تاریخ انتشار۲۲ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۹
کد مطلب : 447943
سیدحسن نصرالله:

مقاومت لبنان به برکت ایران، به تهدید موجودیتی برای اسرائیل تبدیل شده است

«سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله در سخنرانی امروز خود اعلام کرد، مقاومت لبنان به برکت ایران و رهبر آن و فرماندهانی مانند سردار «قاسم سلیمانی» به تهدیدی موجودیتی برای رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
مقاومت لبنان به برکت ایران، به تهدید موجودیتی برای اسرائیل تبدیل شده است
به گزارش حوزه بین الملل خبرگزاری تقریب، «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله در مراسم هفته سردار شهید «قاسم سلیمانی» و همرزمانش سخنرانی کرد؛ این سخنرانی که از طریق «ویدئو کنفرانس» است به صورت همزمان در مراکز فرهنگی «امام خمینی» در شهرهای بعلبک، هرمل، نبطیه، بقاع غربی، صور و بنت‌جبیل پخش شد.

حاج قاسم بهترین پرچمدار ما در منطقه بود

وی ابتدای سخنرانی خود گفت: هفته پیش فرصت کافی نبود که در خصوص شهید سردار قاسم سلیمانی صحبت کنیم اما امروز می‌شود درباره صفات و ویژگی‌های دو شهیدی که از دست دادیم، سخن گفت. الحمد لله تا امروز شنیدیم که در کشورهای مختلفی مثل سوریه، فلسطین، در عراق، یمن افغانستان و بسیاری از کشورهای دیگر در بحرین پاکستان آفریقا نیجریه و هند، مراسم بزرگداشت برگزار شده است. اما من آنهایی را بیشتر مد نظر دارم که سردار سلیمانی مستقیم با آن مرتبط بود. حاج قاسم صرفا نماینده خودش خانواده‌اش یا حتی جمهوری اسلامی نبود، او بهترین پرچمدار  ما در منطقه بود.

بر اساس گزارش شبکه «المنار»، نصرالله ادامه داد: هر کس از کشور خودش صحبت می‌کند و من از لبنان سخن خواهم گفت و کمی هم از ابومهدی المهندس سخن خواهم گفت. مقصود از این سخنان هم این است که نمونه‌ای از فرمانده جهادی اسلامی واقعی را نشان دهیم که مکتب امام خمینی و ارزش‌های انقلاب مبارک اسلامی ارائه کرده است، ما در لبنان شناختمان در حزب الله با حاج قاسم از سال ۱۹۹۹ شروع شد که ایشان فرمانده نیروی قدس شد.

دبیرکل حزب‌الله گفت: او منتظر نشد که ما به ایران برویم و به او تبرک بگوییم و مکانیزم کار را هماهنگی کنیم. او با فرماندهان جهادی و بسیاری از عناصر مقاومت ارتباط گرفت و روابط محکمی را تا مرحله شهادتش آغاز کرد. با آنکه در ابتدا مانعی به نام زبان وجود داشت، این مشکل را از ابتدا حس نکردیم و وی خیلی سریع با یادگیری زبان عربی این مانع را برداشت ... او مثل همه مجاهدان عادی دیگر بود. حضور او میان ما همیشه و حتی در خاکریزها و خطوط مقدم پررنگ بود، شاید در عراق این حضور  اکنون پررنگ تر و بیشتر دیده شود.

نصرالله تصریح کرد:همه مجاهدان مشتاق وی بودند و او نیز مشتاق آنان بود. همه او را دوست داشتند و او نیز همه مجاهدان را دوست می‌داشت. او مکرر نزد ما می‌آمد. وقتی ایشان فرمانده نیروی قدس شد، دیگر نیازی به ارسال پیام و درخواست کمک و اینجور مسائل نبود بلکه او همیشه در کنار ما بود و نیازهای ما را دنبال و فراهم می‌کرد حتی گاهی بیشتر از آنچه نیاز یا توقع داشتیم. همیشه کمک ما بود و کمک هایی که می‌داد مادی، معنوی و فکری بود، سابقا کسی چنین چیزی را حس نکرده بود و سراغ نداشت.

