بررسی ابعاد راهبردی نامهی رهبری به دانشجویان آمریکایی
نویسنده لبنانی نامه رهبر انقلاب به جوانان آمریکایی را ضربه راهبردی بزرگی به قلب پروژه صهیو-آمریکایی خواند، بهصورتی که ستونهای این پروژه صهیو-آمریکایی را هدف قرار داده تا آنها را ویران کند.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه بینالملل خبرگزاری تقریب، "ایهاب شوقی" روزنامهنگار و نویسنده لبنانی در یادداشتی که در پایگاه خبری العهد منتشر شد؛ در خصوص نامه رهبر انقلاب خططاب به جوانان آمریکایی نوشت: بدون تردید پیامهایی که درمیانهی درگیریها منتشر میشود، با توجه به زمانبندی انتشار آنها حاوی قویترین مضامین هستند، زیرا برای اطمینان از مصداقیت مضامینشان در معرض آزمونی عملی قرار میگیرند، چرا که همه دنیا بادقت نظارهگر رویدادها و تحولات است؛ این پیامها همچنین بخشی از رویدادها به شمار میآیند و با هدف پیشبینی و یا ارزیابی اوضاع منتشر نمیشوند؛ بههمین دلیل چنین پیامهایی همگام با تحولات پیش رفته و پاسخ به آنها باعث سهیم شدن آنها در خلق رویدادها شده و بر نتایج نبرد نیز تأثیر میگذارند.
در 30 مه 2024 رهبر انقلاب اسلامی ایران، آیت الله سید علی خامنهای در نامهای تحت عنوان "تاریخ در حال ورق خوردن است و شما اکنون در طرف درست آن ایستادهاید"، خطاب به دانشجویان دانشگاههای آمریکا که به حملات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی به غزه معترض هستند، با مواضع اخلاقی آنها اعلام همبستگی و همدلی کرده و به آنها گفتند: "شما اکنون بخشی از جبههی مقاومت را تشکیل دادهاید و در زیر فشارِ بیرحمانهی دولتتان ــ که آشکارا از رژیم غاصب و بیرحم صهیونیست دفاع میکند ــ مبارزهای شرافتمندانه را آغاز کردهاید".
ایشان مواضع دانشجویان و محور مقاومت را با یکدیگر مرتبط دانسته و تأکید کردند: " جبههی بزرگ مقاومت در نقطهای دور، با همین ادراک و احساسات امروز شما، سالها است که مبارزه میکند. هدف این مبارزه، توقّفِ ظلمِ آشکاری است که یک شبکهی تروریست و بیرحم به نام صهیونیستها، از سالها پیش بر ملّت فلسطین وارد ساخته و پس از تصرّف کشورشان، آنها را زیر سختترین فشارها و شکنجهها گذاشته است".
قبل از پرداختن به ابعاد راهبردی این نامه، باید اشاره کنیم که این نامه یک مورد استثنائی نیست و امام خامنهای همواره در مراحل حساس تاریخی نیز چنین پیامهایی را فرستادهاند. پیشتر نیز 2 نامه معروف ایشان در سال 2015 منتشر شد، زمانی که اروپا شاهد فتنهای بزرگ بههدف تحریف و ضربه زدن به وجهه اسلام و مرتبط کردن آن با تروریسم بود. در آن سال در پیامهای امام خامنهای خطاب به جوانان غربی و در دفاع از اسلام، از آنها خواسته شده بود که بهجای پرداختن به تبلیغات دروغین و توطئههایی که با کمک گرفتن از تروریسم به دنبال انتشار چهرهای تحریف شده و نادرست از اسلام است، در جستجوی واقعیتها باشند.
همچنین در زمان بروز انقلابها در کشورهای عربی که با نام "بهارعربی" شناخته میشود، ایشان همواره در پیامهایی خطاب به جوانان انقلابی حاضر در میدانها، ارزشهای انقلاب و اصول و اهداف عالی آن را که باید به دنبال تحقق آنها باشند، مشخص میکردند.
