عبادت، طاعت کسی است که استحقاق آن را دارد که صرفا مختص خداوند است
آیت الله اراکی با تاکید بر اینکه در عبادت، استحقاق نهفته است، تصریح کرد: در قرآن کریم تعبیر عَبَّدْتَ بَنِي إِسْرَائِيلَ به کار رفته است که به معنای بنی اسرائیل را مجبور به عبادت کردیم، است و در مجموع عبادت، طاعت کسی است که استحقاق آن را دارد که صرفاً مخصوص خداوند است.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب،آیتالله محسن اراکی، استاد سطح عالی حوزه علمیه امروز، ۱۱ اردیبهشت در ادامه مباحث امامت خود با اشاره به مفهوم اله و الله گفت: عبادت در جایی واجب است که معبودی مستحق عبادت باشد لذا استحقاق عبادت در معنای اله و الله گنجانده شده است.
وی با اشاره به واژه معبود افزود: آیا مراد از عبادت نماز و سجود و رکوع است یا اینکه معنای گستردهتری دارد و سجود و رکوع میتواند عبادت باشد و یا نباشد؟ در قاموس عبادت همان طاعت معنا شده و لسان العرب هم عبادت را طاعت دانسته است.
اراکی با تاکید بر اینکه در عبادت، استحقاق نهفته است، تصریح کرد: در قرآن کریم تعبیر عَبَّدْتَ بَنِي إِسْرَائِيلَ به کار رفته است که به معنای بنی اسرائیل را مجبور به عبادت کردیم، است و در مجموع عبادت، طاعت کسی است که استحقاق آن را دارد که صرفاً مخصوص خداوند است.
استاد سطح عالی حوزه بیان کرد: وقتی سخن از اطاعت میشود یعنی اطاعت فرمان و امر بنابراین در معنای الله، حق فرمان، امر و دستور هم نهفته است؛ بنابراین سجده و رکوع اگر اطاعت امر او باشد عبادت است، حتی اگر این سجده بر آدم باشد؛ همان طور که خداوند فرشتگان را امر به سجده به آدم کرد که کاملاً بدیهی است که سجده کردن در اینجا اطاعت امر خداوند است که ابلیس از آن سر زد و جهنمی شد.
اراکی بیان کرد: نتیجه تفسیری این بحث آن است که در تفسیر سوره یوسف(ع) و در جایی که اشاره شده پدر یوسف و برادرانش در مقابل یوسف سجده کردند، برخی ممکن است آن را دلیل بر سجده بر غیر خدا بگیرند در حالی سجده حضرت یعقوب و برادران یوسف(ع) به او به امر خدا بود و اطاعت خدا صورت گرفت و این طور نبود که آنها یوسف را عبادت کرده باشند.
استاد سطح عالی حوزه با اشاره به واژه رب اضافه کرد: رب در لغت به معنای مربی، مالک، سید، مدبر، منعم و ... معنا شده است؛ البته معنای اعلی برای رب همان مالک است و معانی دیگر مانند سید و مربی و منعم و ... مراتب معنایی کمتری از مالک دارند و معانی دیگر در این واژه نهفته است و هر مالکی، قیم، منعم و مدبر و ... است.
اراکی بیان کرد: اگر رب به صورت مطلق به کار رود منحصر در ذات خداوند است و اگر قرار است این واژه برای غیر خدا استفاده شود حتما نیاز به اضافه و قید دارد. همچنین به تعبیر راغب اصفهانی، در واژه رب، زیادت که بحث رباست مراد نیست بلکه مراد پرورشدهنده و صاحب اختیار و مالک است.
وی اذعان داشت: رب اختیار تصرف در شیء را تکویناً و تشریعاً دارد لذا از رب هم اختیار امر و نهی و حکم و تصرف در چیزی به دست میآید و این اختیار هم، ذاتی است و در تمامی معانی که برای رب گفته شده وجود دارد و نهفته است.
اراکی تصریح کرد: لازمه لاینفک رب اختیار بودن و تصرف است به همین دلیل در آیه ۶۸ قصص فرموده است که «وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ»؛ این مسئله عقلاً هم قابل اثبات است و نیازی به حکم شرعی ندارد؛ یعنی انسان همین که ربوبیت را پذیرفت خود بخود عبودیت و امر و نهی خدا را باید بپذیرد.
وی افزود: شرک دو مدل دارد؛ شرک در اعتقاد خالقیت که برای خود خالقی غیر از حدا قائل شود و شرک دیگر مدلی است که اختیارداری غیر از خدا برای خود در کنار خدا قائل باشد؛ یعنی غیر از خدا هم کسی هست که بر انسان تصرف تشریعی کند.
اراکی اظهار کرد: هر وقت قرآن اشاره به حق الامر الهی میکند اشاره به توطئههایی دارد که قصد دارند به تحقق امر الهی و امر و نهی او ضربه بزنند.