سردار سلیمانی شریک آزادسازی خاک لبنان در سال ۲۰۰۰ بود

دبیرکل حزب‌الله ادامه داد: ابتدای حضور او در فرماندهی نیروی قدس در سال ۱۹۹۹ بود که به آزادسازی سال ۲۰۰۰ منجر شد. او شریک آزادسازی ۲۰۰۰ بود. نه ما از این سخن گفته بودیم نه او چیزی گفته بود. اما پس از شهادتش باید این حقیقت را بیان کرد بعد از این عقب‌نشینی که اسرائیل در سال ۲۰۰۰ انجام داد، معلوم نبود که افق به چه سمت و سویی است... لبنان هنوز در معرض انتقام و طمع‌ورزی‌های اسرائیل بود. اندیشمندان اسرائیلی می‌گفتند که این پیروزی راهبردی است و تبعاتی خواهد داشت. بنابراین دشمن تلاش کرد که توانمندی مقاومت را محدود کند. از اینجا قدرت موشکی که بارها از آن سخن گفتیم، شکل گرفت و حاج قاسم ما را روزانه همراهی می‌کرد؛ اذعان می‌کنم که شاید برخی ما خسته میشدیم و نیاز به استراحت داشتیم ،‌حاج قاسم یادآوری می‌کرد که ما زمان نداریم و دشمن اسرائیلی روبه‌روی ماست.

نصرالله گفت: وی در زمان جنگ ۲۰۰۶ (جنگ ۳۳ روزه) به بیروت آمد و گفتیم جنگ است چطور به اینجا آمدید. به هر حال به ضاحیه آمد و ایام جنگ را نزد ما بود. او می‌توانست در تهران بماند و از آنجا به ما کمک ‌رسانی کند و در هماهنگی با فرماندهان ایرانی باشد اما او گفت نمی‌تواند در تهران بماند. او می‌گفت یا با شما زنده می‌مانم یا با شما می‌میرم. تا اینکه جنگ به پایان رسید و چند روز قبلش معلوم بود که جنگ رو به پایان است. او گفت که جنگ رو به پایان است و من بزودی به تهران میروم. از من چه میخواهید؟ ما گفتیم که مردمی که آواره شده‌اند خانه خود را از دست داده‌اند و مردم نیازمند کمک هستند که در بیرون بی‌پناه مانده‌اند. این مسئله اولویت او بود و زمانی که به تهران رسید این مسئله را برای ما تأمین کرد و هیچ کس در پی این اقدام بیرون نماند و همه به خانه‌شان بازگشتند . ایران پس از این هم در بازسازی نقش بزرگی ایفا کرد بعد از ۲۰۰۶ تلاشش را با کار بیشتر و در افقی گسترده‌تر ادامه داد.

وی درباره سوریه گفت: عده‌ای، برخی دستاوردها را سبک میشمارند. مثلا می‌گفتند یعنی چه و این چه دستاوردی است که از النصره و داعش هزار نیرو در جرود لبنان (شرق لبنان نزدیک مرز سوریه) مستقر بود و شما اینها را شکست دادید...اگر شکست داعش در سوریه نبود، نمی‌شد داعش را از جرود (شرق لبنان) بیرون کرد.

به برکت ایران، مقاومت لبنان به تهدید موجودیتی تبدیل شد

نصرالله در ادامه تصریح کرد: بعد از داعش قدرتی و امکاناتی که مقاومت در نیروی بازدارندگی و تجربه به دست آورد، -طبق گفته مسئولان اسرائیلی- لبنانی که همیشه آن را ضعیف‌ترین حلقه مقاومت می‌دانستند و آن را با گروه موسیقی مقایسه می‌کردند، به یکی از جدی‌ترین تهدیدهای برای اسرائیل تبدیل شد. بعد از ۲۰۰۶ ما تهدید راهبردی نامیدند و اکنون یک درجه ما را بالا بردند و می‌گویند تهدیدی موجودیتی. مقاومت اکنون علاوه بر توان دفاع از خود، توافق دفاع از خود و ذخایر لبنان را دارد و می‌تواند توازن بازدارندگی ایجاد کند و این به برکت امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب و مسئولیت‌پذیری و جانفشانی و فداکاری حاج قاسم سلیمانی حاصل شده است.

