به گزارش حوزه بین الملل
خبرگزاری تقریب، علیرضا تقوی نیا؛ کارشناس مسایل غرب آسیا در یادداشتی تحت عنوان «استراتژی سیدحسن نصرالله چیست؟» آورده است:
سخنان دبیرکل حزب الله لبنان بازتاب مختلفی در رسانه های دنیا داشته است.
در این خصوص چند نکته را باید ذکر کرد:
1) حزب الله به دلایل متعدد بار مبارزه با اسرائیل را روی سایر اضلاع محور مقاومت تقسیم کرد و از عراق و یمن نام برد، اقداماتشان را ستود و رسما اعلام کرد در روزهای آینده حملات موشکی و پهپادی از این ۲ کشور گسترش خواهد یافت.
2) نصرالله با اعلام این که حزب الله در ۸ اکتبر به طوفان الاقصی پیوسته، جبهه لبنان را علیه اسرائیل بازشده اعلام کرد تا فشار را از روی حماس در غزه کم کند، اما به نظر می رسد سطح نبردها در مرزهای شمالی فلسطین بستگی به تحولات میدانی در غزه داشته باشد و اگر اوضاع حماس دشوار گردد، مقاومت لبنان نیز کیفیت و کمیت کُنش های خود را افزایش می دهد.
3)عدم بالا بردن سطح منازعه از سوی دبیرکل حزب الله نشان دهنده این نکته مهم است که هنوز محور مقاومت از لحاظ میدانی خطر جدی را برای موجودیت حماس احساس نکرده و تحولات روی زمین به نفع اسرائیل نیست.
با وجود اینکه اسرائیل سعی دارد با تصاویر مبهم و فریبنده، از روی تدلیس پیشروی خود در زمین غزه را گسترده نشان دهد، اما برآوردهای دقیق میدانی حکایت از آن دارد که پیشروی های رژیم صرفا در مناطق مسطح و زمین های کشاورزی بوده و هنوز نتوانسته وارد مناطق شهری شود ولی در همین مدت نیز تلفات سنگینی به سازمان رزم زمینی آن وارد شده است.
لازم به ذکر است که جنگ اصلی درون بافت شهری است و احتمالا ماهها طول بکشد که نه جبهه داخلی اسرائیل تحمل آن را دارد و نه آمریکا آن را می پذیرد.
4) هشدار سیدحسن به آمریکا چند نکته مهم داشت؛ یکم، برای توقف اسرائیل، به آمریکا فشار بیشتری در نقاط مختلف غرب آسیا از جمله سوریه و عراق و شاید آبهای سرخ وارد خواهد شد. دوم، ناوهای هواپیمابر آمریکا یعنی نقطه ثقل و عامل اصلی برتری (متعارف) این کشور در دنیا در تیررس حزب الله است و اگر کار به جاهای باریک کشیده شود و این جنبش این کلاس از شناورها را هدف قرار دهد، ایالات متحده از لحاظ روانی و تبلیغاتی مهمترین ترین فاکتور برتری نظامی خود را از دست خواهد داد. سوم ، رهبر مقاومت لبنان سطح نظامی و سیاسی جنبش خود را ارتقا داد و برای آمریکا و ناوهایش خط و نشان کشید و خاطره کشتار ۲۵۰ نظامی اشغالگر آمریکایی در اکتبر ۱۹۸۳ را یادآوری کرد. چهارم، سید مقاومت خوب می داند آمریکا برخلاف نتانیاهو درپی گسترش جنگ نیست و اتفاقا برای توقف حملات اسرائیل و تثبیت معادله ایجاد شده بعد از طوفان الاقصی به درستی دولت مستأصل بایدن را تحت فشار قرار داد.
5) دبیرکل حزب الله باب جنگ گسترده و همه جانبه را نبست و در این خصوص مبهم سخن گفت؛ زیرا سعی دارد همچنان جبهه شمالی اسرائیل را گرم نگه دارد تا بخش قابل توجهی از توان این رژیم در آنجا مصروف گردد و ارتش آن با تمام قوا به غزه هجوم نبرد.
از سوی دیگر حزب الله تمایل دارد اگر بنا بر جنگ گسترده شد، زمانی وارد معرکه شود که جبهه داخلی اسرائیل و ایضا ارتش آن خسته و فرسوده شده باشند و اثرگذاری دخالت مقاومت لبنان بیشتر شود.
در نهایت باید گفت استراتژی دبیرکل حزب الله ایجاد ابهام و عدم معین کردن تکلیف جنگ گسترده با اسرائیل بود با هدف این که ضربات موضعی و تاکتیکی این جنبش و سایر اصلاع جبهه مقاومت و طولانی شدن جنگ در غزه و همچنین فشار بر آمریکا باعث شود، جنگ در غزه متوقف و فشار از روی مردم آن برداشته شود.
نصرالله نیک می داند جنگ کنونی با هر نتیجه ای جز نابودی کامل حماس تمام شود، برای اسرائیل یک شکست بزرگ رقم میخورد و به همین دلیل تلاش خود را در راستای پایان نبرد زمینی اسرائیل در غزه و تحکیم موازنه ایجاد شده بعد از ۷ اکتبر آنهم بدون پرداخت هزینه سنگین از جانب لبنان انجام می دهد.
انتهای پیام/