بارها و بارها دشمنان جمهوری اسلامی ایران، در راستای ضربه زدن به اقتدار ایران اسلامی، سوء استفاده از مسئله حقوق زنان را در دستور کار خود قرار دادهاند.
اشتراک گذاری :
به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب، آخوند «عبدالغفور رومی» - معاون امور طلاب و روحانیون حوزه علمیه قبا بندرترکمن در مقاله ای تحت عنوان «زن در جامعه ایرانی- اسلامی» به جایگاه ویژه زن در آموزه های اسلامی و فرهنگ ملی ایرانی پرداخته است که متن کامل آن در ذیل می آید:
به جرأت می توان این ادعا را مطرح کرد که مردم ایران بر اساس تأثیرپذیری از آموزههای اسلامی و نیز فرهنگ غنی ایرانی، بیشترین اهتمام را نسبت به حفظ و رعایت حقوق متقابل افراد در جامعه، داشته و بر اساس آن، نوعی خاص از احترام در روابط و نیز تعاملات انسانی بین آنها حاکم بوده و هست.
در این میان، این فرهنگ بیشترین نمود خود را در زمینه حقوق زنان دارد؛ به عبارتی، زن در جامعه ایرانی، جایگاهی مجزا از همنوعان خود در جوامع دیگر داشته و دارد. مواجهه با زنان در میان مردمان ایران، همواره بر اساس احترام، عزت و رعایت شأنیت آنها بوده است. مادر، همسر، دختر و خواهر، ویژهترین مقام و جایگاه را در محیط خانواده و حتی اجتماع ایرانیها دارند.
از اصلیترین نقاط اختلاف میان فرهنگ اسلامی-ایرانی و جوامع غیر مسلمان و متأثر از فرهنگ جاهلیت مدرن و سنتی، نوع نگاه به زنان بوده و هست؛ زیرا در جوامع سنتی، زن بهعنوان یک موجود ناقص فرض شده و بر اساس آن بیشترین توهینها را نسبت زنان روا میداشتهاند؛[1] در عصر تکنولوژی نیز، جاهلیت مدرن، زن را از جایگاه اصلی خود تنزل داده و بهعنوان یک کالا و نیروی برآوردهکننده نیازهای جریان سرمایه داری قرار داده است.[2]]
انقلاب اسلامی در ایران، فصل جدیدی را در رابطهبا مسئله زنان و حقوق آنها گشود؛ به طوریکه وقتی شرایط قبل از انقلاب مورد بررسی قرار بگیرد، مسلماً آنچه در رابطه با این مسئله در جریان بوده و برای آن یک افق زمانی مشخصی در نظر گرفته بودند، ایجاد سنخیت فرهنگی با کشورهای اروپایی در برخورد با زنان بوده است؛ از نوع پوشش گرفته تا نقش زن در جامعه، توسعه صنعت مد و استفاده از زنان در راستای تأمین منافع جنسی با اهداف تجاری، توسعه سینمای مبتنی بر جاذبههای جنسی، استفاده از زنان بهعنوان نیروی کار ارزان و... همه اینها تجربیات غربی است که پهلوی اول و دوم، برای رسیدن به این سطح از تنزل مقام زنان، تلاشهای فراوانی انجام داده و در شرف نهادینهسازی آن بودند که انقلاب اسلامی مانع آن شد.
جوامع غربی و متأثر از فرهنگ سرمایهداری، وقتی موجودیت خود را از هر حیثی در خطر میبینند، مبارزه علیه تهدیدی که آن را بهعنوان خطر شناسایی کردهاند، به طور ویژه شروع میکنند؛ در همین راستا پس از این که احتمال دادند الگوی احترام به مقام زن در ایران، ممکن است بهعنوان یک ایدهآل برای آزادیخواهان جهان مطرح شود، مبارزه علیه این مسئله را در ابعاد کلان شروع کردند.
اگر از نمایش مضحک زن، زندگی، آزادی بگذریم، اینک اقدام ایران در راستای ارتقای سطح کمی و کیفی حقوق زنان در قالب تشکیل وزارتخانه خانواده، زنان و جوانان را مورد نقدهای جهتدار خود قرار داده و با تمام تلاش خود سعی در تخریب فضا و اثر مثبتی دارند که در این راستا به وجود آمده است.
تشکیل وزارتخانه مذکور در راستای تقویت عناصر تأمینکننده حقوق زنان در خانواده و جامعه، تدبیری است که هیچ منشأ سیاسی و غیرحقوقی ندارد و صرفاً عمل بر اساس حقوق شهروندی زنان در جامعه است؛ اما جهتدهی افکار عمومی بر مبنای منافع سیاسی توسط برخی از جریانهای معلوم الحال، در راستای همان تلاش مذبوحانهای است که سالها در دستور کار آنها قرار دارد.
پینوشت:
. فارس[1] https://zaya.io/4z52n
.مشرق[2]
mshrgh.ir/191150