دبیرکل حزب‌الله گفت: با همه این کمک‌ها و تواضع و دوستی و برداری که بین ما بود، یک روز هم بر ما منتی نگذاشت و یا هیچ سخن یا عبارتی نگفت که منتی گذاشته باشد. هیچ وقت نگفت که من در جنگ با شما بودم و سلاح به شما دادیم و از این قبیل حرفها. همیشه میگفت که من وظیفه‌ام را برای رضای خدا انجام می‌دهم و امیدوارم که در قیامت خدا را ملاقات می‌کنم ذخیره‌ای برای من باشد؛ او حتی بیش از این می‌گفت و می‌گفت من خادم شما هستیم. در طول این سال‌ها، بیش از بیست سال ، حاج قاسم هیچ چیز از ما نخواست و دستوری به ما نداد و جمهوری اسلامی ایران هم از ما چیزی نخواست.

وی ادامه سپس اعلام کرد: در مقایسه با ارتباط برقرار کردن دیگر کشورها و احزاب و سرویس‌های اطلاعاتی ، این نوع فرماندهی را نمی‌توان یافت. در زمان امام خمینی و امام خامنه‌ای این کشور و این دولت و نظام را این چنین هدایت می‌کنند و این را مسئولیت خود در حمایت از مردم مستضعف و مظلوم می‌دانند و حتی تقدیر و تشکر را از ما نمی‌خواهند. چنین چیزی را جای دیگری نمی‌بینید. برای همین به گروه‌های مقاومت لقب «آلت دست های ایران» می‌دهند.

نصرالله افزود: تنها چیزی که از ما می‌خواستند این بود که دفاع کنیم و استقامت بورزیم اما هیچ گاه از ما نخواستند که تشکر کنیم. این جمهوری اسلامی است، این اسلام سیاسی است که می‌خواهند با داعش و گروه‌های مشابه وجهه آن را خراب کنند؛ اینکه کشوری، مردمی و دولتی در کنار مظلومان بایستد و طبق توانش کمک کند، چیزی است که جمهوری اسلامی آن را انجام می‌دهد. حاج قاسم فرماندهی اسلامی بود. او ژنرال بود اما برادری بود که در خط مقدم در خاکریزهای میدان حاضر بود. در آینده نزدیک خواهند گفت که او و ابومهدی چطور بودند و رفتار می‌کردند. در تاریخ اسلام، شخصیت‌های بزرگی از جمله شخصیت‌های نظامی داریم اما به هر حال اینها را ما در تاریخ می‌خوانیم اما ما این نمونه‌ها را زنده داریم به لطف جمهوری اسلامی و در مکتب امام خمینی می‌بینیم.

شهادت حاج قاسم و ابومهدی در کنار یکدیگر تصادفی نبود

دبیرکل درباره «ابومهدی المهندس» جانشین فرمانده «الحشد الشعبی» عراق گفت: صفات شخصی‌ ابومهدی خیلی شبیه حاج قاسم بود. روابطش با حاج قاسم روابط دوستانه بود و او خودش را سرباز حاج قاسم می‌دانست. او خودش صدها نیرو زیر دست خودش داشت اما در مصاحبه‌ای گفت که او خودش سرباز حاج قاسم بود. به او گفتند که حاج قاسم ایرانی است و تو عراقی است اما او گفت که این حساسات صادقانه من است.

نصرالله ادمه داد: در مرحله مبارزه با داعش، این دو با هم بودند، اصلا دوست داشتند با هم شهید شوند. آیا این تصادفی است که با هم شهید شدند؟ زمانیکه حاج قاسم قرار بود به بغداد بیاید تماس گرفت و به استقبال او رفت با آنکه می‌دانست خطر وجود دارد. این شهادت ابعادی دارد چه در ایران چه در عراق. مردم عراق می‌بینند که فرماندهانشان با فرماندهان ایرانی شهید می‌شوند...

