ولی هیچکس حاضر نیست کار اینجا را رها کند. اینجا کارها را تقسیمبندی و شیفت بندی کردهایم تا کسی از کسبوکارش نماند. این ماه و کارهایی که در هیات انجام میدهیم چنان برکتی در کارهایمان ایجاد میکند که صحبت دربارهاش کمی دشوار است. به همین دلیل همه جوانان هیات برای کار کردن سر و دست میشکنند و کسی از کار فراری نیست.»
صفای بودن در هیات
هرچقدر عقربههای ساعت به اذان نزدیکتر میشود روند انجام کارها سرعت بیشتری میگیرد. هیچکس وقت اضافه ندارد؛ گروهی مشغول بستهبندی کردن هدایا هستند و تعدادی هم نان و پنیر افطار را درست میکنند. در آشپزخانه مشغول کشیدن غذای افطار هستند و همچنان با صلواتهای بلند کارهایشان را پیش میبرند. وقتی سفره پهن میشود و همهچیز حاضر است ماشین مهمانها هم میرسد. همه دور سفره مینشیند و طنین ربنا سکوت را در فضای هیات حکمفرما میکند. گلبانگ اذان که به جان و دل مینشیند همگی به هم «قبول باشد» میگویند و با ذکر صلوات، افطار میکنند. وقتی به سراغ یکی از مهمانان میرویم درباره حسش برای حضور در این مهمانی میگوید: «هر سال ماه مبارک رمضان همراه دوستانم به اینجا میآییم و در کنار بچههای این هیات افطار میکنیم و به خاطر روزه کلهگنجشکیمان جایزه میگیریم. درست است ما کسی را در این دنیا نداریم ولی این اتفاق بهترین رخداد سال برایم محسوب میشود. اینجا همه ما را دوست دارند. اعضای این هیات در تمام طول سال مراقب ما هستند و هر چیزی بخواهیم برایمان تهیه میکند. امیدوارم تکتکشان هرچه از خدا میخواهند بگیرند.» همه مشغول افطار هستند که نوای قرآن مجید از بلندگوها به گوش میرسد و حس خوشی را در محفل ایجاد میکند. افطار که تمام میشود حاجآقا کمیلی، ذاکر اهلبیت (ع) دم روضه میگیرد و دل ها را با ذکر اهلبیت (ع) جلا میدهد. اما طبق مقررات هیات و مراکز نگهداری کودکان مراسم زود تمام میشود تا هیاتیها برای نماز صبح خواب نمانند و مهمانان بهموقع به مرکز بازگردانده شوند. این موضوع را آقا یدالله با اشاره به حاجآقا کمیلی تأکید میکند و او هم با «یا حسین (ع)» مراسم را به اتمام میرساند. بچهها برای بازگشت به مرکز سوار ماشین میشوند و بچههای هیات بعد از بدرقه و جمعکردن هیات به خانههایشان میروند تا فردا کارها را برای مهمانی از سر بگیرند.