سنت آموزشی پیشین فرا فرقهای بوده است/به هم اندیشی افکار در جهان اسلام احتیاج داریم
صالحی اذعان داشت: درواقع کسانی که ما فکر میکنیم در دامنه تعصب مذهبی و افراطی گری گرفتار شده اند، اینگونه نبوده است و آنها هم همواره دغدغه جهان اسلام را داشته اند؛ ما اگر بخواهیم یک نوع زیست تمدنی جدید برای جهان اسلام تدارک ببینیم، این زیست تمدنی پایه و شالوده آن برمیگردد به سنت سلف یعنی سنتهای آموزشی ما از فضای فرقه ای به فضای فرا فرقه ای بیاید و این یک مبنایی باشد برای تحول و زیست تمدنی جدید در جهان اسلام.
اشتراک گذاری :
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب، دکتر سید عباس صالح شریعتی در آیین معارفهاش به عنوان رئیس جدید دانشگاه مذاهب اسلامی ضمن تشکر از سخنرانان این مراسم و گرامی داشت یاد و خاطره آیت الله تسخیری و بزرگان تقریب مذاهب اسلامی اظهار داشت: در ابتدا به فلسفه وجودی دانشگاه مذاهب اسلامی میپردازم، ما باید از طریق فلسفه وجودی به سمت ماموریت برویم و بعد از یافتن ماموریت باید به سوی سیاست و بعد به سمت برنامه ها و اقدامات پیش رویم در واقع این یک خط سیری است و نوعی باز خوانی و بازآفرینی سیستمها است که باید به آن برسیم.
وی افزود: مسلمانان در صدسال گذشته دغدغه انحطاط تمدن اسلامی را داشته اند و این سوال همیشه مطرح میشد که علل این انحطاط چیست؟ و چگونه جوامع اسلامی مسیر افول را طی کرده اند؟ و اگر بخواهیم در این زمینه جهش تمدنی داشته باشیم باید چه کنیم؟
صالحی در همین خصوص ادامه داد: این دو سوال، همواره سوال اصلی مصلحان جهان اسلام بوده و هست و هنوز ذهنهای مختلفی را به خود مشغول داشته و به نظرمیرسد یکی از دلایل اصلی انحطاط این است که سنتهای آموزش پیشین خودمان را فراموش کردهایم.
وی با بیان این مطلب افزود: در واقع سنت آموزشی در جهان اسلام فرا فرقهای بوده است و ما مسلمانان از دوره ای به بعد سنت آموزشی را به یک سنت فرقه ای تبدیل کرده ایم، یعنی سنتهای انحصاری قلعه مانند را لا به لای سنت های آموزشیمان قرار داده ایم و این باعث شد که نتوانیم با یکدیگر یک تعامل اجتماعی خوب برقرار کنیم و نخبگان و دانش پژوهان نتواستند در کنار هم قرار گیرند تا بتوانند این تعامل علمی را به یک تعامل اجتماعی تبدیل کنند و بعد هم به یک تصاعد اجتماعی منتهی شود.
رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی اذعان داشت: ما زمانیکه به حوزههای علمیه شیعی خودمان نگاه میکنیم، مکتبهای متعددی داشته ایم،برای مثال مکتب قم نماد شیخ صدوق است ایشان حدود 150 استاد داشته اند که بخش قابل توجهی از آنان از عزیزان اهل سنت بوده اند.
وی اضافه کرد: شیخ صدوق سفرهای مهمی را به اقصی نقاط جهان اسلام داشته است که پایگاه های اصلی و دوران طلایی جهان اسلام در آن زمان بوده است، بخش غربی آن در بغداد و بخش شرقی آن سرخس و نیشابور را شامل میشد. ما میبینیم که در کتابتی که شیخ صدوق آورده است چه اشاراتی دارد به اینکه هم علمای شیعی و هم علمای اهل سنت در آن سفرها حضور داشتند و به دیدار آنها رفته است و با آنها به بحث و گفتوگو پرداخته است.
صالحی با اشاره به دوران علامه حلی که با بزرگان و علمای اهل سنت در آن زمان دیدارهای فراوانی داشته است و به بحث و گفت و گو پرداخته است، تصریح کرد: همچنین استادهای مختلف علامه حلی از علمای اهل سنت بوده اند برای مثال شمسالدین محمد کیشی، حکیمی نامدار از جزیره مرجانی که شخصیتی با ویژگی های برجستهای بود و خواجه نصیر طوسی راجع به این عالم تعبیرهای فراوانی را از آن در کتاب خود نام برده است.
رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی ادامه داد: علامه حلی در مورد شیخ کیشی میگوید که «شیخ کیشی از افضل علمای شافعی بود و در بحث و گفتوگو با انصاف ترین مردم بود.» در واقع سیر سلوک علمی که علامه حلی با آن همه بزرگی و قدمت از شیخ کیشی یاد آور میشود بسیار ارزشمند است، بنابراین این سیرو سلوک علمی داوری انسانی ایجاد میکند.
صالحی اذعان داشت: درواقع کسانی که ما فکر میکنیم در دامنه تعصب مذهبی و افراطی گری گرفتار شده اند، اینگونه نبوده است و آنها هم همواره دغدغه جهان اسلام را داشته اند؛ ما اگر بخواهیم یک نوع زیست تمدنی جدید برای جهان اسلام تدارک ببینیم، این زیست تمدنی پایه و شالوده آن برمیگردد به سنت سلف یعنی سنتهای آموزشی ما از فضای فرقه ای به فضای فرا فرقه ای بیاید و این یک مبنایی باشد برای تحول و زیست تمدنی جدید در جهان اسلام.
رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی تصریح کرد:ما امروز به هم اندیشی افکار در جهان اسلام احتیاج داریم در واقع چالش ها و مسائل متعددی وجود دارد که متفکران اسلامی باید بر روی آن بیاندیشند و فکر کنند و دستاورد ها و نتایج آن را به اشتراک بگذارند.
وی در پایان ابراز امیدواری کرد که دست به دست هم دهیم و در مسیری که برای اعتلای کلمه توحید است گامی را درکنار یکدیگر برداریم.