وی تصریح کرد: داعش بعد از سیطره داعش بر شرق سوریه، بر خیلی از استان‌های غربی عراق هم مسلط شد و به نزدیکی بغداد و استان کربلا شد. تا اینکه مرجعیت شریف در نجف، آن فتوای جهاد [کفایی] را صادر کرد. حاج قاسم می‌توانست در تهران بماند و امکانات و سلاح و نیروهایش را بفرستد اما خودش به عراق رفت. مایلم یادآوری کنم داعش که ساخته آمریکاست از حمایت برخی کشورهای منطقه برخوردار است، در ماه‌های اول در رسانه‌های خلیج (فارس) از انقلاب صحبت می‌شد. بنابراین داعش از ابتدا حمایت مالی سیاسی و حمایت دینی از طریق فتواها را داشت اما حاج قاسم از ابتدا به عراق رفت و ابومهندس در کنار او بود . این دو از فرماندهان اساسی نبرد بودند و تا لحظه آخر این طور بود و تا الان که الحشد در حال پاکسازی نهایی برخی مناطق است.

نصرالله گفت: بنابراین این افراد عامل اصلی شکست داعش در عراق بودند. اگر در عراق شکست نمی‌خورد سبب شکست در سوریه می شد. اگر شکست داعش در عراق نبود، کویت، اردن و کشورهای خلیج (فارس) که از داعش با ارسال پول و تسلیحات و تکفیری حمایت می‌کردند، سقوط می‌کردند و چاه‌کن‌ها خودشان ته چاه می‌افتادند. اما بسیاری از فرماندهان ایرانی، عراقی ، لبنانی و از بقیه مناطق، با این داعش جنگیدند و شکستش دادند. همه مردم منطقه و نه فقط مردم عراق، باید از الحشد الشعبی و حاج قاسم و ابومهدی المهندس و دیگر برادران شهید و کسانی که زنده هستند و در حال مبارزه هستند، تشکر و تقدیر کنند که ثبات و امنیت منطقه را حفظ کرده‌اند.

وی افزود: به افغانستان نگاه کنید. هنوز بقایای داعش در آنجا در عراق و در نیجریه هستند و در مساجد و بازارها و کلیساها بمب‌گذاری می‌کنند، در بخش نخست به این مقدار بسنده می‌کنم. ما با چنین الگوهایی از فرماندهان روبه‌روییم که به صورت شبانه‌روزی و خستگی‌ناپذیر و برای رضایت خدا کار کردند.

نصرالله ادامه داد: صحنه‌های تشییع ملیونی پیکر شهدا در ایران در اهواز، مشهد تهران قم و کرمان را همه دیدند. در تشییع تهران همیشه می‌گفتیم که تشییع امام نادر است و در تاریخ نظیر ندارد تا سی سال پیش در تاریخ بشریت تشییعی به عظمت و حجم و نوع تشییع امام خمینی ندیده بودیم. در تشییع حاج قاسم، دنیا در تهران چه مشاهده کرد: پنج، هفت میلیون ؟ جمعیت بزرگی بود. مثل تشییع امام بزرگ و بی نظیر بود. و بعد از تشیعی امام تشییعی به این بزرگی ندیده بودیم. بلافصاله بعد از طلوع آفتاب، خیابان‌های تهران مملو از جمعیت بود و این وضع تا غروب آفتاب همینطور بود؛ ساعات طولانی و در سرمای زیاد و خانواده‌های که کامل با هم آمده بودند و تمایل نداشتند که مراسم تشیع را ترک کنند.

دبیرکل حزب‌الله تأکید کرد: نه فقط این تشییع بی‌نظیر بود بلکه بگذارید بگویم که چنین ملتی در دنیا نظیر ندارد. الان در دنیا اگر ملتی رهبرش درگذرد، آیا مردمش از طلوع آفتاب با خانواده و در این سرما به خیابان می‌آیند و تا غروب آفتاب در آنجا می‌مانند؟ مردم از کوچک و بزرگ آمدند و ناراحت و اندوهگین و عصبانی بودند. اصلا بگوییم شاید شما بتوانید مردم را به خیابان بیاوری اما اینکه همه غمگین و ناراحت و گریان باشند، این را چه میگویید؟ برخی گفتند که این صحنه‌ها ترامپ را ترساند.

