وزیر امور خارجه ایران در دیدار با نمایندگان گروه های مقاومت اسلامی در شهر کربلا واقعیت امروز آمریکا را همانند داستان مشهور «شاه برهنه» دانست و گفت: آمریکا از این که جهان در حال درک این واقعیت است به وحشت افتاده است.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه جامعه خبرگزاری تقریب، «محمد جواد ظریف» در این سخنان که درباره پایان هیمنه آمریکا در دنیا سخن گفته با توجه به اهمیت آن به طور مشروح به همان گونه که سخن گفته منتشر می شود:
«آنچه در عراق در سه چهار سال اخیر اتفاق افتاد نشانه دیگری بود که اگر ما به خدا و توان خود اعتماد داشته باشیم این امکان را داریم که با هدایت و زعامت مرجعیت عالی دینی بر هر مشکلی فائق آییم.
راز فشارهای امروز امریکا بر ایران و عراق ناشی از این است که ما و شما براساس همین واقعیت عمل می کنیم و آمریکا از این واقعیت و درک آن توسط ما بسیار نگران است.
شاید همه قصه مشهور پادشاه برهنه را شنیده باشد، پادشاهی که هیچ لباسی بر تن نداشت و همه هم برخلاف واقعیت می گفتند که پادشاه لباس برتن دارد و پادشاه این خلاف واقع را پذیرفته بود تا اینکه یک کودک یا نوجوانی یک روز گفت که شاه برهنه است و این واقعیت گویی، لرزه به جان پادشاه انداخت.
آمریکا می خواهد باور کنیم که شاه لباس دارد در صورتی که او برهنه است و وقتی کسی این واقعیت را می گوید بر او فشار می آورند تا در نهایت بپذیرد که شاه برهنه نیست.
واقعیت آن است که دنیای خدایی کردن آمریکایی ها تمام شده است، اما کمتر کسی جرات می کند آن را بگوید و بر اساس این واقعیت عمل کند و تا زمانی که کسی جرات نکند برخلاف آن عمل کند آمریکا می تواند بدون استفاده از هیچ گونه قدرت بر جهان حکومت کند زیرا این روش کم هزینه ترین روش برای آمریکا است.
ولی اگر در جهان امروز کسی خواست این تصور غلط را به چالش بکشد بر او فشار وارد می کنند تا این هیمنه و سلطه دروغین آمریکا را بپذیرد.
رییس جمهوری آمریکا ادعا می کند 7 تریلیون دلار در عراق هزینه کرده و هیچ دستاوردی برای آمریکا نداشته است و در نهایت ناچار می شود شبانه به پایگاه نظامی در عراق بیاد و برود و دوستانش مجبورند هنوز به عراق نیامده، برگردند. اینها شواهدی از واقعیت آمریکا است و گناه ما و شما مردم عراق این است که می گوییم پادشاه برهنه است و به خاطر گفتن این واقعیت باید آمادگی فشارها را هم داشته باشیم.
ولی این فشارها هرچه هم باشد، واقعیت را عوض نمی کند.
آمریکایی ها ادعا کردند که بر داعش پیروز شدند اما شما و ما می دانیم که آمریکا اصلا نجنگید تا بخواهد پیروز شود و اکر کاری هم در این جنگ کرده حمایت از داعش و یا انتقال داعشی ها - بعد از شکست از عراق و سوریه - به افغانستان بوده است.
اما این واقعیت که دنیا بفهمد که شما بودید که داعش را شکست دادید، این از شکست داعش برای آمریکا هزینه آورتر است.
بنابراین ما و شما در فشار هستیم تا بر خلاف واقع بگوییم که شاه برهنه نیست و یا باور کنیم که شاه لباس دارد اگر باور کردیم در آن صورت باید از آمریکا هم پیروی کنیم.
