به گزارش خبرنگار حوزه بین الملل
خبرگزاری تقریب، «حسین کنعانی مقدم» دبیر انجمن ضد صهیونیسم و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در بیست و یکمین نشست تخصصی- تحلیلی
خبرگزاری تقریب در تاریخ 31 شهریور 99، به سؤالات خبرنگاران پیرامون عادی سازی روابط امارات و بحرین با رژیم کودک کش صهیونیستی پاسخ گفت؛ مشروح گفتگوی این تحلیلگر مسائل خاورمیانه با
خبرگزاری تقریب در ادامه می آید:
در سال 1987 باتوجه به حوادثی که در کمپ دیوید اتفاق افتاد؛ نطفه عادی سازی روابط بین مصر و اسرائیل بسته شد و در همان دوره بود که جیمی کارتر و انورسادات مشترکا جایزه صلح نوبل را به دلیل آن جلسه دریافت کردند و جالبتر آن که اکنون هم ترامپ و نتانیاهو جزو نامزد دریافت این جایزه هستند.
باید گفت این آشکار سازی روابط با رژیم صهیونیستی یک تئاتر تلخ با تهیه کنندگی سعودی ها است که با حضور امارات و واشنگتن برگزار شد و خودشان مدعی هستند که این یک توافق بر مبنای صلح است، بازیگران و سیاهی لشکران این نمایش وزرای خارجهای بودند که حتی خودشان نمیدانستند چه چیزی را دارند امضا میکنند.
معمولا صلح در زمانی اتفاق می افتد که جنگی در میان باشد، اما همانطور که می دانید اسرائیل نه با بحرین جنگ دارد و نه با امارات؛ بنابراین صلح در این جا مفهومی ندارد؛ بر اساس مقالهای که عبدالباری عطوان از اسناد ویکی لیکس منتشر کرد، در زمانی که سفیر آمریکا در سال 2006 یا 2007 در منامه حمد بن عیسی آل خلیفه را ملاقات می کند، تشکر می کند که پسر ایشان ولیعهد بحرین است و با مقالاتی که در روزنامههای عربی دارد، طرح صلح عربی را مطرح میکند؛ این مسئله نشان میدهد از همان زمان روابط بین بحرین و اسرائیل در لایه های پنهان شکل گرفته بود؛ بنابراین توافقی که انجام گرفته، بیشتر آشکار سازی روابط رژیم صهیونیستی با برخی از کشورهای عربی است نه عادی سازی روابط.
این نکته بسیار قابل توجه است که بحرین و امارات را باید با ذره بین در نقشه جهان یافت، بنابراین این کشورها محلی از اِعراب در بین اَعراب ندارند؛ باید گفت این مرحله از عادیسازی روابط تحت فشار ترامپ صورت گرفته از این جهت که او به صهیونیستها در انتخابات ریاست جمهوری خود نیاز دارد و با پول آنها میخواهد پروپاگاندایی را انجام دهد و امتیازی به اسرائیلی ها بدهد و در عین حال از اعراب هم در پروژه ایران هراسی استفاده کند تا بتواند آنها را در تله مرگ صهیونیست ها بیاندازد.
شاهد آن هستیم که صهیونیست ها 30میلیون دلار بابت کارهایی که ترامپ انجام داده است کمک کرده اند، از جمله در الحاق کرانه باختری یا به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی؛ بنابراین میتوان گفت مجموعه اقداماتی که در زمینه عادی سازی روابط اتفاق افتاده است بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و اثری در منطقه و خاورمیانه ندارد.
ملت فلسطین و کشورهای اسلامی در هیچ شرایطی به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی را نمیپذیرند، حال چه با عنوان عادی سازی روابط یا عناوین دیگر، در واقع ملتی که بیش از 70 سال در حال جنگ است،حاضر نیست که با جنایتکاری مثل رژیم صهیونیستی توافق کند، حتی تشکیلات خودگردان هم مخالف هرگونه سازشی با اسرائیل است و عملا میتوان گفت این توافق نامه در همان نطفه خفه شده است.