تشییع در اهواز برای کشورهای حاشیه خلیج فارس پیام داشت

نصرالله گفت: در شهر اهواز هم همینطور بود. برادران در اهواز می‌گویند که چنین جمعیتی را ندیدهاند؛ این صحنه برای برخی کشورهای خلیج (فارس) پیام دارد که تلاش می‌کنند از موضوعات طائفه‌ای و مذهبی و قومیتی را سوءاستفاده کنند. کسانی که از شرایط سخت کنونی منطقه و امیدهای برآورده نشده خود و سرانشان بهره‌برداری می‌کنند. من تشییع پیکر حاج قاسم در اهواز را دیدم و به عربستان سعودی و اربابانش میگویم که « اَلیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُ»  این صحنه‌ها آمریکا را دچار یأس کشنده‌ای می‌کند. این پیام بلند خوزستان به شماست. ما به برکت خون پاک شهدا در برابر تولد انقلاب اسلامی در ایران هستیم و این فقط مختلف به خوزستان نیست بلکه مربوط به تمام ایران است.

وی ادامه داد: الان مثلا چند صد نفر در تهران تجمع کردند که به سقوط هواپیمای اوکراینی اعتراض کنند. شما اصلا در جایی دیگر نمیبینی که کشوری که در سرنگون کردن هواپیمایی اشتباه کرده است به این زودی صادقانه اعتراف کند؛ مطمئنا ترامپ که میلیون‌ها ایرانی را دیده است که آمده‌اند علیه آمریکا و علیه او شعار داده‌اند. این جمعیت بزرگ مصونیت و پشتوانه بزرگی به جمهوری اسلامی می‌دهد. از جمله معانی دیگر این شهادت این بود که انگیزه بزرگ و قوی جدیدی به فرماندهان مقاومت برای حفظ ارزش‌ها و ایثارگری و فداکاری دارد.

دبیرکل حزب‌الله تصریح کرد:  در زمینه ایثار و فداکاری برای دیگران کسی مثل حاج قاسم را کجا سراغ دارید، کسی که دست پرورده اسلام و مکتب امام خمینی است. حاج قاسم بیشتر عمرش را در میادین نبرد گذارند و در خدمت مستضعفان و مظلومان گذشت و ابومهدی المهندس هم همینطور بود. خیلی‌ها اکنون از فرماندهان مقاومت طلب اجازه برای عملیات استشهادی می‌کنند.

شهادت حاج قاسم چهره واقعی آمریکا را نشان داد

وی گفت: از مهم‌ترین معانی شهادت حاج قاسم، این است که چهره واقعی آمریکا را دوباره به مردم و دولت‌های ما نشان داد. بر خلاف همه آنچه که آمریکا در طول سالیان گذشته انجام داده بود که خود را ضمانت ثبات نشان می‌داد و خود را دوست همه وانمود کند، شهادت وی، حقیقت آمریکا را نشان داد. وقتی که آمریکا بزرگترین فرماندهان و برادران ما را به این شکل جنایت‌آمیز می‌کشد، نشان می‌دهد که شیطان بزرگ، رأس طغیان و سلطه‌جویی واستکبار است. جنایات آمریکا در قرن گذشته و قرن کنونی شامل جنگ‌های متعدد و میلیون‌ها کشته می‌شود.

