الجبری: آيه وحدت از محكمات قرآن است و اجتهاد در آن جايز نيست
لزوم تأسيس مجامع علمی فتوایی احساس میشود
«إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً»؛ این آیه، وحدت قهری و اجباری مسلمانان را میرساند که در آن هیچ اجتهادی نمیتوان داشت و این آیه یکی از آیات محکم قرآن کریم است.
اشتراک گذاری :
اشاره: بيست و چهارمين دوره كنفرانس وحدت اسلامی از ۳۰ بهمن تا دوم اسفندماه سال جاری در تهران برگزار خواهد شد و امسال موضوع «راهكارهای انديشهای و كاربردی تحقق تقريب مذاهب اسلامی» را در دستور كار قرار داده است. در آستانه اين گردهمايی سالانه، خبرنگار تقريب گفتوگويی را با «دكتر شیخ عبدالناصر الجبری» اندیشمند و متفکر اسلامى و نایب رئیس جبهه عمل اسلامی لبنان داشته كه متن آن به شرح زير است:
س: در ابتدا بفرماييد كه به عقيده حضرتعالي، راههای علمی ترويج انديشه و فرهنگ تقریب چيست؟ علم و دانش اصلیترین راه برای نزدیکی و تقریب میان انسانها است. امروزه از تقریب سخن میگوییم به این دلیل که در میان انسانها فاصله ایجاد شده است. لذا اگر این فاصله را از بین ببریم، مردم میتوانند بدون هیچ مشکلی در کنار یکدیگر همزیستی داشته باشند. خداوند متعال ما را حتی به همزیستی با غیرمسلمانان دعوت کرده و میفرماید: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ سَوَاء...». بنابراین در حالی که خداوند به پیروان مذاهب اسلامی اجازه داده که از غذای اهل کتاب به جز گوشتهایی که با ذبح اسلامی ذبح نشده است، مصرف کنند؛ دلیلی ندارد که آنها از این مسئله رویگردان باشند.
در نتیجه زمانی که ما با غیرمسلمانان همزیستی میکنیم، به طریق اولی باید با پیروان مذاهب اسلامی دیگر نیز همزیستی داشته باشیم. این چیزی است که علم، عقل و قرآن
کریم به آن اذعان دارند. علم و دانش، اساس همزیستی اسلامی است. ما حرفی از ظن و هوای نفس نمیزنیم به این دلیل که هوای نفس دارای گرایشهای شیطانی است، لذا هوای نفس نمیتواند به برادری و تقریب دعوت كند.
ما امتی واحد با دیدگاههای متفاوت هستیم و این وحدت اختیاری نیست بلکه اجباری است، زیرا خداوند متعال در قرآن میفرماید: «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً». این آیه، وحدت قهری و اجباری مسلمانان را میرساند که در آن هیچ اجتهادی نمیتوان داشت و این آیه یکی از آیات محکم قرآن کریم است.
با این توضیح، «علم» اساس و پایه تقریب و وحدت امت است، لذا امکان ندارد که از طریق جهل، بین مسلمانان تقریب ایجاد شود. علمای قرن گذشته از تقریب سخن به میان آوردهاند به این دلیل که شیعه در جایی و اهل سنت در جایی دیگر بود؛ شیعیان از شهرهای خاص خود خارج نمیشدند و اهل سنت نیز با آنان زندگی نمیکردند، اما دنیای امروز دیگر بسته نیست و شایسته است که انسان مسلمان لزوم تقریب را دریابد، چراکه فرمان تقریب از سوی خدا نازل شده و اختیاری در آن نیست.
س: آیا تقریب بین مذاهب اسلامی دارای حد و مرز است؟ این حد و مرز چیست؟ در حقیقت، نزدیکی و تقریب حد و مرزی ندارد جز اینکه در سطح مادی است. اما ما به عنوان مسلمان باید در تمام این سطوح به یکدیگر نزدیک شویم تا اتحاد اسلامی برقرار شود. مسلمانان باید به یک امت واحد تبدیل شوند و با توجه به اینکه ازدواج بین شیعه و سنی مجاز دانسته شده، بهتر است این امر به دور از هوا و هوس و تنها به خاطر دین و ایمان باشد.
وقتی این امر محقق شود، اختلافات موجود، جزئی خواهد شد و این جزئیت یک امر طبیعی است، زیرا انسان گاهی اوقات با خود نیز ممکن است اختلاف نظر داشته باشد، حتی برخی ادیبان که کتاب تألیف کردهاند نیز اگر کتاب خود را مورد بازنگری قرار دهند، ممکن است تغییرات کلی در آن ایجاد کنند.
به هر ترتیب در زندگی شخصی، اولین قرائت ممکن است با دومین قرائت تفاوت داشته باشد، چه برسد به امت و مذاهب؛ با این وجود، این مسئله به معنای تناقض یا تضاد نخواهد بود.
مَثَل اسلام، مانند باغ پُر از گلی است که هر یک از گلها بوی خاص خود را دارد. با این اوضاف، میتوان گفت که تقریب بین مذاهب هیچ حد و مرزی ندارد زیرا در آموزههای قرآن و سنت، ریشه دارد.
س: مهمترین محورهایی که مخالفان تقریب بر آن تمرکز دارند، چیست؟ هیچ آیه قرآن یا حدیث نبوی نیافتهام که مسلمانان را به دوری گزیدن از یکدیگر تشویق و ترغیب کرده باشد. بنابراین سؤالي كه اينجا مطرح میشود اين است كه انگیزه این فاصله میان مسلمانان چه میتواند باشد؟ به عقيده من، این انگیزه در برخی اوقات نفسانيات است. همانطور که گاهی دیده میشود مردم از جهت غرایز با یکدیگر اختلاف دارند و علما نیز این چنین هستند. این نفسانيات میتواند قومی و مذهبی نیز باشد. لذا دلیل این اختلاف برخی اوقات هوای نفس یا جهل خواهد بود همانطور که گفته شده: مردم دشمن چیزهایی هستند که نمیدانند. زمانی که انسان مسلمان برادر خود را نمیشناسد، با او ارتباط برقرار نکرده و بحث و تبادلنظر نخواهد داشت، اگرچه دارای یک کتاب آسمانی باشند. آنان هر یک دارای نظر خاصی هستند که باید یکدیگر را از منظور خود، آگاه کنند.
این مسئله به جهت تفاوتی است که خداوند در وجود انسانها قرار داده است. همانطور که خداوند در سرانگشتان انسانها تفاوت قرار داده است که حتی دو برادر نیز دارای یک طبیعت نیستند.
این تفاوت، گاهی غریزی است و گاهی از روی نادانی و گاهی از روی تعصب. خداوند متعال از این تعصب نهی کرده و آن را کار مردمان جاهلی خوانده است. «إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ». این کار، جاهلیت است نه جهل؛ جهل یک موضع فردی است در صورتی که جاهلیت، یک حالت است. همچنین جهل ممکن است از روی کینه یا غرور و انانیت باشد که انسانها را از یکدیگر دور میکند.
لذا زمانی که در مورد عوامل فاصله میان انسانها سخن میگوییم، عوامل تاریخی یا جغرافیایی نمییابیم بلکه عوامل پَست انسانی در این کار دخالت داشتهاند.
س: مقصود از اجتهاد مجمعی چیست؟ آیا میتواند نقشی در تقریب آرای فقهی داشته باشد؟ فراموش نکنیم که مسلمانان در گذشته در مرحله انحطاط به سر میبردند و اکنون در آگاهی و بیداری میباشند. جهان اسلام نیز از ۴۰۰ سال پیش تاکنون در معرض جنگ بوده و وضعیت امروز آن، بهتر از دیروز است.
استعمار در این سالها بسیار بر ما تسلط داشته است، اما ما امروز به خصوص در زمینه بیداری اسلامی بسیار پیشرفت کردهایم و آرزو داریم که این بیداری در آینده نیز بيشتر و عميقتر شود.
فتواهایی وجود دارد که نمیتوان به طور فردی آن را پذیرفت بلکه نیاز به توافق علما نیز دارد. این توافق اگر از سوی یک مجمع علمایی همچون مجمع علمای جده صادر شود، بسیار خوب است، زیرا علما نظر یکدیگر را مستقیماً میشنوند. من نیز بر این عقیدهام که باید مجمعهای علمی بیشتری تأسیس شود.
انسان در زندگی فردی خود نیز باید با برخی از مسائل فقهی نظیر نماز و روزه ارتباط برقرار کند، اما فتواهای مهم مانند فتوای رفتن به بیتالمقدس با وجود حضور نیروهای اشغالگر اسرائیل نمیتواند فتوای یک شخص به تنهایی باشد، بلکه نیاز به يك اجتماع علمایی دارد تا با همفکری و هماندیشی به نتایج مثبت یا منفی دست یابند.
از اين جهت، نیاز به وجود مجامع علمی فتوایی احساس میشود و علمای این مجامع باید متخصص بوده و نقش مهمی در تقریب داشته باشند، زیرا باید فتاوایی صادر کنند که با تعالیم اهل سنت و شیعه مطابقت داشته باشد.
