توافقنامه صلح آمریکا زمینهساز قدرتگرفتن طالبان بود/ رفتار با زنان؛ معیار کسب مشروعیت بینالمللی
پروفسور «شانتی ماریت دسوزا»، کارشناس انستیتو مطالعات خاورمیانه واشنگتن گفت: مداخله بینالمللی در افغانستان زمینه را برای به وجودآمدن فساد و حمایت از آن در افغانستان فراهم کرد و توافقنامه صلح ایالات متحده و طالبان در فوریه ۲۰۲۰، زمینهساز قدرت گرفتن طالبان و خروج نیروهای آمریکایی از این کشور بود.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه سایر رسانه های خبرگزاری تقریب، به نقل از ایکنا روند تحولات افغانستان در روزهای اخیر نشان داده است که برخلاف انتظارات و وعدههای گروه طالبان مبنی بر برقراری امنیت، وضعیت امنیتی در این کشور هنوز برقرار نشده است.
از سوی دیگر اخبار و گزارشهای رسیده از افغانستان نشان از اجرای احکامی مانند اعدام و شلاق زدن در مورد زنان براساس برداشت افراطگرایانه طالبان از قوانین شریعت اسلامی دارد. همه این ها در حالی رخ میدهد که با وجود اینکه طالبان کابینه خود را معرفی کرده اما از سوی هیچ دولتی به رسمیت شناخته نشده است.
پروفسور شانتی ماریت دسوزا (Shanthie Mariet D’Souza) از جمله کارشناسانی است که عقیده دارد تثبیت قدرت طالبان در افغانستان بسیار طولانی است و این گروه برای جلب اعتماد و به رسمیت شناخته شدن از سوی جامعه بینالملل کار سختی در پیش دارد.
دو سوزا بنیانگذار و رئیس مجتمع پژوهشی مانتریا (Mantraya) در حوزه استراتژی و نوآوری است. او علاوه بر همکاری با مانترایا، استاد و بنیانگذار مدرسه سیاست عمومی کوتیلیا، در حیدرآباد هند است. وی از اعضای غیر مقیم انستیتو مطالعات خاورمیانه (Middle East Institute) واشنگتن در حوزه افغانستان و پاکستان است. این بانوی هندی در گفتوگو با ایکنا وضعیت کنونی افغانستان و چشمانداز آینده آن را تشریح کرد که حاصل آن در ادامه از نظر میگذرد:
در روزهای اخیر، وضعیت امنیتی در افغانستان علی رغم وعدههای طالبان در زمینه امنیت و صلح بسیار متزلزل بوده است که این امر در بمب گذاریهای فرودگاه کابل مشهود بود. به نظر شما چرا طالبان در برقراری امنیت در افغانستان شکست خورده است؟
علیرغم تسخیر سریع قدرت، تسلط نظامیان طالبان بیشتر بر مردم غیرنظامی است. تثبیت قدرت این گروه در کل کشور ممکن است ماهها و حتی سالها طول بکشد.
در حال حاضر، چیزی که وجود دارد فقدان ابزار لازم برای جلوگیری از فعالیت گروههایی مانند داعش است که این مسئله متوقف ساختن فعالیتها و حملات داعش مانند آنچه که در فرودگاه کابل رخ داد را دشوار میکند. علاوه بر این، تسلط طالبان بر افغانستان دیگر گروههای تروریستی را تشویق کرده است تا حملات خود را در داخل افغانستان و منطقه افزایش دهند.
بسیاری معتقدند خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان منجر به ظهور و قدرتگرفتن طالبان شد. چه نظری در این باره دارید؟
طالبان حتی قبل از خروج آمریکا از نظر نظامی قوی بود. این گروه چندین منطقه را در افغانستان تحت کنترل داشت و دولتهای در سایه ایجاد کرده بود.
خروج آمریکا منجر به خلأ امنیتی بزرگی شد که نیروهای امنیت ملی افغانستان (ANDSF) نتوانست آن را پر کند و سقوط چشمگیر و سریع چندین ولایت از جمله کابل به صورت تدریجی رخ داد.
پناهگاهها و خانههای امن طالبان در داخل پاکستان به طالبان کمک کرد تا برای بیش از یک دهه دوباره گرد هم آمده، مسلح شوند و حملاتی را در داخل افغانستان انجام دهند. توافقنامه صلح ایالات متحده و طالبان در فوریه ۲۰۲۰، موقعیت را برای قدرت گرفتن طالبان و خروج نیروهای آمریکایی فراهم کرد.