نصرالله ادامه داد: تعداد جنگ‌ها و میلیون‌ها انسانی که کشته و آواره کرده نشان می‌دهد که جنایت‌کار درجه یک، آمریکا و دولت‌های متوالی آن است. در منطقه ما هم اسرائیل است که قبل از ۱۹۴۸ و بعد از آن مرتکب جنایات بزرگی شده است و دولت‌های متوالی آمریکا حامی آن بوده اند. داعشی که آمریکا ساخت و از آن حمایت کرد تا کشور و دولت و سرزمین و تمدن و تاریخ و حال و گذشته ما را نابود کند، با حمایت آمریکا بود. هر مسجدی که اینها تخریب کردند باید آن را نتیجه و ساخت آمریکا دانست. این موارد همه نتیجه کار آمریکاست. نباید در تشخیص دشمن حقیقی و واقعی اشتباه کنیم، هر کس این واقعیت را نادیده می‌گیرد یا جاهل است یا ترسو و بزدل است؛ تهدید اول برای امنیت ملی هر کشور و ملتی، آمریکاست؛ غارتگر اول منابع نفتی منطقه آمریکاست.

پاسخ به شهادت سردار سلیمانی روندی طولانی است

دبیرکل حزب‌الله گفت: در یک جمله مشخص، پاسخ به جنایت آمریکا که منجر به شهادت فرماندهان مقاومت شد یک عملیات واحد نیست. بلکه یک روند طولانی است که باید به اخراج حضور نظامی آمریکا از منطقه بینجامد؛ آنها باید از منطقه خاورمیانه یا همانطور که رهبری گفتند منطقه غرب آسیا بروند. آنچه در عین الاسد رخ داد یک سیلی بود نه پاسخ به ترور حاج قاسم؛ هر کس گمان می‌کند که حمله به عین الاسد پاسخ ترور بود، اشتباه می‌کند،‌ آنچه رخ داد سیلی بود آنطور که رهبر گفتند. این ابتدای روندی طولانی است و این گام اول  پاسخی زلزله‌وار خواهد بودکه باید به اخراج حضور نظامی آمریکا از منطقه ما منجر شود.

وی در ادامه سخنرانی خود افزود: میخواهم کمی درباره این سیلی صحبت کنم؛ اولا وقتی سپاه وقتی عین الاسد حمله کرد - البته یکی دو موشک به اربیل، پیامی معنوی بود- به اعتراف امریکا موشکها به آنجا اصابت کرده است، منطقه در لبه جنگ بود، می‌خواهم معنای این ضربه و سیلی را بگویم. از ابتدا رسانه‌ها مثل رسانه‌های خلیج (فارس) که از رسانه‌های آمریکا آمریکایی‌تر هستند، گفتند که کشته و زخمی بر جا نگذشته است.

پیام‌های سیلی اول ایران به آمریکا

نصرالله گفت: اولا: این سیلی بزرگ نشانه شجاعت بی‌نظیر سران ایران است که مردم از آن حمایت می‌کنند. همه کارشناسان اذعان کردند که هدف گرفتن پایگاه آمریکایی از جنگ جهانی دوم اتفاق نیفتاده است. بحث گروه نیست بلکه صحبت از یک کشور است . این اقدام نشانه جرأت و شهامت بی‌نظیر بود . چه کسی جرأت این کار را در دنیا دارد. از جنگ جهانی دوم چه کسی توانسته مقابل آمریکا بایستد و پایگاه آن را با موشک بزند. ترامپ تهدید کرده بود که اگر ایران بزند من سریع و قدرتمند پاسخ میدهم و ۵۲ هدف تعیین کرده‌ام. زمانیکه سران ایران تصمیم گرفتند این کار را انجام بدهند، آمریکا و متحدانش بدانند که مقابل این فرماندهان و این چنین مردمی هستید که اصلا و ابدا احساس شکست و عقب‌نشینی به خود راه نخواهند داد؛ در حقیقت وقتی آدم به این تصمیم (سران ایران) نگاه می‌کنید نهایت شجاعت را میبینید.

