به گزارش حوزه بین الملل
خبرگزاری تقریب، علیرضا تقوی نیا؛ کارشناس مسایل غرب آسیا در یادداشتی تحت عنوان «پیام های راهبردی بازگشت سوریه به اتحادیه عرب» به تحلیل بازگشت دوباره سوریه به اتحادیه سران عرب پرداخته است.
در این یادداشت می خوانیم:
دولت سوریه پس از ۱۱ سال با آرای قاطع به اتحادیه عرب بازگشت؛ این رخداد فراتر از حضور مجدد یک دولت در یک کنفدراسیون بین المللی بوده و به عبارتی نماد شکست سیاست های غرب و متحدان عربی این بلوک در برابر محور ایرانی ارزیابی می شود.
در این خصوص ذکر چند نکته لازم است.
1) دولت فعلی سوریه، هیچ تلاشی برای بازگشت به اتحادیه عرب انجام نداد و بالعکس کشورهای عربی به لحاظ جایگاهی که سوریه در دنیای عرب داشت و روشن شدن این واقعیت که حاکمیت اسد تثبیت شده است، ناچار شدند عضویت مجدد آن را طلب کنند.
2) رئیس جمهور وقت ایران در سال ۲۰۱۲ شخصا برای جلوگیری از اخراج دولت سوریه از اتحادیه عرب به سعودی سفر کرد، اما ملک عبدالله پادشاه وقت عربستان که با عطف به تحولات میدانی سقوط اسد را نزدیک می دید، حاضر به اجابت این درخواست نشد.
در آن دوران جمهوری اسلامی ایران نیز در جهان عرب به علت حمایت از سوریه در نوعی انزوا قرار داشت، اما پیام بازگشت متحد راهبردی ایران به اتحادیه عرب یعنی اقتدار و منطق محور مقاومت در معادلات منطقه غرب آسیا تثبیت شده است.
3) دولت سوریه در طول ۴۴ سال گذشته همواره به نوعی تریبون ایران در جهان عرب و سازمان ملل بوده است و به طور جدی حامی مواضع جمهوری اسلامی؛ به جز رای مثبت در بیانیه اعتراضی اتحادیه عرب به عدم پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران در سال ۶۶، نگارنده موضع منفی دیپلماتیک از دمشق نسبت به تهران به خاطر ندارد.
4) بازگشت دولت اسد به اتحادیه عرب، به معنای پذیرش نقش و جایگاه جمهوری عربی سوریه در منطقه و تضعیف موضع رژیم صهیونیستی، آمریکا، قطر، سعودی و ترکیه در معادلات منطقه ای است.
جملاتی از قبیل Assad must go (اسد باید برود) بارها از زبان اوباما، جان کری و سران اتحادیه اروپا بیان شد، لکن در نهایت متحد جمهوری اسلامی ایران در قدرت باقی ماند و مهم تر از آن این که امروز توسط مجامع بین المللی پذیرفته می شود.
5) تثبیت دولت های عراق و سوریه در معادلات منطقه ای و تفوق آنها بر تروریسم تکفیری و فشارهای بین المللی، اثرات ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک بر جهان خواهد داشت.
البته که مهمترین آن، دسترسی ایران به آبهای مدیترانه و ایجاد کریدور تهران، بغداد، دمشق و بیروت است که اگر به نقشه راه چین متصل شود، فواید اقتصادی دراز مدت و فراوانی برای کشورهای یاد شده خواهد داشت و موجب اتصال مشرق زمین به مغرب زمین می گردد.
6) تضعیف نظام تک قطبی در جهان، اثر دیگر تثبیت جمهوری عربی سوریه به رهبری بشار اسد است.
در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ نشست هایی با عنوان دوستان سوریه و ژنو ۱ و ۲ تشکیل شد که حدود ۷۰ کشور (مخالف محور مقاومت و حکومت بشار اسد ) به رهبری آمریکا در آن شرکت کردند و ناظران سیاسی بعید می دانستند با این حجم از انسجام سیاسی در عرصه بین الملل علیه دولت اسد و سیاست های راهبردی ایران و روسیه، جمهوری عربی سوریه پابرجا بماند اما مقاومت حزب الله و نیروی قدس سپاه و داوطلبان افغانستانی، پاکستانی و عراقی، به همراه وتوی مسکو در شورای امنیت سازمان ملل تا سال ۲۰۱۵، مانع از سقوط حاکم دمشق شد و از سپتامبر ۲۰۱۵ باورود نیروهای هوایی روسیه به جنگ، معادلات میدانی کاملا به سود نظام قانونی حاکم تغییر کرد.
در واقع عامل اصلی که امروز باعث پیروزی دیپلماتیک اسد شد، تفوق او در میدان بود و اگر در معادلات میدانی، تروریست های وابسته به قطر، ترکیه، امارات و سعودی برتری داشتند، امروز شاهد چنین عقب نشینی آشکاری از سوی آنان نبودیم.
در نهایت باید گفت آن چیزی که تعیین کننده معادلات بین المللی است، دستاوردهای میدانی، ایستادگی بر روی زمین و قدرت نظامی (البته از نقش پایداری و ثبات اقتصادی نیز نباید غافل شد) است.
واِلا، هیچکس گمان نمی کرد در اوج انزوای سیاسی دولت سوریه و با وجود محاصره کامل دمشق و رسیدن تروریست ها به میدان امویین و تصرف ساختمان وزارت دفاع در ۱۸ جولای ۲۰۱۲، بشار اسد در قدرت باقی بماند.
اما او با کمک ارتش عربی سوریه، طرفدارانش و حمایت ایران، روسیه و حزب الله در معادلات میدانی برتری یافت و در قدرت باقی ماند و مخالفانش در عرصه بین المللی از روی استیصال مجبور به پذیرش او شدند.
انتهای پیام/