روزه گرفتن در ميان اديان الهي، تاريخي بس طولاني دارد و از جمله عبادات ديريني است كه پيدايش آن را ميتوان با رانده شدن حضرت آدم و حوا از بهشت مقارن دانست
اشتراک گذاری :
روزه در آينه اديان و مکاتب اشاره و توضيح : در اين مجال بنا داريم با نگاهى ژرف به اديان، برخى از رسوم و سنن را از ديدگاه آن ها، بررسى کنيم. آيين هاى مختلف از اديان ابتدايى و خاموش تا اديان زنده جهان امروز و تا برخى از فرقه هاى کوچک در اديان، مورد نظر است، بنابراين وقتى سخن از اديان مى گوييم، ناگزيريم در برخى موارد از تعريف اديان الاهي فراتر رويم و برخى از مکتب ها يا فرقه ها را نيز در سر فصلي مجزا مورد بحث و بررسى قرار دهيم و يا برخى از مکاتب فلسفى را به عنوان دين در کنار ديگر اديان بزرگ، ذکر کنيم و حتى از برخى اديان غير الهى را در کنار اديان بزرگ الهى مانند اسلام نام ببريم. ذکر اين فرقه ها در کنار اديان بزرگ مانند اسلام و مسيحيت و... نه به اين خاطر است که ما اين فرقه ها را دين ميدانيم بلكه چون اين پژوهشي انساني است و بنا داريم به بررسى روزه در اديان و مکاتب بپردازيم، لذا در اين مقال به همه اديان و مكاتب معنوي پرداخته شده است.
مقدمه روزه گرفتن در ميان اديان الهي، تاريخي بس طولاني دارد و از جمله عبادات ديرينی است كه پيدايش آن را ميتوان با رانده شدن حضرت آدم و حوا از بهشت مقارن دانست.
بعضی مفسران ميگويند كه خداوند روزه روزهاي سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه را بر آدم صفوة الله واجب كرد، علت آن بود هنگامي كه آدم به زمين آمد از گرمی و تابش آفتاب سوخت و سياه شد ولي پس از روزه بدنش سفيد شد و به اين جهت آن سه روز را ايام البيض خواندند.
روزه را مى توان يکى از ارکان اصلى اديان به شمار آورد. در تمام اديان الهى و بشرى روزه به روش هاى مختلف وجود دارد. خداوند متعال در قرآن مجيد مى فرمايد: کتب عليکم الصيام کما کتب على الذين من قبلکم (بقره / 183)؛ يكى از دستورات خداوند به انسان ها، روزه دارى است تا در سايه آن، انسان بتواند از هرگونه فساد و بيمارى مصون بماند و با رهانيدن خود از دام هاى شيطان، خود را در مسير انبيا و ائمه(ع) قرار دهد. قرآن اين دستور را اين گونه بيان مى فرمايد: (هان اى كسانى كه ايمان آورده ايد، روزه بر شما واجب شد و اين دستور نه تنها درباره شما بلكه يك سنت الهى است كه به پيامبران گذشته و پيروان آنان نيز ابلاغ شده; پس روزه بگيريد. اميد است بدين سبب متقى گرديد.)
روش ها وآيين هاي خاصي كه اديان گوناگون براي ارتقاي روحي و رواني پيروان خود واجب دانسته اند تا حدي متفاوت است،اما در اين بين آيين روزه داري در بيشتر اديان در سرزمين هاي مختلف در طي قرون متمادي مشترك بوده است كه به شكل هاي متفاوت صورت مي گيرد. به جز اسلام، در اديان الهي يهودي ومسيحي وحتي در اديان غير الهي مانند بوديسم و هندوئيسم و...روزه رياضت جسمي و روحي براي ارتقاي روح و جسم از ضروريات محسوب مي شود.
