به گزارش حوزه استان ها
خبرگزاری تقریب(تنا)، در دنیای امروز، که سرعت تحولات علمی و فرهنگی بیسابقه است، بحث وحدت حوزه و دانشگاه بهعنوان یک نیاز ضروری برای پیشرفت کشور بیش از هر زمان دیگری مطرح است.
این دو نهاد، که هرکدام در عرصهای خاص ایفای نقش میکنند، در عین تفاوتهای اساسی در ماهیت و عملکرد، میتوانند با همافزایی و همکاری، تأثیرات عمیقتری بر رشد علمی و فرهنگی جامعه داشته باشند.
وحدت این دو نهاد نه تنها برای پیشرفت علمی بلکه برای حل مسائل فرهنگی، اجتماعی و دینی نیز اهمیت دارد.
حوزههای علمیه از دیرباز نقش محوری در ترویج و تعلیم علوم دینی، فلسفی، فقهی و اخلاقی ایفا کردهاند.
این نهادها از زمان تأسیس، همواره مرجع فکری و دینی جامعه اسلامی بودهاند و در تربیت عالمان و اندیشمندان تأثیرگذار در جهان اسلام نقش پررنگی داشتهاند و علاوه بر این، حوزههای علمیه در تاریخ معاصر نیز در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران و جهان اسلام حضور فعالی داشتهاند و همواره برای پاسخ به نیازهای فکری جامعه و حل بحرانهای آن تلاش کردهاند.
در سوی دیگر، دانشگاهها بهعنوان مراکز علمی و پژوهشی، پیشرو در تولید علم و فناوریهای نوین هستند، دانشگاهها علاوه بر اینکه در عرصههای مختلف علمی، از جمله پزشکی، مهندسی، علوم انسانی و اجتماعی پیشرفتهای چشمگیری داشتهاند، بهعنوان کانونهای تحقیقاتی و نوآوری، تأثیر زیادی در ارتقای سطح زندگی اجتماعی و اقتصادی داشتهاند. این نهادها با آموزش نسلهای جدید و تحقیق در زمینههای مختلف، بسترهای لازم برای رشد علمی و صنعتی را فراهم میکنند.
اما در میان این دو نهاد مهم، پرسشی که بهطور مکرر مطرح میشود این است که چگونه میتوان از ظرفیتهای این دو نهاد در کنار هم استفاده کرد؟ و چگونه میتوان پیوندی عمیق و مؤثر بین حوزه و دانشگاه برقرار ساخت؟
پاسخ به این سوالات در درک ضرورت وحدت میان حوزه و دانشگاه نهفته است.
وحدت این دو نهاد میتواند بهعنوان یک استراتژی برای پیشبرد اهداف علمی و دینی کشور عمل کند. هرچند که حوزه و دانشگاه در رویکردها و اهداف خود تفاوتهایی دارند، اما این تفاوتها میتواند بهعنوان یک منبع غنی برای تکمیل و ارتقای یکدیگر عمل کند. دانشگاهها با نگاه علمی و تحلیلی خود به مسائل، بهویژه در زمینههای فنی و علمی، میتوانند پژوهشهای کاربردی و نوآوریهایی را ارائه دهند که به حل مسائل روز جامعه کمک کند. از سوی دیگر، حوزههای علمیه با نگاه عمیق فلسفی، دینی و اخلاقی خود میتوانند اصول معنوی و دینی را در حل مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به کار گیرند و راهحلهای اساسی برای چالشهای فکری و دینی جامعه ارائه دهند.
این وحدت باید در سطح فکری، پژوهشی و اجرایی بهصورت مؤثر و هماهنگ ایجاد شود. در سطح فکری، توجه به مبانی علمی و دینی، میتواند زمینهساز تولید نظریهها و دیدگاههای جدیدی در مواجهه با مسائل مختلف اجتماعی و فرهنگی باشد.
در سطح پژوهشی، همکاریهای مشترک میان حوزه و دانشگاه میتواند در تولید علم و تحقیق در زمینههای مختلف به نتایج برجستهتری منجر شود. بهطور مثال، بررسی مشکلات اجتماعی از منظر فقهی و علمی، و یا ترکیب دانشهای اسلامی با علوم تجربی میتواند به راهکارهای نوینی برای مشکلات جامعه منتهی شود.
یکی از مزایای وحدت حوزه و دانشگاه این است که این دو نهاد میتوانند در جهت تحقق اهداف کلان کشور، بهویژه در زمینههای فرهنگسازی، تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد و ایجاد پیوندهای مؤثر میان علم و عمل، همکاری کنند.
این همکاری میتواند در راستای تولید علم اسلامی، تقویت هویت ملی و دینی، و حل مشکلات روزمره جامعه نقش حیاتی داشته باشد.
در نهایت، برای تحقق این وحدت، نیازمند تغییر در نگاهها و رویکردهای موجود در هر دو نهاد هستیم. باید فهمید که همکاری و همافزایی میان حوزه و دانشگاه نه تنها تهدیدی برای یکی از آنها نیست، بلکه فرصتی است برای ارتقای سطح علمی، فرهنگی و اجتماعی کشور.
وحدت حوزه و دانشگاه، نه تنها برای کشور ایران، بلکه برای تمدن اسلامی بهطور کلی یک ضرورت است، چرا که میتواند زمینهساز تحقق تمدن نوین اسلامی و پیشرفت همهجانبه جوامع اسلامی باشد.
بنابراین، برای رسیدن به این وحدت باید از ظرفیتهای علمی، فکری و دینی هر دو نهاد بهرهبرداری کرد و با همفکری و همکاری، به حل مسائل جامعه پرداخته و گامی مؤثر در جهت پیشرفت کشور برداشت.
یادداشت از مهوش رحیمی
انتهای پیام/