وی ادامه داد: امر دوم این است که این سیلی از توان نظامی ایران پرده برداشت. موشک‌ها صددرصد ساخت ایران است نه ساخت مشترک با آمریکا مثلا یا با پول دیگر کشورها. کارشناسان ایرانی بدون نیاز به کارشناسان خارجی. تعیین اهداف را نیروهای ایرانی انجام داده‌اند نه نیروهای اجاره‌ای از آمریکا یا دیگر کشورها، آنطور که برخی کشورها انجام می‌دهند. موشک‌ها از صدها کیلومتر آنسوتر دقیق روی هدف فرود آمده‌اند. سیزده موشک که البته وزیر دفاع آمریکا می‌گوید یازده موشک. البته جمهوری اسلامی موشک‌هایی دقیقتر از این در اختیار دارد؛ آمریکای‌ها در حال آماده باش کامل بودند اما آنها نتوانستند مانع حتی یکی از این موشک‌ها شوند؛ این مسئله پیامی برای کسانی است که با آمریکا متحد می‌شوند و پیامی برای اسرائیل است که تهدید می‌کند  برخی تاسیاسات ایران را می‌زنند.

دبیرکل حزب‌الله سپس گفت: پیام این ضربه، پیامی قوی برای صهیونیست‌ها بودند. وقتی تهدیدهای رهبر ایران و سران آن را می‌شنوند باید آن را جدی بگیرند، موشک‌های ایران در عین الاسد عراق فرود آمد اما مصیبت و عزا در اسرائیل بود که ایران چنین توان و قدرتی دارد. این ضربه بزرگ و مهم بود . حالا اینکه کشته و زخمی داشته یا خیر... گذر زمان آن را نشان خواهد داد . خرابی که به بار آورده زیاد بوده آیا آنجا نیرویی نداشته؛ این حمله به این شکل که رخ داد، هیبت آمریکا در چشم دوست و دشمن شکست و فرو ریخت و در پناهگاه‌ها پناه گرفتند. این کاری است که ایران در چند روز پیش کرد، برای همین یکی در اسرائیل گفته شد که ترامپ سرانجام از عراق بیرون می‌رود از منطقه هم بیرون می‌رود و ما را تنها می‌گذارد.

وی افزود: آمریکا می‌گوید که کشته نداده پس جواب نمی‌دهد. تو که هستی؟ تو آمریکایی‌؟ موشک‌هایی به پایگاه‌های تو اصابت می‌کند و رادارها و تجهیزاتت را نابود می‌کند و تو آن را نادیده می‌گیری. صبح آن روز دیدید که ترامپ آمد و مسئولانش کنارش ایستادند. آیا چهره‌شان را دیدید؟ آیا چهره آنان این را نشان داد که پیروز شده‌اند؟ یا آنکه صحنه، صحنه عزا بود و چهره‌هایشان اینطور بود؟ او ابتدا گفت که اجازه نمی‌دهیم که ایران سلاحت اتمی بسازد، این چه حرف سخیفی است. ایران اصلا دنبال سلاح اتمی نیست، به بیان ساده باید گفت که این واکنش را نشان دادند چون ایران قدرتمند است.ایرانی‌ها با واسطه به آمریکایی‌ها گفتند که اگر پاسخ بدهید، کل پایگاه‌هایتان را به همراه اسرائیل در منطقه می‌زنیم.

نصرالله سپس تصریح کرد: ترامپ گفت که می‌خواهد با داعش مبارزه کند. منافق تو می‌خواهی با داعش مبارزه کنی؟ تو دو فرمانده بزرگی را که با داعش مبارزه کردند،‌ترور کردی. بعد، ترامپ در جایی دیگر دروغ‌هایش را برای آمریکایی‌ها تکرار کرد چون آمریکایی‌ها می‌گویند تو ما را الان به کجا و به چه وضعیتی رسانده‌ای؟ او بهانه می‌آورد که سلیمانی داشت برای حمله به منافع آمریکا آماده می‌شد. معروف است که او دروغگوترین رئیس جمهور آمریکاست. البته که همه رئیس جمهوری‌هایشان دروغگو هستند اما ترامپ را دروغگوترین می‌دانند. او دروغ می‌گوید که حاج قاسم قصد حمله به منافع آمریکا را داشت. این سیلی ایران درسی برای همه بود که شجاع باشند و به امکانات و قدرت و ایمان خود تکیه کنند و آمریکا با هر قدرتی که باشد بالاخره حد و حدودی وجود دارد.

