تقريب بين مذاهباسلامي ايدهاي است که بر بنيان اصل اخوت ديني و امت واحده اسلامي استوار است. از ديرباز تقريب بين مذاهب به عنوان گام مهم و عملي در راستاي تحقق عيني وحدت اسلامي و اخوت ديني مورد توجه عالمان بزرگ جهان اسلام قرار داشته است. تقريب مذاهب بيانگر بينش فکري و عملي در راستاي ايجاد ذهنيت مثبت و سازنده ميان پيروان مذاهباسلامي نسبت به همديگر است. اين ذهنيت از طريق نفي تعصبات مذهبي و جزم نگريهاي غيرعلمي پيروان مذاهباسلامي و پذيرش اصل تفاوت در نظر و نگاه به برخي از فروع دين و احترام متقابل ديني ورابطه برادري محقق وعملي ميشود.
امروز در عصر جهاني شدن و دوره وابستگي متقابل جوامع بشري، گفتمان ليبراليسم و ماديگرا به عنوان گفتمان مسلط، نظام ارزشي اسلام و گفتمان ديني را به چالش کشيده است. طرح تئوري برخورد تمدنها نمونهاي از تلاش در راستاي برجسته ساختن خطر اسلامگرائي و گسترش اسلام درگستره جهاني است جهان اسلام با چالشها و مشکلات داخلي گوناگوني نيز رو برو است که از ديد ديگران توانسته چهره نوراني تعاليم اسلامي رامخدوش نمايد و همواره باور و ايمان ديني جوانان مسلمان را با شک و ترديد روبرو سازد. حاصل جمع چالشهاي دروني و هجمههاي بيروني ما ضرورت بيداري امتاسلامي و تلاش همه جانبه در راستاي تقريب مذاهباسلامي و تحکيم اخوت و برادري ميان پيروان مذاهب اسلامي را بيش از پيش احساس مي كنيم.
اما سؤال اساسي اين است که چگونه در عمل، تقريب مذاهباسلامي و اخوت ديني انجام ميپذيرد؟ پاسخ اين سؤال مارا به ضرورت تدوين جامع و کار آمد استراتژي تقريب روبرو ميسازد. در اين نوشتار مهمترين محورهاي استراتژي تقريب بين مذاهباسلامي و در واقع راهکارهاي عيني و عملي تحقق اين ايده بزرگ اسلامي ، مورد توجه قرار گرفته است كه به صورت فهرستگونه و به اختصار ياد آوري ميگردد:
۱. ترويج آموزهها وتعاليماسلامي برمحوريت کتاب و سنت قرآن کريم و سنت نبوي محور مشترک تمام مذاهب و فرق اسلامي است. پيروان مذاهباسلامي با اتفاق نظر، قرآن و سنت نبوي را به عنوان منبع غني و ارزشمند فقه و احکام اسلامي مورد تاکيد قرار داده است. کليه فرق و مذاهباسلامي با محوريت اين دو منبع ارزشمند يعني قرآن وميراث پيامبر گرامي اسلام يك خانواده بزرگ - امتاسلامي - محسوب مي شوند. بنابراين، برجسته ساختن اين محورهاي مشترک، حرکت تفرقه افکنانه دشمنان اسلام را دچارچالش و راه را بر ورود ودخالت ميان امتاسلامي را، مسدود مي نمايد. فروع فقهي مورد اختلاف نظر فقيهان مسلمان در پرتو اشتراک نظر آنان بر سر محوريت قرآن و سنت، بسيار جزئيتر و کم اهميتتر از آن است که بتواند حلقه مستحکم امتاسلامي را خدشهدار سازد. پس لازم است تمام عالمان ديني و انديشمندان مسلمان بر اين محوريت عظيم تأکيد نموده و تمام فرق اسلامي را که به ايندو ميراث گران سنگ نبي مکرم اسلام ايمان دارند، با ديده برادر ديني نگريسته و مورد احترام متقابل قرار دهند.
۲. تأکيد برحفظ و حراست از نظامارزشي و اخلاقياسلام امروزه جهان اسلام بيش از هر زمان در معرض هجمههاي فرهنگي و الگوسازيهاي غير ديني و متناقض با ارزشهاي اخلاقي و انساني اسلام قرار دارند. جهان اسلام و مسلمانان هويت ديني و دنيوي شان را بر اساس نظام ارزشي اسلام که مطابق با فطرت انساني و برگرفته از وحي الهي است، تعريف ميکنند. بنابراين، حراست و حفاظت از هويت اسلامي مسلمانان، ضرورت پاسداري از نظام ارزشي و اخلاقي مسلمانان وظيفه مشترک تمام انديشمندان مسلمان است. پاسداري از هويت اسلامي رسالت همه مسلمانان و وظيفه همه عالمان ديني امتاسلامي است. برجسته ساختن و زنده نگهداشتن هويت اسلامي به مفهوم نفي ايدهها و باورهاي فرهنگي مغاير با ارزشهاي اسلامي است. بنابراين، تحکيم هويت اسلامي به عنوان هويت جمعي مسلمانان گام عملي و اساسي در راستاي وحدت و تحقق عيني امت واحده اسلامي است.
۳- تقويت و گسترش مشترکات اسلامي و تاکيد بر سرنوشت مشترک امتاسلامي جهان اسلام بخش عظيمي از جغرافياي انساني و سياسي جهان را به خود اختصاص ميدهد. در اين جغرافياي بزرگ امتاسلامي داراي سرنوشت اجتماعي مشترک ميباشد. از نظر معتقدات اسلامي، اهتمام به امور مسلمين و رسيدگي به وضعيت نا بسامان برادران و خواهران مسلمان در اکناف عالم، يکي از وظايف مسلمانان محسوب ميگردد. زيرا اين گفته پيامبر اسلام است که فرمود: «من اصبح ولم يهتم بامور المسلمين فليس بمسلم»:«كسي كه براي حل مشكلات مسلمانان وجامعه اسلامي همت نورزد از فلمرو مسلمين خارج واسلام او كامل نيست » . بحکم اين فرموده پيامبر اسلام، مسلمانان بايد نسبت به وضعيت برادران ديني خويش احساس مسئوليت نموده و خود را در رنج و درد آنان شريک بدانند. گسترش و تقويت حس همدردي و روحيه مسئوليت پذيري در نهايت زمينههاي انسجام بيشتر و اتحاد عملي مسلمانان را فراهم ميسازد.
۴- تأکيد بر تهديدات مشترک امروزه جهان اسلام و امتاسلامي با تهديدات مشترک سياسي، اقتصادي و فرهنگي رو برو هستند. تهديد فرهنگي که معتقدات ديني مسلمانان را به چالش ميطلبد، از مهمترين تهديدات جهان کنوني است که کليت انديشه و تفکر اسلامي را به مبارزه ميطلبد. اين تهديدات از مرزهاي جغرافيايي، ملي، مذهبي و قومي عبور نموده و هويت مشترک امتاسلامي را که همانا دينداري و پايبندي به نظام ارزشي اسلام است، زير سؤال ميبرد. توجه دادن مسلمانان، نويسندگان و عالمان ديني به اين خطر و تهديد مشترک، آنان را از رفتن به سوي اختلافهاي جزئي برحذر داشته و متوجه دفاع دستهجمعي و مشترک از کليت نظام اسلامي ومعقدات ديني ميسازد.
چه کسي ميتواند بپذيرد که در جهان کنوني هجمههاي فرهنگي و اعتقادي اصل ايمان ديني و دينباوري را تخريب مي نمايد، اما وي همچنان درگير مطرح ساختن تفاوت نظرهاي جزئي فقهي فقيهان اسلامي باشد؟ به طور منطقي آنگاه که کليت نظام ديني و دينداري به چالش کشيده ميشود، دلمشغولي عالمان ديني به طرح مسايل مذهبي و جزئي دور از صواب خواهد بود. بنابراين، انديشمندان مسلمان وظيفه دارند تا در راستاي حراست از دينداري و ايمان، باوري بعنوان هدف مشترک در سنگر واحدي بنام حراست از دينداري قرارگيرند. اين امر نيز به نوبه خود تمثيل عيني اخوت و برادري اسلامي خواهد بود.