برای توضیح ابعاد راهبردی نامه امام خامنهای، چند نکته وجود دارد که باید به آنها اشاره کرد:
1- تکیه به روش گفتوگو و سخنگفتن با جوانان. این مسئله یک گزینه راهبردی است، زیرا جوانان همان آیندهسازان هستند سخن گفتن با آنها مؤثرترین و کارآمدترین روش است؛ چرا که ارتباط فکری با جوانانی که اندیشه آنها در حال شکل گرفتن است، بسیار مؤثرتر و قویتر از خطاب قرار دادن سالخوردگانی است که گرفتار پستها و منافع خود هستند. این همان مسئلهای است که در پیام اخلاقی امام خمینی (رض) به فرزندش سید احمد رحمه الله نیز وجود دارد که در یکی از بندهای آن آمده است:
"پسرم! اکنون با تو که جوانی صحبت میکنم. باید توجه کنی که برای جوانان توبه آسانتر و اصلاح نفس و تربیت باطن سریعتر میتواند باشد. در پیران هواهای نفسانی و جاه طلبی و مال دوستی و خود بزرگ بینی بسیار افزونتر از جوانان است، روح جوانان لطیف است و انعطاف پذیر و آن قدر که در پیران حبّ نفس و حبّ دنیا است، در جوانان نیست. جوان میتواند با آسانی نسبی خود را از شرّ نفس امّاره رها سازد و به معنویات گرایش پیدا کند. در جلسات موعظه و اخلاق آن قدر که جوانان تحت تأثیر واقع میشوند، پیران نمیشوند."
2- این نامه، ضربه راهبردی بزرگی را به قلب پروژه صهیو-آمریکایی وارد میکند؛ بهصورتی که ستونهای این پروژه صهیو -آمریکایی را هدف قرار داده تا آنها را ویران کند؛ ستونهایی که با ادعاهایی مانند مظلومیت صهیونیسم، ادعای برحق بودن آن، ادعای وجود دموکراسی و ارزشهای غربی حامی حقوق بشر، و توصیف همه دشمنان آمریکا و صهیونیسم بهعنوان نیروهای ظالم و تروریست و خونریز، بنا شدهاند.
در اینجا و در گیرودار نبرد و در میانه جنگ نسلکشی که صهیونیستها با پشتیبانی و حمایت آمریکا بهراه انداختهاند؛ نامه امام خامنهای باعث رسوایی و برملا شدن ادعاهای دروغ آمریکا و غرب درخصوص حمایتشان از دموکراسی و ارزشهای اخلاقی میشود. در این نامه با دلایلی قاطع، مظلومیت ملت فلسطین آشکار میشود.
مسئله مهم نیز ارتباط این صحنه آشکار با محور مقاومت است که تبلیغاتی علیه آن بهراه افتاده است.. درنتیجه، این نامه تبرئه کننده کل محور مقاومت است و نه فقط مقاومت فلسطین. این نامه دارای ابعاد بسیار متعددی است که توطئهها و تبلیغات غرب را ناکام گذاشته و خنثی میکند؛ توطئههایی که با هدایت آمریکا بوده و هدف از آنها تخریب همه کسانی است که به اصول پایبنده بوده و از فلسطین حمایت میکنند.
3- این نامه امام خامنهای، ضربهای راهبردی به فرهنگی است که آمریکا تلاش کرد تا از طریق نظریههایی مانند پایان دنیا و فوکویاما بر افکار عمومی جهان حاکم کرده و ملتهای دنیا را با یک جنگ روانی مواجه کند؛ اما این نامه که مبتنی بر مقاومت و پایداری است، باعث زوال این نظریهها شده و واقعیتها را برای نسلهای آینده آشکار کرد.
امام خامنهای در این نامه علاوهبر ابعاد سیاسی، به مسائل مهم دیگری مانند ابعاد فرهنگی و اخلاقی نیز اشاره کرده و در پایان با توصیه به دانشجویان آمریکایی برای آشنا شدن با قرآن کریم، گفتهاند: "جبههی مقاومت با فراگیری و عمل به این دستورها و صدها نظائر آن به پیش میرود و به پیروزی خواهد رسید؛ باذن الله."
این نامه فراخوانی است که اسلام را به ارزشهای اخلاقی، عدالت، کرامت و شفافیت مرتبط کرده و پاسخی به ادعاهای آمریکا است که برای حمایتهایش از اشغالگری و غارتگری، قرآن و اسلام را به تروریسم و خون ریزی مرتبط میکند؛ ولی امام خامنهای با این نامه تیرشان را بهسوی خودشان بازگردانده، چرا که اسلام، دین عدالت، آزادی، همزیستی و صلح است و پروژه استعماری غرب همان تروریسم واقعی است.