واقعیت این است عزیزان! که دوران آمریکا به سرآمده و معنی این حرف این نیست که آمریکا سقوط می کند بلکه به معنی آن است که آمریکا نمی تواند دیگر دنیا را بچرخاند و مدیریت بکند.
عزیزان من!
باید واقعیت را آن طور که هست بینیم تا بتوانییم براساس ان عمل کنیم، شاید در 100 سال قبل همه اتفاقات مهم در عالم، در غرب اتفاق می افتاد و شاید 20 سال قبل در اتفاقی که می افتاد غرب آن اتفاق را هدایت یا مدیریت می کرد اما امروز دیگر هر اتفاقی که می افتد لزوما نه در غرب و نه تحت مدیریت غرب است.
یک مثال روشن برای این مسئله، وزیر خارجه آمریکا و وزیر خارجه روسیه در سپتامبر 2016 اعلام کردند که آتش بس در سوریه برقرار است اما ظرف دو هفته درگیری ها در سوریه از سرگرفته شد این معنی اش این بود که هر چه که آمریکا و روسیه تصمیم بگیرند لزوما اتفاق نمی افتد.
3 ماه بعد از آن، جمهوری اسلامی ایران و روسیه و ترکیه تصمیم گرفتند درسوریه آتش بس بشود و الان دو سال است که آتش بس در سوریه برقرار است.
آمریکا به سازمان ملل فشار می اورد که روند آستانه را شکست خورده اعلام کند چرا چون روند آستانه می گوید شاه برهنه است!
ما خودمان اول از همه باید این واقعیت را بپذیریم و درک کنیم که امریکا دیگر قدرت سلطه گری نیست و درحال حاضر در عالم فقط یک ابرقدرت داریم و آن هم خدا است و آنها که به خدا ایمان دارند. اینها واقعیت امروز دنیا است.
سه سال پیش بنده بعنوان یک معلم دانشگاه، کتابی نوشتم با عنوان «دنیای پسا غربی» این ادعا یک شعار نیست بلکه یک واقعیت علمی است و در عمل شما ملت عراق ثابت کردید که آمریکا داعش را شکست نداد بلکه الحشد الشعبی و گروه های مقاومت و نیروهای مسلح عراق داعش را شکست دادند.
این مضحک است که بگوییم که امریکا با 20 بمباران، داعش را شکست داد.
واقعیت آن است که سلطه آمریکا امروز سلطه فکری است یعنی اینکه جهان فکر کند که امریکا هنوز سلطه و هیمنه دارد. همین واقعیت در اقتصاد و صعت هم وجود دارد.
آمریکایی ها غیر از اروپا (بعد از جنگ جهانی دوم) کجا را در دنیا بازسازی کرده اند که الان می خواهند عراق و سوریه و افغانستان را بازسازی کنند. یک شرکت آمریکایی و حتی اروپایی که می خواهد بیاید در عراق، هزینه ای که برای امنیت پرسنل اش صرف می کند از کل هزینه ای که برای پروژه می خواهد هزینه کند، بیشتر است.
اما یک شرکت ایرانی که بخواهد در عراق کار کند نه تنها هزینه های بالادستی اش کاهش می آید بلکه به عشق امام حسین می آید کار می کند.
ما عاشق آمدن به عراق و سرمایه گذاری و بازسازی این کشور هستیم همانطور که در کنار الحشد الشعبی و نیروهای مسلح عراق جنگیدیم امروز هم آماده ایم در بازسازی عراق مشارکت کنیم.
واقعیت این است که مسوولان عالی رتبه عراق در گسترش همکاری ها با ایران همه متعهد هستند و باید مسوولین میان رتبه در این کشور نیز این واقعیت را درک کنند.
مشکل ما در عراق این است که مسوولان عالی رتبه این کشور واقعیات را به خوبی درک می کنند اما در سطوح میان و پایینی به دلیل نگرانی که از هیمنه آمریکا دارند در گسترش مناسبات مشکل تراشی می کنند.