۵. برگزاري کنفرانسهاي علمي مشترک از سوي عالمان و روشنفکران ديني بدون ترديد تعامل فکري و تضارب آراء ميان انديشمندان مسلمان شيعه و سني يکي از عواملي است كه ذهنيتهاي منفي در ميان آنان و بالتبع امتاسلامي از ميان مي برد. بدين منظور، برگزاري نشستهاي علمي مشترک که عالمان شيعه وسني درکنار هم به طرح ديدگاه ها و نقطه نظرات اسلامي و ديني بپردازند، نقش مهمي را در ايجاد وحدت اسلامي و تقريب بين مذاهباسلامي خواهد داشت. درک درست از نقطه نظرات فقهي و ديني عالمان مسلمان شعيه و سني از همديگر در نهايت به گسترش نقاط اشتراک و کمرنگ گرديدن تفاوتهاي جزئي در مسايل فقهي کمک نموده و زمينههاي تحقق عملي اخوت اسلامي را فراهم ميسازد.
۶. جلوگيري از تبليغات منفي مذهبي جهان اسلام تجربيات تلخ و ناگواري از برخورد تکفيري و افراطي در ميان مذاهباسلامي ازسوي برخي از افراد و گروه ها به نام مذهب خاص را تجربه نموده است. امروزه نيز در برخي از بلاد اسلامي هنوز هستند کساني که بنام شيعه و سني و يا ديگرفرق اسلامي با ديدگاه انحصاري و غيرقابل انعطاف به تبليغ منفي عليه ديگران ميپردازند. جلوگيري از تبليغات منفي عليه مذاهباسلامي يکي از راهکارهاي اساسي تقريب بين مذاهباسلامي است. اين وظيفه خطير عالمان ديني است که از انجام چينن برخوردهاي سطحي و منافي با مصالح عاليه امتاسلامي جلوگيري نمايند. با تلخي بايد يادآورشد که درميان تشيع و تسنن، پيشگام اين گونه حرکتهاي منفي و غيرمنطقي عده اي ازملاهاي بي سواد وياکم سوادي هستند که به سادگي در دام طرفندهاي سياست بازان قرارگرفته و به خيال خدمت به مذهب دين اسلام خيانت و جفا مينمايند. پيروان مذاهباسلامي حق دارند به طور آزادانه آموزهها و تعاليم مذهبي خويش را تبليغ نمايند. اما نه منطق اسلامي و نه مصلحت جهان اسلامي و نه اصل اخوت و برادري به هيچکس اجازه نميدهد که از تبليغات منفي عليه ساير مذاهباسلامي استفاده نمايند. جلوگيري از برخوردهاي متعصّبانه که نه به نفع مذهب است و نه به نفع دين اسلام، از وظايف مهم علماي اسلامي بوده و گام مهمي در راستاي تحقق اخوت اسلامي است.
۷.تاکيد بر اصل احترام به تفاوت نظرهاي فقهي زندگي علمي و اجتماعي رهبران اسلامي الگوي کارآمد و ارزشمند از تعامل اجتماعي است. رهبران مذاهباسلامي اگر دراجتهادات فقهي باهم اختلاف نظر نميداشتند، شايد فقه اسلامي امروزه از بالندگي و پويايياي که دارد برخوردار نمي بود. آنان با در نظرداشت اصل محوريت قرآن و سنت، اختلاف در روشهاي اجتهادي و نظريات فقهي را با ديده قدر نگريسته و نظريات مخالف را با ديد احترام مينگريستند. اگر امروزه امتاسلامي و عالمان مسلمان در موارد اختلاف نظر فقهي، بر نظريات همديگر اصل احترام متقابل و معذوريت شرعي را موردتوجه قرار دهند، به يقين تفاوت نظر فقهي نه تنها مانع اخوت و برادري آنان نخواهد شد، بلکه زمينههاي رشد و تعالي فقه اسلامي را نيز فراهم خواهد ساخت.