دبیرکل حزب‌الله در بخش پایانی سخنرانی خود گفت: چون عراق جایی است که این جنایت انجام شده است، بعد از ایران، اولاترین میدانی که شایسته پاسخ دادن است، عراق است چرا که حاکمیت عراق نقض شده و در فرودگاه بغداد انجام شده است. دوم اینکه یکی از مقامات عالی رتبه نیروهای مسلح و رسمی عراق را هدف قرار داده است. و سوم اینکه حاج قاسم و دیگر فرماندهانی را شهید کرد که در حال دفاع از عراق بودند. عراق بعد از ایران شایسته‌ترین است که پاسخ این جنایت را بدهد.

وی افزود: اینجا امیدواریم که مسعود بارزانی باید ممنون حاج قاسم باشد. او امروز باید از حاج قاسم متشکر باشد که زمانی که از دوستانت [آمریکاییها] کمک خواستی کمکت نکردند و حاج قاسم اولین کسی بود که به کمکت آمد و نشان به آن نشان که یکی از برادران حزب الله هم همراهش بود و گفتند وقتی نزد تو آمدند، مسعود بارزانی از ترس به خود می‌لرزید. امیدوارم که شما و دیگران و مسئولان عراقی در کنار مردم عراق بخشی از پاسخ باشید و از اخراج آمریکایی‌ها حمایت کنید.

نصرالله سپس تصریح کرد: نخست وزیر عراق «عادل عبدالمهدی» با شجاعت اجرای این تصمیم پارلمان را دنبال می‌کند و از «پامپئو» خواست که مکانیزم خروج نظامیان آمریکایی را مشخص کند، امیدواریم که روزی بیاید که عراق از وجود اشغالگران پاک شود و حاج قاسم و ابومهدی چنین آرزویی داشتند که عراق از اشغالگران و بالگردهایشان که سران داعش را از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر می‌بردند، پاک شود.

وی در ادامه به لزوم ادامه پاسخ در محور مقاومت بعد از عین الاسد پرداخت و گفت: من معتقدم که محور مقاومت کار را آغاز کند. آنچه چند روز پیش گفته شد، برای مصرف داخلی نبود. نیروهای مقاومت در هدف بزرگی که اعلام کرده‌اند، جدی و صادق و هدفمند هستند. آمریکایی‌ها باید نیروهای و پایگاه‌هایشان را ببرند. تنها راه جلوی پای آمریکایی‌ها برای اینکه عمودی بازنگردند، این است که افقی بازگردند.

نصرالله ادامه داد: ما از مرحله و عصر جدید در منطقه صحبت می‌کنیم و روزهای آتی اخبار آن را به گوش شما خواهد رساند. این مسئولیت کل امت است، معتقدم که روحیه و بلندهمتی و شجاعت و جرأتی که در دنیای عربی و اسلامی و آمادگی و درکی که از حجم خطرات وجود دارد، بالاست. دولت آمریکا و قاتلانی که این جنایات را انجام داده‌اند، تاوان سنگینی خواهند داد و متوجه خواهند شد که محاسبه‌شان اشتباه بوده است. بعد از ترور، من رئیس جمهور آمریکا، وزیر دفاع و دیگر مسئولانشان را دیدم که گفتند که بعد از قتل سلیمانی دنیا امن شده‌است اما شما اشتباه می‌کنید. کدام دنیا امن‌تر شده است؟ دنیای مردم سوریه،‌یمن، لبنان،‌عراق و بحرین ؟ گذر ایام بعد از شهادت سردار سلیمانی نشان خواهد داد که دنیا، دنیای دیگری است. این،‌ آغاز تاریخی جدید خواهد بود و در آینده در این خصوص بیشتر سخن خواهیم گفت. از رهبر ایران، دولت و مردم تشکر می‌کنیم، برای خاطر وجود حاج قاسم که در هر زمانی کنار ما بود . عهد می‌بیندیم که در این راه پیش خواهیم رفت تا اهداف محقق شود و پیام به کل دنیا برسد.
 
انتهای پیام/
https://taghribnews.com/vdci5ya5pt1a532.cbct.html
مرجع : فارس
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی