یک فعال فرهنگی اهل سنت نوشت: نماز مهمترین رُکنِ تمام ادیان آسمانی بوده است؛ فریضهای که تمام پیامبران پس از ایمان به خداوند، موظّف به تبلیغ و اقامهٔ آن میان مردم بودهاند.
اشتراک گذاری :
به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب، شاکر رئیسی از فعالان فرهنگی اهل سنت استان سیستان و بلوچستان در یادداشتی در مورد اهمیت نماز نوشت:
«نماز» مهمترین رُکنِ تمام ادیان آسمانی بوده است؛ فریضهای که تمام پیامبران پس از ایمان به خداوند، موظّف به تبلیغ و اقامهٔ آن میان مردم بودهاند.
در دین اسلام نیز خداوند متعال در قرآن کریم و پیامبر اکرم، صلیاللهعلیهوآلهوسلم، در احادیث گهربارش با تعابیر گوناگون اهمیت نماز را برای مسلمانان متذکّر شدهاند.
باوجود این، متأسفانه امروزه بسیاری از مسلمانان نسبت به این دستور بزرگ سهلانگاری میکنند. از رفتار بعضیها چنین میفهمیم که انگار ادای نماز یک مسألهٔ اختیاری است. هرکسی خواست بخواند و هرکسی هم نخواست، نخوانَد. روزانه افرادی را میبینیم که بدون هیچ عذری نماز نمیخوانند و اصلا بینمازیشان را به روی خود هم نمیآورند، انگار محکمهٔ عقل و وجدانشان را هم از دست دادهاند.
با بررسی مقولهٔ «نماز» در قرآن درمییابیم که نماز بزرگترین مصداق ذکر و یاد الهی است، چنانکه خداوند متعال در آیهٔ ۱۴ سورهٔ مبارکهٔ «طه» خطاب به حضرت موسی، علیهالسلام، فرمودهاند: «أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي»؛ نماز را برای ذکر و یاد من برپای دار. نکته قابل تأمل این است که خداوند متعال باز در آیهٔ ۱۲۴ همین سوره، اصل دیگری را تصریح کرده و فرمودهاست: «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا»؛ بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که عامل اصلی بسیاری از مشکلات و تنگناهای زندگی امروزیِ ما، بینمازی و کاهلنمازی است.
نماز چنان مهم است که در میدان جنگ هم ساقط نمیشود و در همانجا «صلوة الخوف» مشروع میشود.
نماز چنان مهم است که اگر فرد نتوانست نمازش را با ادای تمام ارکان بخواند، آن را نشسته بخواند و اگر در حالت نشسته هم قادر نبود، نمازش را در حالت خوابیده و با اشاره بخواند. اگر کسی به کُما رفت بازهم نمازش ساقط نمیشود؛ هر زمان بههوش آمد، باید قضای نمازهایش را بخواند.
نماز چنان مهم است که گرچه هنگام مسافرت در آن تخفیف (قصر) میآید، ولی در سختترین شرایط سفر، بهطور کلی ساقط نمیشود.
پیامبر اکرم، صلیاللهعلیهوآلهوسلم، در حدیثی ما را از عاقبت و سرانجام ترک نماز بهتندی هشدار داده و فرموده است: «من فاتتْهُ صلاةُ العَصرِ فَكأنَّما وُتِرَ أَهلَهُ ومالَهُ»؛ کسی که نماز عصرش را از دست بدهد، مانند این است که تمام خانواده و سرمایهاش را از دست داده است. فردی را تصور کنیم که تمام اعضای خانواده اعم از پدر، مادر، برادر، خواهر، همسر، فرزندان و تمام دارایی و سرمایهاش را در آنِ واحد از دست داده باشد، چنین فردی چقدر قابل ترحّم است و هر انسانی با کمترین وجدان دلش به حال او میسوزد. فردی که یک نمازش فوت میشود، چنین وضعیت رقّتباری دارد، چه برسد به حال کسی که فریضهٔ نماز را بهطورکلی کنار گذاشته باشد!
آیا نباید برای چنین افرادی دل سوزاند و برای نجاتشان از این دام بلا و مصیبت تلاش و برنامهریزی کرد؟!