درآمد کثیف ارتش آمریکا در افغانستان و تهدیدات منطقهای
افغانستان از گذشته تا کنون همواره به عنوان یکی از مهمترین و بزرگترین تولید کنندگان مواد مخدر دنیا مطرح بوده است. بر اساس آمارهای جهانی امروزه افغانستان را به عنوان کشوری پیشرو در این تجارت کثیف و خطرناک میشناسیم. اما آنچه که باعث توجه و نگرانی بیش از پیش کشورهای منطقه و جامعه جهانی است تبعات این تجارت مخرب در افغانستان است که به عنوان تهدیدی برای منطقه و آسیبی برای دنیا محسوب میشود.
اشتراک گذاری :
به گزارش خبرگزاری تقریب (تنا)، بر اساس آمارهای ارائه شده از سوی سازمان ملل متحد طی دوره ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ میلادی به طور متوسط ۸۴.۲ از تولید جهانی تریاک در کشور افغانستان صورت گرفته است و این خود اهمیت بالای توجه ویژه به افغانستان و کمک به دولت این کشور برای مبارزه با ریشه های این پدیده است که اقتصاد و امنیت خود افغان ها را نیز به شدت تهدید میکند.
با توجه به اشغال ۱۶ ساله افغانستان توسط نظامیان غربی، در عمل نمیتوان بدون در نظر گرفتن این حضور نظامی هیچ یک از ابعاد موجود در افغانستان را مورد بحث و بررسی قرار داد. اما آمارهای جهانی نشان میدهد که اساساً حضور نظامیان غربی در افغانستان که البته ادعاهایی همچون مبارزه با مواد مخدر را نیز همراه با خود داشتند در رشد بیرویه و افسارگسیخته تولید مواد نقش داشته است.
درواقع آمریکایی همانگونه در مواجهه با تروریسم برخوردی مزورانه داشته و تاکنون نه تنها حضور در افغانستان موجب امنیت این کشور نشده، بلکه ناامنی را نیز گسترش داده است، در حوزه مواد مخدر نیز مطابق با منافع غیر اخلاقی و استعماری خود عمل نموده و با نگاه کسب درآمدهای جنگ و حضور نظامی در منطقه به کشت و تجارت این مواد کمک کردهاند.
آمارهای رسمی و غیر رسمی در همین رابطه نشان میدهد که در طول این ۱۶ سال میزان تولید و قاچاق مواد مخدر بیش از ۱۰۰ برابر افزایش داشته است. همین آمارهای جهانی نیز نشان میدهند که تولید مواد مخدر در سال ۲۰۱۵ در افغانستان در حدود ۳۳۰۰ تن بوده و این در حالی است که دو سال بعد در سال ۲۰۱۷ این آمار به حدود ۴۸۰۰ تن رسیده است.
وقتی رفتار نظامیان غربی در مدت حضور آنها در افغانستان را دقیقتر بررسی میکنیم، میبینیم که بعد از شکست طالبان کشورهای عضو ناتو و آمریکا جهت همکاری در تإمین و تحکیم امنیت افغانستان هر کدام جداگانه ولایتی خاص را تحت کنترل خود گرفتند. در این میان مسئولیت بیشتر ولایت جنوبی را ایلات متحده آمریکا بر عهده گرفت در حالی که انگلیس نیز علاقه زیادی به استقرار در هلمند داشت. همین مسئله سبب شد تا بعد از مدتی میان انگلیسیها و آمریکاییها بر سر در اختیار گرفتن مسئولیت هلمند اختلافاتی بروز کرد که کمکم به رسانهها نیز درز کرد. پاسخهای غیر مستقیم این دو کشور در رسانهها بابت این اختلاف وجود معادن ارانیوم در این منطقه از افغانستان را القا میکرد، اما آنچه که بیش از همه این دو متحد قدیمی را در مقابل هم قرار داده بود، وجود کشتزارهای وسیع مواد مخدر هلمند بود.
درواقع ولایتهای جنوبی هلمند، ارزگان، قندهار، فراه و ننگرهار از مراکز مهم کشت و تولید مواد مخدر افغانستان هستند و با وجود حضور نظامیان انگلیسی و آمریکایی همواره این ولایات ناامن بوده که این ناامنی زمینه را برای تولید بی دغدغه و آسوده تولید خشخاش مهیا میسازد.
