باز هم ادعا، حرف و اینبار حرفهای بزرگتر از دهان؛ ظاهرا پس از ۴۰ سال صهیونیستها زبان باز کردهاند، البته باید مراقب باشند که زبان سرخ، سر ناسبزشان را به باد ندهد.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه سایر رسانه های خبرگزاری تقریب، ارتش رژیم صهیونیستی شب گذشته بار دیگر مواضعی را در داخل مرزهای سوریه هدف قرار دارد و ساعاتی پس از این حملات بر خلاف روال گذشته از زبان چندین مسئول خود از نتانیاهو گرفته تا وزیر اطلاعات و وزارتخانههای جنگ و خارجه مدعی وارد آوردن "ضربات سخت به ایران و حزبالله" شدند.
بگذریم از این که این حملات موشکی اساسا به هدفی خورده و یا به اهداف دارای اهمیت راهبردی در سوریه آسیب زده یا خیر -که البته براساس گزارشهای دولت سوریه و نیز نهادهای نظامی و نظارتی روسیه که در سوریه مستقر هستند، چنین نبوده- نفس این موضوع که صهیونیستها در این اواخر دست از سنت پنهانکاری ۴۰ ساله خود برداشتهاند و مسئولیت حملهای را میپذیرند، جای تامل دارد.
رژیم صهیونیستی در ۴۰ سال گذشته یا از ترس واکنشهای بین المللی و یا به این خاطر که طرف مقابل را در جایگاهی قرار ندهد که مجبور شود دست به تلافی بزند، معمولا از پذیرفتن حملات برون مرزی خود که سالها در دیگر کشورهای از جمله سوریه، سودان، عراق، یمن و ... انجام میداد، امتناع کرده است و با این کار هم به اهداف خود میرسید و هم از واکنشهای احتمالی مصون میماند. این شیوه پنهانکارانه یا به عبارت بهتر بزدلانه بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ و به ویژه در یک سال گذشته دچار تغییراتی شده است که همان طور که خود مسئولان رژیم اشالگر به آن اذعان کردهاند، نشان از تغییر در سیاستهای چند دههای آنها در ارتباط با حملات در دیگر کشورهاست.
اینکه بنیامین نتانیاهو در نشست هیات دولت و در مقابل رسانهها یک روز پس از حمله ۲۳ دی ماه و نیز حملات شب گذشته در سوریه بیپرده اعلام میکند که حملات موشکی به خاک سوریه را آنها انجام دادهاند و بزرگتر از آن ادعا میکند که "مواضع ایران و حزب الله لبنان را منهدم کردهاند" مسئلهای نیست که سیاست خارجی اسرائیل و یا حافظه منطقه با آن آشنا باشد. این موضعگیری بیپرده یعنی چیزی تغییر کرده است، یعنی اهدافی پشت این ادعاهاست؛ اهدافی که میتواند هم داخلی باشد و هم جنبه خارجی داشته باشد.
به نظر میآید که اولین هدفی که صهیونیستها از این شانتاژ رسانهای دنبال میکنند، فشار به ترامپ باشد، فشار برای اینکه بیشتر مراقب آنها در سوریه باشد. ترامپ اخیرا اعلام کرده که بیش از ۲۰۰۰ نیروی آمریکایی موجود در سوریه را از این کشور خارج میکند و این یعنی باز شدن دست ارتش سوریه برای سیطره بر تمام خاک این کشور و به زبان دیگر یعنی فشردهتر شدن گلوی رژیم صهیونیستی در جولان و مرزهای شمالی. در واقع نتانیاهو با طرح این ادعاها و اینکه احتمال درگیر شدن با ایران وجود دارد میخواهد به هیات حاکمه آمریکا فشار بیاورد که در سوریه بیشتر از گذشته منافع اسرائیل را در نظر داشته باشد. همین فشارها ظاهرا تا حدودی هم موثر بوده است چنانچه ملاحظه شد پس از مذاکرات اوایل دیماه نتانیاهو با مایک پمپئو در برزیل و سپس گفتگوی او با جان بولتون در سرزمینهای اشغالی، توانست آمریکاییها را متقاعد کند که خروج نظامیان خود از سوریه را تدریجی کنند و حتما منافع اسرائیل و دغدغههای امنیتی این رژیم را لحاظ کنند.