به نظر می رسد به جای اینکه شاهد انتفاضه دیگری در فلسطین باشیم باید منتظر یک انتفاضه عربی -اسلامی در منطقه باشیم، چرا که زمینه های بیداری اسلامی در منطقه وجود دارد و مردم مسلمان آن کاملا با این روند مخالف اند.
می توان گفت روز امضای این توافق، یوم النکبه برای اعراب بود و این عادی سازی موجب میشود تا سقوط حکام دست نشانده آمریکا و سعودی ها در منطقه سرعت بگیرد و در نهایت باید منتظر دومینوی جدید سقوط حاکمان عرب باشیم.
اگر ترامپ در انتخابات پیروز شود، سعی میکند، از قدرت نظامی صهیونیست ها در خلیجفارس استفاده کرده تا نا امنیها را بیشتر کند و اگر جو بایدن رئیس جمهور آتی آمریکا شود، به خاطر ساختار حاکمیتی که لابی صهیونیستی در آمریکا دارد، شاید بیشتر از ترامپ به رژیم صهیونیستی امتیاز دهد.
قطعا سعودی ها و عمان هم در این آشکار سازی ورود پیدا میکنند، دیگر کشورهای عربی که در منطقه هستند هم ممکن است به قضیه آشکار سازی روابط با اسرائیل تمایل پیدا کنند، اما باید گفت آشکار سازی راه به جایی نخواهد برد، جز اینکه خشم مردم مسلمان را بر علیه خودشان بیشتر می کنند.
جالب است که آل خلیفه در اعتراف به این موضوع می گوید که من از ترس ایران به سمت اسرائیل رفتم، حال اینکه همه می دانند که اگر آنها با ایران بودند امنیت بیشتری داشتند و حال که به سمت صهیونیست ها می روند یعنی لانه شیطان شده اند.
ما قطعا در هر جا لانه شیطان باشد و در هر مناقشه ای که با خلیج فارس راه افتد و ردی از مداخله رژیم صهیونیستی پیدا کنیم، همه پایگاه های آمریکا و رژیم صهیونیستی را با موشک میزنیم و شاید نزدیک شدن پایگاه های صهیونیستی به ما این فرصت را در اختیارمان میگذارد که آنها را مورد هدف قرار بدهیم؛ که در این صورت آسیب پذیری صهیونیست ها بیشتر میشود.
صهیونیست ها فکر می کنند نزدیک شدن به کشورهای عربی و خط تماس جمهوری اسلامی ممکن است، برای آنها یک مزیت نظامی و دفاعی باشد ولی اگر اتفاقی بیافتد، اولین جایی که مورد هدف قرار می گیرد همین پایگاه های صهیونیستی است.
پایگاه مقاومت در سراسر دنیا مردمی است و ایران هم در بحث مقاومت و مقابله با رژیم صهیونیستی سرمایه گذاری کرده و ممکن است با دولتهای متخاصم و و یا دولت هایی که در دام صهیونیستها افتادند، حتی روابطش را قطع کند.
امارات و بحرین دیگر نباید روی حسن هم جواری ما حساب باز کنند، چون کشورشان را لانه شیطان کردند و ما همجواری با لانه شیطان نخواهیم داشت؛ به نظر می آید که اگر حتی برخی از کشورهای دیگر مثل سعودیها به آشکار سازی روابط بپیوندند، خودشان هم در معرض این آسیب و انتفاضه عربی- اسلامی قرار خواهند داد که شاید کل شبه جزیره عربستان را در بر بگیرد.
کشورهای عربی الان یکی یکی دارند درمنطقه منزوی میشوند، امارات، عربستان، بحرین و... و مجموعه هایی مثل اتحادیه های عرب و سازمان همکاری اسلامی و امثال اینها باید ابتکار عمل به خرج بدهند و خط قرمزی تعیین کنند که مثلا هر کشوری رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت باید از اتحادیه عرب خارج شود؛ مثل کاری که قبلا با مصر و اردن کردند و این به نظر بنده حداقل کاری است که باید انجام دهند.
