حجت الاسلام و المسلمین احمد مبلغی، عضو مجلس خبرگان رهبری
ما گاهی شخصیت هایی را می بینیم که نظام، دین و حوزه تشیع اسلام عرضه می کند که شخصیت آنها دارای ابعادی فراتر از افراد عادی و علمای دیگر است. مرحوم آیت الله تسخیری شخصیت حقیقتا بزرگ و مهمی است. شخصیت درخشان ایشان را در چهار محور می توان مورد ارزیابی قرار داد: اخلاق و رفتار، ارتباطات بین المللی که داشتند، اندیشه و دانش، تجربه ها. ایشان حقیقتا در همه این چهار محور از ویژگی های برتری برخوردار بودند.
مرحوم آیت الله تسخیری از حیث اخلاق و رفتار انسان جذابی بود. اخلاق متواضعانه. ادبیات و واژگان پاکیزه در قبال دیگران و لطافت روح داشت. در یک کلمه یک انسان واقعی بود. انسانی بود که تربیت اسلامی این ابعاد او را تقویت کرده بود. ایشان تلاش زیادی می کرد تا بتواند قول حسن و تاثیر گذاری اساسی داشته باشد. ایشان فاقد هرگونه ادعایی بود. جایی که شخصیت خودشان به تنهایی مطرح میشد، ایشان آنجا حضور نداشت، من یادم هست که بعد از اتمام دوره مسئولیت دبیرکلی مجمع تقریب، خیلی از دوستان و نزدیکان به ایشان گفتند باتوجه به این که شما در جهان اسلام حضور فعالی داشتید خوب است تا دفتری را در قم افتتاح کنید. ایشان جواب داد که چون من مشاور مقام معظم رهبری هستم اصلا نباید دفتر جداگانه ای داشته باشم؛ یعنی این قدر دقت و مراعات داشت و منیت را در خود کشته بود. این ویژگی بسیار بزرگی است. از حیث رفتاری باید حساب ویژه ای برای ایشان باز کرد.
از حیث دانش و اندیشه، ایشان آشنایی بالا نسبت به اصول فقه و قواعد فقه داشت و یک فقیه بود. آیت الله تسخیری در این زمینه کتاب های بسیاری نوشته است. ایشان در زمینه فقه اقتصادی به دلیل ارتباطاتی که داشت، به خوبی می توانست مبانی فقهی را تطبیق دهد. من چون در کنفرانس های مختلف با ایشان مانوس بودم میدیدم که ایشان چطور در بزنگاه ها و مباحث اقتصادی خیلی سریع به یک مبنای فقهی اساسی اجتهادی رفرنس می دهد. ایشان ذهنی دقیق و نقاد داشت و مجموعه ای از فقه کلاسیک و نگاه های بهروز در ذهن ایشان جمع شده بود. این موارد برای شخصیتی که در عرصه بین الملل قصد فعالیت دارد، موفقیت هایی را رقم میزند. دانش ایشان عمدتا معطوف به اصول فقه با نگاه به مسایل جدید به ویژه در زمینه های اقتصادی بود و در این زمینه چارچوبی ساختاریافته از اطلاعات روز و دقیق داشت.
درارتباط با اندیشه باید بگویم که اندیشه ایشان هم از دانش و هم چنین از تجربه ای که به دست آورده بود، نشات میگرفت. اندیشه ایشان فرا طایفه ای بود.
در واقع آیت الله تسخیری یک شیعه معتقد و محکم؛ ولی معتقد به فضای امت و اندیشه فرا طایفه ای بود. باید اندیشه های فرا طایفه ای ایشان استخراج شود تا این فهم دریافت شود که ایشان چگونه موفق بود. افراد در مذاهب دیگری خوف و ترسی از ایشان نداشتند بلکه او را یک شریک فکری میدیدند. این مسئله خیلی مهم است که فردی به گروهی مذهبی نزدیک شود و آنان به آن فرد به چشم یک مشارک فکری بنگرند.ایشان ایده مطرح میکرد و و چون به فقه مذاهب آشنا بود به خوبی میدانست که نقطه جمع و اجتماع کجاست. ایشان اندیشه تقریبی داشت و تقریب را وارد یک فاز جدید فکری کرده که باید آن علامت و شاخصه ها استخراج بشود.
بعد بعدی تجربه ایشان است. ایشان به دلیل سفرهای بسیار و شرکت در جلسات و کنفرانس های متعدد در درونشان به تجربه ای رسیده بود که اجزایش از نقاط مختلف بود. ایشان حتی در نگاه اول و اظهار نظر اول نکته بدیعی را ارایه میکرد که بسیار قابل توجه است. حوزه های علمیه باید از تجارب ایشان استفاده کنند، ایشان تجربه گفتگو های فقهی و جهان اسلامی و تقریبی داشت.
آیت الله تسخیری در روابط و قدرت ارتباط گیری می توانست با سطوح مختلف افکار و دانش ارتباط متبادل برقرار کند. گاهی انسان به سمت روابط تحمیلی میرود که فایده ای ندارد؛ اما گاهی روابط وزین و متین از یک جایگاه فرهیخته برقرار می شود و به شکل تعاملی و تبادلی ظهور پیدا می کند.
این موارد چهار محور و سرفصل اساسی شخصیت بزرگ مرحوم آیت الله تسخیری بود ضمن این که ما باید ایشان را همان طور که رهبر معظم انقلاب به درستی فرمودند زبان رسا بنامیم. زبان رسا که گاهی به سمت اسلام می آمد و مصلحت اسلام را حتی فراتر از مذهب ارایه میکرد. ایشان عالم شیعه بود و نقطه نظر شیعه را خوب بیان میکرد، اگر شما درفضای تقریب واقعیت شیعه را خوب ارایه نکنید، تقریبی شکل نمیگیرد. ایشان با یک دیدگاه فرا جناحی مسیر اسلام و امت را در جهت وحدت قرار میداد ودر موضوع وحدت سنی یا شیعه تبعیض قائل نمی شد. ایشان اندیشه قرآنی و اسلامی داشت. از طرفی هم همان طور که رهبر انقلاب فرمودند زبان شیعه هم بود. ایشان به عنوان عالمی که دیدگاههای شیعی را بهتر می شناسد، توهمات و شبهات علیه شیعه را زدود و افکار و اندیشه های اهل بیت در ایشان تبلور پیدا کرده بود.
هم چنین مرحوم آیت الله تسخیری به مبانی انقلاب هم بسیار پایبند بود. بنده این مشخصه ها را از نزدیک در ایشان می دیدم و شاهد بودم که نگاه ایشان به انقلاب و امت اسلامی بسیار درخشان و امیدبخش بود.