بالاگرفتن مناقشات اخیر میان کره شمالی و آمریکا که مدتی بعد از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در ایالات متحده آمریکا آغاز شد، صحنهای قابل بررسی است که در دل خود شیوه آمریکاییها در بسط و اعمال سلطه در دیگر کشورها و مناطق مختلف دنیا را نشان میدهد. داستان امروز ترامپ و کیم جون اون از زمانی آغاز شد که اقدامات تحریک آمیز کره جنوبی با همکاری و تحریک آمریکاییها مناقشات دو کره را وارد فاز جدیدی کرد.
اشتراک گذاری :
گروه مقاومت "تنا":: در ابتدای امر صحنه به گونهای پیش رفت که باز هم مانند دیگر طراحیهای آمریکایی زمینه برای سوءاستفاده اقتصادی آمریکا و همچنین حضور پررنگتر در منطقه شرق آسیا فراهم شد. اما بعد از آن دیگر داستان تبدیل به رویارویی مستقیم ترامپ و رهبر کره شمالی شد و تقریباً همه نگاههای جهانی به سوی این منطقه دوخته شد. هرچند این اتفاقات همچون گذشته با قدرت رسانههای آمریکایی در دنیا به گونهای منتشر گردید که حکایت از نقش آمریکا برای مهار یک خطر جهانی داشت، اما واقعیت این بود که کره شمالی در برابر صحنهسازیها و اعمال فشار و قدرت آمریکاییها ایستاد و حاضر به عقب نشینی نشد. این روند که همواره با تلاشهای کره شمالی برای قدرتگیری در حوزه موشکی و هستهای همراه بود، تا جایی پیش رفت که سرانجام کره شمالی خبر از ساخت موشک بالستیک «هواسانگ-۱۵» با قابلیت حمل کلاهک هسته ای یک تنی داد. درواقع کره شمالی بعد از تولید هواسانگ-۱۵ اعلام کرد که دیگر به همه خاک آمریکا دسترسی دارد و این مهم به معنای دستیابی این کشور به قدرت بازدارندگی در برابر تهدید و حمله احتمالی آمریکا بود.
کره شمالی بعد از این دستاورد مهم در مرحله دوم وارد فاز مذاکره با آمریکا برای تعامل گردید که رفتاری طبیعی و هوشمندانه برای کشوری بود که دیگر از دایره تهدیدات محتمل خارج شده و حالا در فکر تأمین امنیت و عبور از سد تحریمها و محدودیتها در عرصه بینالمللی است. به عبارت دیگر کره شمالی با دست پر خود را به میز مذاکره رساند تا کاستیها و مشکلات اقتصادیاش را از طریق مذاکره و تعامل رفع نماید.
اولین اقدام کره در این مرحله نیز اعلام تعلیق فعالیتهای هستهای بود که با تعطیل نمودن یک مرکز هستهای در این کشور همراه بود. اما در مقابل شیوه مرسوم آمریکاییها مشاهده شد که همواره در برابر یک قدم عقب نشینی چند قدم پا را فراتر گذاشته و سعی در عقب راندن چند مرحلهای حریف دارند که این رفتار همواره نیز با بدعهدی آنها همراه است. ترامپ قبل از دیدار تاریخی با رهبر کره شمالی که البته هنوز زمان وقوع آن در پرده ابهام است، خواستار نابودی تسلیحات و توان موشکی و هستهای کره شمالی شد؛ چیزی که درواقع همان قدرت بازدارندگی کره شمالی در برابر تهاجم کشوری است که هیچ یک از تعهداتش قابل اتکا و اعتماد نیست.
کیم جون اون در فاز جدید سیاست خارجه خود سعی دارد پای میز مذاکره نشسته و با اعطای امتیازاتی تهدیدات بیاندازه ایالات متحده آمریکا را کاهش داده و کشورش را وارد محدوده امنیت نماید و در مقابل ترامپ نیز سعی میکند مطابق با همان سیاست آمریکایی نقطه شروع مذاکرات را در محدودهای قرار دهد که کره شمالی چارهای جز تطمیع و امتیازدهی گسترده نداشته باشد.
آنچه در عمل پیشبینی میشود این است که مذاکره مورد اشاره و دیدار رهبران دو کشور اگر در عمل نیز به واقعیت بپیوندد، باز هم صحبت بر سر خواستههایی از سوی آمریکاییها خواهد بود که کره حتماً از آن به عنوان خط قرمز یاد میکند.