به دنبال حضور رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه در مراسمی نظامی در شهر ازمیر ترکیه و انجام سخنرانی در این مراسم که حدود دو هفته گذشته صورت گرفت، اردوغان در سخنانی مسئله عادی سازی و از سرگیری روابط میان آنکارا و دمشق را مطرح کرد که طی مدتی که از آن گذشته است بسیار مورد توجه رسانههای مختلف ترکیهای، سوری، کشورهای منطقه و اروپایی قرار گرفته است و به آن میپردازند.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه بین الملل خبرگزاری تقریب،در رابطه با این موضوع یعنی طرح و پیشنهاد عادی سازی و از سرگیری روابط میان آنکارا و دمشق چندین مسئله مهم و قابل اهمیت وجود دارد که طی دو هفته گذشته یعنی پس از سخنرانی اردوغان توسط رسانههای مختلف مورد توجه قرار گرفته است و کارشناسان، تحلیلگران، روزنامهنگاران و صاحب نظران به آن میپردازند.
در ابتدای این موضوع پیشنهاد و درخواست رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه مبنی بر عادی سازی و از سرگیری روابط میان آنکارا و دمشق وجود دارد که به عنوان بخش مهم و اولیه این مسئله در نظر گرفته میشود که اردوغان در ظاهر دوستانه و بدون هیچ نقشه دوگانهای این پیشنهاد را مطرح میکند و حتی اینگونه پیشنهاد خود را مطرح میکند که به مانند گذشته سطح روابط میان دو کشور را تا دیدار و نشست میان خانوادههای طرفین پیش ببرند. اما در آن سو، بشار اسد رئیسجمهور سوریه نیز پس از مدتی سکوت و عدم پرداختن به این مسئله بالاخره سکوت خود را شکست و در مصاحبه مطبوعاتی با اصحاب رسانه در حاشیه برگزاری انتخابات پارلمانی این کشور به این موضوع اشاره کرد و اینطور گفت:« ما همیشه به عنوان یک کشور حامی و طرفدار صلح به دنبال برقراری آشتی و صلح و حسن روابط میان سوریه و کشورهای دیگر به ویژه کشورهای همسایهمان بودیم و باید گفت که هیچ کشوری نمیخواهد روابط دیپلماتیک خود با همسایگان را برهم بزند و به یک مخاصمه تبدیل کند و قطعا سوریه نیز از این اصل جدا نیست اما باید به یاد بیاوریم که ابتدا 13 سال پیش چه کسی روابط میان دمشق و آنکارا را برهم زد و به جای حامی همسایه خود بودن از تروریستها و تجزیه طلبها حمایت کرد و بر آتش جنگ داخلی در سوریه روز به روز افزود؛ ما آماده هرگونه صلحی هستیم اما ابتدا باید اشغالگران وابسته به ترکیه و نیروهای ارتش ترکیه مستقر در خاک سوریه از مواضع خود عقب نشینی کنند و به تمامیت ارضی سوریه احترام بگذارند سپس بر سر میز مذاکره خواهیم نشست.»
پس از این مصاحبه اسد همتای ترکیهای او نیز به صورت پنهان شرط خود را تعیین کرد و اینگونه گفت:« تلاشهای دستگاههای امنیتی ترکیه و ارتش این کشور در دفاع از مرزهای ترکیه مبارزه با تروریسم و پاکسازی شمال عراق، شمال و شمال شرق سوریه از حضور تروریستهای پ.ک.ک است.»
بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان مختلف ترکیهای و سوری به ارائه نظراتی پرداختند مانند این که عادی سازی و صلح صورت نخواهد گرفت زیرا ترکیه از مواضعی که برای آنها هزینه کرده است دست نخواهد کشید و همچنین عدهای دیگر که اعتدال را در نظرات خود رعایت کردهاند گفتهاند:« اگر دو طرف توافق کنند و گام به گام بر اساس این توافق به تعهدات خود عمل کنند این عادی سازی و صلح پایداری که مد نظر هر دو طرف است حاصل خواهد شد.»
گفتنی است که در رابطه با این موضوع مسائل و احتمالات مختلفی در دستور کار و بررسی قرار دارد که باید به آنها پرداخته شود. ابتدا باید این مسئله مورد بررسی قرار بگیرد که چرا اردوغان پس از 13 سال به دنبال عادی سازی روابط خود با اسد است. آیا واقعا حسن همجواری و روابط با دمشق را در برنامه خود دارد؟ در گام نخست و دید اولیه به این موضوع بله میتواند به عنوان یکی از دلایل مطرح شود اما اگر در ادامه جزئیات و اتفاقات رخ داده طی دو ماهه اخیر را با دقت بررسی کنیم پی میبریم که خیر به غیر از حسن همجواری و راوبط دیپلماتیک میان طرفین دلایل مهم دیگری نیز سبب طرح چنین پیشنهادی پس از 13 سال شده اند. سه دلیل که در این قسمت میتواند مهم باشد این است که طی 3 الی 4 ماهه گذشته ترکیه در چارچوب تماسهای تلفنی، ارسال نامههای مکتوب، پیامهای تبریک و تسلیت و در مرحله عالی خود یعنی دیدارهای حضوری به سمت کشورهای همسایه خود، کشورهای منطقه و کشورهای اسلامی روی آورده است و فعلا در ظاهر از اروپا فاصلهای نسبی گرفته است و در این میان عدم روابط با سوریه برای دستگاه دیپلماتیک او مشکل ایجاد کرده است که ممکن است تنها مشکل سیاسی باشد و دستیابی به راههای اقتصادی نیز باشد. در قسمت دیگر از احتمال طرح این پیشنهاد این است که طی دو ماه گذشته با کم رنگ شدن پاسخهای اتحادیه اروپا در رابطه با ورود ترکیه به این اتحادیه، روابط آشکار خود با آمریکا را کاهش داده است و در این اواخر به نزدیک صفر رسانده است که میتواند دلیلی بر رقابت با آمریکا در سوریه باشد. همچنین اعلام برگزاری انتخابات شهرداریهای شمال و شرق سوریه که قرار بود تحت نظارت اداره خودمختار شمال و شرق سوریه برگزار شود و تهدید حمله نظامی ترکیه علیه این خودمختاری و لغو موقت این انتخابات توسط مسئولین اداره خودمختار شمال و شرق سوریه و حس کردن این خطر در مرزهای خود این پیشنهاد توسط اردوغان مطرح شده است.
بنابراین باید توجه داشته باشیم که این پیشنهاد احتمالا تنها در همان مرحله نخستین خود باقی بماند زیرا ترکیه هم اکنون به وسیله ارتش خود و تروریستهای وابسته به او شهرهای مهم سوریه نظیر عفرین، اعزاز، گرسپی، سرکانی، جرابلس و اکثریت استان ادلب این کشور را تحت اشغال خود درآورده است که خروج و عقب نشینی از این مواضع علاوه بر هزینههای اقتصادی میتواند تبعات سیاسی و امنیتی مانند درگیری و شورش تروریستها علیه ترکیه را به همراه داشته باشد و از طرف مقابل نیز شمال و شمال شرق سوریه تحت حکومت و مدیریت اداره خودمختار شمال و شرق سوریه وابسته به نیروهای کرد سوریه است که اگر در طرف مقابل بشار اسد نیز بخواهد به شروط اردوغان عمل کند به این معنا است که یک نبرد بزرگ میان ارتش سوریه و نیروهای کرد سوریه رخ دهد تا منجر به فروپاشی خودمختاری شمال و شرق سوریه در این جغرافیا شود که احتمال این مسئله بسیار پایین است زیرا طرفین روز به روز به توافقات مهم و اساسی در سطح کلان سوریه نزدیک میشوند و در این بین کشورهای روسیه و جمهوری اسلامی ایران به هیچ عنوان اجازه این اقدام را نخواهند داد زیرا ایران دیپلماسی خود را برپایه صلح میداند و اجازه نخواهد داد برای تحقق یک صلح ناپایدار یک آرامش ثابت در سوریه که یکی از موقعیتهای حساس امنیتی و نظامی برای جمهوری اسلامی ایران است برهم بخورد. از دید روسیه نیز اگر هم ترکیه از مواضع اشغالی خود عقب نشینی کند اجازه شکل گیری یک نبرد داخلی در سوریه را نخواهد داد چون احتمال استفاده مجدد ترکیه از این فرصت آشوب برای اشغال مناطق وسیع سوریه بالا است و منافع روسیه در این کشور در تقابل با ترکیه در این جغرافیا به خطر میافتد. همچنین احتمال دیگری نیز وجود دارد که ترکیه با یک زیرکی سیاسی با طرح این پیشنهاد و آگاه بودن به حساسیت سوریه برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال درگیر کردن ایران در این مسئله است تا به صورت آهسته طرح ناتویی خود یعنی پیشبرد دالان ناتویی زنگزور را در قفقاز دنبال کند.
به قلم: سهیل فرهمند( پژوهشگر مسائل ترکیه و دبیر کانون زبان و فرهنگ ملل اسلامی دانشگاه بینالمللی مذاهب اسلامی)