17 دسامبر 2010، محمد بوعزیزی، جوان سبزی فروش، دست به خودسوزی زد. این اقدام وی منتهی به یک سلسله از جنبش های اعتراضی و راه پیمایی های مردمی گردید و در نهایت در تاریخ 14 ژانویه سال جاری به سقوط زین العابدین بن علی منجرشد.
از آن زمان، یک حکومت انتقالی متولی اداره امور گردیده و برگزاری اولین انتخابات آزاد دوره پس از انقلاب، برای ماه اکتبر پیش بینی شده است. آیا انقلاب یاسمین به یک تغییر واقعی منتهی خواهد گردید؟ یا اینکه نیروهای متمایل به حاکمیت پیشین بر امور تسلط خواهند یافت؟ شش ماه پس از جوشش مردمی در تونس، این کشور در کجای کار قرار دارد؟
پس از روزهای خشونت که هرگز بوی عطر یاسمین نمی دادند، و پس از شادی ساعات اولیه فرار بن علی، دوره نگرانی، دلهره و سئوال از یک آینده نامشخص فرا رسیده است. کوچه ها و خیابان های تونس از خود بی صبری نشان می دهند و خواهان اصلاحات ژرف و سریع و مجازات عاملان حکومت گذشته می باشند. تونسی ها، همچنین، خواهان پایان ناامنی ها، و درعین حال، حفظ حق راه پیمایی و اعتصابات مردمی هستند.
حکومت موقت نشانی از تغییرات سریع و جدی مورد انتظار از خود بروز نمی دهد، اما خود را به استقرار نظم به منظور راه اندازی امور و حرکت دوباره چرخ های اقتصاد کشور، متعهد می داند. آمار توریسم در تونس در وضعیت تاسف باری قرار گرفته است، و مناطق محروم، همچنان، در انتظار مساعدت های وعده داده شده می باشند. همه این مسائل بر ناامیدی کسانی که در روزهای انقلاب هزینه های زیادی را متقبل شده بودند، نیز دامن می زند.
اما، چه چیزی تا هم اکنون دست انقلابیون را گرفته است؟ بزرگترین ماحصل انقلاب که هیچ کس در آن بحثی ندارد، آزادی بیان است. اتفاقات ملموس دیگری نیز قابل ذکر می باشند؛ مثل انحلال حزب حاکم گذشته و ممنوعیت اعمال شده برای علیه تعدادی از همدستان آن برای مشارکت در انتخابات آتی کشور. صحنه سیاسی کشور با به رسمیت شناختن بیش از ۸۰ حزب سیاسی و از آن جمله احزاب اسلام گرا، کاملا باز است. ماشین دادگستری تونس حرکت خود را کلید زده و دادگاه غیابی زین العابدین بن علی، دیکتاتور پیشین تونس، و لیلا طرابلسی، همسر وی، دوشنبه ۲۰ ژوئن کار خود را آغاز می کند.