در این نوشته به سیر نزولی و اظهار نظرهای بی فایده سازمان ملل متحد در برابر جنایت های بشری می پردازیم.
اشتراک گذاری :
به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب، متن نوشته به شرح زیر است:
از سال ۱۹۴۸ که دیوید بن گوریون، رئیس آژانس یهود، تاسیس رژیم صهیونیستی را اعلام کرد تا کنون که ۴۳ درصد یهودیان جهان در اسرائیل زندگی میکنند، مناقشات بین فلسطینیان و غاصبان سرزمینشان ادامه داشته و منجر به کشتار انسانهای بیگناه بسیاری شده است.
اگرچه در سال ۱۹۷۱ پیمان صلح کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل و در سال ۱۹۹۳پیمان صلح اسلو بین اسرائیل و فلسطین و در سال ۱۹۹۴ پیمان صلح بین اسرائیل و اردن امضا شده است، اما منجر به یک صلح پایدار نشده و هر از چندگاهی از گوشهای از این سرزمین مناقشهای سر برآورده و منجر به جنگ و درگیری بین دوطرف شده است. نتیجه آن هم کشتهشدن هزاران نفر انسان، اضطراب و نگرانی پیوسته بین ساکنان و تخریب این سرزمین میباشد.
متاسفانه سازمان ملل متحد هم با آنهمه تشکیلات عریض و طویل، عملا نتوانسته یک صلح پایدار بوجود بیاورد که البته منافع برخی از قدرتهای جهانی و زدوبندهای پنهان و آشکار برخی از کشورهای منطقه هم در آن ذیمدخل بوده است.
اگر به فلسفه اصلی تشکیل سازمان ملل متحد نگاه کنیم ملاحظه میشود که مناقشات بین اسرائیل و فلسطین مهمترین اهداف سازمان ملل متحد را که حفظ صلح جهانی، امنیت بینالملل و لزوم احترام به حقوق بشر باشد را به شدت و به شکل خطرناکی خدشهدار کرده است.
از آنجا که هیچ اقدام تاثیرگذاری توسط سازمان ملل متحد برای جلوگیری از این جنگ خانمانسوز و ویرانگر انجام نشده است و جلوی چشم جهانیان بیش از ۴۰ هزار نفر از مردم غزه که اکثریتشان زن و کودک هستند، جانشان را به شکل فجیعی از دست دادهاند و متاسفانه کشورهای قدرتمند عالم هم نظارهگر این فجایع هستند و کاری نمیکنند، باید گفت سازمان ملل متحد نقش واقعی خود را از دست داده است و باید تجدید سازمان پیدا کند، زیرا همه جهان دیدند که آمریکا با وتوی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد که برای جلوگیری از چنین وضعیتی بهوجود آمده است مُهر بیاثری بر نقش و جایگاه شورای امنیت زد.
این چه سازمان ملل متحدی است که وقتی دبیرکل آن جنایات اسرائیل و قتلعام مردم بیگانه مردم غزه را در مدارس، بیمارستانها و خانههایشان و بروز قحطی را محکوم میکند، بالاترین مقام اسرائیل میگوید دبیرکل سازمان ملل متحد باید استعفا کند؟! چرا پنج عضو دارای حق وتو و دیگر کشورهای قدرتمند جهان سکوت میکنند و از دبیرکل حمایت نمیشود؟ متاسفانه در این فجایع، کشورهای اسلامی هم هیچ اقدام عملی برای حمایت از مردم بیگناهی که قتلعام میشوند به عمل نیاوردند که البته روزی باید پاسخگو باشند.
حال در چنین شرایطی که بر جهان حاکم است، آیا میتوان انتظار داشت بازماندگانی که فرزندان و خانواده و همۀ هستی خود را در مقابل چشم جهانیان در وضعیت قحطی بدون نان و آب و درمان زیر بمب و گلوله از دست دادهاند سکوت کنند و همهچیز را فراموش کنند یا اینکه باید منتظر بود در فرصتی که روزی بدست میآورند به فکر انتقام خانواده و بستگانشان باشند؟ و آیا میتوان آنان را که به انتقام فکر میکنند سرزنش کرد؟
از همه اندیشمندان، فرهیختگان جهان انتظار میرود بیتفاوت نباشند و به قدر وسعشان کاری بکنند تا هرچه زودتر این جنگ فاجعهبار خاتمه یابد و پیامدهای آن جهان را متاثر نکند. همچنین رهبران کشورهای قدرتمندی که اکنون در مصدر قدرت هستند و میتوانستند کاری بکنند و نکردند، بدانند که روزی پاسخگوی تاریخ خواهند بود.