اديان ابتدايى با بررسى اديان ابتدايى، مى بينيم که روزه حتى در ميان بوميان و قبايل ابتدايى تقدّس داشته است. قبايل بومى آمريکا معتقد بودند: روزه گرفتن در کسب هدايت و راهنمايى از روح اعظم موثر است. يکى از مراسم آنها پرهيز از خوردن غذا بود. مردم کهن مکزيک، امساک از خوردن غذا را به عنوان کفاره گناهان به جا مى آوردند و مدت آن از يک روز تا چند سال متفاوت بود. پارسايان آنها براى رفع مصيبت ها و بلاهاى همگانى، ماه ها از خوردن غذا خوددارى مى کردند. همچنين در نزد بسياري از اقوام کهن پرهيز از آشاميدن و خوردن به عنوان وسيله اي براي ابراز ندامت به درگاه خدا (يان) و به عنوان فديه و کفاره گناهان انجام ميشد. در مصر کهن نيز پس از مرگ پادشاه، رعاياى او روزه مى گرفتند و از مصرف گوشت، نان، گندم، شراب و هر تفريحى پرهيز مى کردند. آنها حتى از استحمام، تدهين (ماليدن روغن به موى سر) و بستر نرم خوددارى مى کردند.
آيين هندوئيسم اديان بشرى نظير بوديسم و هندوئيسم نيز روزه و رياضت هاى جسمى را براى تربيت جسم و روح پيروان خود ضرورى مى دانند. پيروان اين اديان، معمولاً در ابتداى روزهاى ماه جديد و جشن هايى مانند: شيوراترى ( SHIVRATRI )، درگاپوجا DURGA PUJA)) و ساراسواتيپوجا SARASWATI PUJA)) روزه مى گيرند. زنان شمال هند در روز کاروا KARVA CHAUTH)) هم روزه مى گيرند. در اين اديان، نوع روزه، بستگى به خود فرد دارد. ممکن است روزه، امتناع از خوردن و آشاميدن هر نوع غذا يا نوشيدنى براى مدت ۲۴ساعت باشد، اما بيشتر شامل نخوردن غذاهاى جامد است و نوشيدن مقدارى آب يا شير مجاز است.
در روزه شديد از غروب روز قبل تا ۴۸ دقيقه بعد از طلوع افتاب بايد از خوردن آب و غذا پرهيز کند ولى اين روزه نيز ميتواند به خود دارى از خوردن يک يا دو وعده ى غذايى در روز و يا يا پر هيز از خوردن برخى از مواد غذايى نيز محدود شود . هدف از اين روزه، افزايش تمرکز در مديتيشن MEDITATION)) يا عبادت، براى تطهير درون است و گاهى هم به عنوان يک قربانى در نظر گرفته مى شود. در يکى از آيين هاى هندى زنان ۹ روز از ايام Navratri براى رفاه و طول عمر همسرانشان روزه مى گيرند. در شمال هند مراسمى دارند که در پنج شنبه روزه مى گيرند و قبل از افطار با ياد آورى قصه ها و اساطير هندى روزه خود را باز مى کنند و سفره خود را با غذاهاى زرد رنگ تزيين مى کنند.
آيين سيک در آيين سيک به روزه دارى به جز موارد پزشکى توصيه نمى کنند . روحانيون سيک معتقدند روزه دارى هيچ منفعتى براى شخص روزه دار ايجاد نمى کند . رهبر سيک ها صاحب گوروگرانت مى گويد: کسانى که به روزه دارى ممارست مى کنند منفعت زيادى نمى برند (گورو گرانت صاحب صفحه ۲۱۶).
آيين جاينيسم پيروان آئين جين ، براى ايجاد آمادگى روحى خود در برخى از جشن ها و اعياد روزه مى گيرند. در اين آيين، روزه، روش هاى گوناگونى دارد و به عنوان نمونه از خوردن هر گونه غذا از غروب امروز تا طلوع آفتاب روز بعد خود دارى مى کنند و يا در يک روش روزه دارى ديگر، تنها از خوردن غذاى جامد خود دارى مى کنند و يا به خوردن يک وعده غذا در روز کفايت مى کنند و در وعده نيز غذاى بى مزه اى سرو مى کنند. پارسايان اين آئين، بهترين مرگ را، مرگ در اثر پرهيز کامل از آب و غذا مى دانند. حتى بسيارى از آن ها داوطلبانه راه روزه را در پيش مى گيرند تا بدين طريق، به زندگى خود پايانى نيک بخشند. هدف از روزه دارى در آيين جاينيسم رسيدن به ( ahimsa ) است و بدين منظور در طول روزه به مراقبه مى پردازند .