س: ما با پدیده عدم همگونی در فتاوا روبهرو هستیم، چگونه میتوان با این پدیده مقابله کرد؟ عدم همگونی در فتاوا نیازمند یک قدرت مقتدر است تا از آن جلوگیری کند. زیرا ممکن است با شخصی روبهرو شویم که نه کاملاً عالم است نه کاملاً جاهل، و در واقع جهل مرکب دارد. این شخص فتوایی صادر میکند و حتی ممکن است فتوای وی مورد قبول واقع شود زیرا به زبان عامه مردم و بر اساس غرایز مذهبی آنان سخن گفته است؛ اما از جهت فقهی و عقلی قابل قبول نیست. پیامبر اکرم(ص) در مورد این اشخاص میفرماید: با جرأتترین شما بر فتوا دادن، با جرأت ترینتان بر آتش جهنم است.
روش بسیاری از صحابه و تابعین چنین بوده است که فتوا صادر نمیکردند مگر اینکه آن را به ۴۰ عالم ارائه میکردند. بله، فتوا نزد گذشتگان صالح ما این چنین بوده و نه از روی جهل و نادانی، بلکه با علم و آگاهی تمام صادر میشده است.
نقل شده است که ۴۰ مسئله را بر امام مالک عرضه کردند، ایشان در پاسخ به ۳۶ مسئله تنها یک کلمه گفت؛ «نمیدانم».
ما نمیتوانیم از صدور فتوا جلوگیری کنیم، بلکه این دولتها هستند که توانایی انجام این کار را دارند و علما نیز میتوانند در مجامع علمی با یکدیگر ملاقات داشته باشند و نسبت به فتاوایی که بدون علم و آگاهی صادر شده، هشدار دهند.
س: آیا اعتقاد دارید که ما نیازمند ورود فرهنگ تقریب در منابع درسی دبیرستانی و دانشگاهی هستیم تا این مفهوم در میان نسل آینده ما رسوخ پیدا کند؟ این مسئله نیاز به نظر دادن ندارد، زیرا نص شرعی و واجب است و من در مقابل نصوص شرعی و قاطع نظری نمیدهم.
ما دعوت به تقریب میکنیم تا بین دو گروهی که از هم دورند، نزدیکی ایجاد کنیم. از ما خواسته شده است که وحدت داشته باشیم. لذا باید آگاه و هشیار باشیم که این مسائل نیاز به دلیل ندارد، زیرا نمیتوان در مقابل نص شرع که ما را به وحدت ملزم کرده است، اجتهاد کرد و همانگونه که در سوره مبارکه صف آمده است، این نصوص همچون بنیان مرصوص است.
س: نظر شما در مورد عملکرد مجمع تقریب مذاهب اسلامی چیست؟ مشکل این است که یک مؤسسه مانند مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در تهران به تنهایی مسئولیت تمام جهان اسلام را برعهده دارد که مردم از هر جای جهان، مسئولیت تقریب را بر گُرده آن میگذارند. این میتواند نتایج کمی در بر داشته باشد.
ما نیازمند تأسیس مؤسسات تقریبی در همه کشورها هستیم تا تنها جمهوری اسلامی ایران چنین مسئولیتی را برای ایجاد وحدت بین امت اسلامی متحمل نشود؛ و این میطلبد که در هر یک از کشورهای اسلامی این فعالیتها وجود داشته باشد.
همچنین نمیتوانیم نقش مجمع فقه اسلامی را در این زمینه انکار کنیم زیرا چه در زمینه برگزاری نشستها و کنفرانسها و چه در زمینه انتشار کتابهای فرهنگی و تقریبی، نقش مهمی در ایجاد وحدت ایفا کرده است.
لازم است در مجمع تقریب مذاهب، کارمندانی از همه کشورها و همه فرهنگها وجود داشته باشد تا مردم با عادات یکدیگر آشنا شوند. همچنین نشستها و کنفرانسهایی که مجمع تقریب برگزار میکند، چه به همت خود مجمع باشد یا به دعوت کشور مهمان برگزار شود، آثار و نتایج خوبی در بر خواهد داشت. اما برای اینکه این مسائل از اندیشه سالانه تبدیل به اندیشه روزانه شود، باید چنین پروژههایی مدیریت شود و این مجمع در چنین شرایط دشواری، به تنهایی مسئولیت تقریب را برعهده نگیرد.
مردم نیز باید قدر و ارزش دبیرکل این مجمع، آیتالله تسخیری را بدانند و به دنبال وی قدم بردارند. زیراکه وی با وجود کهنسالی و بیماری جسمی، دائماً در راه دعوت به وحدت امت اسلامی، از کشوری به کشور دیگر سفر میکند.
این مرد مجاهد، الگویی شایسته برای امت اسلامی در جهت حفظ وحدت کلمه و جمع بین صفوف امت اسلامی است و این کار به آن دلیل است که ما بتوانیم در مقابل دشمنان آمریکایی و صهیونیستی ایستادگی کنیم. لذا باید برای رفع و دفع این دشمنان، وحدت خود را حفظ نماییم.