از بعد دیگر و با توجه به انتخابات پیشرو در سرزمینهای اشغالی و نیز باز بودن پروندههای فساد علیه نتانیاهو و خانوادهاش، ادعاهای «بیبی» تا حدود زیادی خوراک داخلی هم دارد. واقعیت این است که ادعای "حمله به اهداف ایران در سوریه" تا حد زیادی هم میتواند توجهها و پیگردهای قضایی مرتبط با پروندههای فساد را از نتانیاهو و همسرش دور کند و هم با ارعاب اسرائیلیها و ترسیم سایه جنگ بر سر رای دهندگان، آنها را متقاعد کند که در دوره "خطرناک" کنونی هرگونه تغییری در دولت و جناح حاکم بر اسرائیل میتواند برای آنها جنگ به دنبال داشته باشد به این ترتیب مردم ناگزیر هستند برای اجتناب از آن جنگ در انتخابات زود هنگام پیشرو بار دیگر به نتانیاهو و همفکرانش رای دهند.
مسئله دیگر که برای این سخن پراکنیهای نتانیاهو قابل تصور است، سنجش میزان قدرت جریانهای مقاومت چه در فلسطین و چه در لبنان و سوریه و واکنشهای احتمالی آنهاست. مسولان رژیم صهیونیستی وقتی از حملات مستقیم به اهداف ایرانی و گروههای مقاومت در سوریه سخن میگویند، در واقع در حال سنجش پتانسیلهای موجود در جبهه مقاومت و واکنش طرف مقابل هستند و این که آیا برنامههای دو سال اخیر آنها از جمله ایجاد شکاف میان گروههای مقاومت در فلسطین و لبنان جواب داده است یا خیر، برنامههایی که در روند مذاکرات آشتی فلسطین به خوبی مشهود بوده است.
با همه این ادعاها هم نتانیاهو و هم اطرافیانش به خوبی میدانند که جمهوری اسلامی ایران یگان و پایگاه نظامی در سوریه ندارد و اگر هم داشت، رژیم صهیونیستی جرات اقدام نظامی علیه آن را نداشت.
شاید سخنان سردار محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه بهترین پاسخ به یاوهگویی نتانیاهو باشد که با مضحک و خندهدار دانستن تهدیدات او گفت: "اقتدار و ابهت یگانهای نظامی ایران به حدی است که اگر حضور حتی یکی از آنها را در سوریه ببینید، از ترس قالب تهی خواهید کرد."
فرمانده سپاه در جواب نتانیاهو گفت: مطمئن باشید این تهدید مضحک شما را هیچ به حساب نمیآوریم ؛ بدانید اگر برابر برخی اقدامات مذبوحانه شما صبر پیشه میکنیم، حکمتی بزرگ در آن نهفته است. بیشک شما در آیندهای نه چندان دور به مصلحت و صبر انقلابی ما پیخواهید برد. فقط بدانید که دارید با دم شیر بازی میکنید!"
آنچه مسلم است این است که صهیونیستها تغییر رویه دادهاند و همانطور که به آن اشاره شده با طرح ادعاها و ژستهایی که البته به قواره آنها هم نمیخورد، به دنبال دستیابی به اهداف خاصی در داخل سرزمینهای اشغالی و منطقه هستند و مسئولان کشورمان جز به ندرت این ادعاها را حتی در حد و اندازه پاسخ دادن هم نمیدانند؛ شاید به این دلیل که حضرت حافظ قرنها پیش بسیار نیکو پاسخ گفته است:
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود میبری و زحمت ما میداری