آيين بوديسم شاهزاده سيدارتا يا همان بودا به راهبان خود توصيخ مى داد که يک وعده غذا در روز بيش تر نخورند. همه فرقه هاى اصلى بوديسم، دوره هايى براى روزه دارند که معمولاً در روزهاى چهاردهم ماه و ديگر روزهاى مقدس است. در آيين بودا، روزه به معناى خوددارى از خوردن غذاهاى جامد است، و استفاده از برخى مايعات مانعى ندارد. روزه بودائيان، روشى براى پاک سازى نفس است. راهبان بودايى، تراوادين THERAVADIN)) ( و تِندايى TENDAI)، براى آزادسازى ذهن و بعضى از راهبان بودايى کشور تبت، براى اينکه به اهداف يوگا برسند، روزه مى گيرند.
بسيارى از راهبان و راهبه هاى بودايى مذهب، تنها به يک وعده غذا در روز اکتفا مى کردند و بعد از ظهر چيزى نميخوردند ۱و اول ماه و نيمه ماه را روزه کامل مى گرفتند. امروزه مردم عامى بودائى هر ماه چهار بار روزه داشته و به گناهان خود اقرار مى کنند. هم چنين در استقبال از سال روز فوت بودا، مدت پنج روز از خوردن گوشت خوددارى مى کنند.
لامائيست ها، که فرقه اى از بودائيان هستند نيز روزهاى ۱۴و۱۵و۲۹و۳۰ هر ماه را به غذاى آردى و چاى بسنده مى کنند. اما پارسايان اين فرقه، در طول اين چهار روز تا غروب آفتاب هيچ مواد غذايى مصرف نمى کنند. مردم تبت در مراسمى به نام نانگ نس (روزه مدام) چهار روز، روزه مى گيرند. آن ها دو روز اول را با دعا، اقرار به گناهان و تلاوت متون مقدس به سر مى برند و روز سوم به شدت پرهيز مى کنند و هيچ نمى خورند. به طورى که حتى آب دهان خود را هم فرو نمى برند. آن ها اين روزه را با دعا و اقرار به گناهان، تا طلوع آفتاب در روز چهارم ادامه مى دهند.
در ميان چينيان کهن بخصوص پيروان مذهب تائو روزه قلب وجود داشت و بر آن بيش از روزه تن تاکيد دارند، پيروان مکتب کنفوسيوس روزهداري را بعنوان آماده سازي خود، براي بهتر به انجام رساندن اوقات پرستش ارواح نياکان مورد توجه داشتند.
آيين زرتشت زرتشتيان بايد در سه بخش معنوي شنوايي، انديشه و احساس هميشه روزه باشند؛ به آن معنا كه از طريق اين سه حس از نيكي دور نشوند و انديشه و احساس و شنواييشان هميشه سرشار از نيكي باشد. در آيين زرتشت خوردن گوشت حيوانات در روزهاى ۲، ۱۲، ۱۴، و ۲۱ هر ماه ممنوع است. در اين روزها که متعلق به چهار امشاسپند؛ وهمن، ماه، گوش و رام است، زرتشتيان از خوردن گوشت پرهيز مى کنند. اين چهار نفر از حاميان چهارپايان هستند. حتى در اين روزها که به نبر معروف هستند، از ذبح چهارپايان سودمند هم خوددارى مى کنند. يکى ديگر از روزهايى که زرتشتيان روزه مى گيرند در جشن بهمنگان يا بهمنجه است که در روز بهمن از ماه بهمن برگزار مى شود. برخى نيز اين روزه را تا پايان بهمن ماه ادامه مى دهند.
صائبين - صائبين يا مندائيان (پيروان حضرت يحيي) در روزهاي ويژهاي از سال که آنها را مبطل مينامند از خوردن گوشت، ماهي، تخم مرغ خودداري ميکنند از جمله اين روزها ۲۶ و ۲۷ و ۲۸ و ۲۹ و ۳۰ ماه سمبلتا، روزهاي ششم و هفتم ماه دولا و روز دوم ماه هطيا است. آنها روزه واقعي را روزهدار بودن اعضا و جوارح آدمي ميدانند که در کتاب "کنزاربا" يا صحف آدم مقدسترين کتاب مندائيها آمده است: «اي مومنان برايتان گفتم که روزه بزرگ فقط نهي از خوردن و آشاميدن نيست بلکه ديدگانتان را از نگاههاي هيز و شيطاني و گوشهايتان را از شنيدن حرفهايي که مردم در خانه خود ميزنند برحذر داريد و زبانهايتان را به گفتارهاي دروغ و ناپسند نيالائيد و .... ».
