یک تحلیلگر سوری در تحلیلی نوشت: نتانیاهو باید از غرق شدن در باتلاق لبنان برحذر باشد، چرا که اگر وارد آن شود، قادر به مهار پیامدهایش و مقابله با کشورهای منطقه‌ای که احتمال ورود آنها به جنگ وجود دارد، مانند ایران، سوریه، یمن و عراق نخواهد بود،
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه بین الملل خبرگزاری تقریب، «خیام الزعبی» تحلیلگر سوری در تحلیلی با عنوان«سید حسن نصرالله و غافلگیرکننده‌هایش» نوشت: با نگاه به لبنان می‌بینیم که این کشور شاهد تحول اوضاع و تشدید درگیری میان اسرائیل و حزب‌الله است، خبرهای موثق نشان می‌دهد که نظامیان رژیم اسرائیل متحمل خسارت‌ها و تلفات سنگین در شمال فلسطین اشغالی شده‌اند که این امر تهدیدی به شمار می‌رود که ژنرال‌های جنگی در تل آویو را نگران کرده است.
در سایه تشدید تنش در مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی، بسیاری از ناظران و تحلیلگران، شعله‌ور شدن آتش جنگ فراگیر میان حزب‌الله و ارتش اسرائیل را پیش‌بینی می‌کنند، جنگی که صلح و امنیت بین‌المللی را تهدید می‌کند و فرصت‌های توقف جنگ علیه غزه را از طریق عملیات نظامی جدید علیه لبنان و مردم آن از بین می‌برد.
در سایه مشغول شدن جهانیان به انتخابات آمریکا، اشغالگران با سوء استفاده از این مسئله و شرایط کنونی به دنبال دستیابی به دستاوردهایی از طریق تشدید تنش با لبنان هستند، تا پرونده حزب‌الله را ببندد که با گشودن جبهه محدود در شمال فلسطین اشغالی، ده‌ها هزار نفر از شهرک نشینان را وادار به ترک شهرک‌های این مناطق کرده است.
در نتیجه نتانیاهو به دنبال تحمیل معادله جدیدی است که حزب‌الله را تا شمال لیطانی دور کرده و نیز فرماندهان بزرگ آن را ترور کند و شهرک نشینان(صهیونیست) را به شمال(فلسطین اشغالی)بازگرداند تا بتواند پرونده طرف‌های مخالف خود را ببندد و حضور خود را در صحنه سیاسی اسرائیل تقویت و طرح‌های راستگرایان افراطی را برای یکسره کردن نبرد در تمام جبهه‌ها به نفع خود اجرا کند.
در حقیقت، این مسئله روشن شده است که اشغالگران با تکیه بر حمایت‌های مالی، سیاسی و نظامی نامحدود ایالات متحده آمریکا به عنوان بخشی از تلاش‌های این کشور برای سیطره بر خاورمیانه، توانسته‌اند مرتکب جنایات کشتار علیه ملت لبنان شوند.
در سایه تحولات جاری در منطقه، دبیرکل حزب‌الله، روند رویارویی میان مقاومت و ارتش رژیم صهیونیستی را دنبال می‌کند و بر مدیریت این نبرد در سایه ارتباط مستقیم با فرماندهان میدانی مقاومت نظارت کرده و تمام روند تحولات میدانی، نظامی و سیاسی را زیر نظر دارد.
خبرهای قطعی و موثق از خسارت‌ها و تلفات سنگین و هولناک نظامیان رژیم اشغالگر حکایت می کند که در مناطق مختلف شمال فلسطین اشغالی تار و مار شدند که این امر تهدیدی به شمار می‌رود که نگرانی ژنرال‌های جنگ در تل آویو را به دنبال داشته است.
با این حال، قدرت آتشین اصلی حزب‌الله، موشک‌ها و راکت‌های و دقت شلیک آن است که تمام مناطق فلسطینی اشغالی را پوشش می‌دهد، این در حالی است که بخش زیادی از این قدرت، تمام منطقه شمالی فلسطین اشغالی را تهدید خواهد کرد که معنایش این است که در اولین روزهای جنگ، ادامه فعالیت خدماتی زیرساخت‌های ارتباطات، برق و آب در این مناطق غیر ممکن خواهد بود و حزب الله قادر خواهد بود مخازن موشکی خود را حتی در خلال جنگ از طریق گذرگاه ایرانی و سوری تقویت کند.
در سوی دیگر، نتانیاهو می‌داند که در ورطه و بن بست بزرگی غرق شده که نمی‌تواند مقاومت را از آزادسازی منطقه از اشغال نظامیان صهیونیست بازدارد و در عین حال پیامدهای شکست خود در ماجراجویی تجاوز به لبنان را درک می‌کند و پیامدهای وخیم آن برای نظامیان صهیونیست حاضر در نوار غزه را می‌داند که ماجراجویی‌های غیر مسئولانه‌اش در غزه متعدد است.
در همین چارچوب، داده‌ها نشان می‌دهد که روزهای آینده شاهد تحولات مهمی میان حزب‌الله و رژیم صهیونیستی خواهد بود که به نظر می‌رسد پس از اظهارات سید حسن نصرالله وارد مرحله جدیدی شده است. دبیرکل حزب الله گفته بود مقاومت، طرح دقیقی برای حمله نظامی احتمالی به رژیم صهیونیستی آماده کرده است. این گام می‌تواند معادلات منطقه را بار دیگر برهم بزند و اسرائیلی‌ها را وادار کند در حالتی از رعب و وحشت و تنش زندگی کنند، چرا که آنها از این می ترسند که این عملیات به یک جنگ فراگیر و تمام عیاری با حزب‌الله، سوریه، مقاومت عراق، یمن و برخی گروه‌های مقاومت فلسطین تبدیل شود.
در نتیجه‌گیری کلی، نتانیاهو باید از غرق شدن در باتلاق لبنان برحذر باشد، چرا که اگر وارد آن شود، قادر به مهار حد و مرزهای آن و مقابله با کشورهای منطقه‌ای که احتمال ورود آنها به جنگ وجود دارد، مانند ایران، سوریه، یمن و عراق نخواهد بود، جنگی که برای اسرائیل در سطح نظامی و سیاسی و غیر بسیار پرهزینه خواهد بود و احتمال اینکه چنین جنگی به جنگ منطقه‌ای با ابعاد جهانی و از یک جنگ محدود به جنگ تمام عیار تبدیل شود، وجود دارد که پیامدهای ویرانگری برای تمام منطقه خواهد داشت.
سئوالی که در پایان مطرح می‌شود این است که آیا اکنون در مراحل پایان اسرائیل به سر می‌بریم یا این چند سال دیگر به تاخیر می‌افتد، روزهای آینده پاسخ این سئوال ما را خواهد داد.
