مشکلات عراق در جنگ های داخلی به هیچ وجه ناشی از کمبود نیروی انسانی و یا کمبود تسلیحات مناسب نیست، بنابراین علل برخی از عقب نشینی ها و مشکلات نظامی و انتظامی در عراق را باید درجای دیگری جستجو کرد.
اشتراک گذاری :
عملیات بزرگ آزاد سازی شهر«الرمادی» مرکز استان «الانبار» عراق درحالی آغاز شده است که این شهر واقع در 108 کیلومتری غرب بغداد، طی چند هفته اخیر (به ویژه در چند روز گذشته)، شاهد سخت ترین نبردها بین ارتش عراق و گروهک تروریستی داعش بوده و خبرها و گزارش های ضد و نقیضی درخصوص سقوط کامل و یا اشغال بخش های وسیعی از این شهر انتشاریافته است. چنانکه براساس برخی از گزارش های قبلی، نیروهای ارتش و پلیس مستقر در این شهر دویست هزار نفری، از مواضع خود عقب نشینی کرده و گروهک داعش، مراکز مهم دولتی از جمله مقر ستاد عملیات نیروهای مسلح عراق و عمارت دادگستری را به اشغال خود درآورده اند .
در این حال، گزارش های رسیده ازعراق، حاکی است که افزون بر خسارت های جانی و مالی فراوان که در این نبردها به مردم شهر الرمادی وارد شده، ده ها هزار تن از آنان نیز، فرار را برباقی ماندن در شهر ترجیح داده و به صورت پیاده، راه فلوجه و بغداد را درپیش گرفته اند و این علاوه بر صدها خانواده ساکن الرمادی است که به اسارت داعش درآمده و این گروهک تروریستی در حال حاضر، از آن ها به عنوان سپر انسانی استفاده می کند.
درخصوص علل اشغال شهر الرمادی و پیامدهای احتمالی آن، تحلیل های بسیاری ارائه شده و علاوه بر کارشناسان مسائل منطقه که در گفتارها و نوشتارهای تحلیلی خود، به اظهارنظر در این باره پرداخته اند، مقامات سیاسی ونظامی عراق نیز به منظور چاره جویی جهت آزادسازی شهر الرمادی، نظریاتی را دراین باره ارائه کرده و با هدف آسیب شناسی سامانه های نظامی وانتظامی این کشور، به بررسی ابعادی از این موضوع پرداخته اند.
نکات تحلیلی زیر به مهمترین این دیدگاه ها که تشریح کننده اوضاع کنونی عراق و زمینه ساز شناخت بهتر مسائل این کشور است، اشاره دارد.
1- مشکلات عراق در جنگ های داخلی به هیچ وجه ناشی از کمبود نیروی انسانی و یا کمبود تسلیحات مناسب نیست، زیرا از یکطرف جمعیت 34 میلیونی این کشور، جمعیت نسبتا جوانی است که برخلاف برخی ازملت ها، روحیه و شجاعت لازم را برای جنگیدن و شرکت در درگیری های مسلحانه، دارد و از طرف دیگر، این کشور از جمله محدود کشورهای جهان است که از درآمد کافی برای تهیه تسلیحات و خرید دیگر وسایل لازم برای عملیات نظامی و انتظامی برخوردار است واز این لحاظ نیز هیچ مشکلی خاصی ندارد. بنابراین علل برخی از عقب نشینی ها و مشکلات نظامی و انتظامی در عراق را باید درجای دیگری جستجو کرد.
2- از مجموع عللی که برای سقوط شهر «الرمادی» و عقب نشینی ارتش و پلیس عراق از این شهر، مطرح می شود سه علت زیر اساسی تر و مؤثرتر به نظر می رسد:
الف- فقدان اصول، ضوابط و شیوه های پویایی که ترکیب کارآمدی را از ارتش، نیروهای مردمی و عشایر عراق آن هم، متناسب با هرخطر و هر هجمه داخلی و خارجی بوجود آورد و با کاهش ناهماهنگی های ساختاری، وحدت رویه ای را در پیروی از یک فرماندهی مشترک ایجاد کند. به عبارت دیگر هنوز که هنوز است، باوجود همکاری های تحسین برانگیز این سه نیرو ( ارتش عراق، بسیج مردمی«الحشد الشعبی» و نیروهای عشایری) در نبردهای یک سال اخیر همانند عملیات آزاد سازی تکریت، اصول و شیوه های پویایی برای هماهنگی عملیاتی بین نیروها تدوین نشده و علاوه بر این برخی از اختلاف افکنی های مذهبی نیز سبب شده است تا ناهماهنگی طبیعی موجود دامنه بیشتری پیدا کند.
ب- فقدان راهبردها و تاکتیک های مناسب برای جنگ های داخلی و شهری و فقدان سازماندهی های متناسب با عملیات چریکی و شیوه های جنگی نامتقارن که گروهک داعش به طور معمول از آن سود می جوید از جمله علل سه گانه ضعف نیروهای عراق در برابر گروهک داعش محسوب می شود. توضیح آنکه جنگ در شهرها و رویارویی مسلحانه با گروهک های تروریستی همانند داعش (که همزمان با ایجاد شدیدترین رعب ها، از سکنه شهرها به صورت سپر انسانی استفاده می کند)، مستلزم آموزش ها و تجاربی است که بخش بزرگی از نیروهای نظامی وانتظامی عراق فاقد آن هستند.
3- از جمله مشکلات نیروهای نظامی عراق در رویارویی با گروهک تروریستی داعش، مداخله نظامی بی ثمر و بسیار زیان بخش نیروهای ائتلاف به اصطلاح ضد داعش به رهبری آمریکاست، زیرا این مداخله از یک سو، نیروهای نظامی عراق را به همسویی و هم جهتی با غرب متهم می سازد و ازسوی دیگر با ایجاد این تصور که در نبرد با داعش به کمک نیروهای عراقی خواهد آمد، انگیزه اتکا به نیروهای خودی را کاهش داده و یا از میان می برد. افزون بر آن به بهانه اینگونه مداخلات ، به صورت پنهانی و درشرایط سخت، تسلیحات لازم از طریق محموله های ویژه و از طریق هوا دراختیار داعش قرار می گیرد.
4- در ورای همه مشکلات موجود در عراق، اختلافات مذهبی وقومی، اصلی ترین عاملی است که این کشور را در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی و از همه مهم تر نظامی ضعیف می کند و زمینه های دفاع از تمامیت ارضی و صیانت از منافع ملی این کشور را از بین می برد و درمقابل، وحدت اسلامی و تقریب مذاهب از جمله اصلی ترین عواملی است که زمینه های لازم برای قدرتمند شدن عراق را در همه صحنه ها، فراهم و از هرگونه تفرقه و ناهماهنگی میان نیروهای نظامی جلوگیری می کند.