روزه در اديان ابراهيمي اميرمومنان در اين باره ميفرمايد: روزه عبادت قديمي است كه خدا هيچ امتي را از آن معاف نكرده است. اما لزومي ندارد كه روزه وضع شده براي پيشينيان شبيه روزه مسلمانان باشد. تفاوت روزه در اديان از جهت تعداد روزها و چگونگي آن است، هرچند در اديان مختلف جزئيات و كيفيت روزه تفاوت دارد اما اصل حكم روزه وجود دارد و هدف آن بطور كلي تهذيب نفس و ايجاد طهارت و پاكي معنوي و رفع رنج و بلاست .
غرض از ذكر مطالب ياد شده اين است كه بايد بدانيم در بررسي پرهيز و روزه در اديان ديگر، بايد ذهن خود را از معناي مصطلح آن در اسلام و آنچه در شرع اسلام مبطل روزه محسوب ميشود بخصوص خوردن و آشاميدن فراتر ببريم. اين فرانگري بايد عوارض و لوازم آن را نيز دربرگيرد، براي مثال روزه سکوت که به واسطه نذر، سوگند و ... واجب ميشده و در ميان قوم يهود متداول بوده به روزه مسلمانان شباهتي ندارد. با اين اوصاف درمييابيم که اکثر اديان بزرگ دنيا از جمله صائبين، مانويان، بودائيان و اهل کتاب روزههاي واجب و مستحب دارند. پس از اين مقدمه توجه اين مقاله بر مسئله روزه در دو دين يهود و مسيحيت بطور مفصل و بر ديگر مذاهب به صورت اشاره خواهد بود.
۱- روزه و روزهداري در دين يهود واژه عبري براي کلمه روزه، لفظ "صوم" است؛ در آئين يهود روزه جزئي از مجموعه اعمالي است که يک يهودي براي ذليل ساختن تن و رنجور ساختن آن انجام ميدهد. روزه در تمام اوقات در ميان هر طايفه و ملت و مذهب موقع ورود اندوه و رحمت غيرمترقبه معمول بوده است (يونس۵:۳) و ميتوان گفت که حکم طبيعت است که در اين مواقع پرورش و نمو را ترک ميکند. در عهد قديم (کتاب مقدس) به هيچ وجه اشارهاي نشده که قبل از ايام موسي روزه بطور صحيح معمول بوده، همچنين در تورات به وجوب روزه و حدود آن تصريحي نيست ولي روزهداران را ستوده است.
قوم يهود غالباً در موقعي که ميخواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا نمايند روزه ميداشتند تا گناهان خود را اعتراف نموده و به واسطه روزه و توبه رضاي حضرت اقدس الهي را تحصيل نمايند. (داوود ۲۶:۲۰) مخصوصاً در مواقع مصيبت عام روزه غيرمرسوم قرار ميدادند و در اين صورت اطفال شيرخوار و گاهي حيوانات را نيز از چرا منع ميکردند. (يوئيل ۱۶:۲) عهد قديم از روزه داشتن فردي، همچون روزه داشتن داود، عزرا، الياس، دانيال و جمعي بسيار سخن گفته که بيانگر يک ارب ديني کاملاً متداول براي نيل به هدف مورد نظر در ميان يهوديان بوده است.
براي نمونه چند عبارت از کتاب عهد قديم را آوردهايم:
« .... پس داود براي (سلامت) طفل از خدا استدعا كرد و داود روزه گرفت و داخل شده تمامي شب را بر روي زمين خوابيد». (دوم سموئيل باب ۱۲/۱۶/۱۵)
«و در روز بيست و چهارم اين ماه بني اسرائيل روزه دار و پلاس در بر و خاک بر سر جمع شدند». (نحميا باب ۹/۱)
در تورات براي اولين بار دستور تعنيت (روزه) براي روز کيپور (بخشش گناهان) در دهم ماه تيشري ذکر شده ولي روزههاي ديگر تاريخ يهود با يادبود اتفاقاتي که در مسير خرابي بت بيت المقدس (هميقداش) روي داد، مناسبت پيدا ميکنند.
روزههاي مهم يهوديان عبارت است از:
۱- "يوم کيپور" بزرگترين روزه يهوديان است که با نامهايي چون يوم ادير يعني جليل و باعزت، يوم مقادوش يعني روز مقدس و يوم عاسورا خوانده ميشود. ۲- روزه ۱۰ طوت آغاز محاصره اورشليم توسط بخت النصر ۳- روزه ۱۷ تموز خرابي ديوار اورشليم و توقف قرباني و فتح اورشليم توسط تيطس سردار رومي ۴- روزهي ۹ آو خرابي دوباره بت هميقداش و يادآوري مصيبت ويراني بيت المقدس ۵- روزه ۳ تبشري سقوط يهود و کشته شدن جدليا حاکم يهودا.
هاگس در کتاب قاموس مقدس مينويسد:" روزه کفاره" روزه مهم ساليانهاي است که آرامي و استراحت و روزه دهم ماه تيشري يعني پنج روز قبل از عيد خيمهها نگاه ميدارند.
۲-۱- فلسفه روزه يهود
کتاب عهد قديم تاکيد دارد که روزه هدف نيست بلکه وسيلهاي است که از طريق آن انسان قادر است از گناهاني که مرتکب شده است اظهار ندامت و توبه کند و قلب خود را براي خداوند متواضع گرداند و با تغيير در رفتار و عمل خود توبه حقيقي از گناهان را متجلي سازد. تعنيت (روزه) در دين يهود اهداف خاصي از جمله توبه، طلب بخشش و يادآوري سوگواري را در پي دارد. از نگاه دين يهود "صوم" تنها به معني پرهيز از خوردن و آشاميدن نيست بلکه خودداري از لذايذ جسماني است. کتاب مقدس يهوديان بر اين مطلب تاکيد دارد که روزه داشتن بدون توبهاي صميمي و حقيقي بيارزش و بيمحتواست و صرف توجه به ظواهر روزه کارساز نيست. اين امر که فلسفه روزه صرفاً اجتناب از برخي نيازهاي طبيعي و پرداختن به اموري ديگر چون دعا و ... عبارت – بدون ايجاد اثري مثبت در قلب و روح مومنان- نيست منحصر به آيين يهود نيست و درديگر اديان نيز مورد توجه قرار گرفته است.
قوم يهود در موارد مختلفي مبادرت به روزه گرفتن ميکردند که از جمله آنها موارد زير ميباشد:
۱- بر سرلطف آوردن خداوند به منظور پيشگيري پايان بخشيدن به يک مصيبت الهي. ۲- هنگامي که يک تهديد يا حمله از سوي دشمنان و يا مصيبت طبيعي متوجه ميشد به روزه عمومي توجه ميکردند. ۳- روزه داشتن به منظور کسب آمادگي براي قبول امري خطير يا ملاقات با ارواح مردگان.
آداب و رسوم روزهداري دردين يهود در دين يهود دختران از سن ۱۲ سالگي و پسران در ۱۳ سالگي موظف به گرفتن روزه ميشوند و بيماران و زنان باردار و شيرده از روزه گرفتن معاف هستند. آنها همراه روزه بعضي از اعمال را انجام ميدهند مانند:
۱- بيرون آوردن تورات از جايگاه بدون پوشش اصلي. ۲- قرائت تورات، خواندن دعا و اعتراف به گناه. ۳- زيارت قبور. ۴- نواختن شوفار. ۵- خوابيدن روي زمين. ۶- خودداري از صحبت کردن و شنيدن موسيقي.
بر اساس يک طبقهبندي دورههاي مرسوم در آيين يهود را ميتوان به سه طبقه اصلي تقسيم کرد:
۱- روزههاي حکم شده در کتاب مقدس يا روزههاي ايجاد شده به مناسبت تذکار وقايع مطرح شده در کتاب مقدس مانند: روزه يوم کيپور، روزه نهم آو، روزه ۱۷ تموز و ... ۲- روزههاي تعيين شده از سوي ربيها مانند: روزه اولين دوشنبه پس از عيد فصح، روزه آخر هر ماه موسوم به يوم کيپور کوچک و .... ۳- روزههاي شخصي که اشخاص در مناسبتهاي مختلف خصوصي به آن مبادرت ميکنند، که اين روزهها وقت مشخصي ندارد و با توجه به رخداد پيش آمده براي افراد از سوي آنها روزه گرفته ميشود مانند: روزه براي فوت والدين يا معلم، روزه عروس و داماد در روز ازدواجشان و ... در روز يوم کيپور و روزه نهم آو، وقت روزه از غروب آفتاب تا شامگاه روز بعد است ولي در ديگر روزهها مدت روزه از هنگام طلوع آفتاب تا شامگاه همان روز است. همچنين اگر يکي از روزهها به استثناي روزه يوم کيپور با روز شنبه مصادف شود، روزه به يکشنبه موکول ميشود.
۲- روزه و روزهداري در دين مسيحيت تاريخ روزهداري در دين مسيحيت به قبل از قرن هشتم ميرسد، روزه در تقويم کليسا هم ثبت شده و جزو آداب فقهي به شمار ميرود. در انجيل آمده که: آنگاه عيسي به قوت روح به پايان برده شد تا ابليس او را امتحان کند، پس چهل شبانه روز روزه داشته و نهايتاً گرسنه گرديد. در اناجيل به وجوب روزه تصريح شده و روزهدار را ستوده و او را از ريا برحذر داشته است.
سنت يهودي تا زمان حضرت عيسي – در صورتهاي مختلفش- يعني پرهيز از خوراک، پرهيز از سخن و... رايج بوده و پس از او هم ميان حواريان و کسانيکه مبلغ پيامش در مناطق مختلف جهان شدند، رواج داشته است. بطوري که روزهداري از خصوصيات حواريون و رسولان پيام عيسي بوده است. اين امر نشانگر آن است حضرت عيسي خود به روزه عملاً و قولاً توجه داشته و شاگردانش نيز پس از وي به امر روزه توجه داشتهاند. جيمز هاکس در اين باب ميگويد: حيات حواريون و مومنين- (مسيحي) ايام گذشته ، عمري مملو از افکار، لذت و زحمات بيشمار و روزهداري بود. حضرت عيسي بيشک پيش از آغاز رسالتش، همچون يک يهودي، ايام روزهداري در دين يهود مثل روزه يوم کيپور را مراعات ميکرده و به نظر برخي ، او تنها اصول را بيان کرده و وضع قوانين را به عهده کليسا نهاده است.
چند نکتهاي که در اين دين حائز اهميت است، اين است که اول، در مسيحيت دو واژه روزه و پرهيز وجود دارد که بين اين دو تفاوتي وجود دارد به اين نحو که در ايامي که بايد پرهيز را رعايت کرد، تنها از مصرف گوشت پرهيز ميکنند ولي در ايام رعايت روزه همراه با پرهيز از گوشت غذاي مصرفي و دفعات وعده غذا هم محدود ميشود، دوم، يکي از روزهاي مهم در مسيحيت روز عيد پاک يا the easter day است که به مناسبت قيام عيسي از قبر گرامي داشته ميشود. هفته پيش از اين روز «هفته مقدس» گفته ميشود که در تعيين بسياري از روزهها هم نقش مهمي دارد.
۲-۱- فلسفه روزه در مسيحيت برخي ميگويند که روزه و دعا وسايلي براي مقابله با وساوس شيطاني است و روزه حقيقي آن است که هيچ بدي مرتکب نشوي و با قلبي خالص خود را وقف خدمت به خداوند کني. مسيحيان معتقدند که روزه ظاهري نيست بلکه باطني و معنوي است و هدف اصلي آن اين است که با فروتني به خدا تقرب جويند و هدايتهاي او را بطلبند. همچنين در کتاب اشعياء نبي، فصل ۵۸، آيات ۶-۹ در اين باره چنين آمده که: « مگر روزهاي که من ميپسندم اين نيست که بندهاي شرارت را بگشائيد و گرههاي يوغ را باز کنيد و مظلومان را آزاد سازيد و هر يوغ را بشکنيد؟ مگر اين نيست که نان خود را بين گرسنگان تقسيم کني و فقيران رانده شده را به خانه آوري و چون برهنه را بپوشاني و ... آنگاه دعا خواهي کرد و خداوند توبه را اجابت خواهد فرمود و استغاثه خواهي نمود و او خواهد گفت که اينک حاضر هستم».
روزه مسيحي به منظور صواب و رياضت و يا به دست آوردن دل خدا و نجات از گناه به جا آورده نميشود زيرا آنان معتقدند با ريخته شدن خون مسيح بر صليب و مرگ و دفن و قيام او از مردگان نجات از گناه و طريق راه يافتن انسان به حضور خدا مهيا گرديده است. بعضي از دلايل روزه گرفتن مسيحيان به شرح زير ميباشد:
۱- اينکه دل در حضور خدا نرم و فروتن شود. ۲- مسيحيان به صدا و هدايت حضور خدا حساس باشند. ۳- نفس سرکش ضعيف و سرکوب باشد. ۴- پرستش و دعاي مسيحي قويتر و موثرتر باشد.
آنها ميگويند روزه مسيحي کمک ميکند که ياد بگيريم از خودخواهي انسان دوري و از خودگذشتگي داشته باشيم و بيشتر قدر و ارزش فداکاري عظيم را درک کنيم. همچنين بايد از رياکاري و هرگونه ظاهرسازي و خودنمايي به دور باشد. چرا که عيسي در (انجيل متي فصل۶، آيات ۱۸-۱۶ ) بدان اشاره کرده و ميفرمايد: «وقتي روزه ميگيريد مانند رياکاران خودتان را افسرده نشان ندهيد. آنان قيافههاي خود را تغيير ميدهند تا روزه دار بودن خود را به رخ بکشند. اما تو وقتي روزه ميگيري سرت را روغن بزن و صورت خود را بشوي تا مردم از روزه تو باخبر نشوند بلکه فقط پدر تو که در نهان است آن را بداند». روزه در مسيحيت جامع احکام مذهبي نيست به همين دليل روزه مسيحي در زمان و تحت قوانين خاصي نيست، آنها آزادند در هر زمان و با هدايت روح خدا بطور فردي و جمعي براي يک يا چند روز و حتي براي چند ساعت روزه بگيرند.
روزههاي مهم مسيحيان عبارت است از:
۱- روزه روز جمعه قبل از عيد پاک که در قرن دوم متداول بود. ۲- روزه غيرکامل دوشنبه تا پنجشنبه هفته مقدس ۳- روزه چهل روز قبل از عيد پاک ۴- روزه چهل روز قبل از هفته مقدس ۵- روزه چهارشنبه و جمعه هر هفته؛ به مناسبت روز توطئه يهوديان براي دستگيري عيسي و روز جمعه بدليل به صليب کشيدن عيسي ۶-روزههاي فصلي ۷- روزه، بعنوان کفاره گناهان
روزه روزهاي يکشنبه روز عيد پاک، روزه در روز نيطيکاست- بدان سبب که روز جشن و شادماني است- ممنوع است. سه فرقه کاتوليک، ارتدوکس و پروتستان در مسيحيت روزههاي خاص به خود را دارند و روزههايشان با يکديگر فرق ميکند که در زير به بعضي از آنها اشاره شده است:
۱-۲-۲-کاتوليکها آنها روزه روز چهارشنبه و جمعه الصليب را ميگيرند بعلاوه تمامي روزهاي جمعه ماه انابت را که به دوران توبه و تعمق معروف است را روزه ميگيرند، و در اين دوران دو نوع غذاي ساده و يک غذاي معمولي ميخورند و از خوردن گوشت پرهيز ميکنند.
۲-۲-۲-ارتدوکس شرق آنها نيز ماه انابت، روزه رسولان، روزه معراج مريم به آسمان، روزه ويژه ميلاد مسيح و چند تا روزه يک روزه دارند بعلاوه تمامي روزهاي چهارشنبه و جمعه که در اين دوران از خوردن گوشت، لبنيات ، تخم مرغ و ماهي پرهيز ميکنند.
۳-۲-۲-پروتستان روزه آنها به خود افراد، کليساها و سازمانها بستگي دارد و در اين مدت بطور کامل از لب زدن به آب و غذا خودداري ميکنند و برخي مايعات را نميخوردند و از خوردن يک يا چند وعده غذا صرف نظر ميکنند. پايان بخش اول نوشته: اكرم اماني كارشناس ارشد اديان و عرفان