در کنفرانس خبری طالبان، ما شاهد اظهارات و ادعاهای گروه درباره تغییر سیاستهای طالبان در مسائل اجتماعی بودیم. برخی معتقدند که این فقط یک تظاهر برای جلب اعتماد عمومی است. نظر شما در این باره چیست؟
جامعه بینالمللی آرزوی صلح و ثبات در افغانستان را دارد. طالبان هم نیازمند به رسمیت شناخته شدن و مشروعیت بینالمللی است و متوجه شده که در آستانه به رسمیت شناخته شدن به عنوان وارث قدرت در افغانستان است.
انتقام و خونریزی علیه عناصر دولت قبلی و زنان، ممکن است به چشمانداز پذیرش طالبان آسیب برساند. اظهارات این گروه به منظور معرفی خود به عنوان یک نهاد معتدل و اصلاح شده است. با این همه طبق گزارشات در سطح استانها، اعضای طالبان اقدامات سختی را علیه مردم غیرنظامی به ویژه زنان انجام داده، آنها را کتک زده و مجبور به ازدواج اجباری کردهاند.
فساد گسترده و سازمان یافته دولتی به عنوان عامل پیروزی طالبان در افغانستان ذکر شده است. این تا چه اندازه از نظر شما درست است؟
فساد در آسیبرساندن به مشروعیت دولت افغانستان و جایگاه این کشور در جامعه بینالملل و قدرت رسیدن طالبان نقش داشت. به همین ترتیب، فساد در بخش امنیتی نیز ظرفیتهای نیروهای امنیت ملی افغانستان را محدود کرد. اما مقصردانستن عامل فساد به تنهایی اشتباه خواهد بود. عوامل بسیار دیگری نیز وجود دارد و عوامل بزرگتری برای بازگشت طالبان وجود دارد.
از جمله عوامل دیگر، من به ناتوانی ایالات متحده در اقدام علیه پاکستان که بازیگر اصلی بقای طالبان برای دو دهه در پناهگاهها و شهرهایی مانند کویته و پیشاور بود به عنوان عامل اصلی اشاره میکنم. ثانیاً، مداخله بینالمللی در افغانستان زمینه را برای به وجودآمدن فساد و حمایت از آن در افغانستان فراهم کرد.
اقدامات زیادی در زمینه ایجاد نهادها و پاسخگویی در مورد مسائل مختلف در داخل افغانستان انجام نشده و در نتیجه بیشتر کمکهای بینالمللی تأثیر مطلوبی در اعتبار دولت افغانستان ایجاد نکرده بود که این هم خود یک عامل بود.
در حال حاضر شاهد برخی جنبشهای ضد طالبان در مناطقی از افغانستان و تشکیل گروههای مقاومت در برابر طالبان هستیم. به نظر شما این گروهها تا چه حد می توانند در برابر طالبان مقاومت کنند؟
این حرکات کوچک، منزوی و بیشتر نمادین هستند. بعید است که این گروهها بدون حمایت بینالمللی برای مدت طولانی موفق شوند، که متأسفانه این اتفاق (حمایت بینالملل) رخ نخواهد داد.
جنبش مقاومت در پنجشیر اگرچه با حضور «امرالله صالح» معاون رئیسجمهور سابق افغانستان و احمد مسعود پرچم مقاومت را برافراشتهاند، اما دارای محدودیتهای شدید لجستیکی است و ممکن است نتواند در برابر راهبرد محاصره طالبان در این منطقه مقاومت کند مگر آنکه نظام بینالملل به آنها کمک کند.
به نظر شما وضعیت کنونی افغانستان چه تاثیری بر منطقه و کشورهای همسایه افغانستان میگذارد؟
توجه به دو سناریو مهم خواهد بود. اول، ماهیت حکومتی که طالبان تشکیل میدهند مهم است. اگر یک دولت فراگیر باشد، که تداوم تعامل بینالمللی با افغانستان را تضمین و محافظت کند، نگرانی بسیاری از کشورها را به طور موقت کاهش میدهد.
ثانیاً اگر طالبان تصمیم بگیرد که یک رژیم تمامیتخواه با قوانین اسلامی سختگیرانه را بر افغانستان اعمال و یک سیاست فرسایشی را در داخل و سطح بین الملل دنبال کند، این منجر به ایجاد درگیریهای شدید در میان بازیگران منطقهای برای نفوذ بر افغانستان میشود. بیثباتی در افغانستان و سیاست طالبان در قبال تروریسم جهانی در کنار ارتباط با القاعده میتواند پیامدهای جدی بر کشورهای منطقه داشته باشد.
در هر صورت، در هفتهها و ماههای آینده، طالبان پیچیدگیها و مشکلات تحکیم کنترل خود بر کشور و اداره آن را کشف خواهد کرد.