تاریخ انتشار۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۶:۲۷
کد مطلب : 602131

بهترین امیر مؤمنانی که من می‌شناسم

یکی از فعالین و نویسندگان اهل سنت در وصف امام علی علیه السلام یادداشتی را منتشر کرد.
بهترین امیر مؤمنانی که من می‌شناسم
به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب، سید زبیر حسین‌پور از نویسندگان اهل سنت استان سیستان و بلوچستان در وصف فضایل امیرالمومنین امام علی علیه السلام نوشته ای منتشر کرد که در زیر آورده شده است:

پشت چراغ قرمز یکی از چهارراه‌های زاهدان پارچۀ زرد رنگ بزرگی به نشانۀ سلام و محبت نسبت به امیر مؤمنان، حضرت علی ـ کرّم الله وجهه ـ توجهم را جلب می‌کند. با خود می‌گویم ادعای محبت با حضرت علی (ع) چه آسان است، اما ادعای محبت بدون اطاعت چیزی جز ریا و تزریق آن در جامعه نیست؛ ریایی که مولای متقیان از آن برحذر داشته و می‌فرماید: «هیچ کاری را به خاطر ریا انجام نده و هیچ چیزی را از روی حیا ترک مکن.» (أسمی المطالب)

بیشتر که در سیره و روش حکومتداری امیر مؤمنان حضرت علی (ع)می‌اندیشم، می‌بینم در پایتخت حکومت حضرت علی (ع) هر فرقه، مذهب و آیینی آزادانه مراسم عبادی‌اش را انجام می‌داد. حضرت علی (ع) از بیت‌المال برای خود هزینه نکرد؛ بلکه بارزترین صفت و امتیازش زهد بیش از حد و پرهیز از دنیا بود درحالی‌که تمام اختیارات رفاهی و ثروت مملکت به دستش بود. از اقتدارش سوءاستفاده نکرد، بلکه به مسامحه در مقابل مخالفان دستور می‌داد و می‌فرمود: «وقتی بر مخالفت توانایی داشتی، سپاسِ اقتدارت این است که از اشتباهاتش درگذری.» (نهج البلاغة)

حضرت علی (ع)مرد صلح و گفتمان بود؛ به همین خاطر در جنگ جمل حاضر شد با طلحه و زبیر و عایشه ـ به مذاکره بنشیند. مخالفانش را برچسب دشمن نزد یا بلندگوی دشمن نگفت و تکفیر و تفسیق‌شان نکرد و مشرک و منافق ننامید؛ بلکه فرمود: «إِخْوَانُنَا بَغَوا عَلَیْنَا»؛ آنان را برادر خود خواند. (مصنف ابن‌أبی‌شیبة) از شهادت زبیر ـ خوشحال نشد، بلکه قاتلش را به جهنم مژده داد. از سیدنا طلحه به نیکی یاد کرد و پسرش محمّد را جوانی نیکوکار خواند. سبحان‌الله! چقدر تواضع داشت که حتىٰ خود را از آنان مؤمن‌تر هم ندانست.  حضرت علی (ع)مرد عفو و گذشت بود و «به نیکی در مقابل بدی دستور می‌داد.» و از صفات بندگان نیک همین را برمی‌شمرد که: «إذَا غَضِبُوا غَفَروا»؛ به وقت خشم می‌بخشایند. (أسمى المطالب) بر کافری که روی صورتش تف کرده بود، خشم نگرفت و او را نکُشت و بخشود. در دادگاهی که خود، قاضی‌اش را تعیین کرده بود، در مقابل یک یهودی محکوم شد و باوجودی که حقدار بود، حکمش را پذیرفت. در حکومت امیر مؤمنان چقدر آزادی و عدالت وجود داشت که یک شهروند یهودی به‌راحتی می‌توانست فرمانروای مقتدر جهان اسلام را به میز محاکمه بکشاند!

به کارگزارانش همیشه سفارش می‌کرد: «با مردم به انصاف رفتار کنید و در برابر نیازهایشان بردبار باشید؛ زیرا شما خزانه‌داران ملت، وکلای مردم و نمایندگان رهبران هستید. هیچ‌کس را به سبب نیازش نرنجانید و او را از خواسته‌اش بازندارید. مالیات‌ها را سنگین نکنید که مردم مجبور شوند لباس، سواری و دیگر وسایل‌شان را بفروشند. برای دریافت یک درهم کسی را تازیانه نزنید.» (نهج البلاغة)

حضرت علی (ع)نسبت به بیت‌المال بسیار حساس بود؛ هنگامی‌که فهمید دخترش ام‌کلثوم ـ از کارگزارانش مقداری عسل درخواست کرده است، فوراً قیمتش را از ام‌کلثوم گرفت و به بیت‌المال برگردانید. هنگامی‌که برادرش عقیل سهمی از بیت‌المال خواست، آهن گداخته‌ای را تقدیمش کرد.

برای امربه‌معروف و نهی از منکر بودجه‌ای مشخص نکرده بود و به خاطر آن مزدی نمی‌گرفت. دعوتگری‌اش فقط زبانی نبود، بلکه بیش از آن، عملکردش مردم را دلداده و گرویدهٔ او کرده بود. با تمام وجود در فکر رفاه رعیتش بود و نمی‌گذاشت زندگی‌شان به سختی بگذرد؛ بلکه «واردکردن شادی» به زندگی «مردم» را سبب «مغفرت گناهان» می‌دانست. (تنبیه الغافلین)

خودش شخصاً به بازار می‌رفت و بر داد و ستد مردم و کنترل قیمت‌ها نظارت داشت. گاهی ـ بدون اطلاع قبلی ـ بازرسانی را به شهرها می‌فرستاد تا در مورد رفتار کارگزارانش تحقیق کنند و دیدگاه مردم نسبت به آنان را بدانند و به وی گزارش دهند. به همین دلیل مسئولان از او می‌ترسیدند. اگر احساس می‌کرد مسئولی نیازی به توبیخ یا تفهیم دارد، از این کار دریغ نمی‌کرد. (المرتضىٰ) ایشان محاکمهٔ مسئول خاطی را از اسباب تضعیف حکومتش نمی‌دانست.

حضرت علی (ع)موحدی بی‌باک و بدعت‌ستیز بود، صلاح دین را در «ورع» می‌دانست و فساد آن را در «طمع»، و بهترین فرد از نظر ایشان کسی بود که به نفع «مردم» باشد.

محوری که سیاست حضرت علی (ع)و نظام حکومت و مدیریت وی گرد آن می‌چرخید، مقدم داشتن «اصول و ارزش‌های اسلامی» بر «مصالح سیاسی و اداری» و «حفظ روح خلافت انبیاء و خلفای راشدین» بود و ایشان بهای سنگینی را در راستای انتخاب این سیاست پرداخت. (المرتضىٰ)

این است امیر و مولای ما مؤمنان که سیرتش سراسر دلسوزی و خیرخواهی است نه کینه‌توزی و دشمنی؛

اینجا دوراندیشی‌ای به کار می‌آید که عقلانیت بر هوا و هوس چیره گردد وگرنه به قول امیر مؤمنان: «عقل‌ها بیشتر زیر تابش طمع‌ها و آرزوها شکست می‌خورند.» (نهج البلاغة)
https://taghribnews.com/vdcaeuni649nw61.k5k4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی