آیا پهپاد یافای یمن، بازدارندگی راهبردی اسرائیل را از بین برد؟
شاید بزرگترین درجات شکست در بازیابی قدرت بازدارندگی رژیم صهیونیستی، تجاوز به یمن به عنوان جبهه پشتیبانی غزه بود، جبههای که موفق به قطع شریان اقتصادی این رژیم از طریق دریا شد و نیز توانست به عمق این رژیم از طریق هدف قرار دادن تل آویو با پهپاد برسد.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه بین الملل خبرگزاری حسناء نصرالحسین، پژوهشگر روابط بینالملل از دمشق در تحلیلی با عنوان «آیا پهپاد یافای یمن، بازدارندگی راهبردی اسرائیل را از بین برد؟» نوشت: نظریه بازدارندگی اسرائیل، دغدغه نظریه پردازان و مقامات ارشد امنیتی و نظامی این رژیم بوده است، این رژیم اشغالگر کاملا این نکته را درک میکند که بدون داشتن عوامل قدرت و برتری در تمام زمینهها و سطوح نظامی، فناوری و اطلاعاتی، هرگز قادر به بقا در محیط جغرافیایی اطراف خود نخواهد بود به همین سبب این رژیم به شکل مستمر برای تقویت عملیات بازدارندگی و بزرگنمایی و بازیابی آن تلاش کرده است، همچنان که به طور جدی تلاش کرده است از طریق نقشهایی که در میادین متعدد در منطقه بازی میکند، خود را قدرت برتر نشان دهد.
عملیات طوفانالاقصی و تیترهایی درباره آن که افکارعمومی جهان را به خود مشغول کرد، نشان داد که رژیم صهیونیستی، ببر کاغذی است. به محض ورود جبهههای پشتیبانی به جنگ (با رژیم صهیونیستی) در حمایت از مردم غزه، آخرین کارتهای دشمن از بین رفت و با وجود تمام حمایتهای ایالات متحده آمریکا و غرب از رژیم صهیونیستی، این رژیم در سطح داخل و خارج رسوا شد.
شاید بزرگترین درجات شکست در بازیابی قدرت بازدارندگی رژیم صهیونیستی، تجاوز به یمن به عنوان جبهه پشتیبانی غزه بود. جبههای که موفق به قطع شریان اقتصادی این رژیم از طریق دریا شد و نیز توانست از طریق هدف قرار دادن تل آویو با پهپادی که مسافت دو هزار کیلومتری را طی کرد و بدون اینکه دستگاههای شناسایی این رژیم بتوانند آن را کشف و رهگیری کنند، به عمق این رژیم برسد و به هدف خود اصابت کند که این عملیات، تمام مناطق فلسطین اشغالی را به مناطق ناامن تبدیل و این رژیم را وادار کرد تا تصمیم تبدیل یمن از جبهه پشتیبانی غزه به جبهه جنگ اصلی در نتیجه محاسبات اشتباه سران رژیم اشغالگر را اتخاذ کند.
رژیمی که در جستجوی تصویر بازدارندگی است، در ارزیابی موضع یمن در خصوص تجاوزاتش به غزه محاسبات اشتباه داشت، همان طور که در ارزیابی قدرت یمن، مرتکب اشتباه شد. این رژیم که به عربده کشی و قلدرمآبی علیه کشورهای عربی و تسلیم کردن بیشتر سران آنها در برابر اراده خود عادت کرده بود، گمان میکرد که یمن را هم پس از تجاوز به مخازن سوخت آن در بندر الحدیده در برابر خود تسلیم خواهد کرد، اما این نکته را فراموش کرد که ملت یمن، تاریخ طولانی در مبارزه با استعمار دارند و ملتهای دیگر میدانند که یمن گورستان متجاوزان است.
این امر سبب شد تا تحلیلگران ارشد رژیم صهیونیستی در ارزیابی تلاش سران این رژیم برای بازیابی بازدارندگی از گذرگاه بنادر یمن بگویند که این حملات هرگز تاثیری بر تصمیمگیری یمن نخواهد گذاشت،بلکه اسرائیل را وارد جبهه جنگ جدیدی میکند، رژیمی که قادر نیست جبهههای دیگر را علاوه بر جبهه فلسطینی به روی خود بگشاید.
این در حالی بود که اسرائیل برای تحقق اهداف خود از طریق حملات به غزه و از بین بردن مقاومت فلسطین به طور جدی تلاش میکرد؛ اما جبهههای پشتیبانی، این رژیم را ناکام گذاشت.
رهبر انصارالله از آغاز مرحله پنجم عملیات پشتیبانی یمن از ملت فلسطین خبر داد که اولین عملیات، هدف قرار دادن تلآویو بود تا پیامی به شهرکنشینان باشد مبنی بر اینکه (از فلسطین) فرار کنید، چرا که از امروز دیگر هیچ مکان امنی برای شما وجود ندارد. بنابراین رژیمی که قادر به گسترش دامنه جنگ در شمال (با لبنان) و بازیابی قدرت خود نیست، چگونه میتواند پیامدهای پاسخ یمن به تجاوزاتش به بندر الحدیده یا تجاوزات مشترک آمریکا و انگلیس به بندر راس عیسی را بپذیرد و این نکته را رهبر انصارالله در سخنان خود مورد تاکید قرار داد؛ زمانی که از مهاجرت معکوس(صهیونیستها) و حمایت آنها سران این رژیم سخن گفت که از طریق تجاوزات به یمن، بیش از پیش خود را در ورطه میاندازند. این در حالی است که یمن همچنان بر ثبات قدم و مواضع ثابت خود در حمایت از مسجدالاقصی، قدس و مردم فلسطین تاکید کرده است.
اسرائیل که به دنبال عدم گسترش جبهههای جنگ است، در حقیقت تمام منطقه را به سمت جنگ تمام عیار سوق میدهد، جنگی که هیچ قاعده و قانون و خطوط قرمزی ندارد، جنگی که تاثیر بزرگی بر واقعیت نبرد محور مقاومت خواهد گذاشت و تمام احتمالات را به روی پاسخ بزرگ به این تجاوز (به الحدیده یمن) باز میکند که این امر شکست راهبردی را برای اسرائیل تثبیت کرده بلکه جبهههای پشتیبانی غزه را به سمت جستوجوی یک رخداد ویرانگر سوق خواهد داد تا با این تجاوز مقابله به مثل کند.
در حالی که جهان در انتظار پاسخ یمن به تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به بندر الحدیده است، قطعا پاسخ به این تجاوز داده خواهد شد و تمام تلاشهای آمریکا برای مهار و ناکام گذاشتن این پاسخ را از بین خواهد برد.
با نگرش و ذهنیتی که رهبر انصارالله، نبرد را رهبری میکند و با اتکا به ارزیابی واکنشهای قبلی در خلال دوره جنگ و تجاوز علیه یمن، میتوانیم با قاطعیت اعلام کنیم که پاسخ یمن، بسیار شدیدتر و قاطعانهتر از حجم تجاوز رژیم صهیونیستی به الحدیده خواهد بود، چرا که استراتژی یمن، در این رویارویی تثبت شده است تا بنادر در برابر بنادر، فرودگاهها در برابر فرودگاهها، و بانکها در برابر بانکها هدف قرار گیرد.
شاید این استراتژی ما را به این سمت سوق دهد که یکی از مکانهایی که پاسخ یمن داده خواهد شد، در هدف قرار دادن تاسیسات(هستهای) دیمونا یا ایلات و مخازن نفت و آمونیاک این رژیم باشد تا تصویر بازدارندگی که اسرائیل در یمن جستجو میکند به تیترهایی تبدیل شود که با حروف بزرگ نوشته شده است: "تل آویو در آتش میسوزد" و این امر راه برگشت به آن سوی دریاها را به روی شهرکنشینان صهیونیست خواهد گشود، چرا که جنگ بنادر هرگز بیپاسخ نخواهد ماند.