در همین زمان دولت افغانستان مشوقهای بسیار و سیاستهای مهمی برای رویگردانی از کشت خشخاش در همین مناطق اعمال کرد که از جمله آنها مشوقهای مالی و در اختیار قرار دادن پیاز زعفران برای کاشت جایگزین و حتی تبلیغات دینی مبنی بر حرام بودن کشت خشخاش بود. اما هیچکدام از این اقدامات کمترین نتیجهای نداشت که البته دلیل روشن آن وجود مهمترین پایگاههای آمریکایی و انگلیسی در این مناطق بود.
حال کشور ما ایران با وجود مبارزه گسترده با تجارت مواد مخدر که به استناد آمارهای بینالمللی ایران را پرچمدار مبارزه با این تجارت شوم نشان میدهد، به عنوان یکی از مسیرهای هدف قاچاقچیها برای انتقال مواد مطرح میباشد.
تجارت مواد مخدر به خارج افغانستان مشخصاً از چهار مسیر رسمی و مشخص صورت میگیرد که شامل کشورهای حاشیه خلیج فارس به مقصد اروپا، مسیر پاکستان به مقصد هند و همسایگان آن و در نهایت مسیر انتقال هوایی مواد مخدر از فرودگاهای نظامی مربوط به نظامیان خارجی که باز هم به مقصد بخشهایی از اروپا صورت میگیرد. و اما مسیر چهارم برای ترانزیت مواد مخدر به خارج از افغانستان که بسیار مورد علاقه آمریکاییها بوده و عملاً موجب تحمیل هزینههایی کلان بر کشورهای مخالف آمریکا در منطقه شده است، مسیر ایران به مقصد روسیه است.
در همین رابطه مقامات ایران نیز بارها در مورد نتایج حضور نظامیان غربی به ویژه آمریکاییها در افغانستان بر افزایش حیرت آور تولید مواد مخدر در این کشور صحبت نمودهاند و خواستار پایان دادن به این تجارت کثیف در کشور همسایه خود بودهاند.
در مجموع میتوان گفت که مواد مخدر و تجارت آن در همسایگی ایران دقیقاً مشابه به فعالیت و رشد گروههای تروریستی در منطقه یکی از نتایج حضور نظامیان غربی و به ویژه آمریکایی در منطقه بوده و غیر از اجماع جدی و اقدامات مؤثر با مشارکت خود دولت افغانستان برای بیرون راندن نظامیان آمریکایی، راه نجات دیگری ندارد.
وقتی رفتار نظامیان غربی در مدت حضور آنها در افغانستان را بررسی میکنیم، میبینیم که بعد از شکست طالبان کشورهای عضو ناتو و آمریکا جهت همکاری در تإمین و تحکیم امنیت افغانستان هر کدام جداگانه ولایتی خاص را تحت کنترل خود گرفتند. در این میان مسئولیت بیشتر ولایت جنوبی را ایلات متحده آمریکا بر عهده گرفت در حالی که انگلیس نیز علاقه زیادی به استقرار در هلمند داشت.
دولت افغانستان مشوقهای بسیار و سیاستهای مهمی برای رویگردانی از کشت خشخاش در همین مناطق اعمال کرد که از جمله آنها مشوقهای مالی و در اختیار قرار دادن پیاز زعفران برای کاشت جایگزین و حتی تبلیغات دینی مبنی بر حرام بودن کشت خشخاش بود. اما هیچکدام از این اقدامات کمترین نتیجهای نداشت که البته دلیل روشن آن وجود مهمترین پایگاههای آمریکایی و انگلیسی در این مناطق بود.
مسیر چهارمی نیز برای ترانزیت مواد مخدر به خارج از افغانستان وجود دارد که بسیار مورد علاقه آمریکاییها بوده و عملاً موجب تحمیل هزینههایی کلان بر کشورهای مخالف آمریکا در منطقه شده است. این مسیر به مقصد روسیه و ایران از طریق آسیایه میانه و خود ایران است که هزینههای کلانی را به کشورمان برای مبارزه با این تجارت خطرناک وارد کرده است.
سود کلان آمریکا و انگلیس از هدایت تولید مواد مخدر و تجارت آن در آمارهای غیر رسمی عددی بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار در سال برآورد شده است که درواقع پوشش دهنده هزینههای حضور نظامی در افغانستان، تشکیل و هدایت گروههای تروریستی و حتی صرف براندازی حکومتهای مخالف امریکا در منطقه میگردد و طبیعی است که آمریکاییها بر روی این درآمد کثیف حساب ویژهای باز کرده باشند.