در حال حاضر مراجع دینی چه اهل سنت و چه شیعه اعلام کردند که هرگونه ارتباط با رژیم صهیونیستی حرام است؛ به نظر می آید که موج مخالفت با عادی سازی روابط خیلی قوی تر است و کمتر کسی این خیانت و جنایت را می پذیرد.
فلسطینی ها بر این اعتقادند که بحرین از پشت این خنجر زهرآلود را به آنها و آرمان قدس وارد کرده و این یک جنایتی است که کمتر کسی ممکن است از آن بگذرد.
بعد از ارائه تمام طرح های آمریکایی از جمله اسلو، کمپ دیوید اول و دوم و.. ما شاهد این بودیم که اتحاد و انسجام گروههای فلسطینی بیشتر شد، در نوار غزه و کرانه باختری تمام طرح های آمریکا به انسجام داخلی فلسطین منجر می شود و باید گفت، دیگر نمیتوانیم بگوییم، فلسطینی ها یکسری آواره هستند که در اردوگاه ها حضور دارند، بلکه رزمندگانی هستند که قدرت موشکی آنها کل اسرئیل از تل آویو تا مناطق دوردست را تحت تاثیر قرار می دهد.
درست همان لحظه ای که این توافق ننگین به امضا رسید در تمام سرزمین فلسطین، آژیر قرمز به صدا در آمد و تهدید موشکی شدند، بنابراین قدرت بازدارندگی فلسطین خیلی بیشتر از زمانی است که کمپ دیوید اول نوشته شد و این نشان می دهد که گروه های جهادی فلسطینی حتی تشکیلات خودگردان در یک انسجام و وحدتی به سر میبرند که حاضر نیستند، رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسند.
اینکه روز عادی سازی مصادف شد با جنایت وحشیانه و جنگی رژیم صهیونیستی در صبرا و شتیلا حاکی از آن است که صهیونیست ها میخواهند نشان دهند که سیاستهایشان از حالت جنگی و بدکارانه دارد به سمت صلح و سازش می رود و میخواستند به زعم خود آن لکه ننگ را پاک کنند درحالی که با این عادی سازی روابط لکه ننگی دیگری برای خود اضافه و خاطر همه آزادگان جهان را با این جنایت آزرده کردند؛ نسل های آینده هم قطعا این جنایات را محکوم می کنند.
ما باید در خصوص آشکار سازی روابط رژیم صهیونیستی، مستندات تاریخی را نشان دهیم و در افکار عمومی مطرح کنیم و بگوییم که ایجاد جبهه متحد عربی، عبری و غربی حول محور رژیم صهیونیستی پایدار نخواهد بود و شکست خواهد خورد؛ اسلام هراسی و شیعه هراسی از جمله راه هایی است که رژیم صهیونیستی تا کنون طی کرده و هیچکدام به نتیجه نرسیده است.
تنها راه این است که مقاومت روز به روز قوی تر شود؛ کاری که سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس انجام دادند و حلقه های مقاومت که جدا بودند یکی در لبنان، یکی در فلسطین، غزه، کرانه باختری،عراق، سوریه، افغانستان و ... را تقویت و به هم متصل کردند و تبدیل به زنجیره مقاومت کردند.
الان ما جبهه مقاومتی داریم که نه فقط از نظر نظامی قدرت برتر است، بلکه تبدیل به یک جنبش شده است؛ الان همه جای دنیا می دانند کسانی که دارند برای آزادی قدس مبارزه می کنند، جنبش های آزادی بخش هستند؛ برخلاف چیزی است که آمریکایی می گفتند و آنها را تروریست می نامیدند.
انتهای پیام/
تهیه و تنظیم: زهرا غلامی و فاطمه جباری