استاد سطوح عالی حوزه علمیه اظهار داشت: در بین فقههای اهل سنت و متکلمین یک حالت تشابک وجود دارد بدین معنا که ممکن است یک عالم اهل سنت که در مذهب کلامی دارای یک عقیدهای باشد در مذهب فقهی عقیدهی دیگری داشته باشد. بنابراین زمانی که ما این اختلافات را در کنار هم میبینیم و به تکفیر یکدیگر هم نمیپردازیم.
اشتراک گذاری :
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب، حجت الاسلام و المسلمین محمد فاکر میبدی استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در سی و پنجمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی، اظهار داشت:در کنار دانشهایی مثل عقاید و کلام، تاریخ، فقه، اصول الفقه، حدیث و تاریخ علمی پدیدار شد به نام علم الخلاف. بزرگان هم از هر دو فرقه به تعریف و نقض و ابرام این تعاریف پرداختند و شرایط و مسائل آن را بیان کردند و کتابهایی و آثاری را در این زمینه به افرادی که علاقهمند به مسائل علم الخلاف بودند؛ تمام تقریبا هم و غم این دانشمندان این بوده است که کجا شیعه یا سنی یا در فرق کلامی و فرق فقهی باهم اختلاف دارند.
در طول تاریخ فرق اصلی و اساسی فریقین هم در حوزهی اعتقادات و کلامیات دارای انشعابات اصلی و رئیسه بودند که ما با قطع نظر از جزئیات و فرق ریزتر میتوانیم اشاعر، معتزله، ماتریدیه، امامیه و ظاهریه را در کلام و اعتقادات و مذاهب اربعه یعنی حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی به اضافهی شیعه را در مذهب فرعی نام ببریم.
لازم است توجه داشته باشیم که در بین فقههای اهل سنت و متکلمین یک حالت تشابک وجود دارد بدین معنا که ممکن است یک عالم اهل سنت که در مذهب کلامی دارای یک عقیدهای باشد در مذهب فقهی عقیدهی دیگری داشته باشد. بنابراین زمانی که ما این اختلافات را در کنار هم میبینیم و به تکفیر یکدیگر هم نمیپردازیم.
بیاییم دیدگاه شیعه و سنی را به عنوان دو میهمان سر یک سفره مهمانی کنیم و از دیدگاه و آراء هر دو استفاده بکنیم هم در تقویت استدلالها و هم در رسیدن به مواردی که با هم وفاق دارند.
به نظر میرسد با تجربیاتی که تاکنون ما در حوزهی مباحث مقارن، مباحث تطبیقی و بحثهای مقایسهای داشتیم پیشنهاد میشود بعد از چند قرن که ما در حوزهی خلافیات و به تعبیری علم الخلاف کار کردیم ، مساله علم الوفاق را پیشنهاد کنیم و بپردازیم به مواردی که مذاهب اسلامی با هم وفاق دارند.
رویکرد دیگر بررسی مقایسهای و مقارنهای با رویکرد خلافی است که فقط به موارد اختلاف بین دیدگاهها پرداخته میشود و احیانا به نقض و ابرام و در مواردی هم شاید با تندرویهایی و گاها خلاف اخلاقیات هم شاید به یکدیگر گفته بشود.
رویکرد سوم که پیشنهاد ما هم این است مقارنه با رویکرد وفاقی است.یعنی دیدگاهها را بر اساس مشترکات فریقین بررسی کنیم. به جای اینکه به نقض و ابرام و تندرویها بپردازیم به بیان و مبانی استدلالی و استنادی بپردازیم که اگر شیعه و اهل سنت در مطلبی وفاق دارند، دیدگاههای استدلالی آنها میتواند همدیگر را تقویت بکنند و در نهایت آنچه که مورد وفاق فریقین هست را در جامعه تزریق بکنیم.